الگو:صفحهٔ اصلی/پرسش برگزیده: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class="boxTitle"><big>'''[[نفس زکیه که قتلش از نشانه‌های حتمی ظهور است کیست؟ (پرسش)|نفس زکیه که قتلش از نشانه‌های حتمی ظهور است کیست؟]]'''</big></div>
<div class="boxTitle"><big>'''[[ماجرای خسف بیدا چیست؟ (پرسش)|ماجرای خسف بیدا چیست؟]]'''</big></div>


<gallery mode="packed" widths=90px heights=90px perrow=10 caption="پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر آنان در ذیل دیده می‌شود">
<gallery mode="packed" widths=90px heights=90px perrow=10 caption="پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر آنان در ذیل دیده می‌شود">
{{ستون-شروع|2}}
{{ستون-شروع|2}}
پرونده:1368171.jpg|''[[سید محمد صدر|صدر]]''
پرونده:11046759983.jpg|''[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|ری‌ش‍ه‍ری‌]]''
پرونده:7474646.jpg|''[[نجم‌الدین طبسی|طبسی]]''
پرونده:7474646.jpg|''[[نجم‌الدین طبسی|طبسی]]''
پرونده:151937.jpg|''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی|شهیدی]]''
پرونده:13681131.jpg|''[[اسماعیل اسماعیلی|اسماعیلی]]''
پرونده:Pic259.jpg|''[[عبدالمجید زهادت|زهادت]]''
پرونده:1368299.jpg|''[[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی]]''
پرونده:151974.jpg|''[[سید نذیر حسنی|حسنی]]''
پرونده:13681056.jpg|''[[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب]]''
پرونده:151879.jpg|''[[نصرت‌الله آیتی|آیتی]]''
پرونده:151879.jpg|''[[نصرت‌الله آیتی|آیتی]]''
پرونده:15207.jpg|''[[علی ‎اصغر رضوانی|رضوانی]]''
پرونده:136863.JPG|''[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان]]''
{{پایان}}
{{پایان}}
</gallery>
</gallery>


*از جمله [[نشانه‌های حتمی ظهور امام مهدی]]، [[قتل نفس زکیه]] است. [[نفس زکیه]] به معنای [[نفس]] کامله، [[پاک]] و [[پاکیزه]] است. در مورد اینکه منظور از [[نفس زکیه]] چیست دو احتمال وجود دارد:
*یکی از نشانه‌‌های حتمی [[ظهور]]، [[خسف]] [[سرزمین بیداء]] است. واژه [[خسف]] به معنای فرو رفتن و [[پنهان]] شدن است. [[بیداء]] در لغت به معنای دشت هموار، پهناور و خالی از سکنه و [[آب]] و علف است و نام سرزمینی است بین [[مکه]] و [[مدینه]]. [[بیداء]] را ذات الجیش هم می‌گویند. بر اساس فرمایش [[امام صادق]] {{ع}} در مسیر [[مکه]] به [[مدینه]] [[نماز]] در سه مکان [[مکروه]] است: ذات الجیش، ذات السلاسل و وادی ضَجنان. وادی ضجنان معروف است و درگیری‌هایی در آن جا وجود داشته است. هر سه وادی محل [[خسف]] [[دجال]] است؛ و [[مکروه]] بودن [[نماز]] در این مکان‌ها، یا بدان لحاظ است که این سه مکان محل نزولِ [[غضب]] و [[انتقام]] [[الهی]] هستند و یا ممکن است به [[لشکر]] [[دجال]] کاری نداشته و عده دیگری در این مکان‌ها فرو روند.
# مراد شخص خاصی است که دارای این [[ویژگی]] است. هنگامی‌که چنین شخصی کشته می‌شود، طبیعی است [[شهادت]] او در [[جامعه]] موج ایجاد کرده و تاثیر می‌گذارد.
*منطقه [[بیداء]] و ذات الجیش دو [[خسف]] دارد: یکی [[خسف]] [[سفیانی]] و دیگری [[خسف]] [[دجال]].
# احتمال داده شده است منظور از [[نفس زکیه]]، افراد [[پاک]] [[سرشت]] باشند که در فتنه‌های [[آخر الزمان]] به دست [[ظالمان]] کشته می‌شوند و خونشان به ناحق جاری می‌گردد.
