انتشار دین در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-\n\n\n +\n\n)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== * +==منابع== {{منابع}} * )) |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | |||
* [[پرونده:457575.jpeg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|'''بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت''']] | * [[پرونده:457575.jpeg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|'''بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت''']] | ||
نسخهٔ ۱۶ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۴۰
مقدمه
متکلمان امامیه از شیخ مفید تا فاضل مقداد به طور مستقل به چنین بحثی نپرداختهاند، با وجود این، به نظر نمیرسد منکر وجود چنین شأنی برای امام باشند؛ چراکه ایشان خاتمیت و جهانی بودن دین اسلام را پذیرفتهاند و بر شأن هدایتگری امامان(ع) نیز تأکید دارند. بنابراین طبیعی است که نشر این دین را بر عهده جانشینان رسول خدا(ص) بدانند. در این راستا شیخ مفید در کتاب ارزشمند الفصول المختارة به پارهای از مناظرات امامان(ع) با مخالفان اشاره کرده که نشاندهنده پذیرش شأن انتشار دین برای امامان راستین است[۱]
قران کریم بر خاتمیت دین اسلام و جهانی بودن آن تصریح کرده است. بر اساس سیره رسول گرامی اسلام و امامان(ع)، ایشان نسبت به انتشار دین نیز همت گماشتهاند. آنان به وسیله راهکارهایی همچون شرکت در مناظرات علمی با منکران اسلام، تربیت شاگردان جهت تبلیغ اسلام و نیز راهاندازی شبکه وکالت در سرتاسر کشور اسلامی این وظیفه را انجام میدادند.
شأن انتشار دین، آنچنان مورد توجه متکلمان نبوده است، البته نمیتوان ایشان را مخالف این شأن دانست، بلکه از آثار برخی متکلمان مانند شیخ مفید، میتوان نتیجه گرفت که وجود این شأن را پذیرفتهاند، هرچند به آن تصریح نکرده باشند. اگر شئون را به دو قسم عمده تکوینی و تشریعی تقسیم کنیم، درباره شئون تکوینی میتوان گفت اولاً درباره شئون امام در عالم انوار اختلاف چشمگیر هست؛ ثانیاً در زمینه شئون امام پس از ورود به عالم ماده و وساطت فیض نیز اختلاف وجود دارد، اما در سایر شئون اختلافی دیده نمیشود. در اینکه امام مرجعیت علمی ندارد، وحدت نظر دیده میشود، اما جایگاه علمی امام در دیدگاه متکلمان پایینتر از آن چیزی است که از روایات به دست میآید؛ ثالثاً بیشتر متکلمان به بیان شئون امام در سرای آخرت نپرداختهاند[۲]