حقیقت علم معصوم: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۴۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۹ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{علم معصوم}}
{{مدخل مرتبط
{{خرد}}
| موضوع مرتبط = علم معصوم
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  =
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[علم معصوم]]''' است. "'''[[حقیقت علم معصوم]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط =  
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  = علم معصوم (پرسش)
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[حقیقت علم معصوم در قرآن]] | [[حقیقت علم معصوم در حدیث]] | [[حقیقت علم معصوم در کلام اسلامی]] | [[حقیقت علم معصوم در فلسفه اسلامی]] | [[حقیقت علم معصوم در عرفان اسلامی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
 
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[حقیقت علم معصوم (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
'''حقیقت علم معصوم''' {{ع}} در گرو [[شناخت]] ماهیت [[علم]] است. از دیدگاه [[ملاصدرا]] علم از سنخ وجود و عبارت است از حصول شیء مجرد از ماده و عوارض آن برای امر مجردی که مستقل در وجود باشد، خواه این حصول برای خودش (بنفسه) باشد چنانکه در [[علم حضوری]] است و خواه این حصول برای غیر به صورت شیء باشد، مثل [[علم حصولی]]". یکسانی وجود و علم این نتیجه را در پی دارد که علم نیز همانند وجود، حقیقتی تشکیکی و دارای مراتب است؛ لذا هر موجودی به اندازه بهره‌مندی که از وجود دارد، از علم نیز بهره‌مند است و [[خداوند]] که وجود صرف و مطلق است، دارای [[علم مطلق]] نیز هست و بر همین اساس، فرض موجودی که در پرتو آن موجود مطلق، [[توان]] بهره‌مندی از این علم مطلق را داشته باشد، محال نیست و [[معصومین]] {{عم}} چنین هستند. البته مطلق بودن [[علم معصومین]] {{عم}} بدین معناست که آنان همه چیز را می‌دانند و تنها تفاوت [[دانش]] آنان با خداوند در این است که دانش آنها عَرَضی و [[دانش خداوند]] ذاتی است.
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
 
==شناخت ماهیت علم==
== [[شناخت]] ماهیت [[علم]] ==
*برای تبیین [[علم امام]]{{ع}}، شناخت ماهیت علم امری ضروری است. در میان فیلسوفان مسلمان [[ملاصدرا]] با رد دیدگاه‌های دیگران درباره علم کوشیده است اثبات کند علم از سنخ وجود است.  
برای تبیین [[علم امام]] {{ع}}، شناخت ماهیت علم، امری ضروری است. در میان فیلسوفان مسلمان [[ملاصدرا]] با رد دیدگاه‌های دیگران درباره علم کوشیده است [[اثبات]] کند علم از سنخ وجود است.  
*ویژگی‌های علم از نظر وی عبارتند از:  
 
