بحث:نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ (پرسش)

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نویسنده: آقای سالاری

پاسخ تفصیلی

بند اول (یاس در شمار گناهان کبیره) یکی از راه‌های شناخت چیزی، شناخت ضد آن است، تا آنجا که گفته‌اند: "انما تعرف الاشیاء باضدادها". این قاعده در مورد "انتظار" هم صدق می‌کند، به طوری که برای شناخت انتظار از ضد آن کمک می‌گیرند. یأس به معنای ناامیدی، نقطه مقابل انتظار است که امید در آن موج می‌زند[۱]. اگر انتظار به معنای "انتظار ظهور" باشد، ضد آن "یأس از ظهور" است که مفهوم آن کاملاً وجدانی است. اما بسیاری از اوقات انتظار به معنای "انتظار فرج" به کار رفته است که در این صورت ضد آن یأس از امداد و کمک الهی است. چنین یأسی از بزرگترین گناهان کبیره به شمار آمده است[۲]. در احادیث وقتی گناهان کبیره را بر شمرده‌اند، بعد از "شرک به خدا" که بزرگ‌ترین گناه است، "یأس از رحمت خدا" را دومین گناه بزرگ محسوب کرده‌اند. از حضرت موسی بن جعفرS منقول است که فرمودند: «بزرگ‌ترین گناه کبیره شرک به خداست... و پس از آن ناامیدی از رحت خدا؛ زیرا خدای عزوجل می‌فرماید: «و لا تیأسوا..».[۳]. انسان اگر در گرفتاری واقع شود، چه این گرفتاری، مصیبت و سختی دنیوی باشد و چه گرفتاری معنوی و روحی که بر اثر ابتلا به معاصی برایش حاصل می‌شود، نباید از کمک خداوند و رحمت او ناامید شود. ناامیدی از رحمت و دستگیری خداوند، گناهی است بالاتر از هر گناه دیگری که انسان گناهکار را گرفتار کرده است. امیرمؤمنانS فرمودند: «أَعظَمُ البَلاءِ اِنقِطَاعُ الرَّجَاءِ»[۴]. پس هر قدر گرفتاری انسان شدید باشد، ناامیدی از رحمت خداوند، از آن شدیدتر و سخت‌تر است. هیچ گاه امید انسان به دستگیری خداوند نباید از بین برود، زیرا چه بسا از طریقی که انسان تصورش را نمی‌کند، رحمت الهی شامل حالش گردد. لذا فرموده‌اند: «به چیزی که امید (وقوعش را) نداری، از آنچه امید (وقوعش را) داری، امیدوار باش»[۵]. اگر کسی امیدش به دستگیری پروردگار باشد، چه بسا در زمانی که به لحاظ محاسبات عادی هیچ گونه امیدی نمی‌رود، باب فرج و گشایشی برایش باز شود که وقتی روی حساب‌های معمولی امید آن می‌رفت، باز نشده باشد. هر قدر اعتماد به "توحید" در انسان قویتر باشد، امیدش به دستگیری خداوند در گرفتاری‌ها بیشتر و ناامیدی‌اش از رحمت الهی کمتر است[۶]. بند دوم (انواع ناامیدی در انتظار فرج) در مسئلۀ انتظار، ناامیدی بر چند گونه است: ۱. یأس و ناامیدی از اصل ظهور حضرت قائمS: به طور کلی و بدون شبهه همگی در حرام بودن آن اتفاق نظر دارند، زیرا که ظهور و قیام حضرت قائمS از ضروریات مذهب امامیه است، بلکه احتمال می‌رود از ضروریات دین اسلام باشد، چونکه احادیث در این باره از حضرت رسول اکرمa در حد تواتر، از طرق خاصه و عامه رسیده، بلکه علمای عامه نیز به این امر اعتراف دارند و اختلاف در تعیین شخص اوست و اینکه در زمان حال وجود دارد یا نه؟ در مقابل آنهایی که اعتقاد دارند آن حضرت وجود خواهد یافت و متولد خواهد شد. بنابراین انکار آن به طور کلی تکذیب پیغمبرa است و شاهد بر آنچه یادآور شدیم اینکه مجلسی از ابن ابی الحدید ـ که از بزرگان علمای عامه است ـ حکایت کرده که گفته: البته که فرقه‌های مسلمانان اتفاق دارند که دنیا و تکلیف پایان نخواهد یافت، مگر پس از [آمدن] مهدیS[۷]. ۲. ناامیدی از ظهور حضرت قائمS در مدت معین برحسب پندارها و حدس‌ها: اینکه مثلاً گفته شود: حضرت تا پنجاه سال دیگر ظهور نخواهد کرد. لازمۀ این پندار آن است که در آن مدت منتظر نباشد؛ حال آنکه از بررسی احادیثی که امر می‌کند در هر صبح و شام منتظر باشیم، ظاهر می‌شود این گونه ناامیدی هم حرام است[۸]. ۳. ناامید بودن از نزدیکی زمان فرج و ظهور آن حضرتS: یعنی اینکه احتمال نزدیک بودن آن نفی شود. چنانکه بعضی از اهل زمان ما عقاید و باورهای خود را بر حدس و گمان و تخمین بنا می‌کنند. با توجه به اینکه در روایات نقل شده است و بدین جهت وقت ظهور بر مؤمنین مخفی مانده تا در تمامی زمان‌ها و سال‌ها منتظرش باشند. حرام بودن این گونه ناامیدی نیز مشخص است[۹].

