بحث:نقش انتظار در حرکت توحیدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '، ص: ' به '، ص') |
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ' [[') |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==تحقق [[انتظار]] در گرو تحقق [[توحید]]== | ==تحقق [[انتظار]] در گرو تحقق [[توحید]]== | ||
*باید توجه داشت مهمترین عنصر در [[حکومت مهدوی]] تحقق [[توحید]] کامل است که در پرتو نفی همۀ مظاهر [[شرک]] و مراتب آن حاصل میگردد. پس بایستی [[شرک]] به درستی شناخته شود تا پرهیز از آن میسر گردد و بستر {{متن قرآن|لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا}}<ref>«هیچ چیزی را با من شریک نمی کنند» سوره نور، آیه ۵۵.</ref> آماده شود. [[منتظر | *باید توجه داشت مهمترین عنصر در [[حکومت مهدوی]] تحقق [[توحید]] کامل است که در پرتو نفی همۀ مظاهر [[شرک]] و مراتب آن حاصل میگردد. پس بایستی [[شرک]] به درستی شناخته شود تا پرهیز از آن میسر گردد و بستر {{متن قرآن|لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا}}<ref>«هیچ چیزی را با من شریک نمی کنند» سوره نور، آیه ۵۵.</ref> آماده شود. [[منتظر حقیقی]] باید موحد [[حقیقی]] شود و موحد [[حقیقی]] بدون [[شناخت]] عمیق [[شرک]] و [[توحید]] ساخته نمیشود<ref>ر.ک. کلباسی اشتری، روحالامین مجتبی، انتظار کاربردی. ص؟؟؟.</ref>. در [[حقیقت]] تحقق [[انتظار]] در [[جان]] [[انسان]] [[مؤمن]] به معنای تحقق [[توحید]] به معنای کامل آن است. تا [[آدمی]] [[توحید]] را [[باور]] نداشته باشد، ارادۀ مستمر و حتمی و [[تکوینی]] [[پروردگار]] در منتگذاری بر [[مستضعفان]] [[جهان]] و در [[پیشوا]] و [[وارث]] قرار دادن آنان بر گسترۀ [[زمین]] را قابل تحقق نداند، وعدۀ حتمی [[الهی]] مبنی بر حکمرانی [[مؤمنان]] و [[صالحان]] را راست و درست نینگارد و [[خداوند]] را دارای [[دانایی]] و [[توانایی]] لازم برای اجرای این وعدههای مسرتبخش نداند، [[انتظار]] شکل نمیگیرد و [[چشمداشت]] گرهگشایی از کار گره خوردۀ عالم و [[آدم]] پدید نمیآید<ref>ر.ک. رستمی، حیدر علی، جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه، ص۲۱۵-۲۱۶.</ref>. | ||
==[[اهمیت انتظار]] در حرکت [[توحیدی]] در [[کلام]] [[ائمه]]{{ع}}== | ==[[اهمیت انتظار]] در حرکت [[توحیدی]] در [[کلام]] [[ائمه]]{{ع}}== | ||
*در یک بررسی گذرا از سخنان [[امامان]] بزرگوار{{ع}} میتوان بیان کرد در برخی سخنان، [[انتظار]] را در شمار [[توحید]] و [[نبوت]] ذکر کردهاند. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ... وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا...}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۲، ص ۲۲، ح ۱۳.</ref> و در برخی پذیرش [[عبادات]] را منوط به آن دانستهاند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|ألَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ؟... وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ}}<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص ۲۰۰، باب ۱۱، ح ۱۶.</ref> و در برخی نیز از آن به عنوان واجبی از [[واجبات الهی]] یاد کردهاند. [[امام جواد]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ}}<ref>شیخ صدوق، کمال الدین وتمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۷، باب ۳۶، ح ۱.</ref>.<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین، ص؟؟؟.</ref> | *در یک بررسی گذرا از سخنان [[امامان]] بزرگوار{{ع}} میتوان بیان کرد در برخی سخنان، [[انتظار]] را در شمار [[توحید]] و [[نبوت]] ذکر کردهاند. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ... وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا...}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۲، ص ۲۲، ح ۱۳.</ref> و در برخی پذیرش [[عبادات]] را منوط به آن دانستهاند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|ألَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ؟... وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ}}<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص ۲۰۰، باب ۱۱، ح ۱۶.</ref> و در برخی نیز از آن به عنوان واجبی از [[واجبات الهی]] یاد کردهاند. [[امام جواد]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ}}<ref>شیخ صدوق، کمال الدین وتمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۷، باب ۳۶، ح ۱.</ref>.<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین، ص؟؟؟.</ref> | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
==[[وراثت]] و [[انتظار]]، دو رکن اصلی حرکت [[توحیدی]]== | ==[[وراثت]] و [[انتظار]]، دو رکن اصلی حرکت [[توحیدی]]== | ||
*[[ایمان]] به "[[وراثت زمین]] به وسیلۀ [[صالحان]]" و "[[امامت]] [[مستضعفان]] [[مؤمن]]" و اینکه "[[عاقبت]] از آن [[متقین]]" است، به [[صالحان]] و [[تقواپیشگان]]، [[ثبات]] و [[قدرت]] بیشتری بخشیده و در میدان [[نبرد]]، آنان را [[ثابت قدم]] خواهد کرد؛ همچنین [[قدرت]] رویارویی با مشکلات و [[مبارزه]] با گردنکشان را در سختترین شرایط برای آنان فراهم خواهد ساخت. چنین [[ایمان]] و [[اعتقادی]]، از [[شکست]] و [[فروپاشی]] آنان در شرایط سخت و دشوار، جلوگیری خواهد کرد. با این توضیح و باتوجه به اینکه از یک طرف [[قانون]] "[[وراثت]]" و از دیگر سو [[قانون]] "[[انتظار]]"، حرکت [[توحیدی]] را احاطه کرده است، باید با این دو [[فرهنگ]] [[قرآنی]] آشنا شویم<ref>ر.ک. آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۷۷-۸۰.</ref>. | *[[ایمان]] به "[[وراثت زمین]] به وسیلۀ [[صالحان]]" و "[[امامت]] [[مستضعفان]] [[مؤمن]]" و اینکه "[[عاقبت]] از آن [[متقین]]" است، به [[صالحان]] و [[تقواپیشگان]]، [[ثبات]] و [[قدرت]] بیشتری بخشیده و در میدان [[نبرد]]، آنان را [[ثابت قدم]] خواهد کرد؛ همچنین [[قدرت]] رویارویی با مشکلات و [[مبارزه]] با گردنکشان را در سختترین شرایط برای آنان فراهم خواهد ساخت. چنین [[ایمان]] و [[اعتقادی]]، از [[شکست]] و [[فروپاشی]] آنان در شرایط سخت و دشوار، جلوگیری خواهد کرد. با این توضیح و باتوجه به اینکه از یک طرف [[قانون]] "[[وراثت]]" و از دیگر سو [[قانون]] "[[انتظار]]"، حرکت [[توحیدی]] را احاطه کرده است، باید با این دو [[فرهنگ]] [[قرآنی]] آشنا شویم<ref>ر.ک. آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۷۷-۸۰.</ref>. | ||
*[[قرآن کریم]] بر این [[حقیقت]] ـ [[عاقبت]] از آن تقواپیشگان است<ref>سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref> ـ تأکید میورزد و به [[وراثت زمین]] به وسیلۀ [[صالحان]] و شایستگان [[اقرار]] میکند: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. به سبب اهمیت این [[حقیقت]] و بایستگی تأکید بر آن و بنای اندیشۀ [[اسلامی]] بر آن، [[خدای متعال]] آن را در "ذکر" و "[[زبور]]"، یادآوری کرده است. [[خداوند]] [[امامت]] [[مستضعفان]] و [[سرپرستی]] آنان را در سیر [[تمدن]] انسانی، تثبیت فرموده و این وعدۀ [[پروردگار]] و ارادۀ حتمی اوست که پس از فراخواندنشان به [[ایمان]] و [[عمل صالح]]، درخواستشان را پذیرفت؛ چنانکه فرمود: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الأَرْضِ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم» سوره