:۱. علم امری وجودی است، نه عدمی؛  
ویژگی‌های علم از نظر وی عبارت‌اند از:  
:۲. وجود علم بالفعل است؛  
# علم امری وجودی است، نه عدمی؛  
:۳. وجود علم صرف فعلیت است و قوه در آن راه ندارد؛  
# وجود [[علم بالفعل]] است؛  
:۴.علم، وجودی بسیط است و کثرت در آن راه ندارد.<ref>همان، ج۳ ،ص۲۹۷ .</ref>  
# وجود علم صرف فعلیت است و قوه در آن راه ندارد؛  
*همو در کتاب مبدأ و معاد پس از بیان چهار مقدمه درباره تعریف علم می‌گوید: «علم عبارت است از حصول شیء مجرد از ماده و عوارض آن برای امر مجردی که مستقل در وجود باشد، خواه این حصول برای خودش (بنفسه) باشد چنانکه در علم حضوری است و خواه این حصول برای غیر به صورت شیء باشد، مثل علم حصولی. <ref>ملاصدرا، ۱۳۸۲ ،ج۱ ،ص۲۸ .</ref> نکته ضروری دیگر آن است که از نظر [[ملاصدرا]] افزون بر اینکه علم از سنخ وجود است، وجود مطلقا عین علم و شهود است. بر همین اساس، وی معتقد است عرفا پذیرفته‌اند که تمامی موجودات عارف به خداوند و ساجد اویند. <ref>ملاصدرا، ۱۳۸۶ ،ج۸، ص۱۶۴ .</ref> تأکید بر یکسانی وجود و علم این نتیجه طبیعی را -که ملاصدرا نیز بر آن تأکید می‌کند- در پی دارد که علم همانند وجود حقیقی تشکیکی و دارای مراتب است: {{عربی|اندازه=155%|"کما أن الوجود حقیقه واحده ساریه فی جمیع الموجودات علی التفاوت والتشکیک بالکمال والنقص فکذا صفاته الحقیقیه التی هی العلم والقدره... الخ"}} <ref>همان، ج۸ ،ص۱۱۷.</ref>. بنابر اصول پذیرفته شده که در جای خود اثبات شده است، در نظام هستی اصل و تحقق موجودات به وجود است، وجود حقیقی دارای مراتب می‌باشد و ضعیف‌ترین مرتبه وجود را هیولی نامیده‌اند و شدیدترین مرتبه وجود که پیراسته از هرگونه کاستی است و حقیقه الحقایق می‌باشد، وجود واجب است. فیلسوفان مسلمان، اثبات چنین وجودی را که صرف وجود و حقیقت محض است، برابر اثبات تمامی صفات کمالی که از جمله آنها علم مطلق است، می‌دانند.  
# علم، وجودی بسیط است و [[کثرت]] در آن راه ندارد<ref>همان، ج۳،ص۲۹۷.</ref>.
*دیدگاه عینیت وجود و علم سبب شده است که [[علامه طباطبائی]] به طور روشن و صریح تأکید کنند که تمامی موجودات عالم هستی وجود و علم را توأمان دارند: {{عربی|اندازه=155%|"ان العلم سارفی الموجودات مع سریان الخلقه فلکل منها حظ من العلم علی مقدار حظه من الوجود"}}<ref> طباطبائی، ۱۳۸۹ ،ج۱۳ ،ص۱۱۰.</ref>. هر موجودی به اندازه بهره‌مندی که از وجود دارد، از علم نیز بهره‌مند است. بر اساس این بیان، علم انسانی تابعی از وجود وی می‌باشد و هر چه سعه وجودی شخصی گسترده‌تر باشد، میزان آگاهی و علم وی نیز فزون‌تر می‌باشد. تا اینجا این حقیقت روشن می‌گردد که اگر در جهان وجودی مطلق و بی‌نهایت از جهت شدت وجود دارد، این موجود دارای علم مطلق است و بر همین اساس، فرض موجودی که در پرتو آن، موجود مطلق توان بهره‌مندی از این علم مطلق را داشته باشد، محال نیست. [[علامه طباطبائی]] می‌گوید: {{عربی|اندازه=155%|"فلا مانع من فرض ممکن له علم بکل شیء او قدره علی کل شیء او حیاه دائمه مادام غیر مستقل الوجود عن االله سبحانه و لا منعزل الکون منه کما لا مانع من تحقق الممکن مع وجود موقت ذی أمد او علم او قدره متعلقین ببعض الاشیاء دون بعض، نعم فرض الاستقلال یبطل الحاجه الامکانیه و لافرق فیه بین الکثیر والقلیل کما عرفت، هذا من جهه العقل"}}. <ref>همان، ج۱۰، ص۲۱۲.</ref> دیدگاه یاد شده درباره وجود و اینکه هر موجودی به میزان سعه وجودی که دارد، از سایر صفات کمالی برخاسته از وجود نیز برخوردار است، مستظهر به اصول پذیرفته شده‌ای است که در جای خود استدلال و اثبات گردیده‌اند»<ref>[[سید حسن مصطفوی|مصطفوی، سید حسن]]؛ [[احمد مروی|مروی، احمد]]؛ [[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]، [[قبسات (نشریه)|فصلنامه قبسات]]، شماره ۶۳ ص  ۹و ۱۰.</ref>
 
