ویژگی یاران خاص امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
:::::#''[['روحیه جهاد]] و [[روحیه مبارزه|مبارزه]]:''' در فرهنگ [[قرآن]]، بارها این سنت الهی گوش زد شده است که یکی از عوامل نزول نصرت الهی، جهاد و مبارزه با ستمگران است. [[قرآن]] میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِينَ}}﴾}}<ref> با آنان پیکار کنید تا خداوند آنها را به دست شما عذاب کند و خوارشان گرداند و شما را بر آنان پیروزی دهد و دلهای گروهی مؤمن را خنک گرداند؛ سوره توبه، آیه: ۱۴.</ref> و نیز میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ}}﴾}}<ref> و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم و بیگمان خداوند با نیکوکاران است؛ سوره عنکبوت، آیه: ۶۹.</ref>. به سبب این همه تأکیدات است که در مسئلۀ ظهور [[امام زمان]]{{ع}}، روحیۀ جهادی یکی از صفات انصار حضرت معرفی شده است؛ برای نمونه، یکی از آیات مهدوی که دربارۀ انصار المهدی است، این آیۀ شریفه است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را میآورد که دوستشان میدارد و دوستش میدارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد میکنند و از سرزنش سرزنشگری نمیهراسند؛ این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزانی میدارد و خداوند نعمتگستری داناست؛ سوره مائده، آیه: ۵۴.</ref>. در این آیه، صفاتی برای یاران حضرت شمرده شده که از جملۀ آنها جهاد و مبارزه است؛ از این رو، همۀ کسانی که مشتاق حضور در لشکر [[امام مهدی|امام]]{{ع}} هستند، باید به این صفت مزین شوند. | :::::#''[['روحیه جهاد]] و [[روحیه مبارزه|مبارزه]]:''' در فرهنگ [[قرآن]]، بارها این سنت الهی گوش زد شده است که یکی از عوامل نزول نصرت الهی، جهاد و مبارزه با ستمگران است. [[قرآن]] میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِينَ}}﴾}}<ref> با آنان پیکار کنید تا خداوند آنها را به دست شما عذاب کند و خوارشان گرداند و شما را بر آنان پیروزی دهد و دلهای گروهی مؤمن را خنک گرداند؛ سوره توبه، آیه: ۱۴.</ref> و نیز میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ}}﴾}}<ref> و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم و بیگمان خداوند با نیکوکاران است؛ سوره عنکبوت، آیه: ۶۹.</ref>. به سبب این همه تأکیدات است که در مسئلۀ ظهور [[امام زمان]]{{ع}}، روحیۀ جهادی یکی از صفات انصار حضرت معرفی شده است؛ برای نمونه، یکی از آیات مهدوی که دربارۀ انصار المهدی است، این آیۀ شریفه است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را میآورد که دوستشان میدارد و دوستش میدارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد میکنند و از سرزنش سرزنشگری نمیهراسند؛ این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزانی میدارد و خداوند نعمتگستری داناست؛ سوره مائده، آیه: ۵۴.</ref>. در این آیه، صفاتی برای یاران حضرت شمرده شده که از جملۀ آنها جهاد و مبارزه است؛ از این رو، همۀ کسانی که مشتاق حضور در لشکر [[امام مهدی|امام]]{{ع}} هستند، باید به این صفت مزین شوند. | ||
:::::#'''[[اصلاح گری]] در [[جامعه]]:''' کسانی که آرزوی همراهی با مصلح کل و جهانی دارند، باید خود نیز از روحیۀ اصلاحگری در جامعه برخوردار باشند. تجلی عینیِ این روحیه در جامعه، امر به معروف و نهی از منکر است. امر به معروف، نشانۀ عشق انسان به مردم است؛ نشانۀ تعهد و سوز و علاقۀ انسان به سلامتی جامعه است؛ نشانۀ فطرت بیدار است. امر به معروف و نهی از منکر، نوعی انضباط اجتماعی است؛ یعنی محدود کردن تمایلات اشخاص در برابر مصالح جامعه. در واقع، نوعی کنترل افراد لاابالی است. امر به معروف و نهی از منکر، نشانۀ رشد است. [[حضرت لوط]]{{ع}} در برابر گروه گناه کار پرسید: "آیا در میان شما یک نفر رشید هست تا مانع این کار شما شود؟ آری! اگر ما از درون، مراقب خود باشیم و مردم از بیرون، مراقب ما باشند و در رأس، نظامی سیاسی و حکومتی مشوق خوبیها و مانع بدیها باشد، بهترین امت خواهیم بود؛ چنان که قرآن میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ }}﴾}}<ref> شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان میآوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۱۰.</ref>. منتظر حقیقی و مشتاق ظهور که خواستار فراگیری توحید در جهان است، باید بداند که عزت یافتن کلمۀ توحید، به امر به معروف و نهی از منکر است. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "کلمه {{عربی|اندازه=150%|" لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ "}} عذاب الهی را از انسان دور میکند؛ به شرط آن که این کلمه مبارک مورد تحقیر و استخفاف قرار نگیرد. مردی از [[پیامبر]]{{صل}} پرسید: چگونه ممکن است کلمه توحید مورد استخفاف قرار گیرد؟فرمود: اگر گناهان علنی انجام گیرد و کسی گناه کار را نهی نکند و او را تغییر ندهد، به توحید اهانت شده است<ref>محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج۶، ص۲۶۶.