بحث:نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «==نویسنده: آقای سالاری== ==پاسخ اجمالی== ==یاس در شمار گناهان کبیره== *یکی از را...» ایجاد کرد) |
جز (جایگزینی متن - ' یاس ' به ' یأس ') |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
==نویسنده: آقای سالاری== | ==نویسنده: آقای سالاری== | ||
==پاسخ | |||
==پاسخ تفصیلی== | |||
بند اول (یاس در شمار [[گناهان کبیره]]) | |||
یکی از راههای [[شناخت]] چیزی، [[شناخت]] ضد آن است، تا آنجا که گفتهاند: "انما تعرف الاشیاء باضدادها". این قاعده در مورد "[[انتظار]]" هم [[صدق]] میکند، به طوری که برای [[شناخت]] [[انتظار]] از ضد آن [[کمک]] میگیرند. [[یأس]] به معنای [[ناامیدی]]، [[نقطه مقابل انتظار]] است که [[امید]] در آن موج میزند<ref>ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۳۵-۴۰.</ref>. اگر [[انتظار]] به معنای "[[انتظار ظهور]]" باشد، ضد آن "[[یأس]] از [[ظهور]]" است که مفهوم آن کاملاً وجدانی است. اما بسیاری از اوقات [[انتظار]] به معنای "[[انتظار فرج]]" به کار رفته است که در این صورت ضد آن [[یأس]] از امداد و [[کمک]] [[الهی]] است. چنین یأسی از بزرگترین [[گناهان کبیره]] به شمار آمده است<ref>ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۳۵-۴۰.</ref>. | |||
در [[احادیث]] وقتی [[گناهان کبیره]] را بر شمردهاند، بعد از "[[شرک]] به [[خدا]]" که بزرگترین [[گناه]] است، "[[یأس]] از [[رحمت خدا]]" را دومین [[گناه]] بزرگ محسوب کردهاند. از [[حضرت موسی بن جعفر]]{{ع}} منقول است که فرمودند: «بزرگترین [[گناه کبیره]] [[شرک]] به خداست... و پس از آن [[ناامیدی]] از رحت [[خدا]]؛ زیرا [[خدای عزوجل]] میفرماید: «و لا تیأسوا..».<ref>{{متن حدیث|اَکبَرُ الکَبائِرِ الشِرکُ بِاللهِ... وَ بَعدَهُ الیَأسُ مِن رَوحِ اللهِ. لِأنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقولُ: ولا تَیأَسُوا...}}؛ عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۲۸۵ و ۲۸۶.</ref>. [[انسان]] اگر در گرفتاری واقع شود، چه این گرفتاری، [[مصیبت]] و [[سختی]] [[دنیوی]] باشد و چه گرفتاری [[معنوی]] و روحی که بر اثر [[ابتلا]] به [[معاصی]] برایش حاصل میشود، نباید از [[کمک]] [[خداوند]] و [[رحمت]] او [[ناامید]] شود. [[ناامیدی]] از [[رحمت]] و دستگیری [[خداوند]]، گناهی است بالاتر از هر [[گناه]] دیگری که [[انسان]] [[گناهکار]] را گرفتار کرده است. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|أَعظَمُ البَلاءِ اِنقِطَاعُ الرَّجَاءِ}}<ref>«بزرگترین گرفتاری، ناامید شدن است»، غرر الحکم، حکمت ۱۳۲۳.</ref>. پس هر [[قدر]] گرفتاری [[انسان]] شدید باشد، [[ناامیدی]] از [[رحمت]] [[خداوند]]، از آن شدیدتر و سختتر است. هیچ گاه [[امید]] [[انسان]] به دستگیری [[خداوند]] نباید از بین برود، زیرا چه بسا از طریقی که [[انسان]] تصورش را نمیکند، [[رحمت الهی]] شامل حالش گردد. لذا فرمودهاند: «به چیزی که [[امید]] (وقوعش را) نداری، از آنچه [[امید]] (وقوعش را) داری، [[امیدوار]] باش»<ref>{{متن حدیث|کُنْ لِمَا لاَ تَرْجُو أَرْجَی مِنْکَ لِمَا تَرْجُو}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۷۱، ص ۱۳۴، ح ۹.</ref>. اگر کسی امیدش به دستگیری [[پروردگار]] باشد، چه بسا در زمانی که به لحاظ محاسبات عادی هیچ گونه امیدی نمیرود، باب [[فرج]] و گشایشی برایش باز شود که وقتی روی حسابهای معمولی [[امید]] آن میرفت، باز نشده باشد. هر [[قدر]] [[اعتماد]] به "[[توحید]]" در [[انسان]] قویتر باشد، امیدش به دستگیری [[خداوند]] در [[گرفتاریها]] بیشتر و ناامیدیاش از [[رحمت الهی]] کمتر است<ref>ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۳۵-۴۰.</ref>. | |||
