مصادیق امانت در آیه امانت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی = [[امامت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ امامت]]
| موضوع اصلی = [[امامت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ امامت]]
| موضوع فرعی =  مصادیق امانت در آیه امانت چیست؟
| تصویر = 110050.jpg
| تصویر = 110050.jpg
| اندازه تصویر = 200px
| مدخل بالاتر =  [[امامت در قرآن]]
| مدخل بالاتر =  [[امامت در قرآن]]
| مدخل اصلی =  [[آیه امانت]]
| مدخل اصلی =  [[آیه امانت]]
| مدخل وابسته =  
| مدخل وابسته =  
| پاسخ‌دهنده =
| تعداد پاسخ = ۱
| پاسخ‌دهندگان = ۱
}}
}}
'''مصادیق امانت در آیه امانت چیست؟ ''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[امامت (پرسش)|امامت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[امامت]]''' مراجعه شود.
'''مصادیق امانت در آیه امانت چیست؟ ''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[امامت (پرسش)|امامت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[امامت]]''' مراجعه شود.
خط ۱۸: خط ۱۵:
«{{متن قرآن|الْأَمَانَةَ}}: {{عربی|نقیض الخیانة <ref>کتاب العین، ج۸، ص۳۸۹.</ref> أن الأصل الواحد في هذه المادة: هو الأمن و السکون و رفع الخوف و الوحشة و الاضطراب. يقال: أمن يأمن أمنا، أي اطمأنّ و زال عنه الخوف، فهو آمن، و ذاك مأمون، و مأمون منه، و الأمانة مصدر و يطلق على العين الخارجي الذي يتعلق به الأمن كالوديعه فهي مورد الأمن و المأمون عليها}}<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۱۶۴.</ref>.
«{{متن قرآن|الْأَمَانَةَ}}: {{عربی|نقیض الخیانة <ref>کتاب العین، ج۸، ص۳۸۹.</ref> أن الأصل الواحد في هذه المادة: هو الأمن و السکون و رفع الخوف و الوحشة و الاضطراب. يقال: أمن يأمن أمنا، أي اطمأنّ و زال عنه الخوف، فهو آمن، و ذاك مأمون، و مأمون منه، و الأمانة مصدر و يطلق على العين الخارجي الذي يتعلق به الأمن كالوديعه فهي مورد الأمن و المأمون عليها}}<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۱۶۴.</ref>.


"امانت" همچون "[[امن]]"، "[[امان]]" و "[[ایمان]]" مصدر و از مادّه "ا م ن" است<ref>المفردات فی غریب القرآن، ص۲۵.</ref> و برای چیزهایی به کار می‌رود که به [[امانت]] نهاده شده‌اند<ref>المصباح المنیر، ص۱۰.</ref>. بحث محوری و مهم در [[تفسیر]] این [[آیه]]، [[تبیین]] [[حقیقت]] و مصداق [[امانت]] است. مفسّران [[شیعه]] و [[سنّی]] در بیان ماهیت [[امانت]]، احتمالات زیادی بیان کرده‌اند، که برخی از آنها از [[روایات اهل بیت]]{{عم}} گرفته شده است.
"امانت" همچون "[[امن]]"، "[[امان]]" و "[[ایمان]]" مصدر و از مادّه "ا م ن" است<ref>المفردات فی غریب القرآن، ص۲۵.</ref> و برای چیزهایی به کار می‌رود که به [[امانت]] نهاده شده‌اند<ref>المصباح المنیر، ص۱۰.</ref>. بحث محوری و مهم در [[تفسیر]] این [[آیه]]، [[تبیین]] [[حقیقت]] و مصداق [[امانت]] است. مفسّران [[شیعه]] و [[سنّی]] در بیان ماهیت [[امانت]]، احتمالات زیادی بیان کرده‌اند، که برخی از آنها از [[روایات اهل بیت]] {{عم}} گرفته شده است.