</ref>. اگر [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "آمران به معروف، خلیفۀ خدا در زمینند"<ref>میرزاحسین نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص۱۷۹.</ref> و اگر [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} بیان کرد: "امر به معروف و نهی از منکر، دو خلق از اخلاق الهی است که هر کس این دو فریضه را یاری کند، خداوند به او عزت میدهد"<ref>شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص۴۲.</ref>، قطعاً آن هایی که در سایۀ ولایت مهدوی، فرمانروایان زمین شده و بدین صورت عزت مییابند، باید با امر و نهی، چه در عصر ظهور و چه در زمانۀ غیبت نیز با بهرهگیری از این دو ابزار، به اصلاح جامعه بپردازند. از همین روست که [[امام مهدی|امام زمان]] در آغاز قیام جهانی خویش و در عهدنامهای که با کارگزاران خویش میبندد، یکی از مفاد عهد نامه را التزام به امر به معروف و نهی از منکر قرار داده و میفرماید:{{عربی|اندازه=150%|" أُبَايِعُكُمْ عَلَى أَن ... تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ "}}<ref>علی یزدی حائری، الزام الناصب، ج۲، ص۱۶۸.</ref>»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم (کتاب)|شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم]]، ص ۷۳ - ۹۲.</ref>. | :::::#'''[[اصلاح گری]] در [[جامعه]]:''' کسانی که آرزوی همراهی با مصلح کل و جهانی دارند، باید خود نیز از روحیۀ اصلاحگری در جامعه برخوردار باشند. تجلی عینیِ این روحیه در جامعه، امر به معروف و نهی از منکر است. امر به معروف، نشانۀ عشق انسان به مردم است؛ نشانۀ تعهد و سوز و علاقۀ انسان به سلامتی جامعه است؛ نشانۀ فطرت بیدار است. امر به معروف و نهی از منکر، نوعی انضباط اجتماعی است؛ یعنی محدود کردن تمایلات اشخاص در برابر مصالح جامعه. در واقع، نوعی کنترل افراد لاابالی است. امر به معروف و نهی از منکر، نشانۀ رشد است. [[حضرت لوط]]{{ع}} در برابر گروه گناه کار پرسید: "آیا در میان شما یک نفر رشید هست تا مانع این کار شما شود؟ آری! اگر ما از درون، مراقب خود باشیم و مردم از بیرون، مراقب ما باشند و در رأس، نظامی سیاسی و حکومتی مشوق خوبیها و مانع بدیها باشد، بهترین امت خواهیم بود؛ چنان که قرآن میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ }}﴾}}<ref> شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان میآوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۱۰.</ref>. منتظر حقیقی و مشتاق ظهور که خواستار فراگیری توحید در جهان است، باید بداند که عزت یافتن کلمۀ توحید، به امر به معروف و نهی از منکر است. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "کلمه {{عربی|اندازه=150%|" لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ "}} عذاب الهی را از انسان دور میکند؛ به شرط آن که این کلمه مبارک مورد تحقیر و استخفاف قرار نگیرد. مردی از [[پیامبر]]{{صل}} پرسید: چگونه ممکن است کلمه توحید مورد استخفاف قرار گیرد؟فرمود: اگر گناهان علنی انجام گیرد و کسی گناه کار را نهی نکند و او را تغییر ندهد، به توحید اهانت شده است<ref>محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج۶، ص۲۶۶.</ref>. اگر [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "آمران به معروف، خلیفۀ خدا در زمینند"<ref>میرزاحسین نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص۱۷۹.</ref> و اگر [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} بیان کرد: "امر به معروف و نهی از منکر، دو خلق از اخلاق الهی است که هر کس این دو فریضه را یاری کند، خداوند به او عزت میدهد"<ref>شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص۴۲.</ref>، قطعاً آن هایی که در سایۀ ولایت مهدوی، فرمانروایان زمین شده و بدین صورت عزت مییابند، باید با امر و نهی، چه در عصر ظهور و چه در زمانۀ غیبت نیز با بهرهگیری از این دو ابزار، به اصلاح جامعه بپردازند. از همین روست که [[امام مهدی|امام زمان]] در آغاز قیام جهانی خویش و در عهدنامهای که با کارگزاران خویش میبندد، یکی از مفاد عهد نامه را التزام به امر به معروف و نهی از منکر قرار داده و میفرماید:{{عربی|اندازه=150%|" أُبَايِعُكُمْ عَلَى أَن ... تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ "}}<ref>علی یزدی حائری، الزام الناصب، ج۲، ص۱۶۸.</ref>»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم (کتاب)|شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم]]، ص ۷۳ - ۹۲.</ref>. | ||
==پاسخهای دیگر== | |||
{{یادآوری پاسخ}} | |||
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛}} | |||
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]] | |||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | |||
:::::*«در باره ویژگیهای یاران خاص حضرت، نکات فراوانی در روایات ذکر شده که بعضی از آنها چنین است: | |||
