کاربر:Bahmani/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
[[علم لدنی]]، افاضۀ بیواسطۀ [[دانش]]، از ناحیۀ [[خداوند]] به برخی از [[بندگان]] [[شایسته]] است. [[شیعیان]] معتقدند [[امامان]] {{ع}} علاوه بر صفت [[عصمت]] و [[الهام]]، دارای [[علم غیب]] و [[علم لدنی|علم لدنی]] نیز هستند، به این معنی که [[علم]] و [[معرفت]] آنان مانند [[علم پیامبران]] از طرق غیرعادی مثل [[الهام]] و [[فرشتگان]] به دست میآید، یعنی از جمله راههای انتقال [[علوم]] به [[اهل بیت]]{{عم}}، اعطای آن از طریق [[علم لدنی]] یا [[علم حضوری]] است، مثل آنچه به [[پیامبران]] و بعضی از [[خالصان]] داده میشود. در [[قرآن کریم]] درباره حضرت [[خضر]] به این [[علم]] اشاره شده است: {{متن قرآن|عَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا}}<ref>«و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم» سوره کهف، آیه ۶۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۵۵؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۲۰۱ ـ ۲۱۰؛ [[زهرةالسادات میرترابی حسینی|میرترابی حسینی، زهرةالسادات]]، [[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایاننامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]، ص ۶۳؛ [[طیبه اکبری راد|اکبری راد، طیبه]]، [[فاطمه جمشیدی|جمشیدی، فاطمه]]، [[بررسی مفهوم علم و کیفیت انتقال آن در احادیث (مقاله)|بررسی مفهوم علم و کیفیت انتقال آن در احادیث]]، ص ۹۷.</ref>. | [[علم لدنی]]، افاضۀ بیواسطۀ [[دانش]]، از ناحیۀ [[خداوند]] به برخی از [[بندگان]] [[شایسته]] است. [[شیعیان]] معتقدند [[امامان]] {{ع}} علاوه بر صفت [[عصمت]] و [[الهام]]، دارای [[علم غیب]] و [[علم لدنی|علم لدنی]] نیز هستند، به این معنی که [[علم]] و [[معرفت]] آنان مانند [[علم پیامبران]] از طرق غیرعادی مثل [[الهام]] و [[فرشتگان]] به دست میآید، یعنی از جمله راههای انتقال [[علوم]] به [[اهل بیت]]{{عم}}، اعطای آن از طریق [[علم لدنی]] یا [[علم حضوری]] است، مثل آنچه به [[پیامبران]] و بعضی از [[خالصان]] داده میشود. در [[قرآن کریم]] درباره حضرت [[خضر]] به این [[علم]] اشاره شده است: {{متن قرآن|عَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا}}<ref>«و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم» سوره کهف، آیه ۶۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۵۵؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۲۰۱ ـ ۲۱۰؛ [[زهرةالسادات میرترابی حسینی|میرترابی حسینی، زهرةالسادات]]، [[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایاننامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]، ص ۶۳؛ [[طیبه اکبری راد|اکبری راد، طیبه]]، [[فاطمه جمشیدی|جمشیدی، فاطمه]]، [[بررسی مفهوم علم و کیفیت انتقال آن در احادیث (مقاله)|بررسی مفهوم علم و کیفیت انتقال آن در احادیث]]، ص ۹۷.</ref>. | ||
==ویژگی و [[ضرورت]] [[علم لدنی]]== | ===ویژگی و [[ضرورت]] [[علم لدنی]]=== | ||
از ویژگیهای [[علم لدنی]] این است که از راههای طبیعی به دست نیامده، بلکه موهبتی [[الهی]] است و [[خدا]] به هر که بخواهد اعطا میکند، حواس و [[تفکر]] در آن راهی ندارند و این [[علم]] به موجب ادلۀ [[عقلی]] و [[نقلی]] که آنرا اثبات میکند قابل هیچ گونه تخلفی نبوده و تغییر نمیپذیرد، لذا هیچگونه تکلیفی به متعلق اینگونه [[علم]] از آن جهت که حتمیالوقوع است تعلق نمیگیرد. [[علم لدنی]] و موهوبی از طریق مهارت [[باطن]] و ریاضتهای [[شرعی]] و انجام فرائض و نوافل و در اثر [[اخلاص]] به انسانهای [[پاک]] و مستعد [[افاضه]] میشود<ref>ر.ک. [[ناصرالدین اوجاقی|اوجاقی، ناصرالدین]]، [[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (کتاب)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]، ص ۴۱ و ۴۲؛ [[سید علی هاشمی|هاشمی، سید علی]]، ویژگیهای علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه؛ [[محمد تقی شاکر|شاکر، محمد تقی]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]؛ [[سید محمد فائز باقری|باقری، سید محمد فائز]]، [[بررسی علم اولیای الهی (پایاننامه)|بررسی علم اولیای الهی]]، ص ۷ و ... .</ref>. | از ویژگیهای [[علم لدنی]] این است که از راههای طبیعی به دست نیامده، بلکه موهبتی [[الهی]] است و [[خدا]] به هر که بخواهد اعطا میکند، حواس و [[تفکر]] در آن راهی ندارند و این [[علم]] به موجب ادلۀ [[عقلی]] و [[نقلی]] که آنرا اثبات میکند قابل هیچ گونه تخلفی نبوده و تغییر نمیپذیرد، لذا هیچگونه تکلیفی به متعلق اینگونه [[علم]] از آن جهت که حتمیالوقوع است تعلق نمیگیرد. [[علم لدنی]] و موهوبی از طریق مهارت [[باطن]] و ریاضتهای [[شرعی]] و انجام فرائض و نوافل و در اثر [[اخلاص]] به انسانهای [[پاک]] و مستعد [[افاضه]] میشود<ref>ر.ک. [[ناصرالدین اوجاقی|اوجاقی، ناصرالدین]]، [[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (کتاب)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]، ص ۴۱ و ۴۲؛ [[سید علی هاشمی|هاشمی، سید علی]]، ویژگیهای علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه؛ [[محمد تقی شاکر|شاکر، محمد تقی]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]؛ [[سید محمد فائز باقری|باقری، سید محمد فائز]]، [[بررسی علم اولیای الهی (پایاننامه)|بررسی علم اولیای الهی]]، ص ۷ و ... .</ref>. | ||
نسخهٔ ۹ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۲۵
اهمیت بحث امامت
"امامت" و "ولایت" از چند جهت اهمیت بسزایی دارد:
- امامت و ولایت عصارۀ اسلام است؛ بدینمعنا که کلیت دین اسلام در امامت و ولایت خلاصه میشود. ازاینرو، خطای در فهم موضوع آنها، خطای در کلّ اسلام است و انحراف در آن، انحراف از اصل اسلام خواهد بود.
