نام پدر امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{پرسش غیرنهایی}} {{جعبه اطلاعات پرسش | موضوع اصلی = مهدویت (پرسش)|بانک جامع...» ایجاد کرد) |
جز (جایگزینی متن - 'حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید نذیر الحسنی' به 'حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نذیر الحسنی') |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
== پاسخ نخست== | == پاسخ نخست== | ||
[[پرونده:151974.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[سید نذیر الحسنی]]]] | [[پرونده:151974.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[سید نذیر الحسنی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید نذیر الحسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نذیر الحسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«دو دیدگاه در مورد نام پدر امام مهدی {{ع}} وجود دارد: | ::::::«دو دیدگاه در مورد نام پدر امام مهدی {{ع}} وجود دارد: | ||
:::::#نام پدر ایشان، [[امام حسن عسکری]] {{ع}} است؛ | :::::#نام پدر ایشان، [[امام حسن عسکری]] {{ع}} است؛ |
نسخهٔ ۱۰ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۵۰
نام پدر امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت کبری |
مدخل اصلی | آثار انتظار |
مدخل وابسته | ؟ |
نام پدر امام مهدی چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید نذیر الحسنی، در کتاب «مصلح کل» در اینباره گفته است:
- «دو دیدگاه در مورد نام پدر امام مهدی (ع) وجود دارد:
- نام پدر ایشان، امام حسن عسکری (ع) است؛
- نام پدر ایشان، عبد الله است.
- علمای شیعه امام حسن عسکری (ع) را پدر ایشان میدانند، در حالیکه برخی از علمای اهل سنت، نام پدر ایشان را عبد الله میدانند[۱].
- علت اصلی اینکه برخی نام پدر امام (ع) را عبد الله دانستهاند، وجود برخی احادیث است که در آنها نام پدر مهدی (ع)، عبد الله داشته شده است، نه حسن که علمای شیعه دوازده امامی قائل به آنند. "عاصم بن أبی النجود" از "زربن حبیش" از "عبد الله بن مسعود" از پیامبر (ص) نقل کرده است که ایشان فرمودند: قیامت برپا نمیشود مگر آنکه مردی از اهل بیت من فرمانروای مردم شود، او همنام من است و نام پدر او همنام پدر من است[۲].
- "ابن حماد" هم با سند خود از "أبی الطفیل" نقل کرده است که پیامبر (ص) فرمود: مهدی، همنام من است و پدرش هم، همنام پدر من است[۳].
- برخی این احادیث را که اغلب آنها به "ابن مسعود" باز میگردد، (در کتابهای خود) نقل کردهاند. اما در مورد حدیث "ابن حماد" باید گفت که در سلسله سند او نام "رشدین بن سعد المهری" آمده است. از "احمد بن حنبل" نقل شده، که او توجهی به این نداشت که حدیث از چه کسی روایت میکند. "أبی زرعه" هم در مورد او گفته است که او ضعیف الحدیث است و "ابو حاتم" نیز گفته: او منکر الحدیث است. "نسائی" هم گفته است که او متروک الحدیث است و حدیثش نوشته نمیشود[۴] (مورد اعتماد نیست).
- اما در مورد احادیثی که سلسله سند آن به ابن مسعود میرسد، باید گفت که عالمان بزرگ علم حدیث اهل سنت آنها را نقل کردهاند، اما در آن احادیث عبارت "و نام پدرش همنام پدرم است" نیامده است و "مقدسی شافعی" هم پس از ذکر این حدیث، بدون هیچ گونه اضافهای، این نکته را یادآور شده و گفته است: این حدیث را گروهی از بزرگان علم حدیث در کتابهای خود آوردهاند، از جمله آنها، "امام ابو عیسی الترمذی" در "جامع ترمذی"، "امام ابو داود" در "سنن" خود، "الحافظ ابو بکر البیهقی" و "شیخ ابو عمرو الدانی" است. این علماء، همگی این حدیث را این گونه روایت کردهاند[۵] و عبارت "نام پدر او همنام پدر من است" در احادیث آنها نیامده است.