::::#'''جوان بودن:''' جوانی، دلپذیرترین لحظات زندگی و شورانگیزترین فرصتهای حیات انسانی است. فصلی است برای شکفتن غنچههای کمال و معرفت و موسمی است برای جوشش زلال [[ایمان]] و معنویت. جوانان، جوانههای سرسبز و شاداب و شکوفههای زیبا و دلپذیر درخت زندگی و حیات انسانیاند. با توجه به جایگاه مهم جوان و جوانی، آموزههای دینی همواره بر این موقعیت تأکید فراوانی کرده و به مناسبت بدان توجه نموده است. یکی از این موارد مورد تأکید این است که در برپایی قیام جهانی منجی موعود، نه فقط خود حضرت در هیئت مردی جوان [[ظهور]] خواهد کرد که بیشتر یاران خاص او در سن جوانی بوده و بزرگسالان میان آنان کم شمارخواهند بود. [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} در اینباره فرمود: "همانا یاران [[قائم]]{{ع}} همگی جوانند و پیر میانشان نیست؛ مگر به اندازه سرمه در چشم یا به قدر نمک در توشه راه و کمترین چیز در توشه راه، نمک است"<ref>{{عربی|اندازه=120%|"إِنَّ أَصْحَابَ الْقَائِمِ شَبَابٌ لَا كُهُولَ فِيهِمْ إِلَّا كَالْكُحْلِ فِي الْعَيْنِ أَوْ كَالْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْح"}}؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۳۱۵، ح۱۰.</ref>. | |||
::::#'''محدود بودن شمار آنها:''' با توجه به سختی [[دین]] داری در دوران غیبت و بویژه در آستانه [[ظهور]]، کسانی که شایستگی ملازمت با آن حجت الهی را پیدا کنند و به بالاترین درجه [[ایمان]] برسند، محدود خواهند بود؛ از این جهت در شماری از روایات گفته شده است: شمار یاران خاص [[حضرت مهدی]] {{ع}} ۳۱۳ تن است<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۵۵۴؛ سیوطی، عقد الدرر، ص۵۹.</ref>. این عدد نیز مانند بسیاری از اعداد دیگر، دارای رمز و رازهایی است که بر ما پنهان و پوشیده است. | |||
::::#'''نخستین بیعت کنندگان:''' [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "نخستین کسی که با [[قائم]] بیعت میکند جبرئیل است"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" أَوَّلُ مَنْ يُبَايِعُ الْقَائِمَ {{ع}} جَبْرَئِيلُ "}}؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۶۷۱، ح ۱۸.</ref>؛ [[امام باقر]]{{ع}} درباره نخستین کسانی که پس از فرشته [[وحی]] بیعت میکنند فرمود:{{عربی|اندازه=150%|" يُبَايِعُ الْقَائِمَ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ نَيِّفٌ عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ فِيهِمُ النُّجَبَاءُ مِنْ أَهْلِ مِصْرَ وَ الْأَبْدَالُ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ وَ الْأَخْيَارُ مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ فَيُقِيمُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ يُقِيمَ"}}<ref>طوسی، کتاب الغیبه، ص۴۷۶.</ref>؛ | |||
::::#'''پرچم داری و حاکم بودن آنها:''' قیام جهانی [[حضرت مهدی]] {{ع}} برای برپایی عدل و قسط در همه گیتی است و یاران او در مبارزه علیه ستمگران، آن حضرت را برای این مهم یاری خواهند کرد. پس از آنکه در مبارزه با دشمنان "پرچمدار" [[امام]] بودند، در دوران [[حکومت]] از کارگزاران و حاکمان وی بر مناطق مختلف جهان خواهند بود. این مطلب در کلام [[امام صادق]] {{ع}} چنین آمده است: "گویا به [[قائم]]{{ع}} مینگرم که بر منبر کوفه است و اصحابش که ۳۱۳ تن و به شمار اصحاب جنگ بدراند در اطراف او هستند و آنان پرچمداران و حاکمان خدای تعالی بر خلقش در زمین میباشند"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْقَائِمِ عَلَى مِنْبَرِ الْكُوفَةِ وَ حَوْلَهُ أَصْحَابُهُ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ وَ هُمْ أَصْحَابُ الْأَلْوِيَةِ وَ هُمْ حُكَّامُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ عَلَى خَلْقِهِ "}}؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۶۷۲، ح۲۵.</ref>؛ | |||
::::#'''قدرتمند بودن:''' یاری [[حضرت مهدی]] {{ع}} در آن قیام جهانی، افزون بر قدرت روحی و معنوی، نیازمند قدرت جسمانی نیز است؛ از اینرو در روایاتی به توانایی فوق العاده یاران خاص اشاره شده است. [[عبدالملک بن اعین]] گوید: در نزد [[امام باقر]]{{ع}} از جا برخاستم و از پیری تکیه بر دستم زده، گریستم. حضرت فرمود: تو را چه شده؟ عرض کردم: من امید آن داشتم که تا نیرویی در تن دارم، حکومت حقه شما و پیروزیتان را درک کنم؟ [[امام]] فرمود: به راستی اگر این جریان بشود، (و هنگام [[ظهور]] و پیروزی ما گردد)، بر مردی از شما نیروی چهل مرد داده شود و دلهای شما چون پارههای آهن گردد؛ اگر با آنها به کوهها زنند آنها را از جای برکنند، و شما در آن زمان حاکمان روی زمین و خزینه داران آن میباشید"<ref>{{عربی|اندازه=120%|"إِنَّهُ لَوْ قَدْ كَانَ ذَلِكَ أُعْطِيَ الرَّجُلُ مِنْكُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ جُعِلَتْ قُلُوبُكُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَوْ قُذِفَ بِهَا الْجِبَالَ لَقَلَعَتْهَا وَ كُنْتُمْ قُوَّامَ الْأَرْضِ وَ خُزَّانَهَا"}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۹۴، ح۴۴۹.