قصص، آیه ۵ و ۶</ref>. این دو [[آیه]]، اگرچه در مسألۀ داستان [[موسی]]{{ع}} و [[فرعون]] و [[هامان]] وارد شده است؛ اما | *[[قرآن کریم]] بر این [[حقیقت]] ـ [[عاقبت]] از آن تقواپیشگان است<ref>سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref> ـ تأکید میورزد و به [[وراثت زمین]] به وسیلۀ [[صالحان]] و شایستگان [[اقرار]] میکند: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. به سبب اهمیت این [[حقیقت]] و بایستگی تأکید بر آن و بنای اندیشۀ [[اسلامی]] بر آن، [[خدای متعال]] آن را در "ذکر" و "[[زبور]]"، یادآوری کرده است. [[خداوند]] [[امامت]] [[مستضعفان]] و [[سرپرستی]] آنان را در سیر [[تمدن]] انسانی، تثبیت فرموده و این وعدۀ [[پروردگار]] و ارادۀ حتمی اوست که پس از فراخواندنشان به [[ایمان]] و [[عمل صالح]]، درخواستشان را پذیرفت؛ چنانکه فرمود: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الأَرْضِ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم» سوره قصص، آیه ۵ و ۶</ref>. این دو [[آیه]]، اگرچه در مسألۀ داستان [[موسی]]{{ع}} و [[فرعون]] و [[هامان]] وارد شده است؛ اما [[ارادۀ الهی]] در [[باب]] [[مستضعفان]] [[محروم]]، مطلق است و به چیزی جز [[استجابت]] امری که [[خدای تعالی]]، [[مؤمنان]] را به سوی آن [[دعوت]] کرده، [[مقید]] نشده است. وعدۀ [[الهی]] بر [[امامت]] [[مستضعفان]] در [[زمین]]، به [[مؤمنان]] [[مستضعف]] نیرو، [[اطمینان]]، [[آرامش]]، [[استقامت]] و [[شکیبایی]] بر مشکلات [[مبارزه]] و در [[ناراحتیها]] نیروی [[مقاومت]] بخشیده و در میدان [[نبرد]] [[ثابت قدم]] میدارد. [[انتظار حقیقی]] برای [[نجات]]، [[امید]] را در روحیۀ دلاوران عرصههای [[نبرد]]، برمیانگیزد؛ [چنانکه] در رویارویی با [[فرعون]] و [[هامان]]، [[موسی بن عمران]]{{ع}} [[قوم]] خود را با وعدۀ [[الهی]] و [[انتظار فرج]] و [[کمک]] از سوی خدای بلند مرتبه، نیرو بخشید: {{متن قرآن|قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ * قَالُواْ أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ}}<ref>«موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است. گفتند: پیش از آنکه تو بیایی در رنج بودیم و پس از آنکه آمدی باز در رنجیم. گفت: امید است که پروردگارتان دشمنتان را هلاک کند و شما را در روی زمین جانشین او گرداند. آن گاه بنگرد که چه میکنید». سوره اعراف، آیه ۱۲۸ و ۱۲۹</ref>. [[موسی بن عمران]] میکوشید تا [[بنی اسرائیل]] را در میدان [[مبارزه]] و رویارویی، متوجه [[امید]] به [[خدا]] و وعدۀ او و [[انتظار فرج]] کند. ازاینرو، این [[دستور]] بزرگ [[الهی]] را برای آنان بیان میکند: {{متن قرآن|قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref>. شگفت آنکه [[موسی بن عمران]] بین "[[صبر]]" و "[[انتظار]] تحقق [[وعده الهی]]" ارتباط برقرار کرده است: {{متن قرآن|اصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ}}<ref>ر.ک. آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۷۷-۸۰.</ref>. همچنین زمانی که [[بنی اسرائیل]] میکوشند تا پیامبرشان را از [[انتظار]] [[آینده]]، متوجه مرارت زمان حاضر کنند به وی میگویند: {{متن قرآن|أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا}}؛ [[موسی]] دوباره آنان را به [[انتظار]] تحقق وعدۀ [[خداوند]] و [[صبر]] بر [[ناراحتیها]] متوجه میسازد که بیگمان این [[گشایش]] نزدیک خواهد بود: {{متن قرآن|قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ}}. | ||