- در طول تاریخ، همه نزاعها و اختلافها ریشه در فهم نادرست از مسئلۀ امامت دارد؛ بهتعبیر شهرستانی (مؤلف کتاب ملل و نحل): در تاریخ اسلام هیچ جنگی همچون جنگ بر سر امامت رخ نداده است[۱]. این نکته را میتوان تعمیم داد و گفت: همه جنگها در جهان بشر بر سر مسئلۀ امامت بوده است. نهتنها همۀ جنگهای تاریخ اسلام، بلکه همۀ جنگها و درگیریهای انبیا با مخالفانشان و حتی جنگ طاغوتها با یکدیگر بر سر همین مسئله بوده است. باید توجه داشت نخستین اختلافی که در جامعه بشر رخ داد، بر سر "فرمانروایی" و "ولایتامری" بوده است که در ماجرای هابیل و قابیل اتفاق افتاد و تا مسأله ولایت در اسلام حل نشود هیچ مسألهای در اسلام حل نخواهد شد.
- امامت و ولایت، جامعه بشر را یکی میکند و اساساً جوامع بشر با ولایت شکل میگیرند. هویت یک جامعه را ولایت و امامت آن جامعه شکل میدهد، بلکه قدرت و عزت هر جامعهای نیز وابسته به شکل ولایت و امامت در آن جامعه است. همچنین پیروزی و رستگاری، چه در این عالم و چه در عوالم دیگر، همهاش با مسئله امامت و ولایت شکل میگیرد[۲].
علم لدنی (علم ویژه الهی)
علم لدنی، افاضۀ بیواسطۀ دانش، از ناحیۀ خداوند به برخی از بندگان شایسته است. شیعیان معتقدند امامان (ع) علاوه بر صفت عصمت و الهام، دارای علم غیب و علم لدنی نیز هستند، به این معنی که علم و معرفت آنان مانند علم پیامبران از طرق غیرعادی مثل الهام و فرشتگان به دست میآید، یعنی از جمله راههای انتقال علوم به اهل بیت(ع)، اعطای آن از طریق علم لدنی یا علم حضوری است، مثل آنچه به پیامبران و بعضی از خالصان داده میشود. در قرآن کریم درباره حضرت خضر به این علم اشاره شده است: ﴿عَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا﴾[۳].[۴].
ویژگی و ضرورت علم لدنی
از ویژگیهای علم لدنی این است که از راههای طبیعی به دست نیامده، بلکه موهبتی الهی است و خدا به هر که بخواهد اعطا میکند، حواس و تفکر در آن راهی ندارند و این علم به موجب ادلۀ عقلی و نقلی که آنرا اثبات میکند قابل هیچ گونه تخلفی نبوده و تغییر نمیپذیرد، لذا هیچگونه تکلیفی به متعلق اینگونه علم از آن جهت که حتمیالوقوع است تعلق نمیگیرد. علم لدنی و موهوبی از طریق مهارت باطن و ریاضتهای شرعی و انجام فرائض و نوافل و در اثر اخلاص به انسانهای پاک و مستعد افاضه میشود[۵].
امام باید نسبت به معارف اسلامی، علم لدنی داشته باشد و نسبت به چگونگی اداره جامعه و اجرای قوانین اسلامی از علم الهی برخوردار باشد تا سعادت حقیقی انسانها محقق شود، زیرا اگر امام فقط عالم به معارف بوده و علم مدیریت نداشته باشد، اجرای قوانین اسلام تعطیل میماند[۶].
پانویس
- ↑ ما سُلّ سیفٌ في الإسلام علی قاعدة دینیة مثل ما سُلّ علی الإمامة؛ شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، ج۱، ص۳۱.
- ↑ اراکی، محسن، درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»
- ↑ «و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم» سوره کهف، آیه ۶۵.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۵۵؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۲۰۱ ـ ۲۱۰؛ میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص ۶۳؛ اکبری راد، طیبه، جمشیدی، فاطمه، بررسی مفهوم علم و کیفیت انتقال آن در احادیث، ص ۹۷.
- ↑ ر.ک. اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۴۱ و ۴۲؛ هاشمی، سید علی، ویژگیهای علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه؛ شاکر، محمد تقی، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت؛ باقری، سید محمد فائز، بررسی علم اولیای الهی، ص ۷ و ... .
- ↑ ر.ک. الهی راد، صفدر، انسانشناسی، ص ۲۱۳ - ۲۱۴.