بند دوم (انواع [[ناامیدی]] در [[انتظار فرج]]) | |||
در مسئلۀ [[انتظار]]، [[ناامیدی]] بر چند گونه است: | |||
۱. [[یأس]] و [[ناامیدی]] از اصل [[ظهور]] [[حضرت قائم]]{{ع}}: به طور کلی و بدون [[شبهه]] همگی در [[حرام]] بودن آن [[اتفاق نظر]] دارند، زیرا که [[ظهور]] و [[قیام]] [[حضرت قائم]]{{ع}} از ضروریات [[مذهب امامیه]] است، بلکه احتمال میرود از ضروریات [[دین اسلام]] باشد، چونکه [[احادیث]] در این باره از [[حضرت]] [[رسول اکرم]]{{صل}} در [[حد]] [[تواتر]]، از طرق [[خاصه]] و [[عامه]] رسیده، بلکه علمای [[عامه]] نیز به این امر اعتراف دارند و [[اختلاف]] در تعیین شخص اوست و اینکه در زمان حال وجود دارد یا نه؟ در مقابل آنهایی که [[اعتقاد]] دارند آن [[حضرت]] وجود خواهد یافت و متولد خواهد شد. بنابراین [[انکار]] آن به طور کلی [[تکذیب]] [[پیغمبر]]{{صل}} است و [[شاهد]] بر آنچه یادآور شدیم اینکه [[مجلسی]] از [[ابن ابی الحدید]] ـ که از بزرگان علمای [[عامه]] است ـ حکایت کرده که گفته: البته که فرقههای [[مسلمانان]] اتفاق دارند که [[دنیا]] و [[تکلیف]] پایان نخواهد یافت، مگر پس از [آمدن] [[مهدی]]{{ع}}<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۱۴ ح ۱۰.</ref>. | |||
۲. [[ناامیدی]] از [[ظهور]] [[حضرت قائم]]{{ع}} در مدت معین برحسب پندارها و حدسها: اینکه مثلاً گفته شود: [[حضرت]] تا پنجاه سال دیگر [[ظهور]] نخواهد کرد. لازمۀ این [[پندار]] آن است که در آن مدت [[منتظر]] نباشد؛ حال آنکه از بررسی احادیثی که امر میکند در هر صبح و [[شام]] [[منتظر]] باشیم، ظاهر میشود این گونه [[ناامیدی]] هم [[حرام]] است<ref>ر.ک. موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان، ص ۹۹-۱۰۱.</ref>. | |||
۳. [[ناامید]] بودن از نزدیکی زمان [[فرج]] و [[ظهور]] آن [[حضرت]]{{ع}}: یعنی اینکه احتمال نزدیک بودن آن نفی شود. چنانکه بعضی از اهل زمان ما [[عقاید]] و باورهای خود را بر حدس و [[گمان]] و تخمین بنا میکنند. با توجه به اینکه در [[روایات]] [[نقل]] شده است و بدین جهت [[وقت ظهور]] بر [[مؤمنین]] مخفی مانده تا در تمامی زمانها و سالها منتظرش باشند. [[حرام]] بودن این گونه [[ناامیدی]] نیز مشخص است<ref>ر.ک. موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان، ص ۹۹-۱۰۱.</ref>. | |||
==[[روایات]] و [[یأس]] از [[ظهور]]== | |||
*چیزی که همواره ائمۀ ما در [[دوران غیبت]] از گرفتار شدن ما بدان میترسیدند، [[یأس]] و [[ناامیدی]] شیعیانشان است، به خاطر همین، همیشه ما را از آن بر حذر داشته و پیشاپیش آن را به ما گوشزد کردهاند. شاید بتوان یکی از فلسفههای [[انتظار]] و تعیین نکردن وقت قطعی [[ظهور]] را نیز همین دانست، یعنی شیعۀ [[حقیقی]] هر لحظه [[انتظار]] میکشد و در هر زمانی توقع پیدایش [[حکومت عدل]] [[جهان]] گستر را ممکن میداند و خود را دچار [[ناامیدی]] نمیکند و به تبع آن گرفتار سردرگمیها و کجرویها نمیشود<ref>ر.ک. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان صفحه ۵۸۱.</ref>. | |||