- "ذهبی" این حدیث را بدون ذکر عبارت پایانی (نام پدر و ...) با سندش از "محمد بن هارون" آورده است که او گفت: عمرو بن علی برای ما گفت: "یحیی بن سعید" از "سفیان" از "عاصم" از "زر" از "عبد الله" نقل کرده که پیامبر (ص) فرمود: روزها و شبها به پایان نمیرسد مگر آنکه مردی از اهل بیت من به فرمانروایی عربها برسد. او همنام من است.
- او سپس گفت: و ترمذی هم آنرا معتبر دانسته است[۶].
- "سیوطی" در "الدر المنثور" گفته است: و ترمذی این حدیث را روایتکرده و حدیث ابو هریره را صحیح و معتبر دانسته است، او گفت: پیامبر (ص) فرمود: اگر از دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، قطعا خدا آن روز را آنقدر طولانی میکند تا اینکه مردی از اهل بیت من که همنام من است، بیاید[۷].
- در کتاب "الفتن" تألیف "نعیم بن حماد" آمده است که او گفت: "ابن عیینه" به نقل از "عاصم" از "عبد الله" از پیامبر (ص) برای ما گفت که پیامبر فرمود: مهدی، همنام من است و پدرش، همنام پدر من است.
- سپس گفت: و بارها این حدیث را شنیدم اما در آن سخنی از نام پدر ایشان به میان نیامده بود[۸].
- "ابن خلدون" در کتاب "تاریخ" خود، حدیث "او همنام من و پدرش، همنام پدر من است" را ذکر کرده و گفته است: در سلسله سند این حدیث، نام "داود بن المجنی بن المحرم" و پدرش آمده است و این دو (از نظر نقل حدیث و مورد اعتماد بودن) بسیار ضعیف الحدیثاند[۹].
- "طبرانی" در کتاب "المعجم الاوسط" خود گفته است: "احمد" برای ما حکایت کرد و گفت: "عبد الأعلی بن حماد الفرسی" برای ما گفت: "عبید الله بن موسی" برای ما گفت که "زائدة" از "عاصم" از "زر" از "عبد الله" نقل کرد که رسول خدا (ص) فرمود: اگر از دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خدا آن روز را چنان طولانی میکند تا مردی از اهل بیت من که همنام من است و پدر او هم همنام پدر من است، بیاید. او زمین را که پر از ستم و بیداد شده است، سرشار از عدالت و داد و انصاف میکند.
- سپس گفت: کسی جز عبد الله این حدیث را با این عبارت اضافی، روایت نکرده است.
- "نعمان بن محمد التمیمی المغزی" (متوفای ۳۶۳ ه ق) در حاشیه کتاب خود به نام "شرح الاخبار" این سخن را آورده است و "ابن داود" یادآورشده که: در بیشتر روایتهای راویان مورد اعتماد و اطمینان، تنها عبارت "او همنام من است" آمده است و کسانی که در ادامه این حدیث آوردهاند که: "پدر او، همنام پدر من است" این عبارت زائد است و چنین اشخاصی خود این عبارت را به این حدیث افزودهاند. سپس گفت: و علی بن عیسی گفت: اما دوستان شیعه ما، این حدیث را معتبر نمیدانند، زیرا آنها نام ایشان و نام پدرش را قطعا چیز دیگری میدانند، اما عموم علما گفتهاند که با افزوده شدن این عبارت زائده، در این حدیث، نتیجه این شده که علماء با این کار، اینگونه میخواستند که در یک حدیث، همه روایتها و نقلقولها آمده باشد[۱۰].
- "زین الدین ابو محمد علی بن یونس" (متوفای سال ۸۷۷ ه ق) در شرح این عبارت اضافهشده، گفته است: این عبارت اضافی که به این حدیث افزوده شده، روش شما است و برای ما حجت نیست و علمای علم اصول، به کسانی که افزودهها و زائدهها بر اصل را نقل میکنند، حمله کرده و بر آنان عیب گرفتهاند. گنجی گفته است: ترمذی این حدیث را در جامع خود آورده است و در آن عبارت "پدر او همنام پدر من است" نیامده است. "ابو داود" هم این حدیث را در "سنن" خود آورده و در کتاب او هم از این عبارت اضافی خبری نیست[۱۱].
