پاره تن پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخهها
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = پیامبر خاتم | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
با توجه به [[احادیث]] و روایاتی که از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} نقل شده، ایشان در دو مورد از اصطلاح «پاره تن من» استفاده کردند: | با توجه به [[احادیث]] و روایاتی که از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} نقل شده، ایشان در دو مورد از اصطلاح «پاره تن من» استفاده کردند: | ||
==نخست: [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}}== | == نخست: [[حضرت فاطمه زهرا]] {{س}} == | ||
مورد اول در مورد دختر بزرگوارشان [[حضرت فاطمه]]{{س}} میباشد که فرمودند: [[فاطمه]] پاره تن من است، هر کس او را بیازارد مرا [[آزار]] داده و هر که مرا آزار دهد، [[خدا]] را آزرده است. | {{اصلی|حضرت فاطمه زهرا}} | ||
مورد اول در مورد دختر بزرگوارشان [[حضرت فاطمه]] {{س}} میباشد که فرمودند: [[فاطمه]] پاره تن من است، هر کس او را بیازارد مرا [[آزار]] داده و هر که مرا آزار دهد، [[خدا]] را آزرده است. | |||
[[رسول خدا]]{{صل}} به دختر گرامیاش، [[فاطمه زهرا]]{{س}} بسیار علاقه و [[محبت]] داشت. این علاقه فراتر از محبت | [[رسول خدا]] {{صل}} به دختر گرامیاش، [[فاطمه زهرا]] {{س}} بسیار علاقه و [[محبت]] داشت. این علاقه فراتر از محبت پدر به فرزند بود. محبت حضرت [[رسول]] با [[احترام]] و [[اکرام]] به وجود آن حضرت همراه بود. فاطمه {{س}}، در دامان [[نبوت]]، پرورش و در پناه [[امامت]] [[رشد]] یافت و از هر گونه ناپاکی و [[پلیدی]] به دور بود. [[احمد بن حنبل]] در مسند خود به نقل از مسور از رسول خدا {{صل}} مینویسد: «فاطمه، پاره تن من است؛ هر که او را به [[خشم]] آورد، مرا به خشم آورده و هر که او را شاد کند، مرا شاد کرده است...»<ref>{{متن حدیث|فَاطِمَةُ بَضْعَةُ مِنِّي يَغْضَبُنِي مَا يَغْضَبُهَا وَ يَبْسُطُنِي مَا يَبْسُطُهَا...}} مسند احمد، ج۵، ص۴۲۳، ح۱۸۴۲۸؛ مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۷۲، ح۴۷۴۷، کنزالعمال، ج۱۲، ص۱۰۸، ح۳۴۲۲۳؛ ینابیع الموده، ص۳۷۱.</ref>.<ref>[[محمد حسین رحیمیان|رحیمیان، محمد حسین]]، [[اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم (کتاب)|اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم]]، ص۴۴.</ref> | ||
==دوم: | == دوم: حضرت امام رضا {{ع}} == | ||
مورد دوم که در | {{اصلی|امام رضا}} | ||
مورد دوم که در مفاتیح الجنان به آن اشاره شده در باب [[فضیلت]] [[زیارت امام رضا]] {{ع}} میباشد که به جهت [[تکریم]] و مقام عظمای این [[امام]] {{ع}}، [[پیامبر]] {{صل}} فرمودند: «زود باشد که پارهای از تن من در [[زمین]] [[خراسان]] مدفون گردد و هیچ مؤمنی [[زیارت]] نکند او را مگر این که [[خداوند]] [[بهشت]] را بر او [[واجب]] نماید و بدنش را بر [[آتش جهنم]] [[حرام]] گرداند»<ref>تحفة الزائر، ج۱.</ref>. | |||
مردی [[خراسانی]]، | مردی [[خراسانی]]، خدمت [[امام رضا]] {{ع}} رسید و عرض کرد: «یا بن [[رسول الله]] {{صل}}! [[رسول خدا]] {{صل}} را در [[خواب]] دیدم که میفرمودند: چگونه است حال شما، هرگاه در سرزمین شما مدفون گردد پاره تن من. امام رضا {{ع}} فرمودند: «من هستم آن کس که در سرزمین شما مدفون میگردم و منم پاره تن رسول خدا {{صل}}»<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۶۳۲.</ref>. | ||