ملاصدرا در کتاب "مبدأ و معاد" پس از بیان چهار مقدمه درباره تعریف علم می‌گوید: "علم عبارت است از حصول شیء مجرد از ماده و عوارض آن برای امر مجردی که مستقل در وجود باشد، خواه این حصول برای خودش (بنفسه) باشد چنانکه در [[علم حضوری]] است و خواه این حصول برای غیر به صورت شیء باشد، مثل [[علم حصولی]]"<ref>ملاصدرا، ۱۳۸۲، ج۱، ص۲۸.</ref> نکته ضروری دیگر آن است که از نظر ملاصدرا افزون بر اینکه علم از سنخ وجود است، وجود مطلقا عین علم و [[شهود]] است. بر همین اساس، وی [[معتقد]] است عرفا پذیرفته‌اند که تمامی موجودات [[عارف به خداوند]] و ساجد اویند<ref>ملاصدرا، ۱۳۸۶، ج۸، ص۱۶۴.</ref>. تأکید بر یکسانی وجود و علم این نتیجه طبیعی را ـ که ملاصدرا نیز بر آن تأکید می‌کند ـ در پی دارد که علم همانند وجود، حقیقتی تشکیکی و دارای مراتب است: {{عربی|"کما أن الوجود حقیقه واحده ساریه فی جمیع الموجودات علی التفاوت والتشکیک بالکمال والنقص فکذا صفاته الحقیقیه التی هی العلم والقدره... الخ"}}<ref>همان، ج۸، ص۱۱۷.</ref>. بنابر اصول پذیرفته شده که در جای خود اثبات شده است، در نظام هستی اصل و تحقق موجودات به وجود است، وجود [[حقیقی]]، دارای مراتب است و ضعیف‌ترین مرتبه وجود را هیولی نامیده‌اند و شدیدترین مرتبه وجود که پیراسته از هرگونه کاستی است و حقیقة الحقایق است، وجود [[واجب]] است. فیلسوفان مسلمان، اثبات چنین وجودی را که صرف وجود و [[حقیقت]] محض است، برابر اثبات تمامی صفات کمالی که از جمله آنها [[علم مطلق]] است، می‌دانند<ref>[[سید حسن مصطفوی|مصطفوی، سید حسن]]، [[احمد مروی|مروی، احمد]]، [[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]، [[قبسات (نشریه)|فصلنامه قبسات]]، شماره ۶۳، ص۹ و ۱۰.</ref>.  
 
== برخوردای از [[علم]] به اندازه سعه وجودی ==
دیدگاه عینیت وجود و علم سبب شده است که [[علامه طباطبائی]] به طور روشن و صریح تأکید کند که تمامی موجودات [[عالم هستی]] وجود و علم را توأمان دارند: {{عربی|"ان العلم سارفی الموجودات مع سریان الخلقه فلکل منها حظ من العلم علی مقدار حظه من الوجود"}}<ref> طباطبائی، ۱۳۸۹، ج۱۳، ص۱۱۰.</ref>. هر موجودی به اندازه بهره‌مندی که از وجود دارد، از علم نیز بهره‌مند است. بر اساس این بیان، علم [[انسانی]] [[تابعی]] از وجود وی است و هر چه سعه وجودی شخصی گسترده‌تر باشد، [[میزان]] [[آگاهی]] و علم وی نیز فزون‌تر می‌باشد. تا اینجا این [[حقیقت]] روشن می‌گردد که اگر در [[جهان]]، وجودی مطلق و بی‌نهایت از جهت شدت وجود دارد، این موجود دارای علم مطلق است و بر همین اساس، فرض موجودی که در پرتو آن موجود مطلق، [[توان]] بهره‌مندی از این علم مطلق را داشته باشد، محال نیست. علامه طباطبائی می‌گوید: {{عربی|"فلا مانع من فرض ممکن له علم بکل شیء او قدره علی کل شیء او حیاه دائمه مادام غیر مستقل الوجود عن االله سبحانه و لا منعزل الکون منه کما لا مانع من تحقق الممکن مع وجود موقت ذی أمد او علم او قدره متعلقین ببعض الاشیاء دون بعض، نعم فرض الاستقلال یبطل الحاجه الامکانیه و لافرق فیه بین الکثیر والقلیل کما عرفت، هذا من جهه العقل"}}<ref>همان، ج۱۰، ص۲۱۲.</ref>. دیدگاه یاد شده درباره وجود و اینکه هر موجودی به میزان سعه وجودی که دارد، از سایر صفات کمالیِ برخاسته از وجود نیز برخوردار است، مستظهر به اصول پذیرفته شده‌ای است که در جای خود [[استدلال]] و [[اثبات]] گردیده‌اند<ref>[[سید حسن مصطفوی|مصطفوی، سید حسن]]، [[احمد مروی|مروی، احمد]]، [[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]، [[قبسات (نشریه)|فصلنامه قبسات]]، شماره ۶۳، ص۹ و ۱۰.</ref>.
 