*از این روست که در بسیاری از [[روایات]] تأکید شده صبح و [[شام]] توقع [[ظهور]] را داشته باشید و از تعیین وقتی مخصوص برای آن پرهیز کنید و [[وقتگذاران]] را [[دروغگو]] بدانید و همیشه [[امامان]]{{ع}}، [[وقتگذاران ظهور]] را [[تکذیب]] کردهاند و فقط به دادن [[نشانهها]] و علامتهایی بسنده کردهاند، زیرا با توجه به امکان تغییر [[زمان ظهور]] در [[مشیت الهی]]، ممکن است این تغییرات در روحیۀ [[شیعیان]] ایجاد [[ناامیدی]] و [[دل]] سردی کند. اما متأسفانه [[ناامیدی]] بلایی است که خواه ناخواه بعضی را گرفتار خواهد کرد، حال ممکن است این [[ناامیدی]]، همانطور که در توضیح انواع [[ناامیدی]] [[بیان]] شد، نسبت به نزدیک بودن [[زمان ظهور]] آن جناب باشد یا [[ناامیدی]] کلی از آمدن [[حضرت]]<ref>ر.ک. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان صفحه ۵۸۱.</ref>. | |||
*برخی نیز با [[تعیین وقت]]، خود و دیگران را تا سررسید آن مدت از [[انتظار]] دور میدارند و [[ناامیدی]] را تا قبل از آن وقت تعیین شده در روحیۀ آنان میرویانند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «امر [[ظهور امام زمان]]{{ع}} واقع نخواهد شد مگر زمانی که [[غربال]] شوید و [[امتحان]] شوید و (خوب و بد) از یکدیگر جدا شوید، به [[خدا]] قسم [[ظهور]] به وقوع نمیپیوندد مگر زمانی که (عدهای از شما) [[ناامید]] شده باشید»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا یَأْتِیکُمْ إِلَّا بَعْدَ إِیَاسٍ وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی تُمَیَّزُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی تُمَحَّصُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی یَشْقَی مَنْ یَشْقَی وَ یَسْعَدَ مَنْ یَسْعَدُ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی: ج ۱، ص ۳۷۰.</ref>. در [[حدیث]] دیگری آمده است: «[[مردم]] از فرط [[ناامیدی]] میگویند: [[مهدی]] دیگر مرد و در بیابانها هلاک شد و از بین رفت»<ref>{{متن حدیث|ذُکِرَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}الْقَائِمُ فَقَالَ أَنَّی یَکُونُ ذَلِکَ وَ لَمْ یَسْتَدِرِ الْفَلَکُ حَتَّی یُقَالَ مَاتَ أَوْ هَلَکَ فِی أَیِّ وَادٍ سَلَکَ}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت نعمانی، ص ۱۵۷.</ref>. از این روست که در [[روایات]] بسیاری آمده است [[انتظار]] آمدن آن [[حضرت]] را بکشید زیرا [[خداوند]] برای آمدن ایشان [[وعده]] داده است و [[خداوند]] وعدۀ خود را نمیشکند و اگر حتی یک روز بیشر از زندگانی [[دنیا]] [[باقی]] نمانده باشد [[خداوند]] آن روز را به قدری طولانی میکند که آن جناب تشریف آورده و وعدۀ [[خداوند]] به دست ایشان محقق شود. با توجه به این [[روایات]] متوجه میشویم [[اهل بیت]]{{ع}} هیچ گونه مجال برای ورود [[ناامیدی]] قرار ندادهاند و هرگونه [[یأس]] در مورد [[ظهور امام زمان]]{{ع}} را برای ما جایز ندانستهاند<ref>ر.ک. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان صفحه ۵۸۱.</ref>. | |||