و در [[حدیث]] دیگر فرمودند: «پاره تن من در خراسان مدفون خواهد شد، هر غمناکی که او را زیارت کند، البته [[حق تعالی]] غمش را زایل گرداند و هر گناهکاری که او را زیارت نماید، البته خداوند گناهانش را بیامرزد»<ref>مفاتیح الجنان، ص۷۵۰.</ref>. | و در [[حدیث]] دیگر فرمودند: «پاره تن من در خراسان مدفون خواهد شد، هر غمناکی که او را زیارت کند، البته [[حق تعالی]] غمش را زایل گرداند و هر گناهکاری که او را زیارت نماید، البته خداوند گناهانش را بیامرزد»<ref>مفاتیح الجنان، ص۷۵۰.</ref>. این حدیث [[مبارک]] و معتبر، در یکی از کتیبههای ایوان طلای صحن انقلاب اسلامی (کهنه) به خط نستعلیق نوشته شده است<ref>تاریخ آستان قدس رضوی، ج۱، ص۲۰۷ و ۲۰۸.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]]، ص۱۷۱.</ref> | ||
این حدیث [[مبارک]] و معتبر، در یکی از کتیبههای ایوان طلای | |||
== منابع == | |||
==منابع== | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1379767.jpg|22px]] [[محمد حسین رحیمیان|رحیمیان، محمد حسین]]، [[اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم (کتاب)|'''اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم''']] | # [[پرونده:1379767.jpg|22px]] [[محمد حسین رحیمیان|رحیمیان، محمد حسین]]، [[اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم (کتاب)|'''اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم''']] | ||
خط ۲۷: | خط ۲۹: | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:حضرت فاطمه]] | ||
[[رده: | [[رده:امام رضا]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۶
مقدمه
با توجه به احادیث و روایاتی که از پیامبر اسلام (ص) نقل شده، ایشان در دو مورد از اصطلاح «پاره تن من» استفاده کردند:
نخست: حضرت فاطمه زهرا (س)
مورد اول در مورد دختر بزرگوارشان حضرت فاطمه (س) میباشد که فرمودند: فاطمه پاره تن من است، هر کس او را بیازارد مرا آزار داده و هر که مرا آزار دهد، خدا را آزرده است.
رسول خدا (ص) به دختر گرامیاش، فاطمه زهرا (س) بسیار علاقه و محبت داشت. این علاقه فراتر از محبت پدر به فرزند بود. محبت حضرت رسول با احترام و اکرام به وجود آن حضرت همراه بود. فاطمه (س)، در دامان نبوت، پرورش و در پناه امامت رشد یافت و از هر گونه ناپاکی و پلیدی به دور بود. احمد بن حنبل در مسند خود به نقل از مسور از رسول خدا (ص) مینویسد: «فاطمه، پاره تن من است؛ هر که او را به خشم آورد، مرا به خشم آورده و هر که او را شاد کند، مرا شاد کرده است...»[۱].[۲]
دوم: حضرت امام رضا (ع)
مورد دوم که در مفاتیح الجنان به آن اشاره شده در باب فضیلت زیارت امام رضا (ع) میباشد که به جهت تکریم و مقام عظمای این امام (ع)، پیامبر (ص) فرمودند: «زود باشد که پارهای از تن من در زمین خراسان مدفون گردد و هیچ مؤمنی زیارت نکند او را مگر این که خداوند بهشت را بر او واجب نماید و بدنش را بر آتش جهنم حرام گرداند»[۳].
مردی خراسانی، خدمت امام رضا (ع) رسید و عرض کرد: «یا بن رسول الله (ص)! رسول خدا (ص) را در خواب دیدم که میفرمودند: چگونه است حال شما، هرگاه در سرزمین شما مدفون گردد پاره تن من. امام رضا (ع) فرمودند: «من هستم آن کس که در سرزمین شما مدفون میگردم و منم پاره تن رسول خدا (ص)»[۴].
و در حدیث دیگر فرمودند: «پاره تن من در خراسان مدفون خواهد شد، هر غمناکی که او را زیارت کند، البته حق تعالی غمش را زایل گرداند و هر گناهکاری که او را زیارت نماید، البته خداوند گناهانش را بیامرزد»[۵]. این حدیث مبارک و معتبر، در یکی از کتیبههای ایوان طلای صحن انقلاب اسلامی (کهنه) به خط نستعلیق نوشته شده است[۶].[۷]
منابع
پانویس
- ↑ «فَاطِمَةُ بَضْعَةُ مِنِّي يَغْضَبُنِي مَا يَغْضَبُهَا وَ يَبْسُطُنِي مَا يَبْسُطُهَا...» مسند احمد، ج۵، ص۴۲۳، ح۱۸۴۲۸؛ مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۷۲، ح۴۷۴۷، کنزالعمال، ج۱۲، ص۱۰۸، ح۳۴۲۲۳؛ ینابیع الموده، ص۳۷۱.
- ↑ رحیمیان، محمد حسین، اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم، ص۴۴.
- ↑ تحفة الزائر، ج۱.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۶۳۲.
- ↑ مفاتیح الجنان، ص۷۵۰.
- ↑ تاریخ آستان قدس رضوی، ج۱، ص۲۰۷ و ۲۰۸.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه، ص۱۷۱.