</ref>؛ البته این قدرتمندی برای رهبر قیام در نقل [[ریان بن صلت]] چنین آمده است: به [[امام رضا]]{{ع}} گفتم: آیا شما صاحب الامر هستید؟ فرمود: من صاحب الامر هستم، اما آن کسی که زمین را از عدل آکنده سازد، همچنان که پر از جور شده باشد، نیستم و چگونه او باشم در حالی که ضعف بدن مرا میبینی. قائم کسی است که در سن پیران و منظر جوانان قیامی کند چنان نیرومند است که اگر دستش را به بزرگترین درخت روی زمین دراز کند، آن را از جای برمی کند و اگر بین کوهها فریاد برآورد، صخرههای آن فرو میپاشد<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۷۶، ح۷.</ref>. | |||
::::#'''کرامت داشتن:''' در بعضی روایات از کرامات یاران حضرت سخن به میان آمده است. یکی از این کرامتها آن است که دارای قدرت طی الارض هستند. اگر چه حقیقت این امر برای ما به روشنی معلوم نیست؛ اما این قدرتی است که خداوند در اختیار برخی بندگان خود قرار میدهد که با آن مسافتهای بسیار طولانی را در اندک زمانی سپری کنند. [[امام صادق]] {{ع}} درباره طی الارض یاران [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرمود:"پس، از گوشه و کنار زمین پیروان او به سویش گرد میآیند و زمین برای آنها به هم پیچیده میشود، تا اینکه با او بیعت میکنند"<ref>{{عربی|اندازه=120%|"فَيَصِيرُ إِلَيْهِ شِيعَتُهُ مِنْ أَطْرَافِ الْأَرْضِ تُطْوَى لَهُمُ الْأَرْضُ حَتَّى يُبَايِعُوهُ "}}؛ فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص۲۶۳.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۳، ص ۲۰۷ - ۲۱۰.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | |||
==پرسشهای وابسته== | ==پرسشهای وابسته== |
نسخهٔ ۵ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۴۸
ویژگی یاران خاص امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
ویژگی یاران خاص امام مهدی(ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی، در کتاب «شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم» در اینباره گفته است:
- «مهمترین ویژگیها و صفات شایستۀ خواص و یاران امام زمان(ع) که موجب میشود افتخار سرداری و سربازی حضرت نصیب ایشان شود، عبارت است از:
- ایمان مستحکم: باور به خدا، آن گونه که هیچ تردیدی در آن نباشد، یکی از صفات بارز انصارالمهدی و بلکه از اصلیترین آنهاست؛ هم چنان که امام صادق(ع) در برخی از اوصاف یاران امام زمان(ع) فرمود: "آنان مردانی هستند که دلهایشان مانند پارههای آهن است؛ شکی در ایمان به خدا در آن راه نیافته و در طریق ایمان، از سنگ محکمترند[۱]. گویا ایشان در عمل به آیۀ: ﴿﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ وَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾﴾[۲]. نمونۀ کاملی هستند. البته چنین ایمان ثابتی، قطعاً به دلیل معرفت بالای آنها به حضرت حق و اعمال صالحی است که به تصریح روایات معصومان(ع)، موجب تثبیت ایمان در قلب آنها شده است.
- عبادت و مناجات: بدون شک، عبودیت خدا یک دفعه حاصل نمیشود، بلکه این امر نیازمند تمرین و اظهار خضوع در پیشگاه اوست. فلسفۀ عبادت نیز جز این نیست که انسان با تذکر و تمرین خضوع و خشوع در مقابل پروردگار عالم، یاد بگیرد تا در همۀ عرصههای زندگی تسلیم خواستۀ خدا باشد و البته هر قدر که امتحانهای الهی سختتر باشد، اهمیت عبادت بیشتر است؛ لذا یکی دیگر از خصوصیات یاران امام مهدی(ع)، عبادت و راز و نیاز آنها با حضرت معبود است؛ چنان که در وصفشان آمده است: مردانی در میان آنها هستند که شبها نمیخوابند؛ زمزمه آنها در حال عبادت، همچون زمزمه زنبور عسل است. تمام شب را به عبادت مشغولند و روزها سواره به دشمن حمله میکنند. آنها در وقت شب، راهب، و هنگام روز، شیرند[۳].
- معرفت به امام: پس از معرفت به خدا، مهمترین سرمایۀ یاران امام زمان(ع)، همانا معرفت عمیق به اوست که آن چنان، ایشان را مجذوب و مطیع حضرت کرده است. بیشک، کسب چنین معرفتی یک دفعه نبوده است، بلکه آنها در زمان غیبت امام زمان(ع) و هم گام با انتظار ظهورش، موفق به تحصیل آن شدهاند. این حقیقت در کلام امام سجاد(ع) به خوبی روشن است. ایشان فرمود:" إِنَ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِ زَمَانٍ لِأَنَ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَة "[۴]. از همین روست که بر خواندن دعای معرفت در عصر غیبت تأکید شده است:" اللَّهُمَ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي "[۵]. در روایتی نیز میخوانیم: اگر شخصی شبها را نماز بخواند و روزها را روزه بگیرد و تمام اموالش را در راه خدا بدهد و هر سال به مکه و حج رود، اما ولیّ خدا را نشناسد و کارهای خود را به رهبری او قرار ندهد، هیچ حقی بر خدا ندارد و اهل ایمان نیست[۶].