در اینجا، به چند دیدگاه اشاره می‌کنیم:
در اینجا، به چند دیدگاه اشاره می‌کنیم:
# '''[[امانت]]، همان [[تکلیف الهی]] است:''' [[ابوحیان اندلسی]] و [[ابن‌ کثیر]] معتقدند که مقصود از [[امانت]] در این [[آیه شریف]]، [[تکلیف]] است<ref>البحر المحیط فی التفسیر، ج۸، ص۵۰۹؛ تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، ج۶، ص۴۳۵.</ref>. {{عربی|والأمانة: الظاهر أنها كل ما يؤتمن عليه من أمر و نهي و شأن دين و دنيا. والشرع كله أمانه، وهذا قول الجمهور}}<ref>البحر المحیط فی التفسیر، ج۸ ص۵۰۹.</ref>.
# '''[[امانت]]، همان [[تکلیف الهی]] است:''' [[ابوحیان اندلسی]] و [[ابن‌ کثیر]] معتقدند که مقصود از [[امانت]] در این [[آیه شریف]]، [[تکلیف]] است<ref>البحر المحیط فی التفسیر، ج۸، ص۵۰۹؛ تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، ج۶، ص۴۳۵.</ref>. {{عربی|والأمانة: الظاهر أنها كل ما يؤتمن عليه من أمر و نهي و شأن دين و دنيا. والشرع كله أمانه، وهذا قول الجمهور}}<ref>البحر المحیط فی التفسیر، ج۸ ص۵۰۹.</ref>.
# '''[[امانت]]، [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] خداست:''' [[آلوسی]] و [[زمخشری]] بر این باورند که مقصود از [[امانت]] در این [[آیه شریف]]، [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] خداست. [[آلوسی]] می‌نویسد: {{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا}} {{عربی|لما بين جل شأنه عظم شأن طاعة الله تعالى و رسوله{{صل}} }}<ref>روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱۱، ص۲۷۰؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۳، ۵۶۴.</ref>. [[زمخشری]] در [[تفسیر]] خود می‌آورد: {{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ}} {{عربی|وهو يريد بالأمانة الطاعة}}<ref>الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۳، ص۵۶۴.</ref>.
# '''[[امانت]]، [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] خداست:''' [[آلوسی]] و [[زمخشری]] بر این باورند که مقصود از [[امانت]] در این [[آیه شریف]]، [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] خداست. [[آلوسی]] می‌نویسد: {{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا}} {{عربی|لما بين جل شأنه عظم شأن طاعة الله تعالى و رسوله {{صل}} }}<ref>روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱۱، ص۲۷۰؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۳، ۵۶۴.</ref>. [[زمخشری]] در [[تفسیر]] خود می‌آورد: {{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ}} {{عربی|وهو يريد بالأمانة الطاعة}}<ref>الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۳، ص۵۶۴.</ref>.
# '''[[امانت]]، همان قابلیت [[تکامل]] نامحدود است:''' در [[تفسیر]] نمونه آمده است: [[امانت الهی]] همان قابلیت [[تکامل]] نامحدود، آمیخته با [[اراده]] و [[اختیار]] و رسیدن به [[مقام]] است کامل و [[بنده]] خاص [[خدا]] و [[پذیرش ولایت]] الهیه است <ref>تفسیر نمونه، ج۱۷، ص ۴۵۳. </ref>
# '''[[امانت]]، همان قابلیت [[تکامل]] نامحدود است:''' در [[تفسیر]] نمونه آمده است: [[امانت الهی]] همان قابلیت [[تکامل]] نامحدود، آمیخته با [[اراده]] و [[اختیار]] و رسیدن به [[مقام]] است کامل و [[بنده]] خاص [[خدا]] و [[پذیرش ولایت]] الهیه است <ref>تفسیر نمونه، ج۱۷، ص ۴۵۳. </ref>
# '''[[امانت]]، همان [[ولایت الهی]] است:''' [[علامه طباطبایی]] می‌نویسد: {{عربی|ويستفاد من قوله:}} {{متن قرآن|لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ}}<ref>«تا خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را عذاب فرماید» سوره احزاب، آیه ۷۳.</ref> {{عربی|إلخ، أنه أمر يترتب على حمله النفاق والشرك والإيمان، فينقسم حاملوه باختلاف كيفية حملهم إلى منافق ومشرك ومؤمن. فهو لا محالة أمر مرتبء بالدين يحصل بالتلبس به وعدم التلبس به النفاق والشرك والإيمان}}<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۳۴۸.</ref>. و اما اینکه این [[امانت]] چیست؟ از جمله {{متن قرآن|لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ}}<ref>«تا خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را عذاب فرماید» سوره احزاب، آیه ۷۳.