*[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «سعی کنید توجه ([[دشمنان]]) را به سوی [[حضرت مهدی]]{{ع}} معطوف نکنید، همانا [[امام]] شما سالها از نظر شما [[غایب]] خواهد شد و شما به [[امتحان]] [[سختی]] سنجیده خواهید شد، به حدی که خواهند گفت: او به بیابانها سر نهاده است و از [[دنیا]] رفته است! باید دیده [[مؤمنین]] بر او بگرید..».<ref>توقیعات حضرت مهدی{{ع}}.</ref>. | |||
*[[رسول خدا]]{{صل}} [[نشانههای آخرالزمان]] را یاد میفرموده، در آن میان فرمود: «چنان [[بلا]] و گرفتاری و [[پریشانی]] بر [[مردم]] فرود خواهد آمد... و این [[بلا]] طولانی خواهد شد که [[یأس]] و [[ناامیدی]] بر [[مردم]] مستولی خواهد شد و بد گمانی همگان را فرا میگیرد، به ناگاه [[حضرت]] در آن [[زمان ظهور]] خواهد نمود..».<ref>.سید بن طاووس، ملاحم، ص ۱۳۳.</ref>.<ref>ر.ک. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان صفحه ۵۸۱.</ref> | |||
==نتیجه گیری== | ==نتیجه گیری== | ||
نتیجه اینکه؛ [[انتظار]] ضد [[یأس]] است و "[[انتظار فرج]]" دقیقاً به این معناست که [[انسان]] در گرفتاریهایش هر [[قدر]] هم سخت و شدید باشد، از [[رحمت]] و دستگیری [[خداوند]] [[ناامید]] و مأیوس نباشد. همین [[انتظار]] است که بالاترین [[عبادت]] [[خداوند]] است<ref>ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۳۵-۴۰.</ref>. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{یادآوری پانویس}} | {{یادآوری پانویس}} | ||
{{پانویس2}} | {{پانویس2}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۵۲
نویسنده: آقای سالاری
پاسخ تفصیلی
بند اول (یاس در شمار گناهان کبیره) یکی از راههای شناخت چیزی، شناخت ضد آن است، تا آنجا که گفتهاند: "انما تعرف الاشیاء باضدادها". این قاعده در مورد "انتظار" هم صدق میکند، به طوری که برای شناخت انتظار از ضد آن کمک میگیرند. یأس به معنای ناامیدی، نقطه مقابل انتظار است که امید در آن موج میزند[۱]. اگر انتظار به معنای "انتظار ظهور" باشد، ضد آن "یأس از ظهور" است که مفهوم آن کاملاً وجدانی است. اما بسیاری از اوقات انتظار به معنای "انتظار فرج" به کار رفته است که در این صورت ضد آن یأس از امداد و کمک الهی است. چنین یأسی از بزرگترین گناهان کبیره به شمار آمده است[۲]. در احادیث وقتی گناهان کبیره را بر شمردهاند، بعد از "شرک به خدا" که بزرگترین گناه است، "یأس از رحمت خدا" را دومین گناه بزرگ محسوب کردهاند. از حضرت موسی بن جعفر(ع) منقول است که فرمودند: «بزرگترین گناه کبیره شرک به خداست... و پس از آن ناامیدی از رحت خدا؛ زیرا خدای عزوجل میفرماید: «و لا تیأسوا..».[۳]. انسان اگر در گرفتاری واقع شود، چه این گرفتاری، مصیبت و سختی دنیوی باشد و چه گرفتاری معنوی و روحی که بر اثر ابتلا به معاصی برایش حاصل میشود، نباید از کمک خداوند و رحمت او ناامید شود. ناامیدی از رحمت و دستگیری خداوند، گناهی است بالاتر از هر گناه دیگری که انسان گناهکار را گرفتار کرده است. امیرمؤمنان(ع) فرمودند: «أَعظَمُ البَلاءِ اِنقِطَاعُ الرَّجَاءِ»[۴]. پس هر قدر گرفتاری انسان شدید باشد، ناامیدی از رحمت خداوند، از آن شدیدتر و سختتر است. هیچ گاه امید انسان به دستگیری خداوند نباید از بین برود، زیرا چه بسا از طریقی که انسان تصورش را نمیکند، رحمت الهی شامل حالش گردد. لذا فرمودهاند: «به چیزی که امید (وقوعش را) نداری، از آنچه امید (وقوعش را) داری، امیدوار باش»[۵]. اگر کسی