- ولایت پذیری و اطاعت از امام: اگر بخواهیم از مهمترین ویژگیهای عملی که موجب توفیق ما در قرار گرفتن سپاه امام زمان(ع) میشود نامیببریم، به جرئت میتوان از اطاعت بیچون و چرا و ولایتپذیری از وی نام برد؛ هم چنان که این نکته در توصیف انصار حضرت مهدی(ع) این چنین آمده است: "فرمان برداری آنها از امام، بیش از فرمانبرداری کنیز از آقایش است"[۷]. جابر بن یزید جعفی گوید: از جابر بن عبداللَّه انصاری شنیدم که میگفت: وقتی که خدای تعالی بر پیامبرش این آیه را فرو فرستاد که: ﴿﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً ﴾﴾[۸]، گفتم: یا رسول اللَّه! خدا و رسولش را شناختهایم؛ پس اولو الامری که خداوند، طاعت آنها را مقرون به طاعت خود کرده، چه کسانی هستند؟ فرمود: ای جابر! آنها جانشینان من و ائمه(ع) مسلمین پس از من هستند. اولِ ایشان علی بن ابی طالب است و بعد از او حسن، حسین، علی بن الحسین، محمد بن علی که در تورات به باقر معروف است و تو ای جابر! او را میبینی و آن گاه که او را دیدار کردی، سلام مرا به او برسان! و پس از او جعفر بن محمد صادق، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی و پس از او هم نام و هم کنیه من حجّه الله در زمینش و بقیه الله در بین عبادش، فرزند حسن بن علی، ائمه مسلمین خواهند بود. او کسی است که خدای تعالی مشرق و مغرب زمین را به دست او بگشاید. او کسی است که از شیعیان و اولیایش غایب شود؛ غیبتی که بر عقیده به امامت او باقی نماند، مگر کسی که خداوند قلبش را به ایمان امتحان کرده است[۹]. هم چنین پیامبر اعظم(ص) دربارۀ لزوم اطاعت از قائم آل محمد(ع) فرمود: " الْقَائِمُ مِنْ وُلْدِي اسْمُهُ اسْمِي وَ كُنْيَتُهُ كُنْيَتِي وَ شَمَائِلُهُ شَمَائِلِي وَ سُنَّتُهُ سُنَّتِي يُقِيمُ النَّاسَ عَلَى مِلَّتِي وَ شَرِيعَتِي وَ يَدْعُوهُمْ إِلَى كِتَابِ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ أَطَاعَهُ فَقَدْ أَطَاعَنِي وَ مَنْ عَصَاهُ فَقَدْ عَصَانِي وَ مَنْ أَنْكَرَهُ فِي غَيْبَتِهِ فَقَدْ أَنْكَرَنِي وَ مَنْ كَذَّبَهُ فَقَدْ كَذَّبَنِي وَ مَنْ صَدَّقَهُ فَقَدْ صَدَّقَنِي إِلَى اللَّهِ أَشْكُو الْمُكَذِّبِينَ لِي فِي أَمْرِهِ وَ الْجَاحِدِينَ لِقَوْلِي فِي شَأْنِهِ وَ الْمُضِلِّينَ لِأُمَّتِي عَنْ طَرِيقَتِهِ"[۱۰]. کارگزاران حضرت(ع) کسانی هستند که این سخنان نورانی را با گوش جان شنیده و سخت به آن پای بند هستند.
- جان نثاری برای امام و شهادت طلبی: یکی از ویژگیهایی که برای یاران امام عصر(ع) در احادیث شمرده شده آن است که: "آنها برای تبرک، بدن خود را بهزین اسبِ امام میسایند. آنها در جنگها، امام را در میان گرفته و با جان خود از وی دفاع میکنند و هر کاری داشته باشد، برایش انجام میدهند... آنها ادعای شهادت دارند و تمنا میکنند که در راه خداوند کشته شوند"[۱۱]. بدین سان، معلوم میشود که ایشان به ترازی رسیدهاند که از هیچ چیز، حتی بذل و فدا کردن جان برای مولای معصوم خویش دریغ نمیورزند و شهادت طلبانه در قیام جهانی امام موعود شرکت میکنند.
- تقوا و پرهیزگاری: امام صادق(ع) به صراحت، تقوا را پیش شرط یاوری امام زمان(ع) معرفی کرده و میفرماید:" مَنْ سُرَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا " [۱۲]. معلوم میشود که هیچ کسی بدون داشتن این ویژگی ممتازی که قرآن کریم مکرراً بر آن تأکید کرده است، شایستگی قرار گرفتن در زمرۀ اصحاب امام زمان(ع) را نخواهد داشت.
- اخلاق محوری: زندگی بر محور اخلاق اسلامی، یکی دیگر از صفات و خصوصیات ممتاز یاران امام عصر(ع) است؛ چنان که به این مقوله در حدیث سابق، امام صادق(ع) با عبارت: " مَنْ سُرَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا " بیان گردید. این نکته در ضمن تفسیری از ایشان، ذیل آیۀ مهدوی نیز به چشم میخورد:﴿﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾﴾[۱۳]. ایشان، یاران امام عصر(ع) را از مصداقهای کامل این آیه دانسته و فرمودند: آنان، همان کسانی هستند که خداوند درباره آنان فرموده: "خداوند به زودی گروهی را خواهد آورد که آنان را دوست میدارد و آنان نیز او را دوست میدارند؛ در برابر مؤمنان فروتن و در برابر کافران باعزت، درشت خو و سخت گیرند"[۱۴]. همان گونه که ملاحظه میکنید، به فروتنی در برابر مؤمنان و عزت طلبی، که دو خصوصیت مهم اخلاقی اند، در یاران امام عصر(ع) تصریح شده است.
- 'نصرت دین خدا و ترویج احکام الهی:' سنتهای الهیِ فراوانی در هستی جاری است که قرآن کریم به برخی از آنها اشاره کرده است. یکی از آنها، سنت نصرت در مقابل نصرت است. قرآن میفرماید: ﴿﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ ﴾﴾[۱۵]. یکی از ویژگیهای انصار حضرت مهدی(ع)، دغدغۀ ترویج دین حق و رساندن آن به مردم است. امام سجاد(ع) در شمارش اوصاف کسانی که منتظر آقا امام زمان(ع) هستند، فرمود: " إِنَ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِ زَمَانٍ ... أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً " [۱۶].
- کارآمدی و تخصص: شاید برخی چنین پندارند که یاران حضرت مهدی(ع) تنها اهل مسجد و عبادتند و بس؛ در حالی که یاران امام زمان علاوه بر تعهد، بر طبق آموزههای قرآنی، تخصص هم دارند. شخصی از امام صادق(ع) پرسید: آیا در هنگام ظهور، مؤمنی غیر از آن ۳۱۳ نفر نیست؟ ایشان فرمودند:" بَلَى، وَ لَكِنْ هَذِهِ الْعِدَّةُ الَّتِي يُخْرِجُ اللَّهُ فِيهَا الْقَائِمَ(ع)، هُمُ النُّجَبَاءُ وَ الْقُضَاةُ وَ الْحُكَّامُ وَ الْفُقَهَاءُ فِي الدِّين" [۱۷]. از این روایت فهمیده میشود که برای قرار گرفتن در کادر حضرت، تنها تعهد، ایمان و محبت به امام کافی نیست. امام زمان(ع) قرار است تمام دنیا را اداره کند و به همین علت، به یاران زبده و دارای تخصص در زمینههای گوناگون نیاز دارد. اساساً مدیریت و حکومت، به لیاقت و صلاحیتهای خاصی نیاز دارد؛ لذا قرآن میفرماید: ﴿﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾﴾[۱۸] طبق این آیۀ شریفه که از جمله آیات مهدوی است، وارثان زمین دو ویژگی دارند: یکی، بندۀ خدا بودن و داشتن تقوای الهی و دیگری برخورداری از صلاحیت که همان لیاقت، تخصص و مدیریت لازم است.