روایات و یأس از ظهور

نتیجه گیری

نتیجه اینکه؛ انتظار ضد یأس است و "انتظار فرج" دقیقاً به این معناست که انسان در گرفتاری‌هایش هر قدر هم سخت و شدید باشد، از رحمت و دستگیری خداوند ناامید و مأیوس نباشد. همین انتظار است که بالاترین عبادت خداوند است[۱۸].

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۳۵-۴۰.
  2. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۳۵-۴۰.
  3. «اَکبَرُ الکَبائِرِ الشِرکُ بِاللهِ... وَ بَعدَهُ الیَأسُ مِن رَوحِ اللهِ. لِأنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقولُ: ولا تَیأَسُوا...»؛ عیون اخبار الرضا S، ج ۱، ص ۲۸۵ و ۲۸۶.
  4. «بزرگ‌ترین گرفتاری، ناامید شدن است»، غرر الحکم، حکمت ۱۳۲۳.
  5. «کُنْ لِمَا لاَ تَرْجُو أَرْجَی مِنْکَ لِمَا تَرْجُو»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۷۱، ص ۱۳۴، ح ۹.
  6. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۳۵-۴۰.
  7. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۱۴ ح ۱۰.
  8. ر.ک. موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌، ص ۹۹-۱۰۱.
  9. ر.ک. موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌، ص ۹۹-۱۰۱.
  10. ر.ک. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان صفحه ۵۸۱.
  11. ر.ک. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان صفحه ۵۸۱.
  12. «إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا یَأْتِیکُمْ إِلَّا بَعْدَ إِیَاسٍ وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی تُمَیَّزُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی تُمَحَّصُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی یَشْقَی مَنْ یَشْقَی وَ یَسْعَدَ مَنْ یَسْعَدُ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی: ج ۱، ص ۳۷۰.
  13. «ذُکِرَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِSالْقَائِمُ فَقَالَ أَنَّی یَکُونُ ذَلِکَ وَ لَمْ یَسْتَدِرِ الْفَلَکُ حَتَّی یُقَالَ مَاتَ أَوْ هَلَکَ فِی أَیِّ وَادٍ سَلَکَ»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت نعمانی، ص ۱۵۷.
  14. ر.ک. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان صفحه ۵۸۱.
  15. توقیعات حضرت مهدیS.
  16. .سید بن طاووس، ملاحم، ص ۱۳۳.
  17. ر.ک. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان صفحه ۵۸۱.
  18. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۳۵-۴۰.