امیدش به دستگیری پروردگار باشد، چه بسا در زمانی که به لحاظ محاسبات عادی هیچ گونه امیدی نمیرود، باب فرج و گشایشی برایش باز شود که وقتی روی حسابهای معمولی امید آن میرفت، باز نشده باشد. هر قدر اعتماد به "توحید" در انسان قویتر باشد، امیدش به دستگیری خداوند در گرفتاریها بیشتر و ناامیدیاش از رحمت الهی کمتر است[۶]. بند دوم (انواع ناامیدی در انتظار فرج) در مسئلۀ انتظار، ناامیدی بر چند گونه است: ۱. یأس و ناامیدی از اصل ظهور حضرت قائم(ع): به طور کلی و بدون شبهه همگی در حرام بودن آن اتفاق نظر دارند، زیرا که ظهور و قیام حضرت قائم(ع) از ضروریات مذهب امامیه است، بلکه احتمال میرود از ضروریات دین اسلام باشد، چونکه احادیث در این باره از حضرت رسول اکرم(ص) در حد تواتر، از طرق خاصه و عامه رسیده، بلکه علمای عامه نیز به این امر اعتراف دارند و اختلاف در تعیین شخص اوست و اینکه در زمان حال وجود دارد یا نه؟ در مقابل آنهایی که اعتقاد دارند آن حضرت وجود خواهد یافت و متولد خواهد شد. بنابراین انکار آن به طور کلی تکذیب پیغمبر(ص) است و شاهد بر آنچه یادآور شدیم اینکه مجلسی از ابن ابی الحدید ـ که از بزرگان علمای عامه است ـ حکایت کرده که گفته: البته که فرقههای مسلمانان اتفاق دارند که دنیا و تکلیف پایان نخواهد یافت، مگر پس از [آمدن] مهدی(ع)[۷]. ۲. ناامیدی از ظهور حضرت قائم(ع) در مدت معین برحسب پندارها و حدسها: اینکه مثلاً گفته شود: حضرت تا پنجاه سال دیگر ظهور نخواهد کرد. لازمۀ این پندار آن است که در آن مدت منتظر نباشد؛ حال آنکه از بررسی احادیثی که امر میکند در هر صبح و شام منتظر باشیم، ظاهر میشود این گونه ناامیدی هم حرام است[۸]. ۳. ناامید بودن از نزدیکی زمان فرج و ظهور آن حضرت(ع): یعنی اینکه احتمال نزدیک بودن آن نفی شود. چنانکه بعضی از اهل زمان ما عقاید و باورهای خود را بر حدس و گمان و تخمین بنا میکنند. با توجه به اینکه در روایات نقل شده است و بدین جهت وقت ظهور بر مؤمنین مخفی مانده تا در تمامی زمانها و سالها منتظرش باشند. حرام بودن این گونه ناامیدی نیز مشخص است[۹].
روایات و یأس از ظهور
- چیزی که همواره ائمۀ ما در دوران غیبت از گرفتار شدن ما بدان میترسیدند، یأس و ناامیدی شیعیانشان است، به خاطر همین، همیشه ما را از آن بر حذر داشته و پیشاپیش آن را به ما گوشزد کردهاند. شاید بتوان یکی از فلسفههای انتظار و تعیین نکردن وقت قطعی ظهور را نیز همین دانست، یعنی شیعۀ حقیقی هر لحظه انتظار میکشد و در هر زمانی توقع پیدایش حکومت عدل جهان گستر را ممکن میداند و خود را دچار ناامیدی نمیکند و به تبع آن گرفتار سردرگمیها و کجرویها نمیشود[۱۰].
- از این روست که در بسیاری از روایات تأکید شده صبح و شام توقع ظهور را داشته باشید و از تعیین وقتی مخصوص برای آن پرهیز کنید و وقتگذاران را دروغگو بدانید و همیشه امامان(ع)، وقتگذاران ظهور را تکذیب کردهاند و فقط به دادن نشانهها و علامتهایی بسنده کردهاند، زیرا با توجه به امکان تغییر زمان ظهور در مشیت الهی، ممکن است این تغییرات در روحیۀ شیعیان ایجاد ناامیدی و دل سردی کند. اما متأسفانه ناامیدی بلایی است که خواه ناخواه بعضی را گرفتار خواهد کرد، حال ممکن است این ناامیدی، همانطور که در توضیح انواع ناامیدی بیان شد، نسبت به نزدیک بودن زمان ظهور آن جناب باشد یا ناامیدی کلی از آمدن حضرت[۱۱].