- توانایی جسمانی: اگر پیش تر گفتیم که حکومت حضرت مهدی(ع) علاوه بر تأییدات الهی، متکی به مؤمنان صالح و جریان عادی است، بنابراین برای کارآمدی، قدرت جسمانی یکی دیگر از صفات اصحاب امام زمان(ع) است. این بدان جهت است که انجام مدیریت امور سنگین با وسعت جهانی، نیازمند توانایی بدنی است؛ هم چنان که در قرآن نیز دربارۀ شرایط یک مدیر علاوه بر دارا بودن علم و دانش، قدرت جسمانی نیز طرح شده است: ﴿﴿وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُواْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾﴾[۱۹]. در روایات مهدوی نیز به این ویژگی پرداخته شده است. امام سجاد(ع) فرمود:" إِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَذْهَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ عَنْ شِيعَتِنَا الْعَاهَةَ وَ جَعَلَ قُلُوبَهُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ وَ جَعَلَ قُوَّةَ الرَّجُلِ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ يَكُونُونَ حُكَّامَ الْأَرْضِ وَ سَنَامَهَا" [۲۰]. هم چنین ابو بصیر گوید: شخصی از اهل کوفه از امام صادق(ع) پرسید: به همراه قائم چند نفر خروج میکنند که میگویند: او به همراه ۳۱۳ تن که شمار اصحاب جنگ بدر است، خروج میکند؟ امام فرمود: " قَالَ وَ مَا يَخْرُجُ إِلَّا فِي أُولِي قُوَّةٍ وَ مَا تَكُونُ أُولُو الْقُوَّةِ أَقَلَ مِنْ عَشَرَةِ آلَافٍ " او به همراه اصحابی نیرومند خروج میکند و آن کمتر از ده هزار تن نیست؛ [۲۱]
- صبر و استقامت: در احادیث معصومان(ع)، صبر و پیروزی ملازم با هم هستند. در قرآن نیز بارها بر این اصل تصریح شده است؛ برای نمونه، در جریان نبرد طالوت و جالوت، از زبان یاران طالوت نقل میکند که آنها در هنگامۀ جنگ از خدا مسئلت میکردند: ﴿﴿رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا ﴾﴾[۲۲]. در آیه ای دیگر از قرآن کریم نیز استقامت، مقدمۀ نصرت الهی معرفی شده و آمده است: ﴿﴿فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا﴾﴾[۲۳] بر آنچه تکذیب شدند و آزار دیدند، شکیبایی کردند تا یاری ما به آنان رسید. بر این پایه، پیروزی امام زمان(ع) و تشکیل حکومت عدل جهانی، نیازمند صبر و استواری در امور بوده و عنصر صبر در انجام کارها نیز بی تردید، از صفات حتمیکارگزاران حضرت است؛ البته این صبر در باشگاه عصر غیبت کسب شده است؛ هم چنان که امام حسین(ع) فرمودند: " مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيّاً أَوَّلُهُمْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٌّ ع وَ آخِرُهُمُ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِي وَ هُوَ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ يُحْيِي اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ يُظْهِرُ بِهِ دِينَ الْحَقِ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ لَهُ غَيْبَةٌ يَرْتَدُّ فِيهَا قَوْمٌ وَ يَثْبُتُ عَلَى الدِّينِ فِيهَا آخَرُونَ فَيُؤْذَوْنَ وَ يُقَالُ لَهُمْ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ أَمَا إِنَّ الصَّابِرِينَ فِي غَيْبَتِهِ عَلَى الْأَذَى وَ التَّكْذِيبِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بِالسَّيْفِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ "[۲۴]
- اخلاص و انگیزۀ الهی: یارانی که با حضرت مهدی(ع) هستند، برای رسیدن به منافع شخصی خود قدم در راه یاری حضرت ننهادهاند، بلکه تنها انگیزۀ ایشان خدا و تقرب به اوست و در این راه، از هیچ گونه حمایتی دریغ نمیورزند. ایشان به گواه امام سجاد(ع) در زمانۀ غیبت، مشق اخلاص را تمرین کردهاند:" إِنَ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِ زَمَانٍ ... أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً " [۲۵]
- دوری از غرور: انصار امام زمان(ع)، تربیت یافتگان مکتب قرآن هستند و همواره این سفارش خدای متعال را نصب العین خود میدانند که: ﴿﴿وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ﴾﴾[۲۶]؛ و هنگامی که تو تیر انداختی (و به هدف زدی)، تو نبودی (بلکه مؤثر اصلی خدا بود)؛ بدین جهت، در پیروزیهای خود هرگز دچار غرور نمیشوند، که از آنها جز این نیز توقع نیست.
- 'روحیه جهاد و مبارزه:' در فرهنگ قرآن، بارها این سنت الهی گوش زد شده است که یکی از عوامل نزول نصرت الهی، جهاد و مبارزه با ستمگران است. قرآن میفرماید: ﴿﴿قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِينَ﴾﴾[۲۷] و نیز میفرماید: ﴿﴿وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ﴾﴾[۲۸]. به سبب این همه تأکیدات است که در مسئلۀ ظهور امام زمان(ع)، روحیۀ جهادی یکی از صفات انصار حضرت معرفی شده است؛ برای نمونه، یکی از آیات مهدوی که دربارۀ انصار المهدی است، این آیۀ شریفه است:﴿﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾﴾[۲۹]. در این آیه، صفاتی برای یاران حضرت شمرده شده که از جملۀ آنها جهاد و مبارزه است؛ از این رو، همۀ کسانی که مشتاق حضور در لشکر امام(ع) هستند، باید به این صفت مزین شوند.
