شمسالدین ذهبی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==پانویس== | ==مقدمه== | ||
(متوفای سال ۷۴۸) او تألیفات زیادی در [[حدیث]] و [[رجال]] و [[تاریخ]] دارد، از جمله: | |||
[[میزان]] الاعتدال، الکاشف، المغنی فی الضعفاء، [[سیر]] اعلام النبلاء و [[تاریخ الاسلام]]. | |||
[[ذهبی]] معاصر [[ابن تیمیه]] و [[شاگرد]] او بوده. هر چند در برخی مسائل با ابن تیمیه [[مخالفت]] کرده است. | |||
ذهبی شاگردان بزرگی داشته، [[حافظ]] سبکی مؤلف طبقات الشافعیة در مورد وی میگوید: هر چند ذهبی استاد من است و احترامش بر من لازم میباشد، اما گفتن [[حق]] سزاوارتر است. | |||
آن گاه به [[بیانصافی]] و [[تعصب]] ذهبی تصریح میکند، و از حافظ علائی نیز [[کلامی]] میآورد<ref>طبقات الشافعیة الکبری، ج۲، ص۱۳-۱۴.</ref>. | |||
و واقع مطلب همین است؛ زیرا وقتی به کتاب میزان الاعتدال فی [[نقد الرجال]] مراجعه میکنیم، آثار تعصب وی نسبت به [[راویان]] [[مناقب اهل بیت]]{{عم}} را میبینیم، و همچنین در کتاب سیر أعلام النبلاء -که در احوالات [[علما]] نوشته-تعصب او به [[مخالفین]] خود در [[اعتقاد]]، کاملا هویداست؛ لذا در تشیید المراجعات در این رابطه آمده است: | |||
{{عربی|فمن کان هذا حاله مع علماء مذاهب السنة من الحنفیة والحنابلة ومع غیرهم من المخالفین له فی العقیدة او الفروع، کیف یرتجی منه أن یترجم للشیخ أبی جعفر الکلینی الامامی-مثلا-بأکثر من ثلاثة أسطر؟!}}<ref>تشیید المراجعات، ج۳، ص۱۲۱.</ref>. | |||
پس کسی که در رفتارش با [[عالمان]] [[مذاهب]] دیگر [[اهل تسنن]] از [[حنفی]] و [[حنبلی]] و غیر آنها که در [[عقیده]] یا در فروعات [[احکام]] با او مخالفند، چنین باشد چطور میتوان [[انتظار]] داشت که مثلا در شرح [[حال]] مرحوم ابوجعفر [[کلینی]] که شیعۀ امامی است بیش از سه سطر بنویسد؟! | |||
[[ذهبی]] در [[مدح]] و ثنای هم مسلکان خویش از هیچ تعریفی فروگذار نکرده و گاهی دربارۀ یکی از [[عالمان]] [[مکتب]] خود بیش از بیست و پنج صفحه [[تمجید]] و تعریف کرده در حالی که فقط سه سطر در مورد مرحوم کلینی نوشته و ترجمۀ [[شیخ صدوق]] رحمه الله هم دو سطر است. | |||
او در [[عالمان شیعه]] هیچ نقطه ضعفی نیافته که اگر کمترین بهانهای مییافت، از [[تبلیغات]] منفی و نسبتهای ناروا دریغ نمیکرد. اما چون کمترین گردی از [[ضعف]] بر دامان [[پاک]] عالمان [[شیعی]] ننشسته است از اینرو نه ذهبی و نه هیچ یک از علمای [[جرح و تعدیل]] [[اهل سنت]] نتوانستهاند عالمان شیعه را به چیزی که موجب [[قدح]] باشد متهم تا چه رسد به این که به کبائر [[رمی]] کنند. فقط ایشان را با عنوان «شیعی» یا «[[رافضی]]» به [[خیال]] خود [[تضعیف]] کردهاند! | |||
ذهبی به قدری [[متعصب]] است که در شرح [[حال]] عالم شیعی [[خدا]] را بر این که کتابهای او را ندیده [[شکر]] میکند. وی در مورد [[شیخ مفید]] رحمه الله میگوید: | |||
{{عربی|وقیل: بلغت توالیفه مأتین، لم أقف علی شیء منها ولله الحمد}}<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۴۴.</ref>. | |||