#منظور از [[خسف]] [[سفیانی]] این است، پس از آنکه [[سپاه سفیانی]] به قصد [[ترور]] [[امام مهدی]] عازم [[مکه]] می‌شود، میانه راه و در منطقه [[بیداء]]، [[منادی آسمانی]] ندا داده و به [[زمین]]، [[دستور]] فرو بلعیدن [[لشکر سفیانی]] را می‌دهد. این [[لشکر]] در [[زمین]] فرو می‌رود و به جز دو یا سه نفر کسی از آنها زنده نمی‌ماند. و این در [[زمان ظهور]] یا قبل از [[ظهور]] [[قائم]]{{ع}} است. این رخداد حادثه‌ای [[اعجازآمیز]] است که با ارادۀ خداوندی و دخالت نیروهای غیبی انجام می‌پذیرد.
*احتمال اول با [[روایات]] تناسب بیشتری دارد، چرا که [[قتل نفس زکیه]] در بین [[جامعه]] تاثیر و انعکاس ایجاد می‌کند. بنابراین منظور از [[نفس زکیه]] یکی از اشخاص با [[اخلاص]] و [[آزمایش]] شده در [[دوران غیبت]] کبری خواهد بود که بر اثر فتنه‌های [[آخر الزمان]] و [[انحرافات]] [[حاکم]] در آن زمان به [[شهادت]] می‌‏رسد و خونشان به ناحق جاری می‌گردد. در [[قرآن کریم]] آمده است: {{متن قرآن|قَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيَّةً بِغَيْرِ نَفْسٍ لَقَدْ جِئْتَ شَيْئًا نُكْرًا}}. [[نفس زکیه]] انسانی است که بر اثر شخصیت والای او [[قتل]] آن اهمیتی بسزا دارد، که جلب نظر می‌‏کند و موجب تأثر و [[تأسف]] عمیق [[مردم]] می‌‏شود. در ضمن چیزی که می‌‏خواهد نشانه شود می‌‏بایست در مورد کسی باشد که در بین [[مردم]] شناخته شده باشد، و گرنه نمی‏‌تواند دلالت بر چیزی بکند و نشانۀ [[ظهور]] قرار گیرد.
#منظور از [[خسف]] [[دجال]] نیز این است، [[دجال]] وقتی می‌فهمد [[امام مهدی]]{{ع}} [[خروج]] کرده و در [[مکه]] است، قصد [[مکه]] می‌کند، در روز [[خروج]] [[امام]]{{ع}}، [[حضرت عیسی]]{{ع}} نیز از [[آسمان]] فرود می‌آید. [[امام]]{{ع}}، در [[مسجد الحرام]] به ایشان [[تکلیف]] می‌کند که پیش بایست تا به تو [[اقتدا]] کنم، و [[حضرت عیسی]]{{ع}} نیز می‌گوید: «من [[امت]] جد تو و تابع شما هستم، شما پیش بایستید» پس [[حضرت]] پیش می‌ایستد و ایشان به [[امام]]{{ع}}، [[اقتدا]] می‌کند و [[اهل مکه]] همه (جمعی با میل و جمعی با کراهت) با [[امام]]{{ع}} [[بیعت]] می‌کنند؛ بعد [[امام]]{{ع}} به طرف [[مدینه]] می‌رود، و [[دجال]] نیز در نزدیکی [[مدینه منوره]] به [[امام]]{{ع}} می‌رسد و در همان ذات الجیش، دعوی [[الوهیت]] می‌کند. [[امام]]{{ع}} [[حضرت عیسی]] {{ع}} را که پیش قراولِ [[لشکر]] آن [[حضرت]] ‌است به نزد [[دجال]] می‌فرستد و او را به [[اسلام]] می‌خواند؛ امّا [[دجال]] قبول نمی‌کند؛ لذا [[حضرت]] او را به [[قتل]] می‌رساند. و [[زمین]] [[بیداء]] که دو فرسخ است و قبلاً [[لشکر]] [[سفیانی]] را فرو برده؛ جسد [[دجال]] و مرکب و لشکرش را نیز فرو می‌برد.