</ref> برمی‌آید که [[امانت]] یاد شده چیزی است که [[نفاق]] و [[شرک]] و [[ایمان]] هر سه بر حمل آن [[امانت]] مترتب می‌شود، در نتیجه حاملان آن [[امانت]] به سه طائفه تقسیم می‌شوند، چون کیفیت حمل آنان مختلف است.
# '''[[امانت]]، همان [[ولایت الهی]] است:''' [[علامه طباطبایی]] می‌نویسد: {{عربی|ويستفاد من قوله:}} {{متن قرآن|لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ}}<ref>«تا خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را عذاب فرماید» سوره احزاب، آیه ۷۳.</ref> {{عربی|إلخ، أنه أمر يترتب على حمله النفاق والشرك والإيمان، فينقسم حاملوه باختلاف كيفية حملهم إلى منافق ومشرك ومؤمن. فهو لا محالة أمر مرتبء بالدين يحصل بالتلبس به وعدم التلبس به النفاق والشرك والإيمان}}<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۳۴۸.</ref>. و اما اینکه این [[امانت]] چیست؟ از جمله {{متن قرآن|لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ}}<ref>«تا خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را عذاب فرماید» سوره احزاب، آیه ۷۳.</ref> برمی‌آید که [[امانت]] یاد شده چیزی است که [[نفاق]] و [[شرک]] و [[ایمان]] هر سه بر حمل آن [[امانت]] مترتب می‌شود، در نتیجه حاملان آن [[امانت]] به سه طائفه تقسیم می‌شوند، چون کیفیت حمل آنان مختلف است.
خط ۲۸: خط ۲۵:
از اینجا می‌فهمیم که ناگریز، [[امانت]] امری مربوط به [[دین حق]] است، که دارنده آن متصف به [[ایمان]] و فاقد آن متصف به [[شرک]] است. آن کس که ادعای آن را می‌کند، ولی در واقع فاقد آن است، متصف به [[نفاق]] می‌شود. و در ادامه می‌آورد: {{عربی|أنها الكمال الحاصل له من جهة التلبس بالاعتقاد والعمل الصالح وسلوك سبيل الكمال بالارتقاء من حضيض المادة إلى اوج الاخلاص الذي هو أن يخلصه اللَّه لنفسه فلا يشاركه فيه غيره فيتولى هو سبحانه تدبير أمره وهو الولاية الإلهية}} <ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص ۳۴۹، مراد از امانت، کمالی است که از ناحیه داشتن اعتقادات حق و انجام اعمال صالح و سلوک طریقه کمال حاصل شود به گونه‌ای که از حضیض ماده به اوج اخلاص ارتقاء پیدا کند و خداوند آن انسان را برای خود خالص کند، و در این کمال هیچ موجودی شریک انسان نیست. چنین کسی را تنها خدا متولی امور اوست، این امانت ولایت الهی است.</ref>. [[ابن عاشور]] می‌نویسد: {{عربی|اختتام الآیة بالعلة من قوله:}} {{متن قرآن|لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ}} {{عربی|إلى نهاية السورة يقتضي أن للأمانة المذكورة في هذه الآية مزيد اختصاص بالعبرة في أحوال المنافقين و المشركين من بين نوع الإنسان في رعي الأمانة و إضاعتها}}<ref>التحریر و التنویر، ج۲۱، ص۳۴۴.</ref>.
از اینجا می‌فهمیم که ناگریز، [[امانت]] امری مربوط به [[دین حق]] است، که دارنده آن متصف به [[ایمان]] و فاقد آن متصف به [[شرک]] است. آن کس که ادعای آن را می‌کند، ولی در واقع فاقد آن است، متصف به [[نفاق]] می‌شود. و در ادامه می‌آورد: {{عربی|أنها الكمال الحاصل له من جهة التلبس بالاعتقاد والعمل الصالح وسلوك سبيل الكمال بالارتقاء من حضيض المادة إلى اوج الاخلاص الذي هو أن يخلصه اللَّه لنفسه فلا يشاركه فيه غيره فيتولى هو سبحانه تدبير أمره وهو الولاية الإلهية}} <ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص ۳۴۹، مراد از امانت، کمالی است که از ناحیه داشتن اعتقادات حق و انجام اعمال صالح و سلوک طریقه کمال حاصل شود به گونه‌ای که از حضیض ماده به اوج اخلاص ارتقاء پیدا کند و خداوند آن انسان را برای خود خالص کند، و در این کمال هیچ موجودی شریک انسان نیست. چنین کسی را تنها خدا متولی امور اوست، این امانت ولایت الهی است.</ref>. [[ابن عاشور]] می‌نویسد: {{عربی|اختتام الآیة بالعلة من قوله:}} {{متن قرآن|لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ}} {{عربی|إلى نهاية السورة يقتضي أن للأمانة المذكورة في هذه الآية مزيد اختصاص بالعبرة في أحوال المنافقين و المشركين من بين نوع الإنسان في رعي الأمانة و إضاعتها}}<ref>التحریر و التنویر، ج۲۱، ص۳۴۴.</ref>.


