عصمت در کلام اسلامی به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
[[پرونده:1100786.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مصطفی سلیمانیان]]]] | [[پرونده:1100786.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مصطفی سلیمانیان]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[مصطفی سلیمانیان]]''' در کتاب ''«[[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[مصطفی سلیمانیان]]''' در کتاب ''«[[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«در این قسمت به برخی از تعریفهای [[اندیشمندان]] [[متکلم]] درباره [[عصمت]] اشاره میشود: | |||
[[شیخ مفید]] (م۴۱۳): «عصمت لطفی است که [[خداوند]] بر مکلّف میکند به نحوی که وقوع [[گناه]] و ترک [[بندگی]] از او ممتنع میشود، در حالیکه [[قادر]] بر آن است»<ref>النکت الاعتقادیة، ص۳۷.</ref>. و «عصمت همان [[توفیق]] و [[لطف]] و محافظت خداوند نسبت به حجج است که آنان را از گناه و [[اشتباه]] در [[دین خدا]] باز میدارد»<ref>تصحیح الاعتقاد، ص۱۲۸.</ref>. | |||
[[سید مرتضی]] (م ۴۳۶): «عصمت لطفی [[الهی]] است که به واسطه آن [[انسان]] از انجام کار [[قبیح]] [[امتناع]] میورزد»<ref>رسائل الشریف، ج۳، ص۳۲۵.</ref>. | [[سید مرتضی]] (م ۴۳۶): «عصمت لطفی [[الهی]] است که به واسطه آن [[انسان]] از انجام کار [[قبیح]] [[امتناع]] میورزد»<ref>رسائل الشریف، ج۳، ص۳۲۵.</ref>. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۶: | ||
این بیان در باب حقیقت عصمت، ابهامها و اشکالهای مختلفی دارد. ایشان عصمت را ملکهای [[نفسانی]] دانستهاند و این از دو حال خارج نیست. اگر این [[ملکه نفسانی]] [[موهبت الهی]] است و [[انسان]] [[معصوم]] در کسب این [[عصمت]] بیاختیار است، مسلماً این [[عصمت جبری]]، نه برای معصوم مزیت است و نه پاداشی در قبال آن دارد و نه حتی با سایر [[مردم]] فرق دارد؛ حال اینکه ما عصمت را نوعی امتیاز و [[فضیلت]] برای معصوم میدانیم. ولی اگر این عصمت با [[اختیار]] و تلاش کسب شده باشد باز هم [[کلام]] ایشان ابهام و اشکال دارد، زیرا: | این بیان در باب حقیقت عصمت، ابهامها و اشکالهای مختلفی دارد. ایشان عصمت را ملکهای [[نفسانی]] دانستهاند و این از دو حال خارج نیست. اگر این [[ملکه نفسانی]] [[موهبت الهی]] است و [[انسان]] [[معصوم]] در کسب این [[عصمت]] بیاختیار است، مسلماً این [[عصمت جبری]]، نه برای معصوم مزیت است و نه پاداشی در قبال آن دارد و نه حتی با سایر [[مردم]] فرق دارد؛ حال اینکه ما عصمت را نوعی امتیاز و [[فضیلت]] برای معصوم میدانیم. ولی اگر این عصمت با [[اختیار]] و تلاش کسب شده باشد باز هم [[کلام]] ایشان ابهام و اشکال دارد، زیرا: | ||
'''اولاً''': این عصمت، نسبی است و فقط در دایره [[تکالیف]] الزامی کاربرد دارد، ولی عصمت مورد بحث ما مطلق است و شامل [[عصمت علمی]] [[امام]] است. | |||
'''ثانیاً''': این نوع از عصمت را که ایشان [[تبیین]] کردهاند بسیاری از غیر [[انبیا]] و [[امامان]] هم میتوانند کسب کنند، لذا این نوع از عصمت برای امامان امتیازی در پی نخواهد داشت. | '''ثانیاً''': این نوع از عصمت را که ایشان [[تبیین]] کردهاند بسیاری از غیر [[انبیا]] و [[امامان]] هم میتوانند کسب کنند، لذا این نوع از عصمت برای امامان امتیازی در پی نخواهد داشت. |
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۴۰
عصمت در کلام اسلامی به چه معناست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ عصمت |
مدخل اصلی | عصمت در کلام اسلامی |
عصمت در کلام اسلامی به چه معناست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علمای ابرار است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علمای ابرار مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- حجت الاسلام و المسلمین دکتر مصطفی سلیمانیان در کتاب «مقامات امامان» در اینباره گفته است:
«در این قسمت به برخی از تعریفهای اندیشمندان متکلم درباره عصمت اشاره میشود:
شیخ مفید (م۴۱۳): «عصمت لطفی است که خداوند بر مکلّف میکند به نحوی که وقوع گناه و ترک بندگی از او ممتنع میشود، در حالیکه قادر بر آن است»[۱]. و «عصمت همان توفیق و لطف و محافظت خداوند نسبت به حجج است که آنان را از گناه و اشتباه در دین خدا باز میدارد»[۲].
سید مرتضی (م ۴۳۶): «عصمت لطفی الهی است که به واسطه آن انسان از انجام کار قبیح امتناع میورزد»[۳].
علامه حلی (م ۷۲۶): «عصمت لطفی خفی از جانب خداوند است که باعث میشود عبد انگیزهای بر ترک طاعت و انجام معصیت نداشته باشد، با اینکه قدرت بر انجام آن دارد»[۴].