===مصادیق [[نفس زکیه]]===
<div class="readmoreButton">[[ماجرای خسف بیدا چیست؟ (پرسش)|'''ادامه''']]</div>
*در مورد اینکه [[نفس زکیه]] کیست و به چه کسی اطلاق می‌شود و به عبارت دیگر آیا [[قتل نفس زکیه]] یک واقعه در گذشته بوده که اتفاق افتاده یا اینکه هنوز به وقوع نپیوسته و از [[علائم]] نزدیک به [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} است نظرات مختلفی بیان شده است که به آنها اشاره می‌شود:
#[[نفس زکیه]] همان [[محمد بن عبدالله محض]] ملقب به [[نفس زکیه]] است که در زمان [[بنی العباس]] به [[قتل]] رسید و از [[اولاد]] [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} است. قرائنی بر این [[دلیل]] ارائه شده است لکن این سخن و نظر را نمی‌توان پذیرفت، زیرا پس از بررسی [[روایات]] [[نفس زکیه]]، اشکالاتی به این دیدگاه وارد است از جمله:
##[[قتل نفس زکیه]] بین [[رکن و مقام]] است، در حالی که [[محمد بن عبدالله محض]] در نزدیکی [[مدینه]] و منطقه [[احجار الزیت]] به [[قتل]] رسیده است.
##[[نفس زکیه]] یعنی نفسی [[پاک]] و [[طاهر]]، اما این شخص را نمی‌توان با چنین صفتی معرفی کرد و او را مورد تأیید [[اهل بیت]] دانست؛ چرا که او خود را [[مهدی]]{{ع}} می‌دانست و [[مردم]] را برابر [[اهل بیت]]، به خود [[دعوت]] می‌کرد.
## فاصله میان [[ظهور]] تا [[قتل]] این شخص، پانزده روزاست که به زمان [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}} اشاره دارد؛ لذا با [[محمد بن عبدالله محض]] مطابقت نمی‌کند و این مطلب، هنوز رخ نداده است.
##خود [[نفس زکیه]] و [[پیروان]] وی تنها [[ادعای مهدی بودن]] او را داشته‌‏اند نه اینکه کشته شدن او را [[نشانه ظهور مهدی]]{{ع}} بدانند و همین ادعای کاذب، سبب می‌شود آن فرد آرمانی که کشته شدنش در [[روایات]] از [[نشانه‏‌های ظهور]] معرفی شده، بر این ادعاکننده دروغ‏گو منطبق نشود.
#[[نفس زکیه]] فردی است که قبل از [[ظهور]] [[امام زمان]]{{ع}} [[قیام]] می‌کند و در کنار [[کعبه]] ما بین [[رکن و مقام]] کشته می‌شود. از [[روایات]] استفاده می‌شود در آستانه [[ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} در گیر و دار [[مبارزات]] [[زمینه‌ساز]] [[انقلاب]] [[مهدی]]{{ع}}، فردی [[پاک]] باخته و [[مخلص]]، در راه [[امام]]{{ع}} می‌کوشد و مظلومانه کشته می‌شود. این رخداد عظیم، طبق بیان [[روایات]] بین [[رکن و مقام]] ـ در [[بهترین]] مکان‌های [[زمین]] ـ اتفاق می‌افتد. فرد یادشده از [[اولاد]] [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} است. و نیز گفته شده [[حسینی]] [[نسب]] است. [[امام باقر]]{{ع}} در [[حدیثی]] طولانی [[نقل]] فرموده‌اند: «[[قائم]]{{ع}} به [[اصحاب]] خود می‌فرماید: "ای [[قوم]]! [[اهل مکه]] مرا نمی‌خواهند؛ ولی من کسی را به سوی آنها می‌فرستم تا [[حجت]] را بر ایشان تمام کنم... پس مردی از [[اصحاب]] خود را می‌خواند و به او می‌فرماید: به سوی [[اهل مکه]] برو و بگو:‌ای [[اهل مکه]]! من فرستادۀ [[مهدی]] هستم. او خطاب به شما می‌گوید: ما [[اهل بیت]] [[رحمت]] و معدن [[رسالت]] و [[خلافت]] هستیم و ما [[فرزندان]] [[محمد]]{{صل}} و سلالۀ پیامبرانیم و به [[راستی]] که مورد [[ظلم]] و [[ستم]] قرار گرفتیم و از زمانی که [[پیامبر]] از [[دنیا]] رفت، تا امروز، [[حق]] ما گرفته نشده است. پس اکنون ما شما را به [[یاری]] می‌خوانیم؛ ما را [[یاری]] کنید. چون آن [[جوان]] این سخن را بگوید [[مردم]]، او را بین [[رکن و مقام]] می‌کشند. او [[نفس]] زکیّه است». برابر بعضی از [[روایات]] بین کشته شدن [[نفس زکیه]] و [[قیام قائم آل محمد]]{{صل}} تنها پانزده شب فاصله خواهد بود. [[محدث قمی]] می‌گوید: "[[نفس زکیه]] پسری است از [[خاندان]] [[محمد]]{{صل}} که مابین [[رکن و مقام]] در [[مسجد الحرام]] کشته می‌شود".