[[تعصب]] شدید ذهبی بر ضد [[شیعه]] و [[تشیع]] باعث شده که تألیفات وی مورد [[اعتماد]] وهابیها قرار گیرد. تا آنجا که فقط به آراء و نظرات او و یا شاگردان مکتبش استناد میکنند.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۱۳۳.</ref> | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:Jawahir-kalam-1.jpg|22px]] [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|'''جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:اعلام]] | |||
[[رده: |
نسخهٔ کنونی تا ۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۰
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
مقدمه
(متوفای سال ۷۴۸) او تألیفات زیادی در حدیث و رجال و تاریخ دارد، از جمله: میزان الاعتدال، الکاشف، المغنی فی الضعفاء، سیر اعلام النبلاء و تاریخ الاسلام. ذهبی معاصر ابن تیمیه و شاگرد او بوده. هر چند در برخی مسائل با ابن تیمیه مخالفت کرده است. ذهبی شاگردان بزرگی داشته، حافظ سبکی مؤلف طبقات الشافعیة در مورد وی میگوید: هر چند ذهبی استاد من است و احترامش بر من لازم میباشد، اما گفتن حق سزاوارتر است. آن گاه به بیانصافی و تعصب ذهبی تصریح میکند، و از حافظ علائی نیز کلامی میآورد[۱]. و واقع مطلب همین است؛ زیرا وقتی به کتاب میزان الاعتدال فی نقد الرجال مراجعه میکنیم، آثار تعصب وی نسبت به راویان مناقب اهل بیت(ع) را میبینیم، و همچنین در کتاب سیر أعلام النبلاء -که در احوالات علما نوشته-تعصب او به مخالفین خود در اعتقاد، کاملا هویداست؛ لذا در تشیید المراجعات در این رابطه آمده است: فمن کان هذا حاله مع علماء مذاهب السنة من الحنفیة والحنابلة ومع غیرهم من المخالفین له فی العقیدة او الفروع، کیف یرتجی منه أن یترجم للشیخ أبی جعفر الکلینی الامامی-مثلا-بأکثر من ثلاثة أسطر؟![۲].
پس کسی که در رفتارش با عالمان مذاهب دیگر اهل تسنن از حنفی و حنبلی و غیر آنها که در عقیده یا در فروعات احکام با او مخالفند، چنین باشد چطور میتوان انتظار داشت که مثلا در شرح حال مرحوم ابوجعفر کلینی که شیعۀ امامی است بیش از سه سطر بنویسد؟! ذهبی در مدح و ثنای هم مسلکان خویش از هیچ تعریفی فروگذار نکرده و گاهی دربارۀ یکی از عالمان مکتب خود بیش از بیست و پنج صفحه تمجید و تعریف کرده در حالی که فقط سه سطر در مورد مرحوم کلینی نوشته و ترجمۀ شیخ صدوق رحمه الله هم دو سطر است. او در عالمان شیعه هیچ نقطه ضعفی نیافته که اگر کمترین بهانهای مییافت، از تبلیغات منفی و نسبتهای ناروا دریغ نمیکرد. اما چون کمترین گردی از ضعف بر دامان پاک عالمان شیعی ننشسته است از اینرو نه ذهبی و نه هیچ یک از علمای جرح و تعدیل اهل سنت نتوانستهاند عالمان شیعه را به چیزی که موجب قدح باشد متهم تا چه رسد به این که به کبائر رمی کنند. فقط ایشان را با عنوان «شیعی» یا «رافضی» به خیال خود تضعیف کردهاند! ذهبی به قدری متعصب است که در شرح حال عالم شیعی خدا را بر این که کتابهای او را ندیده شکر میکند. وی در مورد شیخ مفید رحمه الله میگوید: وقیل: بلغت توالیفه مأتین، لم أقف علی شیء منها ولله الحمد[۳]. تعصب شدید ذهبی بر ضد شیعه و تشیع باعث شده که تألیفات وی مورد اعتماد وهابیها قرار گیرد. تا آنجا که فقط به آراء و نظرات او و یا شاگردان مکتبش استناد میکنند.[۴]
منابع
پانویس
- ↑ طبقات الشافعیة الکبری، ج۲، ص۱۳-۱۴.
- ↑ تشیید المراجعات، ج۳، ص۱۲۱.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۴۴.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱، ص ۱۳۳.