- برخی نیز با تعیین وقت، خود و دیگران را تا سررسید آن مدت از انتظار دور میدارند و ناامیدی را تا قبل از آن وقت تعیین شده در روحیۀ آنان میرویانند. امام صادق(ع) فرمود: «امر ظهور امام زمان(ع) واقع نخواهد شد مگر زمانی که غربال شوید و امتحان شوید و (خوب و بد) از یکدیگر جدا شوید، به خدا قسم ظهور به وقوع نمیپیوندد مگر زمانی که (عدهای از شما) ناامید شده باشید»[۱۲]. در حدیث دیگری آمده است: «مردم از فرط ناامیدی میگویند: مهدی دیگر مرد و در بیابانها هلاک شد و از بین رفت»[۱۳]. از این روست که در روایات بسیاری آمده است انتظار آمدن آن حضرت را بکشید زیرا خداوند برای آمدن ایشان وعده داده است و خداوند وعدۀ خود را نمیشکند و اگر حتی یک روز بیشر از زندگانی دنیا باقی نمانده باشد خداوند آن روز را به قدری طولانی میکند که آن جناب تشریف آورده و وعدۀ خداوند به دست ایشان محقق شود. با توجه به این روایات متوجه میشویم اهل بیت(ع) هیچ گونه مجال برای ورود ناامیدی قرار ندادهاند و هرگونه یأس در مورد ظهور امام زمان(ع) را برای ما جایز ندانستهاند[۱۴].
- امام صادق(ع) فرمود: «سعی کنید توجه (دشمنان) را به سوی حضرت مهدی(ع) معطوف نکنید، همانا امام شما سالها از نظر شما غایب خواهد شد و شما به امتحان سختی سنجیده خواهید شد، به حدی که خواهند گفت: او به بیابانها سر نهاده است و از دنیا رفته است! باید دیده مؤمنین بر او بگرید..».[۱۵].
- رسول خدا(ص) نشانههای آخرالزمان را یاد میفرموده، در آن میان فرمود: «چنان بلا و گرفتاری و پریشانی بر مردم فرود خواهد آمد... و این بلا طولانی خواهد شد که یأس و ناامیدی بر مردم مستولی خواهد شد و بد گمانی همگان را فرا میگیرد، به ناگاه حضرت در آن زمان ظهور خواهد نمود..».[۱۶].[۱۷]
نتیجه گیری
نتیجه اینکه؛ انتظار ضد یأس است و "انتظار فرج" دقیقاً به این معناست که انسان در گرفتاریهایش هر قدر هم سخت و شدید باشد، از رحمت و دستگیری خداوند ناامید و مأیوس نباشد. همین انتظار است که بالاترین عبادت خداوند است[۱۸].
پانویس
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۳۵-۴۰.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۳۵-۴۰.
- ↑ «اَکبَرُ الکَبائِرِ الشِرکُ بِاللهِ... وَ بَعدَهُ الیَأسُ مِن رَوحِ اللهِ. لِأنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقولُ: ولا تَیأَسُوا...»؛ عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۸۵ و ۲۸۶.
- ↑ «بزرگترین گرفتاری، ناامید شدن است»، غرر الحکم، حکمت ۱۳۲۳.
- ↑ «کُنْ لِمَا لاَ تَرْجُو أَرْجَی مِنْکَ لِمَا تَرْجُو»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۷۱، ص ۱۳۴، ح ۹.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۳۵-۴۰.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۱۴ ح ۱۰.
- ↑ ر.ک. موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان، ص ۹۹-۱۰۱.
- ↑ ر.ک. موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان، ص ۹۹-۱۰۱.
- ↑ ر.ک. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان صفحه ۵۸۱.
- ↑ ر.ک. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان صفحه ۵۸۱.
- ↑ «إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا یَأْتِیکُمْ إِلَّا بَعْدَ إِیَاسٍ وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی تُمَیَّزُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی تُمَحَّصُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی یَشْقَی مَنْ یَشْقَی وَ یَسْعَدَ مَنْ یَسْعَدُ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی: ج ۱، ص ۳۷۰.
- ↑ «ذُکِرَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)الْقَائِمُ فَقَالَ أَنَّی یَکُونُ ذَلِکَ وَ لَمْ یَسْتَدِرِ الْفَلَکُ حَتَّی یُقَالَ مَاتَ أَوْ هَلَکَ فِی أَیِّ وَادٍ سَلَکَ»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت نعمانی، ص ۱۵۷.
- ↑ ر.ک. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان صفحه ۵۸۱.
- ↑ توقیعات حضرت مهدی(ع).
- ↑ .سید بن طاووس، ملاحم، ص ۱۳۳.
- ↑ ر.ک. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان صفحه ۵۸۱.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۳۵-۴۰.