[[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید:{{متن حدیث|فِي قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى {{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا}} قَالَ الْوَلَايَةُ أَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا كُفْراً بِهَا وَ عِنَاداً}}<ref>بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد{{صل}}، ج۱، ص۷۶.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: {{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا}} قَالَ هِيَ وَلَايَةُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>الکافی، ج۱، ص۴۱۳.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۴۷-۵۰.</ref>.
[[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید:{{متن حدیث|فِي قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى {{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا}} قَالَ الْوَلَايَةُ أَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا كُفْراً بِهَا وَ عِنَاداً}}<ref>بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد {{صل}}، ج۱، ص۷۶.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: {{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا}} قَالَ هِيَ وَلَايَةُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>الکافی، ج۱، ص۴۱۳.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۴۷-۵۰.</ref>.


== [[:رده:آثار امامت|منبع‌شناسی جامع امامت]] ==
== [[:رده:آثار امامت|منبع‌شناسی جامع امامت]] ==
خط ۴۲: خط ۳۹:
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسمان امامت]]
[[رده:پرسمان امامت]]
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
 
[[رده:(اا): پرسش‌های امامت با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های امامت با ۱ پاسخ]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۴:۲۰

مصادیق امانت در آیه امانت چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث امامت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.

مصادیق امانت در آیه امانت چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ امامت
مدخل بالاترامامت در قرآن
مدخل اصلیآیه امانت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

پاسخ

 
مهدی مقامی

حجت الاسلام و المسلمین مهدی مقامی، در کتاب «ولایت و امامت در قرآن» در این‌باره گفته است:

«﴿الْأَمَانَةَ: نقیض الخیانة [۱] أن الأصل الواحد في هذه المادة: هو الأمن و السکون و رفع الخوف و الوحشة و الاضطراب. يقال: أمن يأمن أمنا، أي اطمأنّ و زال عنه الخوف، فهو آمن، و ذاك مأمون، و مأمون منه، و الأمانة مصدر و يطلق على العين الخارجي الذي يتعلق به الأمن كالوديعه فهي مورد الأمن و المأمون عليها[۲].

"امانت" همچون "امن"، "امان" و "ایمان" مصدر و از مادّه "ا م ن" است[۳] و برای چیزهایی به کار می‌رود که به امانت نهاده شده‌اند[۴]. بحث محوری و مهم در تفسیر این آیه، تبیین حقیقت و مصداق امانت است. مفسّران شیعه و سنّی در بیان ماهیت امانت، احتمالات زیادی بیان کرده‌اند، که برخی از آنها از روایات اهل بیت (ع) گرفته شده است.

در اینجا، به چند دیدگاه اشاره می‌کنیم:

