وائل بن حجر حضرمی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[وائل بن حجر حضرمی در تاریخ اسلامی]] - [[وائل بن حجر حضرمی در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل  = وائل بن حجر حضرمی | مداخل مرتبط = [[وائل بن حجر حضرمی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{جعبه اطلاعات اصحاب
| نام = وائل بن حجر حضرمی
| مشهور به =
| نام تصویر = تصویر نمادین جنگ صفین.jpg                           
| عرض تصویر =
| توضیح تصویر = تصویر نمادین جنگ صفین
| نام کامل = وائل بن حجر حضرمی
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه = ابوهنیده   
| لقب = 
| اهل = 
| از قبیله = [[حضرموت]] 
| از تیره = 
| پدر = [[حجر بن ربیعه]]           
| مادر = 
| همسر =
| پسر = {{فهرست جعبه| [[علقمه بن وائل بن حجر حضرمی]] | [[عبدالجبار وائل بن حجر حضرمی]] }}
| دختر = 
| خواهر =
| برادر =
| خویشاوندان =
| وابستگان =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = 
| محل زندگی = [[کوفه]] 
| تاریخ درگذشت =       
| محل درگذشت = 
| تاریخ شهادت = 
| محل شهادت = 
| طول عمر =
| محل دفن = 
| دین =
| مذهب =
| از اصحاب = {{فهرست جعبه افقی| [[پیامبر خاتم]] | [[امام علی]] }}
| از طبقه =
| در جنگ = [[جنگ صفین]]  
| نقش‌ها = 
| فعالیت‌ها =     
| علت شهرت = 
| علت درگذشت = 
| علت شهادت =   
| راوی از =
| روایات مشهور = 
| مشایخ او =  
| راویان از او = 
| آخرین راوی از او =  
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
وائل [[فرزند]] [[حجر بن ربیعه]]، کنیه‌اش ابوهنیده از [[طایفه]] حضرموت و از [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} و [[یاران امیرالمؤمنین]]{{ع}} بود<ref>ر.ک: اسدالغابه، ج۵، ص۸۱؛ رجال طوسی، ص۳۱، ش۴.</ref>.
وائل [[فرزند]] [[حجر بن ربیعه]]، کنیه‌اش ابوهنیده از [[طایفه حضرموت]] و از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} و [[یاران امیرالمؤمنین]] {{ع}} بود<ref>ر. ک: اسدالغابه، ج۵، ص۸۱؛ رجال طوسی، ص۳۱، ش۴.</ref>.


وی و پدرش هر دو [[امیر]] و فرماندار اقیالِ حضرموت بودند و [[رسول خدا]]{{صل}} چند روز قبل از شرفیابی وائل به محضرش، مژدۀ ورودش را داد. وی وقتی وارد شد، [[حضرت]] مقدمش را گرامی داشت، ردای خود را برای او گسترانید و روی آن وی را نشانید و در [[حق]] او و [[فرزند]] و فرزندزادگانش [[دعای خیر]] کرد و سپس وی را به [[امامت]] اقیال حضرموت [[منصوب]] کرد<ref>اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۳؛ تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۹۷.</ref>، و به موقع رفتن، [[معاویه]] همراه او رفت، اما او سواره بود و [[معاویه]] پیاده و در بین [[راه]] [[معاویه]] از داغی [[زمین]] به وائل [[شکوه]] کرد تا او را بر مرکب خود سوار کند، اما وائل نپذیرفت و گفت: ساکت باش، تو هم ردیف [[ملوک]] نیستی سال‌ها گذشت و وائل زنده ماند تا [[معاویه]] به [[حکومت]] [[شام]] رسید، روزی بر [[معاویه]] وارد شد، [[معاویه]] او را [[شناخت]] و داستان همسفری خود را با او یادآور شد، وائل از [[یادآوری]] این داستان خوشش نیامد، لذا حاضر به دریافت جایزه [[معاویه]] نشد و گفت: جایزه تو را باید کسی بگیرد که از من سزاوارتر است و من از آن بی‌نیازم <ref>الاصابه، ج۶، ص۵۹۶؛ اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۳.</ref>.
وی و پدرش هر دو [[امیر]] و فرماندار اقیالِ حضرموت بودند و [[رسول خدا]] {{صل}} چند روز قبل از شرفیابی وائل به محضرش، مژدۀ ورودش را داد. وی وقتی وارد شد، حضرت مقدمش را گرامی داشت، ردای خود را برای او گسترانید و روی آن وی را نشانید و در [[حق]] او و [[فرزند]] و فرزندزادگانش [[دعای خیر]] کرد و سپس وی را به [[امامت]] اقیال حضرموت [[منصوب]] کرد<ref>اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۳؛ تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۹۷.</ref>، و به موقع رفتن، [[معاویه]] همراه او رفت، اما او سواره بود و [[معاویه]] پیاده و در بین [[راه]] [[معاویه]] از داغی [[زمین]] به وائل [[شکوه]] کرد تا او را بر مرکب خود سوار کند، اما وائل نپذیرفت و گفت: ساکت باش، تو هم ردیف [[ملوک]] نیستی سال‌ها گذشت و وائل زنده ماند تا [[معاویه]] به [[حکومت]] [[شام]] رسید، روزی بر [[معاویه]] وارد شد، [[معاویه]] او را [[شناخت]] و داستان همسفری خود را با او یادآور شد، وائل از [[یادآوری]] این داستان خوشش نیامد، لذا حاضر به دریافت جایزه [[معاویه]] نشد و گفت: جایزه تو را باید کسی بگیرد که از من سزاوارتر است و من از آن بی‌نیازم <ref>الاصابه، ج۶، ص۵۹۶؛ اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۳.</ref>.