خواجه طوسی (م۶۷۲)؛ «عصمت ملکهای است که با وجود آن، گناه از صاحب عصمت سر نمیزند»[۵].
محقق بحرانی (م ۶۹۹): «عصمت ملکهای نفسانی است که مکلف را از انجام معصیت باز میدارد»[۶].
فیاض لاهیجی (م ۱۰۷۲): «مراد از عصمت غریزهای است که با وجود آن داعی بر معصیت صادر نتواند شد، با قدرت بر آن و این غریزه عبارت از قوت عقل است به حیثیتی که موجب قهر قوای نفسانی شود»[۷].
علامه طباطبایی: «عصمت قوهای است که انسان را از ارتکاب گناه و افتادن در خطا منع میکند»[۸].
استاد سبحانی در تفسیر و توضیح عصمت آن را نتیجه علم قطعی به عواقب گناه و شاخهای از تقوا دانسته و میفرمایند: «عصمت ملکهای نفسانی و راسخ در نفس است، انسان معصوم وقتی به درجه نهایی تقوا میرسد طهارتی را پیدا میکند که دیگر اثری از معصیت و تمرد اوامر الهی در او باقی نمیماند»[۹].
و اشاعره هم طبق اعتقادات خود درباره جبر و اختیار، عصمت را این چنین معنی کردهاند: «عصمت یعنی اینکه خداوند در معصومین گناه را خلق نمیکند»[۱۰]»[۱۱]
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
1.آقای صفرزاده؛ |
---|
آقای صفرزاده در کتاب «عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی» در اینباره گفته است:
آیتالله معرفت در این باره میگوید: "حقیقت عصمت، بینش است که بر اثر مجاهدت نفس به دست میآید و توأم با لطف الهی است که از این بینش به حکمت یاد شده است. کتاب و حکمت، یعنی شریعت و بینش که اگر به حد کمال (حکمت) برسد وقوع معصیت عادتاً ممکن نیست"[۱۲]. تفسیر آقای معرفت دارای نکتههای مثبتی است؛ از جمله میتوان به اشاره ایشان درباره زمینه اختیاری عصمت اشاره کرد که با اختیار و با تلاش و مجاهدت، این حکمت و بصیرت به دست میآید. نکته دیگر این است که این بینش، توأم با لطف الهی است و در نتیجه وقوع معصیت را عادتاً ناممکن میکند. نقد: در بیان آیتالله معرفت یک اشکال وجود دارد که بیان ایشان پاسخگو نیست و آن اینکه بیان ایشان فقط عصمت از گناه را در برمیگیرد؛ ولی عصمت از نسیان و اشتباه را شامل نمیشود، مگر اینکه گفته شود در مقام بیان عصمت علمی نیست.
این بیان در باب حقیقت عصمت، ابهامها و اشکالهای مختلفی دارد. ایشان عصمت را ملکهای نفسانی دانستهاند و این از دو حال خارج نیست. اگر این ملکه نفسانی موهبت الهی است و انسان معصوم در کسب این عصمت بیاختیار است، مسلماً این عصمت جبری، نه برای معصوم مزیت است و نه پاداشی در قبال آن دارد و نه حتی با سایر مردم فرق دارد؛ حال اینکه ما عصمت را نوعی امتیاز و فضیلت برای معصوم میدانیم. ولی اگر این عصمت با اختیار و تلاش کسب شده باشد باز هم کلام ایشان ابهام و اشکال دارد، زیرا: اولاً: این عصمت، نسبی است و فقط در دایره تکالیف الزامی کاربرد دارد، ولی عصمت مورد بحث ما مطلق است و شامل عصمت علمی امام است. ثانیاً: این نوع از عصمت را که ایشان تبیین کردهاند بسیاری از غیر انبیا و امامان هم میتوانند کسب کنند، لذا این نوع از عصمت برای امامان امتیازی در پی نخواهد داشت. ثالثاً: این بیان، عصمت را در دایره خاص یک زمان محدود میکند، زیرا عدم مخالفت با تکالیف الزامی، زمانی معنا دارد که تکلیف بر معصوم باشد و حال اینکه عصمت، مطلق است و تمام عمر را شامل است ولو اینکه تکلیف نداشته باشد»[۱۴]. |
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع عصمت
پانویس
- ↑ النکت الاعتقادیة، ص۳۷.
- ↑ تصحیح الاعتقاد، ص۱۲۸.
- ↑ رسائل الشریف، ج۳، ص۳۲۵.
- ↑ باب حادی عشر، ص۶۲؛ ر.ک: ارشاد الطالبین إلی نهج المسترشدین، ص۳۱۰.
- ↑ تلخیص المحصل، ص۳۶۹.
- ↑ النجاة فی القیامة فی تحقیق أمر الامامه، ج۱، ص۵۵.
- ↑ گوهر مراد، ص۳۷۹.
- ↑ المیزان، ج۸، ص۱۴۲.
- ↑ الالهیات، ج۳، ص۱۵۹ و ر.ک: اللوامع الالهیه، ص۱۷۰.
- ↑ ر.ک: دلائل الصدق، ج۱، ص۳۷۰.
- ↑ سلیمانیان، مصطفی، مقامات امامان، ص ۲۱۱.
- ↑ محمدهادی معرفت، تنزیه انبیا از آدم تا خاتم، ص۱۹-۲۰.
- ↑ محمدحسن مظفر، دلائل الصدق، ج۲، ص۱۴.
- ↑ صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی ص ۴۸.