*بنابراین، [[خدای تعالی]] [[اراده]] کرده تا این [[امت]] را با [[فرهنگ]] "[[وراثت]]" و "[[انتظار]]" آشنا سازد؛ یعنی، [[وراثت پیامبران]] و [[صالحان]] و [[انتظار]] وعدۀ [[خدای تعالی]] به [[فرج]] و [[امامت]] شایستگان. [[وراثت]] و [[انتظار]]، دو رکن اصلی حرکت [[توحیدی]] در مسیر دشوار و طولانی آن است<ref>ر.ک. آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۷۷-۸۰.</ref>. | *بنابراین، [[خدای تعالی]] [[اراده]] کرده تا این [[امت]] را با [[فرهنگ]] "[[وراثت]]" و "[[انتظار]]" آشنا سازد؛ یعنی، [[وراثت پیامبران]] و [[صالحان]] و [[انتظار]] وعدۀ [[خدای تعالی]] به [[فرج]] و [[امامت]] شایستگان. [[وراثت]] و [[انتظار]]، دو رکن اصلی حرکت [[توحیدی]] در مسیر دشوار و طولانی آن است<ref>ر.ک. آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۷۷-۸۰.</ref>. | ||
==تحقق [[انتظار]] در گرو تحقق [[توحید]]== | ==تحقق [[انتظار]] در گرو تحقق [[توحید]]== | ||
*باید توجه داشت مهمترین عنصر در [[حکومت مهدوی]] تحقق [[توحید]] کامل است که در پرتو نفی همۀ مظاهر [[شرک]] و مراتب آن حاصل میگردد. پس بایستی [[شرک]] به درستی شناخته شود تا پرهیز از آن میسر گردد و بستر {{متن قرآن|لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا}}<ref>«هیچ چیزی را با من شریک نمیکنند» سوره نور، آیه ۵۵.</ref> آماده شود. [[منتظر | *باید توجه داشت مهمترین عنصر در [[حکومت مهدوی]] تحقق [[توحید]] کامل است که در پرتو نفی همۀ مظاهر [[شرک]] و مراتب آن حاصل میگردد. پس بایستی [[شرک]] به درستی شناخته شود تا پرهیز از آن میسر گردد و بستر {{متن قرآن|لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا}}<ref>«هیچ چیزی را با من شریک نمیکنند» سوره نور، آیه ۵۵.</ref> آماده شود. [[منتظر حقیقی]] باید موحد [[حقیقی]] شود و موحد [[حقیقی]] بدون [[شناخت]] عمیق [[شرک]] و [[توحید]] ساخته نمیشود<ref>ر.ک. کلباسی اشتری، روحالامین مجتبی، انتظار کاربردی. ص؟؟؟.</ref>. در [[حقیقت]] تحقق [[انتظار]] در [[جان]] [[انسان]] [[مؤمن]] به معنای تحقق [[توحید]] به معنای کامل آن است. تا [[آدمی]] [[توحید]] را [[باور]] نداشته باشد، ارادۀ مستمر و حتمی و [[تکوینی]] [[پروردگار]] در منتگذاری بر [[مستضعفان]] [[جهان]] و در [[پیشوا]] و [[وارث]] قرار دادن آنان بر گسترۀ [[زمین]] را قابل تحقق نداند، وعدۀ حتمی [[الهی]] مبنی بر حکمرانی [[مؤمنان]] و [[صالحان]] را راست و درست نینگارد و [[خداوند]] را دارای [[دانایی]] و [[توانایی]] لازم برای اجرای این وعدههای مسرتبخش نداند، [[انتظار]] شکل نمیگیرد و [[چشمداشت]] گرهگشایی از کار گره خوردۀ عالم و [[آدم]] پدید نمیآید<ref>ر.ک. رستمی، حیدر علی، جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه، ص۲۱۵-۲۱۶.</ref>. [[منتظر]] بایستی به صورت مستدل و عمیق پاسخگوی سؤالات زیر باشد: مفهوم [[توحید]] چیست؟؛ [[شرک]] و اقسام آن کدام است؟؛ مظاهر [[شرک]] در شرایط حاضر [[جهان]] کدامند؟؛ [[توحید]] چگونه در رضای فردی و [[اجتماعی]] تحقق مییابد؟ و نقش [[توحید]] و [[جایگاه]] آن در [[حکومت]] [[حضرت]] چیست<ref>ر.ک. کلباسی اشتری، روحالامین مجتبی، انتظار کاربردی. ص؟؟؟.</ref>؟ | ||
==[[اهمیت انتظار]] در حرکت [[توحیدی]] در [[کلام]] [[ائمه]]{{ع}}== | ==[[اهمیت انتظار]] در حرکت [[توحیدی]] در [[کلام]] [[ائمه]]{{ع}}== | ||