- اصلاح گری در جامعه: کسانی که آرزوی همراهی با مصلح کل و جهانی دارند، باید خود نیز از روحیۀ اصلاحگری در جامعه برخوردار باشند. تجلی عینیِ این روحیه در جامعه، امر به معروف و نهی از منکر است. امر به معروف، نشانۀ عشق انسان به مردم است؛ نشانۀ تعهد و سوز و علاقۀ انسان به سلامتی جامعه است؛ نشانۀ فطرت بیدار است. امر به معروف و نهی از منکر، نوعی انضباط اجتماعی است؛ یعنی محدود کردن تمایلات اشخاص در برابر مصالح جامعه. در واقع، نوعی کنترل افراد لاابالی است. امر به معروف و نهی از منکر، نشانۀ رشد است. حضرت لوط(ع) در برابر گروه گناه کار پرسید: "آیا در میان شما یک نفر رشید هست تا مانع این کار شما شود؟ آری! اگر ما از درون، مراقب خود باشیم و مردم از بیرون، مراقب ما باشند و در رأس، نظامی سیاسی و حکومتی مشوق خوبیها و مانع بدیها باشد، بهترین امت خواهیم بود؛ چنان که قرآن میفرماید: ﴿﴿كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ ﴾﴾[۳۰]. منتظر حقیقی و مشتاق ظهور که خواستار فراگیری توحید در جهان است، باید بداند که عزت یافتن کلمۀ توحید، به امر به معروف و نهی از منکر است. رسول خدا(ص) فرمود: "کلمه " لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ " عذاب الهی را از انسان دور میکند؛ به شرط آن که این کلمه مبارک مورد تحقیر و استخفاف قرار نگیرد. مردی از پیامبر(ص) پرسید: چگونه ممکن است کلمه توحید مورد استخفاف قرار گیرد؟فرمود: اگر گناهان علنی انجام گیرد و کسی گناه کار را نهی نکند و او را تغییر ندهد، به توحید اهانت شده است[۳۱]. اگر پیامبر اکرم(ص) فرمود: "آمران به معروف، خلیفۀ خدا در زمینند"[۳۲] و اگر حضرت علی(ع) بیان کرد: "امر به معروف و نهی از منکر، دو خلق از اخلاق الهی است که هر کس این دو فریضه را یاری کند، خداوند به او عزت میدهد"[۳۳]، قطعاً آن هایی که در سایۀ ولایت مهدوی، فرمانروایان زمین شده و بدین صورت عزت مییابند، باید با امر و نهی، چه در عصر ظهور و چه در زمانۀ غیبت نیز با بهرهگیری از این دو ابزار، به اصلاح جامعه بپردازند. از همین روست که امام زمان در آغاز قیام جهانی خویش و در عهدنامهای که با کارگزاران خویش میبندد، یکی از مفاد عهد نامه را التزام به امر به معروف و نهی از منکر قرار داده و میفرماید:" أُبَايِعُكُمْ عَلَى أَن ... تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ "[۳۴]»[۳۵].
پاسخهای دیگر
۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۳۰۸.
- ↑ ای مؤمنان! چون با دستهای (از دشمن) رویاروی شدید استوار باشید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره انفال، آیه: ۴۵.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۳۰۸.
- ↑ مردم زمان غیبت او که معتقد به امامت او و منتظر ظهورش هستند، از مردم هر زمانی برترند، زیرا خداوند عقل، فهم و معرفتی به آن ها عطا کرده که غیبت نزد آن ها چون مشاهده است؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۳۲۰.
- ↑ خدایا! خودت را به من بشناسان. به درستی که اگر خودت را به من نشناسانی، نمیتوانم پیغمبرت را بشناسم. خدایا! پیغمبرت را به من بشناسان. به درستی که اگر پیامبرت را به من نشناسانی، نمیتوانم امامت را بشناسم. خدایا! امامت را به من بشناسان. اگر امام را نشناسم، به درستی که گمراه و از ضالین میشوم؛ شیخ کلینی، کافی، ج۱، ص۳۳۷.
- ↑ ملا محسن فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج۲، ص۱۸.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۳۰۸.
- ↑ ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه: ۵۹.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۲۵۳.
- ↑ قائم از فرزندان من است. نامش نام من و کنیهاش کنیه من است؛ شمایل او شمایل من و روش او روش من است و مردم را بر آیین و دینم بدارد و آن ها را به کتاب پروردگارم فراخواند. کسی که او را اطاعت کند، مرا اطاعت کرده و کسی که او را نافرمانی کند، مرا نافرمانی کرده است؛ کسی که او را در دوران غیبتش انکار کند، مرا انکار کرده و کسی که او را تکذیب کند مرا تکذیب کرده است و کسی که او را تصدیق کند، مرا تصدیق کرده است. از کسانی که گفتار مرا درباره او انکار و تکذیب میکنند و از کسانی از امتم که مردم را از طریقه او گمراه میسازند، به خداوند شکایت میبرم؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۴۱۱.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۳۰۸.
- ↑ هر کس که بودن در شمار یاران قائم شادمانش می¬سازد، باید در انتظار باشد و با حال انتظار به پرهیزگاری و خلق نیکو رفتار کند. پس اگر اجلش برسد و امام قائم پس از درگذشت او قیام کند، بهره او هم¬چون بهره کسی است که آن حضرت را دریافته باشد. پس بکوشید و منتظر باشید!؛ نعمانی، الغیبه، ص۲۰۰.