وائل پس از [[رحلت پیامبر اسلام]]{{صل}} به [[کوفه]] آمد و آنجا سکنا گزید و از [[شیعیان]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} گردید، و در [[جنگ صفین]] [[پرچم‌دار]] گروه حضرموت بود و با [[شامیان]] جنگید<ref>تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۹۷؛ اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۳.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۹۵-۱۳۹۶.</ref>
وائل پس از [[رحلت پیامبر اسلام]] {{صل}} به [[کوفه]] آمد و آنجا ساکن شد و از [[شیعیان امیرالمؤمنین]] {{ع}} گردید، و در [[جنگ صفین]] [[پرچم‌دار]] گروه حضرموت بود و با [[شامیان]] جنگید<ref>تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۹۷؛ اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۳.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۹۵-۱۳۹۶.</ref>
 
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[حضرموت]] (قبیله)
* [[علقمه بن وائل بن حجر حضرمی]] (فرزند)
* [[عبدالجبار وائل بن حجر حضرمی]] (فرزند)
* [[حجر بن ربیعه]] (پدر)
{{پایان مدخل وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:1379452.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|'''اصحاب امام علی، ج۲''']]
# [[پرونده:1379452.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|'''اصحاب امام علی، ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۱۶: خط ۷۲:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب امام علی]]
[[رده:اصحاب امام علی]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:حضرموت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۱۳

وائل بن حجر حضرمی
تصویر نمادین جنگ صفین
نام کاملوائل بن حجر حضرمی
جنسیتمرد
کنیهابوهنیده
از قبیلهحضرموت
پدرحجر بن ربیعه
پسر
محل زندگیکوفه
از اصحاب
حضور در جنگجنگ صفین

مقدمه

وائل فرزند حجر بن ربیعه، کنیه‌اش ابوهنیده از طایفه حضرموت و از اصحاب رسول خدا (ص) و یاران امیرالمؤمنین (ع) بود[۱].

وی و پدرش هر دو امیر و فرماندار اقیالِ حضرموت بودند و رسول خدا (ص) چند روز قبل از شرفیابی وائل به محضرش، مژدۀ ورودش را داد. وی وقتی وارد شد، حضرت مقدمش را گرامی داشت، ردای خود را برای او گسترانید و روی آن وی را نشانید و در حق او و فرزند و فرزندزادگانش دعای خیر کرد و سپس وی را به امامت اقیال حضرموت منصوب کرد[۲]، و به موقع رفتن، معاویه همراه او رفت، اما او سواره بود و معاویه پیاده و در بین راه معاویه از داغی زمین به وائل شکوه کرد تا او را بر مرکب خود سوار کند، اما وائل نپذیرفت و گفت: ساکت باش، تو هم ردیف ملوک نیستی سال‌ها گذشت و وائل زنده ماند تا معاویه به حکومت شام رسید، روزی بر معاویه وارد شد، معاویه او را شناخت و داستان همسفری خود را با او یادآور شد، وائل از یادآوری این داستان خوشش نیامد، لذا حاضر به دریافت جایزه معاویه نشد و گفت: جایزه تو را باید کسی بگیرد که از من سزاوارتر است و من از آن بی‌نیازم [۳].

وائل پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) به کوفه آمد و آنجا ساکن شد و از شیعیان امیرالمؤمنین (ع) گردید، و در جنگ صفین پرچم‌دار گروه حضرموت بود و با شامیان جنگید[۴].[۵]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر. ک: اسدالغابه، ج۵، ص۸۱؛ رجال طوسی، ص۳۱، ش۴.
  2. اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۳؛ تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۹۷.
  3. الاصابه، ج۶، ص۵۹۶؛ اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۳.
  4. تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۹۷؛ اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۳.
  5. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۱۳۹۵-۱۳۹۶.