*در یک بررسی گذرا از سخنان [[امامان]] بزرگوار{{ع}} میتوان بیان کرد در برخی سخنان، [[انتظار]] را در شمار [[توحید]] و [[نبوت]] ذکر کردهاند. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ... وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا...}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۲، ص ۲۲، ح ۱۳.</ref> و در برخی پذیرش [[عبادات]] را منوط به آن دانستهاند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|ألَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ؟... وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ}}<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص ۲۰۰، باب ۱۱، ح ۱۶.</ref> و در برخی نیز از آن به عنوان واجبی از [[واجبات الهی]] یاد کردهاند. [[امام جواد]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ}}<ref>شیخ صدوق، کمال الدین وتمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۷، باب ۳۶، ح ۱.</ref>.<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین، ص؟؟؟.</ref> | *در یک بررسی گذرا از سخنان [[امامان]] بزرگوار{{ع}} میتوان بیان کرد در برخی سخنان، [[انتظار]] را در شمار [[توحید]] و [[نبوت]] ذکر کردهاند. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ... وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا...}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۲، ص ۲۲، ح ۱۳.</ref> و در برخی پذیرش [[عبادات]] را منوط به آن دانستهاند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|ألَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ؟... وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ}}<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص ۲۰۰، باب ۱۱، ح ۱۶.</ref> و در برخی نیز از آن به عنوان واجبی از [[واجبات الهی]] یاد کردهاند. [[امام جواد]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ}}<ref>شیخ صدوق، کمال الدین وتمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۷، باب ۳۶، ح ۱.</ref>.<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین، ص؟؟؟.</ref> |
نسخهٔ کنونی تا ۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۵۳
نویسنده: آقای سالاری
پاسخ اجمالی
وراثت و انتظار، دو رکن اصلی حرکت توحیدی
- ایمان به "وراثت زمین به وسیلۀ صالحان" و "امامت مستضعفان مؤمن" و اینکه "عاقبت از آن متقین" است، به صالحان و تقواپیشگان، ثبات و قدرت بیشتری بخشیده و در میدان نبرد، آنان را ثابت قدم خواهد کرد؛ همچنین قدرت رویارویی با مشکلات و مبارزه با گردنکشان را در سختترین شرایط برای آنان فراهم خواهد ساخت. چنین ایمان و اعتقادی، از شکست و فروپاشی آنان در شرایط سخت و دشوار، جلوگیری خواهد کرد. با این توضیح و باتوجه به اینکه از یک طرف قانون "وراثت" و از دیگر سو قانون "انتظار"، حرکت توحیدی را احاطه کرده است، باید با این دو فرهنگ قرآنی آشنا شویم.
- قرآن کریم بر این حقیقت ـ عاقبت از آن تقواپیشگان است[۱] ـ تأکید میورزد و به وراثت زمین به وسیلۀ صالحان و شایستگان اقرار میکند: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۲]. همچنین زمانی که بنی اسرائیل میکوشند تا پیامبرشان را از انتظار آینده، متوجه مرارت زمان حاضر کنند به وی میگویند: ﴿أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا﴾[۳]؛ موسی دوباره آنان را به انتظار تحقق وعدۀ خداوند و صبر بر ناراحتیها متوجه میسازد که بیگمان این گشایش نزدیک خواهد بود: ﴿قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ﴾[۴].
- بنابراین، خدای تعالی اراده کرده تا این امت را با فرهنگ "وراثت" و "انتظار" آشنا سازد؛ یعنی، وراثت پیامبران و صالحان و انتظار وعدۀ خدای تعالی به فرج و امامت شایستگان. وراثت و انتظار دو رکن اصلی حرکت توحیدی در مسیر دشوار و طولانی آن است[۵].