#[[نفس زکیه]] مجاهدی است از زمره بسترسازان [[ظهور]] که [[رهبری]] عده‌ای از [[عاشقان]] [[امام مهدی]]{{ع}} را بر عهده دارد و در راه [[حضرت]] در میان هفتاد تن از علمای زمانه در منطقه‌ای پشت [[شهر]] [[کوفه]] به [[شهادت]] می‌رسد. او غیر از [[سید]] هاشمی‌تباری است که در [[مکه]] و بین رکن [[کعبه]] و [[مقام ابراهیم]] سر از تنش جدا می‌شود و این هر دو، غیر از [[سید حسنی]] هستند که به [[قتل]] می‌رسد.
#[[نفس زکیه]] شخصی است به نام [[محمد بن الحسن]] که میان رکن [[کعبه]] و [[مقام ابراهیم]] کشته خواهد شد. از فحوای این نظریه و تعابیر قائل آن چنین [[استنباط]] می‌شود که [[نفس زکیه]]، از [[سادات حسنی]] و در واقع همان [[سید حسنی]] است.
#[[نفس زکیه]] سیدی والا تبار و [[حسینی‌نسب]] است و هموست که مظلومانه در ۲۵ ذی الحجه سر مبارکش در [[حرم]] امن [[الهی]] [[مکه]] مکرمه از تن جدا می‌شود و کمی پیش از [[ذبح]] شدن وی، سیدی [[هاشمی]] و [[حسنی‌تبار]] در [[کوفه]] به همراه هفتاد تن از علمای [[امت]] به دست [[سپاهیان]] [[سفیانی]] و در اثنای ورود [[سپاه]] [[مجاهد]] [[خراسانی]] از طریق شهرهای قصر شیرین و خانقین به [[شهادت]] می‌رسد. طبق این نظریه، [[رجل هاشمی]] و [[سید حسنی]] یک تن هستند.
 
<div class="readmoreButton">[[نفس زکیه که قتلش از نشانه‌های حتمی ظهور است کیست؟ (پرسش)|'''ادامه''']]</div>

نسخهٔ ‏۱۰ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۰۹

  1. منظور از خسف سفیانی این است، پس از آنکه سپاه سفیانی به قصد ترور امام مهدی عازم مکه می‌شود، میانه راه و در منطقه بیداء، منادی آسمانی ندا داده و به زمین، دستور فرو بلعیدن لشکر سفیانی را می‌دهد. این لشکر در زمین فرو می‌رود و به جز دو یا سه نفر کسی از آنها زنده نمی‌ماند. و این در زمان ظهور یا قبل از ظهور قائم(ع) است. این رخداد حادثه‌ای اعجازآمیز است که با ارادۀ خداوندی و دخالت نیروهای غیبی انجام می‌پذیرد.
  2. منظور از خسف دجال نیز این است، دجال وقتی می‌فهمد امام مهدی(ع) خروج کرده و در مکه است، قصد مکه می‌کند، در روز خروج امام(ع)، حضرت عیسی(ع) نیز از آسمان فرود می‌آید. امام(ع)، در مسجد الحرام به ایشان تکلیف می‌کند که پیش بایست تا به تو اقتدا کنم، و حضرت عیسی(ع) نیز می‌گوید: «من امت جد تو و تابع شما هستم، شما پیش بایستید» پس حضرت پیش می‌ایستد و ایشان به امام(ع)، اقتدا می‌کند و اهل مکه همه (جمعی با میل و جمعی با کراهت) با امام(ع) بیعت می‌کنند؛ بعد امام(ع) به طرف مدینه می‌رود، و دجال نیز در نزدیکی مدینه منوره به امام(ع) می‌رسد و در همان ذات الجیش، دعوی الوهیت می‌کند. امام(ع) حضرت عیسی (ع) را که پیش قراولِ لشکر آن حضرت ‌است به نزد دجال می‌فرستد و او را به اسلام می‌خواند؛ امّا دجال قبول نمی‌کند؛ لذا حضرت او را به قتل می‌رساند. و زمین بیداء که دو فرسخ است و قبلاً لشکر سفیانی را فرو برده؛ جسد دجال و مرکب و لشکرش را نیز فرو می‌برد.