- علاوه بر این بسیاری از علمای علم حدیث اهل سنت، این حدیث را بدون آن عبارت اضافی، نقل کردهاند. "طبرانی" در "معجم" خود به نقل از خود "ابن مسعود"، در موارد زیادی این حدیث را آورده و آن قسمت اضافی را ذکر نکرده است.
- "طبرانی" در موارد، ۱۰۲۱۴، ۱۰۲۱۵، ۱۰۲۱۷، ۱۰۲۱۸، ۱۰۲۱۹، ۱۰۲۲۰، ۱۰۲۲۱، ۱۰۲۲۳، ۱۰۲۲۵، ۱۰۲۲۶، ۱۰۲۲۷، ۱۰۲۲۹، ۱۰۲۳۰ این حدیث را آورده است.
- بهطور حتم این عبارت اضافی در این حدیث، به وسیله کسانی انجام شده که میخواستهاند این لقب را به خود نسبت دهند و خود را مصداق آن نشان دهند. آنها خواستهاند از آن در جهت منافع شخصی خود استفاده کنند. در اینجا به ذکر یک مورد اکتفا میکنیم: "محمد بن عبد الله بن الحسن"، لکنت زبان داشت و از "ابی هریرة" نقل شده که او گفت:
- نام "مهدی"، "محمد بن عبد الله" است و لکنت زبان دارد[۱۲].
- نتیجه اینکه عبارت پدرش، همنام پدر من است که به این حدیث افزوده شده، یا به این علت بوده که برخی خواستهاند به اصل این حدیث خدشه وارد سازند، یا برخی به وسیله آن خواستهاند از این لقب استفاده کرده و از روی باطل و دروغ، آنرا به خود نسبت دهند و خود را آن شخص خاص معرفی کنند.
- اما در مورد این نظریه که عنوان میکند حسن عسکری (ع) پدر امام مهدی (ع) یعنی آن مصلح جهانی است و علمای شیعه سخت پایبند آنند، باید گفت که این مسئله با مباحث و موارد زیر قابل اثبات است:
- هویت مصلح جهانی از دیدگاه پیامبر (ص)؛
- هویت مصلح جهانی از دیدگاه اهل بیت (ع)؛
- دانشمندان علم انساب و تبارشناسی و محمد بن الحسن العسکری (ع)؛
- سخنان علمای اهل سنت در مورد ولادت محمد بن الحسن العسکری و اینکه ایشان همان مهدی موعود (ع) است؛
- دیدارهای فردی و گروهی مردم با امام؛
- توقیعهای صادرشده از سوی ایشان»[۱۳].
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ علت اینکه گفتیم برخی از علمای اهل سنت این است که ما در بخشهای بعد، سخنان برخی از علمای اهل سنت را خواهیم آورد که صراحتا گفتهاند که نام پدر امام مهدی (ع)، حسن (ع) است.
- ↑ سنن أبی عمرو الدانی، ۹۴- ۹۵.
- ↑ الفتن، ابن حماد، ۳۶۸، ۱۰۸۰.
- ↑ تهذیب الکمال، ج ۹، ۱۹۱، ۱۹۱۱، تهذیب التهذیب، ج ۳، ص ۳۴۰.
- ↑ عقد الدرر، ۵۱، باب ۲.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج ۱۱، ص ۴۷۲.
- ↑ الدر المنثور، ج ۷، ص ۴۸۴.
- ↑ الفتن، ابن حماد، ص ۲۷۷.
- ↑ تاریخ ابن خلدون، ص ۳۲۱.
- ↑ شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار، ج ۳، ص ۳۸۷، پاورقی، مؤسسه النشر الاسلامی.
- ↑ الصراط المستقیم الی مستحقی التقدیم، ج ۲، ص ۲۲۲، تحقیق محمد الباقر البهبودی، طبع الحیدریه، نشر المکتبة المرتضویة لأصیاء الاثر الجعفریه.
- ↑ ابو الفرج الاصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص ۱۶۳.
- ↑ الحسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص:۵۳-۵۷.