- ↑ ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را میآورد که دوستشان میدارد و دوستش میدارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد میکنند و از سرزنش سرزنشگری نمیهراسند؛ این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزانی میدارد و خداوند نعمتگستری داناست؛ سوره مائده، آیه: ۵۴.
- ↑ نعمانی، الغیبه، ص۳۱۶.
- ↑ ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد؛ سوره محمد، آیه: ۷.
- ↑ مردم زمان غیبت او، که معتقد به امامت او بوده و منتظر ظهورش هستند، از مردم هر زمانی برترند... آنان به حق، مخلصان و به درستی، شیعیان ما و دعوت کنندگان به دین خدا در پنهان و آشکارند؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۳۲۰.
- ↑ بله، ولی این عده ای که حضرت قائم با آن¬ها قیام میکند، از نجیبان، قاضیان، حاکمان و فقیهان دین هستند؛ محمد بن جریر طبری آملی، دلائل الامامه، ص۵۶۲.
- ↑ و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه: ۱۰۵.
- ↑ و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی ندادهاند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد میدهد و خداوند نعمتگستری داناست؛ سوره بقره، آیه: ۲۴۷.
- ↑ هنگامیکه قائم ما قیام کند، خداوند از شیعه ما آفت را برطرف سازد و دل هایشان را همچون پاره های آهن کند و نیروی هر یک مرد از آنان را به اندازه نیروی چهل مرد قرار دهد و فرمانروایان و بزرگان روی زمین خواهند بود؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص۵۴۱.
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص۵۴۱ ، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۶۵۴.
- ↑ سوره بقره، آیه:۲۵۰.
- ↑ سوره انعام، آیه: ۳۴.
- ↑ از ما (خانواده) دوازده نفر مهدی هستند، که اولیِ ایشان امیرالمؤمنین علیه السلام و آخرین آن ها نهمیاز فرزندان من است؛ اوست قیام کننده به حق که خداوند به وسیله او زمین را پس از مرگش زنده گرداند و دین حق را به دست او بر تمامیادیان پیروز کند، اگرچه مشرکان نخواهند. برای او غیبتی است که جمعی در آن مرتدّ شوند و جمعی دیگر، ثابت قدم در دین بمانند و آزار شوند و به ایشان گفته شود: کجاست این وعده اگر راست گو هستید؟! هر آینه، بردباران در غیبت او بر آزار و تکذیب (مردم)، همانند جهادکنندگانِ با شمشیرند در رکاب رسول خدا(ص)؛ علی بن محمد خزاز، کفایه الاثر، ص۲۳۲.
- ↑ مردم زمان غیبت او که معتقد به امامت او بوده و منتظر ظهورش هستند، از مردم هر زمانی برترند... آنان به حق، مخلصان و به درستی، شیعیان ما میباشند؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۳۲۰.
- ↑ سوره انفال، آیه:۱۷.
- ↑ با آنان پیکار کنید تا خداوند آنها را به دست شما عذاب کند و خوارشان گرداند و شما را بر آنان پیروزی دهد و دلهای گروهی مؤمن را خنک گرداند؛ سوره توبه، آیه: ۱۴.
- ↑ و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم و بیگمان خداوند با نیکوکاران است؛ سوره عنکبوت، آیه: ۶۹.
- ↑ ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را میآورد که دوستشان میدارد و دوستش میدارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد میکنند و از سرزنش سرزنشگری نمیهراسند؛ این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزانی میدارد و خداوند نعمتگستری داناست؛ سوره مائده، آیه: ۵۴.
- ↑ شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان میآوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۱۰.
- ↑ محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج۶، ص۲۶۶.
- ↑ میرزاحسین نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص۱۷۹.
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص۴۲.
- ↑ علی یزدی حائری، الزام الناصب، ج۲، ص۱۶۸.
- ↑ قرائتی، محسن، شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم، ص ۷۳ - ۹۲.
- ↑ "إِنَّ أَصْحَابَ الْقَائِمِ شَبَابٌ لَا كُهُولَ فِيهِمْ إِلَّا كَالْكُحْلِ فِي الْعَيْنِ أَوْ كَالْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْح"؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۳۱۵، ح۱۰.
- ↑ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۵۵۴؛ سیوطی، عقد الدرر، ص۵۹.
- ↑ " أَوَّلُ مَنْ يُبَايِعُ الْقَائِمَ (ع) جَبْرَئِيلُ "؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۶۷۱، ح ۱۸.
- ↑ طوسی، کتاب الغیبه، ص۴۷۶.
- ↑ " كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْقَائِمِ عَلَى مِنْبَرِ الْكُوفَةِ وَ حَوْلَهُ أَصْحَابُهُ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ وَ هُمْ أَصْحَابُ الْأَلْوِيَةِ وَ هُمْ حُكَّامُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ عَلَى خَلْقِهِ "؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۶۷۲، ح۲۵.
- ↑ "إِنَّهُ لَوْ قَدْ كَانَ ذَلِكَ أُعْطِيَ الرَّجُلُ مِنْكُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ جُعِلَتْ قُلُوبُكُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَوْ قُذِفَ بِهَا الْجِبَالَ لَقَلَعَتْهَا وَ كُنْتُمْ قُوَّامَ الْأَرْضِ وَ خُزَّانَهَا"؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۹۴، ح۴۴۹.
- ↑ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۷۶، ح۷.
- ↑ "فَيَصِيرُ إِلَيْهِ شِيعَتُهُ مِنْ أَطْرَافِ الْأَرْضِ تُطْوَى لَهُمُ الْأَرْضُ حَتَّى يُبَايِعُوهُ "؛ فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص۲۶۳.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۲۰۷ - ۲۱۰.