تحقق انتظار در گرو تحقق توحید
- باید توجه داشت مهمترین عنصر در حکومت مهدوی تحقق توحید کامل است که در پرتو نفی همۀ مظاهر شرک و مراتب آن حاصل میگردد. پس بایستی شرک به درستی شناخته شود تا پرهیز از آن میسر گردد و بستر ﴿لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا﴾[۶] آماده شود. منتظر حقیقی باید موحد حقیقی شود و موحد حقیقی بدون شناخت عمیق شرک و توحید ساخته نمیشود[۷]. در حقیقت تحقق انتظار در جان انسان مؤمن به معنای تحقق توحید به معنای کامل آن است. تا آدمی توحید را باور نداشته باشد، ارادۀ مستمر و حتمی و تکوینی پروردگار در منتگذاری بر مستضعفان جهان و در پیشوا و وارث قرار دادن آنان بر گسترۀ زمین را قابل تحقق نداند، وعدۀ حتمی الهی مبنی بر حکمرانی مؤمنان و صالحان را راست و درست نینگارد و خداوند را دارای دانایی و توانایی لازم برای اجرای این وعدههای مسرتبخش نداند، انتظار شکل نمیگیرد و چشمداشت گرهگشایی از کار گره خوردۀ عالم و آدم پدید نمیآید[۸].
اهمیت انتظار در حرکت توحیدی در کلام ائمه(ع)
- در یک بررسی گذرا از سخنان امامان بزرگوار(ع) میتوان بیان کرد در برخی سخنان، انتظار را در شمار توحید و نبوت ذکر کردهاند. امام باقر(ع) فرمود: «شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ... وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا...»[۹] و در برخی پذیرش عبادات را منوط به آن دانستهاند. امام صادق(ع) فرمود: «ألَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ؟... وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ»[۱۰] و در برخی نیز از آن به عنوان واجبی از واجبات الهی یاد کردهاند. امام جواد(ع) فرمود: «إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ»[۱۱].[۱۲]
نتیجه گیری
- نتیجه اینکه توحید با همۀ ابعادش در انتظار است و انتظار با توحید است. این یکی از رازهای بیان آن جایگاه بلند برای انتظار فرج به طور عام و انتظار ظهور مهدی(ع) به طور خاص است، چراکه توحید و معرفت شایستۀ خداوند و پروردگار هم در اوج عظمت هر آنچه میتوان تصور کرد قرار دارد و هرچه با توحید درآمیزد، به جایگاه رفیع آن خواهد رسید[۱۳].
پاسخ تفصیلی
وراثت و انتظار، دو رکن اصلی حرکت توحیدی
- ایمان به "وراثت زمین به وسیلۀ صالحان" و "امامت مستضعفان مؤمن" و اینکه "عاقبت از آن متقین" است، به صالحان و تقواپیشگان، ثبات و قدرت بیشتری بخشیده و در میدان نبرد، آنان را ثابت قدم خواهد کرد؛ همچنین قدرت رویارویی با مشکلات و مبارزه با گردنکشان را در سختترین شرایط برای آنان فراهم خواهد ساخت. چنین ایمان و اعتقادی، از شکست و فروپاشی آنان در شرایط سخت و دشوار، جلوگیری خواهد کرد. با این توضیح و باتوجه به اینکه از یک طرف قانون "وراثت" و از دیگر سو قانون "انتظار"، حرکت توحیدی را احاطه کرده است، باید با این دو فرهنگ قرآنی آشنا شویم[۱۴].