== چگونگی علم معصوم ==
درباره چگونگی [[علم امام]] {{ع}}، همواره [[اختلاف]] نظرهایی میان علمای امامیه وجود داشته است. از آن جمله می‌توان به اختلاف در مطلق یا مشروط بودن علم امام {{ع}} یا به تعبیر دیگر فعلی یا ارادی بودن آن اشاره کرد<ref>برخی از اندیشمندان در این‌باره تعبیر علم حضوری و حصولی را به کار برده‌اند؛ لواسانی، نور الافهام، ج۲، ص۳۰۶.</ref>. ولی با توجه به معنای خاصی که این دو واژه در [[فلسفه]] دارند، بهتر است از به‌کارگیری آن خوداری کنیم؛ زیرا که [[علم حضوری]] در فلسفه به [[علمی]] گفته می‌شود که معلوم با وجودش نزد [[عالم]] حاضر باشد و چیزی بین عالم و معلوم واسطه نشود<ref>طباطبایی، نهایة الحکمة، ص۱۷۴.</ref>، این در صورتی است که آنچه بیشتر [[علما]] در بحث علم امام {{ع}} با عنوان حضوری و حصولی آورده‌اند، همان چیزی است که درباره [[علم فعلی]] و ارادی یا مطلق و مشروط گفته شده است. مطلق بودن علم پیامبران {{صل}} و [[ائمه]] {{عم}} بدین معناست که آنان همه چیز را می‌دانند و تنها تفاوت [[دانش]] آنان با [[خداوند]] در این است که دانش آنها عَرَضی و [[دانش خداوند]] ذاتی است. مشروط بودن [[علم]] آنان به این معناست که [[علوم غیبی]] [[معصومین]] به خواست و [[اراده]] آنان و مصلحت الهی وابسته است<ref>[[علی کرباسی‌زاده|کرباسی‌زاده، علی]]، [[محمد جعفر رضایی|رضایی، محمد جعفر]]؛ [[علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان (مقاله)|علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان]]، [[نقد و نظر (نشریه)|فصلنامه نقد و نظر]]؛ ص۱۲۹.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{پرسش وابسته}}
{{ستون-شروع|3}}
* [[حقیقت علم معصوم چیست؟ (پرسش)]]
* [[رابطه کشف یا حقیقت علم با علم معصوم چیست؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش وابسته}}
*  [[رابطه کشف یا حقیقت علم با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]]
*  [[آیا علم غیب از جنس حقیقت علم یا علم حضوری است؟ (پرسش)]]
{{پایان}}
{{پایان}}
 
==جستارهای وابسته==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{ستون-شروع|3}}
* [[حقیقت علم امام]]؛
* [[حقیقت علم پیامبر]]؛
* [[حقیقت علم پیامبر خاتم]]؛
* [[حقیقت علم ولی]]؛
* [[حقیقت علم وصی]]؛
* [[حقیقت علم اهل بیت]]{{عم}}؛
* [[حقیقت علم فاطمه زهرا]]{{س}}.
{{پایان}}
{{پایان}}


