دلیل نقلی نصب امام چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
[[پرونده:136873.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مهدی مقامی]]]] | [[پرونده:136873.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مهدی مقامی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[مهدی مقامی]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[مهدی مقامی]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[آیات]] و [[روایات]] مختلف، متعدد و بعضاً متواتری بر [[امامت حضرت علی]]{{ع}} دلالت میکند که آن خود نظریه [[انتصابی بودن]] [[امامت]] را اثبات و [[تأیید]] میکند. افزون بر این [[نصوص]] - که در جای خود خواهد آمد - [[پیامبر اسلام]]{{صل}} بعضاً نیز به [[انتصابی بودن]] اصل [[حکومت]] بعد از [[رحلت]] خویش تصریح میکند که [[تعیین]] کننده آن [[خداوند]] میباشد. چنانکه در صدر [[اسلام]] قبیلهای به نام بنیعامر [[اسلام]] خود را به این شرط منوط نمودهاند که بعد از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} آنان در [[حکومت]] سهمی داشته باشند. حضرت ضمن پاسخ منفی دلیل آن را نه عدم پذیرش [[مردم]] یا سران قبایل بلکه تعلق [[مشروعیت]] آن به [[خداوند]] ذکر فرمودهاند که [[تعیین]] [[حکومت]] و [[خلافت]] بعد از من تنها در [[صلاحیت]] [[خداوند]] است{{ | ::::::«[[آیات]] و [[روایات]] مختلف، متعدد و بعضاً متواتری بر [[امامت حضرت علی]]{{ع}} دلالت میکند که آن خود نظریه [[انتصابی بودن]] [[امامت]] را اثبات و [[تأیید]] میکند. افزون بر این [[نصوص]] - که در جای خود خواهد آمد - [[پیامبر اسلام]]{{صل}} بعضاً نیز به [[انتصابی بودن]] اصل [[حکومت]] بعد از [[رحلت]] خویش تصریح میکند که [[تعیین]] کننده آن [[خداوند]] میباشد. چنانکه در صدر [[اسلام]] قبیلهای به نام بنیعامر [[اسلام]] خود را به این شرط منوط نمودهاند که بعد از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} آنان در [[حکومت]] سهمی داشته باشند. حضرت ضمن پاسخ منفی دلیل آن را نه عدم پذیرش [[مردم]] یا سران قبایل بلکه تعلق [[مشروعیت]] آن به [[خداوند]] ذکر فرمودهاند که [[تعیین]] [[حکومت]] و [[خلافت]] بعد از من تنها در [[صلاحیت]] [[خداوند]] است {{عربی| پالامر إلى اللّه يضعه حيث يشاءِ }}<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص ۸۴؛ [[سیره]] ابنهشام، ج۲، ص ۵۵؛ [[سیره]] حلبی، ج۲، ص ۳. </ref>. | ||
::::::تاریخ نشان میدهد مشابه این جریان و درخواست برای گروههای مانند کنده<ref>[[سیره]] ابنکثیر، ج۲، ص ۱۵۹.</ref>، [[عامر بن طفیل]] و [[ارید بن قیس]]<ref>[[سیره]] ابنکثیر، ج۲، ص۱۱۴.</ref> اتفاق میافتاد که همیشه با پاسخ منفی حضرت روبرو میشدند. | ::::::تاریخ نشان میدهد مشابه این جریان و درخواست برای گروههای مانند کنده<ref>[[سیره]] ابنکثیر، ج۲، ص ۱۵۹.</ref>، [[عامر بن طفیل]] و [[ارید بن قیس]]<ref>[[سیره]] ابنکثیر، ج۲، ص۱۱۴.</ref> اتفاق میافتاد که همیشه با پاسخ منفی حضرت روبرو میشدند. | ||
::::::نکته قابل ذکر در توضیح این نکته اینکه درخواست گروههای مزبور از حضرت دقیقاً واگذاری [[حکومت]] و صحنه [[سیاست]] و [[قدرت]] بود که [[اهل سنت]] آن را به عنوان یک مسئله [[علم فقه|فقهی]] در [[صلاحیت مردم]] و [[انتخاب]] آنان توصیف میکنند که [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} آن را حق و فعل الهی توصیف میفرمود.<ref>[[مقامی، مهدی|مهدی مقامی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]</ref> | ::::::نکته قابل ذکر در توضیح این نکته اینکه درخواست گروههای مزبور از حضرت دقیقاً واگذاری [[حکومت]] و صحنه [[سیاست]] و [[قدرت]] بود که [[اهل سنت]] آن را به عنوان یک مسئله [[علم فقه|فقهی]] در [[صلاحیت مردم]] و [[انتخاب]] آنان توصیف میکنند که [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} آن را حق و فعل الهی توصیف میفرمود.<ref>[[مقامی، مهدی|مهدی مقامی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]</ref> |
نسخهٔ ۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۲
دلیل نقلی نصب امام چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | دلیل نقلی نصب امام چیست؟ |
مدخل بالاتر | امامت در قرآن / تعیین امام |
مدخل اصلی | دلیل نقلی نصب امام |
دلیل نقلی نصب امام چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث امامت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- حجت الاسلام و المسلمین مهدی مقامی، در کتاب «درسنامه امامشناسی» در اینباره گفته است:
- «آیات و روایات مختلف، متعدد و بعضاً متواتری بر امامت حضرت علی(ع) دلالت میکند که آن خود نظریه انتصابی بودن امامت را اثبات و تأیید میکند. افزون بر این نصوص - که در جای خود خواهد آمد - پیامبر اسلام(ص) بعضاً نیز به انتصابی بودن اصل حکومت بعد از رحلت خویش تصریح میکند که تعیین کننده آن خداوند میباشد. چنانکه در صدر اسلام قبیلهای به نام بنیعامر اسلام خود را به این شرط منوط نمودهاند که بعد از رحلت پیامبر(ص) آنان در حکومت سهمی داشته باشند. حضرت ضمن پاسخ منفی دلیل آن را نه عدم پذیرش مردم یا سران قبایل بلکه تعلق مشروعیت آن به خداوند ذکر فرمودهاند که تعیین حکومت و خلافت بعد از من تنها در صلاحیت خداوند است پالامر إلى اللّه يضعه حيث يشاءِ [۱].
- تاریخ نشان میدهد مشابه این جریان و درخواست برای گروههای مانند کنده[۲]، عامر بن طفیل و ارید بن قیس[۳] اتفاق میافتاد که همیشه با پاسخ منفی حضرت روبرو میشدند.
- نکته قابل ذکر در توضیح این نکته اینکه درخواست گروههای مزبور از حضرت دقیقاً واگذاری حکومت و صحنه سیاست و قدرت بود که اهل سنت آن را به عنوان یک مسئله فقهی در صلاحیت مردم و انتخاب آنان توصیف میکنند که پیامبر(ص) آن را حق و فعل الهی توصیف میفرمود.[۴]
پرسشهای وابسته
پانویس
- ↑ تاریخ طبری، ج۲، ص ۸۴؛ سیره ابنهشام، ج۲، ص ۵۵؛ سیره حلبی، ج۲، ص ۳.
- ↑ سیره ابنکثیر، ج۲، ص ۱۵۹.
- ↑ سیره ابنکثیر، ج۲، ص۱۱۴.
- ↑ مهدی مقامی، درسنامه امامشناسی