- قرآن کریم بر این حقیقت ـ عاقبت از آن تقواپیشگان است[۱۵] ـ تأکید میورزد و به وراثت زمین به وسیلۀ صالحان و شایستگان اقرار میکند: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۱۶]. به سبب اهمیت این حقیقت و بایستگی تأکید بر آن و بنای اندیشۀ اسلامی بر آن، خدای متعال آن را در "ذکر" و "زبور"، یادآوری کرده است. خداوند امامت مستضعفان و سرپرستی آنان را در سیر تمدن انسانی، تثبیت فرموده و این وعدۀ پروردگار و ارادۀ حتمی اوست که پس از فراخواندنشان به ایمان و عمل صالح، درخواستشان را پذیرفت؛ چنانکه فرمود: ﴿وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الأَرْضِ﴾[۱۷]. این دو آیه، اگرچه در مسألۀ داستان موسی(ع) و فرعون و هامان وارد شده است؛ اما ارادۀ الهی در باب مستضعفان محروم، مطلق است و به چیزی جز استجابت امری که خدای تعالی، مؤمنان را به سوی آن دعوت کرده، مقید نشده است. وعدۀ الهی بر امامت مستضعفان در زمین، به مؤمنان مستضعف نیرو، اطمینان، آرامش، استقامت و شکیبایی بر مشکلات مبارزه و در ناراحتیها نیروی مقاومت بخشیده و در میدان نبرد ثابت قدم میدارد. انتظار حقیقی برای نجات، امید را در روحیۀ دلاوران عرصههای نبرد، برمیانگیزد؛ [چنانکه] در رویارویی با فرعون و هامان، موسی بن عمران(ع) قوم خود را با وعدۀ الهی و انتظار فرج و کمک از سوی خدای بلند مرتبه، نیرو بخشید: ﴿قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ * قَالُواْ أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ﴾[۱۸]. موسی بن عمران میکوشید تا بنی اسرائیل را در میدان مبارزه و رویارویی، متوجه امید به خدا و وعدۀ او و انتظار فرج کند. ازاینرو، این دستور بزرگ الهی را برای آنان بیان میکند: ﴿قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۱۹]. شگفت آنکه موسی بن عمران بین "صبر" و "انتظار تحقق وعده الهی" ارتباط برقرار کرده است: ﴿اصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ﴾[۲۰]. همچنین زمانی که بنی اسرائیل میکوشند تا پیامبرشان را از انتظار آینده، متوجه مرارت زمان حاضر کنند به وی میگویند: ﴿أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا﴾؛ موسی دوباره آنان را به انتظار تحقق وعدۀ خداوند و صبر بر ناراحتیها متوجه میسازد که بیگمان این گشایش نزدیک خواهد بود: ﴿قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ﴾.
- بنابراین، خدای تعالی اراده کرده تا این امت را با فرهنگ "وراثت" و "انتظار" آشنا سازد؛ یعنی، وراثت پیامبران و صالحان و انتظار وعدۀ خدای تعالی به فرج و امامت شایستگان. وراثت و انتظار، دو رکن اصلی حرکت توحیدی در مسیر دشوار و طولانی آن است[۲۱].
تحقق انتظار در گرو تحقق توحید
- باید توجه داشت مهمترین عنصر در حکومت مهدوی تحقق توحید کامل است که در پرتو نفی همۀ مظاهر شرک و مراتب آن حاصل میگردد. پس بایستی شرک به درستی شناخته شود تا پرهیز از آن میسر گردد و بستر ﴿لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا﴾[۲۲] آماده شود. منتظر حقیقی باید موحد حقیقی شود و موحد حقیقی بدون شناخت عمیق شرک و توحید ساخته نمیشود[۲۳]. در حقیقت تحقق انتظار در جان انسان مؤمن به معنای تحقق توحید به معنای کامل آن است. تا آدمی توحید را باور نداشته باشد، ارادۀ مستمر و حتمی و تکوینی پروردگار در منتگذاری بر مستضعفان جهان و در پیشوا و وارث قرار دادن آنان بر گسترۀ زمین را قابل تحقق نداند، وعدۀ حتمی الهی مبنی بر حکمرانی مؤمنان و صالحان را راست و درست نینگارد و خداوند را دارای دانایی و توانایی لازم برای اجرای این وعدههای مسرتبخش نداند، انتظار شکل نمیگیرد و چشمداشت گرهگشایی از کار گره خوردۀ عالم و آدم پدید نمیآید[۲۴]. منتظر بایستی به صورت مستدل و عمیق پاسخگوی سؤالات زیر باشد: مفهوم توحید چیست؟؛ شرک و اقسام آن کدام است؟؛ مظاهر شرک در شرایط حاضر جهان کدامند؟؛ توحید چگونه در رضای فردی و اجتماعی تحقق مییابد؟ و نقش توحید و جایگاه آن در حکومت حضرت چیست[۲۵]؟
اهمیت انتظار در حرکت توحیدی در کلام ائمه(ع)