=='''[[:رده:آثار کشف و حقیقت علم|منبع‌شناسی جامع کشف و حقیقت علم]]'''==
== منابع ==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{منابع}}
{{ستون-شروع|3}}
# [[پرونده:Qabasat.jpg|22px]] [[سید حسن مصطفوی|مصطفوی، سید حسن]]؛ [[احمد مروی|مروی، احمد]]؛ [[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]، منتشر شده در [[قبسات (نشریه)|فصلنامه قبسات]]، (شماره ۶۳، بهار ۱۳۹۱)؛
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های کشف و حقیقت علم|کتاب‌شناسی کشف و حقیقت علم]]؛
# [[پرونده:Naqdonazar.jpg|22px]] [[علی کرباسی‌زاده|کرباسی‌زاده، علی]]، [[محمد جعفر رضایی|رضایی، محمد جعفر]]؛ [[علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان (مقاله)|علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان]]، [[نقد و نظر (نشریه)|فصلنامه نقد و نظر]]؛ (شماره ۶۹، بهار ۱۳۹۲).
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های کشف و حقیقت علم|مقاله‌شناسی کشف و حقیقت علم]]؛
{{پایان منابع}}
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های کشف و حقیقت علم|پایان‌نامه‌شناسی کشف و حقیقت علم]].  
{{پایان}}
{{پایان}}


==منابع==
== پانویس ==
* [[پرونده:Qabasat.jpg|22px]] [[سید حسن مصطفوی|مصطفوی، سید حسن]]؛ [[احمد مروی|مروی، احمد]]؛ [[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]، منتشر شده در [[قبسات (نشریه)|فصلنامه قبسات]]، (شماره ۶۳).
{{پانویس}}


==پانویس==
[[رده:علم معصوم]]
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
[[رده:مدخل‌های اصلی دانشنامه]]
[[رده:مجاری علم لدنی امام]]
[[رده:حقیقت علم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۱۲

حقیقت علم معصوم (ع) در گرو شناخت ماهیت علم است. از دیدگاه ملاصدرا علم از سنخ وجود و عبارت است از حصول شیء مجرد از ماده و عوارض آن برای امر مجردی که مستقل در وجود باشد، خواه این حصول برای خودش (بنفسه) باشد چنانکه در علم حضوری است و خواه این حصول برای غیر به صورت شیء باشد، مثل علم حصولی". یکسانی وجود و علم این نتیجه را در پی دارد که علم نیز همانند وجود، حقیقتی تشکیکی و دارای مراتب است؛ لذا هر موجودی به اندازه بهره‌مندی که از وجود دارد، از علم نیز بهره‌مند است و خداوند که وجود صرف و مطلق است، دارای علم مطلق نیز هست و بر همین اساس، فرض موجودی که در پرتو آن موجود مطلق، توان بهره‌مندی از این علم مطلق را داشته باشد، محال نیست و معصومین (ع) چنین هستند. البته مطلق بودن علم معصومین (ع) بدین معناست که آنان همه چیز را می‌دانند و تنها تفاوت دانش آنان با خداوند در این است که دانش آنها عَرَضی و دانش خداوند ذاتی است.

شناخت ماهیت علم

برای تبیین علم امام (ع)، شناخت ماهیت علم، امری ضروری است. در میان فیلسوفان مسلمان ملاصدرا با رد دیدگاه‌های دیگران درباره علم کوشیده است اثبات کند علم از سنخ وجود است.

ویژگی‌های علم از نظر وی عبارت‌اند از:

  1. علم امری وجودی است، نه عدمی؛
  2. وجود علم بالفعل است؛
  3. وجود علم صرف فعلیت است و قوه در آن راه ندارد؛
  4. علم، وجودی بسیط است و کثرت در آن راه ندارد[۱].

ملاصدرا در کتاب "مبدأ و معاد" پس از بیان چهار مقدمه درباره تعریف علم می‌گوید: "علم عبارت است از حصول شیء مجرد از ماده و عوارض آن برای امر مجردی که مستقل در وجود باشد، خواه این حصول برای خودش (بنفسه) باشد چنانکه در علم حضوری است و خواه این حصول برای غیر به صورت شیء باشد، مثل علم حصولی"[۲] نکته ضروری دیگر آن است که از نظر ملاصدرا افزون بر اینکه علم از سنخ وجود است، وجود مطلقا عین علم و شهود است. بر همین اساس، وی معتقد است عرفا پذیرفته‌اند که تمامی موجودات عارف به خداوند و ساجد اویند[۳]. تأکید بر یکسانی وجود و علم این نتیجه طبیعی را ـ که ملاصدرا نیز بر آن تأکید می‌کند ـ در پی دارد که علم همانند وجود، حقیقتی تشکیکی و دارای مراتب است: "کما أن الوجود حقیقه واحده ساریه فی جمیع الموجودات علی التفاوت والتشکیک بالکمال والنقص فکذا صفاته الحقیقیه التی هی العلم والقدره... الخ"[۴]. بنابر اصول پذیرفته شده که در جای خود اثبات شده است، در نظام هستی اصل و تحقق موجودات به وجود است، وجود حقیقی، دارای مراتب است و ضعیف‌ترین مرتبه وجود را هیولی نامیده‌اند و شدیدترین مرتبه وجود که پیراسته از هرگونه کاستی است و حقیقة الحقایق است، وجود واجب است. فیلسوفان مسلمان، اثبات چنین وجودی را که صرف وجود و حقیقت محض است، برابر اثبات تمامی صفات کمالی که از جمله آنها علم مطلق است، می‌دانند[۵].