  1. امانت، همان تکلیف الهی است: ابوحیان اندلسی و ابن‌ کثیر معتقدند که مقصود از امانت در این آیه شریف، تکلیف است[۵]. والأمانة: الظاهر أنها كل ما يؤتمن عليه من أمر و نهي و شأن دين و دنيا. والشرع كله أمانه، وهذا قول الجمهور[۶].
  2. امانت، اطاعت از خدا و رسول خداست: آلوسی و زمخشری بر این باورند که مقصود از امانت در این آیه شریف، اطاعت از خدا و رسول خداست. آلوسی می‌نویسد: ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا لما بين جل شأنه عظم شأن طاعة الله تعالى و رسوله (ص) [۷]. زمخشری در تفسیر خود می‌آورد: ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ وهو يريد بالأمانة الطاعة[۸].
  3. امانت، همان قابلیت تکامل نامحدود است: در تفسیر نمونه آمده است: امانت الهی همان قابلیت تکامل نامحدود، آمیخته با اراده و اختیار و رسیدن به مقام است کامل و بنده خاص خدا و پذیرش ولایت الهیه است [۹]
  4. امانت، همان ولایت الهی است: علامه طباطبایی می‌نویسد: ويستفاد من قوله: ﴿لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ[۱۰] إلخ، أنه أمر يترتب على حمله النفاق والشرك والإيمان، فينقسم حاملوه باختلاف كيفية حملهم إلى منافق ومشرك ومؤمن. فهو لا محالة أمر مرتبء بالدين يحصل بالتلبس به وعدم التلبس به النفاق والشرك والإيمان[۱۱]. و اما اینکه این امانت چیست؟ از جمله ﴿لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ[۱۲] برمی‌آید که امانت یاد شده چیزی است که نفاق و شرک و ایمان هر سه بر حمل آن امانت مترتب می‌شود، در نتیجه حاملان آن امانت به سه طائفه تقسیم می‌شوند، چون کیفیت حمل آنان مختلف است.

از اینجا می‌فهمیم که ناگریز، امانت امری مربوط به دین حق است، که دارنده آن متصف به ایمان و فاقد آن متصف به شرک است. آن کس که ادعای آن را می‌کند، ولی در واقع فاقد آن است، متصف به نفاق می‌شود. و در ادامه می‌آورد: أنها الكمال الحاصل له من جهة التلبس بالاعتقاد والعمل الصالح وسلوك سبيل الكمال بالارتقاء من حضيض المادة إلى اوج الاخلاص الذي هو أن يخلصه اللَّه لنفسه فلا يشاركه فيه غيره فيتولى هو سبحانه تدبير أمره وهو الولاية الإلهية [۱۳]. ابن عاشور می‌نویسد: اختتام الآیة بالعلة من قوله: ﴿لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ إلى نهاية السورة يقتضي أن للأمانة المذكورة في هذه الآية مزيد اختصاص بالعبرة في أحوال المنافقين و المشركين من بين نوع الإنسان في رعي الأمانة و إضاعتها[۱۴].

امام باقر (ع) می‌فرماید:«فِي قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا قَالَ الْوَلَايَةُ أَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا كُفْراً بِهَا وَ عِنَاداً»[۱۵]. امام صادق (ع) می‌فرماید: «فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا قَالَ هِيَ وَلَايَةُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ»[۱۶][۱۷].

منبع‌شناسی جامع امامت

پانویس

  1. کتاب العین، ج۸، ص۳۸۹.
  2. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۱۶۴.
  3. المفردات فی غریب القرآن، ص۲۵.
  4. المصباح المنیر، ص۱۰.
  5. البحر المحیط فی التفسیر، ج۸، ص۵۰۹؛ تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، ج۶، ص۴۳۵.
  6. البحر المحیط فی التفسیر، ج۸ ص۵۰۹.
  7. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱۱، ص۲۷۰؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۳، ۵۶۴.
  8. الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۳، ص۵۶۴.
  9. تفسیر نمونه، ج۱۷، ص ۴۵۳.
  10. «تا خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را عذاب فرماید» سوره احزاب، آیه ۷۳.
  11. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۳۴۸.
  12. «تا خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را عذاب فرماید» سوره احزاب، آیه ۷۳.
  13. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص ۳۴۹، مراد از امانت، کمالی است که از ناحیه داشتن اعتقادات حق و انجام اعمال صالح و سلوک طریقه کمال حاصل شود به گونه‌ای که از حضیض ماده به اوج اخلاص ارتقاء پیدا کند و خداوند آن انسان را برای خود خالص کند، و در این کمال هیچ موجودی شریک انسان نیست. چنین کسی را تنها خدا متولی امور اوست، این امانت ولایت الهی است.
  14. التحریر و التنویر، ج۲۱، ص۳۴۴.
  15. بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد (ص)، ج۱، ص۷۶.
  16. الکافی، ج۱، ص۴۱۳.
  17. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۴۷-۵۰.