- در یک بررسی گذرا از سخنان امامان بزرگوار(ع) میتوان بیان کرد در برخی سخنان، انتظار را در شمار توحید و نبوت ذکر کردهاند. امام باقر(ع) فرمود: «شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ... وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا...»[۲۶] و در برخی پذیرش عبادات را منوط به آن دانستهاند. امام صادق(ع) فرمود: «ألَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ؟... وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ»[۲۷] و در برخی نیز از آن به عنوان واجبی از واجبات الهی یاد کردهاند. امام جواد(ع) فرمود: «إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ»[۲۸].[۲۹]
نتیجه گیری
- نتیجه اینکه توحید با همۀ ابعادش در انتظار است و انتظار با توحید است. این یکی از رازهای بیان آن جایگاه بلند برای انتظار فرج به طور عام و انتظار ظهور مهدی(ع) به طور خاص است، چراکه توحید و معرفت شایستۀ خداوند و پروردگار هم در اوج عظمت هر آنچه میتوان تصور کرد قرار دارد و هرچه با توحید درآمیزد، به جایگاه رفیع آن خواهد رسید[۳۰].
پانویس
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
- ↑ «و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ «گفتند: ما پیش از آنکه تو نزد ما بیایی و پس از آنکه آمدی آزار دیدهایم» سوره اعراف، آیه ۱۲۹.
- ↑ «موسی گفت: اميد است كه پروردگارتان دشمنتان را هلاك كند و شما را در روى زمين جانشين او گرداند. آن گاه بنگرد كه چه مى كنيد» سوره اعراف، آیه ۱۲۹.
- ↑ ر.ک. آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۷۷-۸۰.
- ↑ «هیچ چیزی را با من شریک نمی کنند» سوره نور، آیه ۵۵.
- ↑ ر.ک. کلباسی اشتری، روحالامین مجتبی، انتظار کاربردی. ص؟؟؟.
- ↑ ر.ک. رستمی، حیدر علی، جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه، ص۲۱۵-۲۱۶.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۲، ص ۲۲، ح ۱۳.
- ↑ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص ۲۰۰، باب ۱۱، ح ۱۶.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین وتمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۷، باب ۳۶، ح ۱.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین، ص؟؟؟.
- ↑ ر.ک. رستمی، حیدر علی، جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه، ص۲۱۵-۲۱۶.
- ↑ ر.ک. آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۷۷-۸۰.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
- ↑ «و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم» سوره قصص، آیه ۵ و ۶
- ↑ «موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است. گفتند: پیش از آنکه تو بیایی در رنج بودیم و پس از آنکه آمدی باز در رنجیم. گفت: امید است که پروردگارتان دشمنتان را هلاک کند و شما را در روی زمین جانشین او گرداند. آن گاه بنگرد که چه میکنید». سوره اعراف، آیه ۱۲۸ و ۱۲۹
- ↑ «موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
- ↑ ر.ک. آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۷۷-۸۰.
- ↑ ر.ک. آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۷۷-۸۰.
- ↑ «هیچ چیزی را با من شریک نمیکنند» سوره نور، آیه ۵۵.
- ↑ ر.ک. کلباسی اشتری، روحالامین مجتبی، انتظار کاربردی. ص؟؟؟.
- ↑ ر.ک. رستمی، حیدر علی، جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه، ص۲۱۵-۲۱۶.
- ↑ ر.ک. کلباسی اشتری، روحالامین مجتبی، انتظار کاربردی. ص؟؟؟.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۲، ص ۲۲، ح ۱۳.
- ↑ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص ۲۰۰، باب ۱۱، ح ۱۶.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین وتمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۷، باب ۳۶، ح ۱.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین، ص؟؟؟.
- ↑ ر.ک. رستمی، حیدر علی، جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه، ص۲۱۵-۲۱۶.