برخوردای از علم به اندازه سعه وجودی

دیدگاه عینیت وجود و علم سبب شده است که علامه طباطبائی به طور روشن و صریح تأکید کند که تمامی موجودات عالم هستی وجود و علم را توأمان دارند: "ان العلم سارفی الموجودات مع سریان الخلقه فلکل منها حظ من العلم علی مقدار حظه من الوجود"[۶]. هر موجودی به اندازه بهره‌مندی که از وجود دارد، از علم نیز بهره‌مند است. بر اساس این بیان، علم انسانی تابعی از وجود وی است و هر چه سعه وجودی شخصی گسترده‌تر باشد، میزان آگاهی و علم وی نیز فزون‌تر می‌باشد. تا اینجا این حقیقت روشن می‌گردد که اگر در جهان، وجودی مطلق و بی‌نهایت از جهت شدت وجود دارد، این موجود دارای علم مطلق است و بر همین اساس، فرض موجودی که در پرتو آن موجود مطلق، توان بهره‌مندی از این علم مطلق را داشته باشد، محال نیست. علامه طباطبائی می‌گوید: "فلا مانع من فرض ممکن له علم بکل شیء او قدره علی کل شیء او حیاه دائمه مادام غیر مستقل الوجود عن االله سبحانه و لا منعزل الکون منه کما لا مانع من تحقق الممکن مع وجود موقت ذی أمد او علم او قدره متعلقین ببعض الاشیاء دون بعض، نعم فرض الاستقلال یبطل الحاجه الامکانیه و لافرق فیه بین الکثیر والقلیل کما عرفت، هذا من جهه العقل"[۷]. دیدگاه یاد شده درباره وجود و اینکه هر موجودی به میزان سعه وجودی که دارد، از سایر صفات کمالیِ برخاسته از وجود نیز برخوردار است، مستظهر به اصول پذیرفته شده‌ای است که در جای خود استدلال و اثبات گردیده‌اند[۸].

چگونگی علم معصوم

درباره چگونگی علم امام (ع)، همواره اختلاف نظرهایی میان علمای امامیه وجود داشته است. از آن جمله می‌توان به اختلاف در مطلق یا مشروط بودن علم امام (ع) یا به تعبیر دیگر فعلی یا ارادی بودن آن اشاره کرد[۹]. ولی با توجه به معنای خاصی که این دو واژه در فلسفه دارند، بهتر است از به‌کارگیری آن خوداری کنیم؛ زیرا که علم حضوری در فلسفه به علمی گفته می‌شود که معلوم با وجودش نزد عالم حاضر باشد و چیزی بین عالم و معلوم واسطه نشود[۱۰]، این در صورتی است که آنچه بیشتر علما در بحث علم امام (ع) با عنوان حضوری و حصولی آورده‌اند، همان چیزی است که درباره علم فعلی و ارادی یا مطلق و مشروط گفته شده است. مطلق بودن علم پیامبران (ص) و ائمه (ع) بدین معناست که آنان همه چیز را می‌دانند و تنها تفاوت دانش آنان با خداوند در این است که دانش آنها عَرَضی و دانش خداوند ذاتی است. مشروط بودن علم آنان به این معناست که علوم غیبی معصومین به خواست و اراده آنان و مصلحت الهی وابسته است[۱۱].

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. همان، ج۳،ص۲۹۷.
  2. ملاصدرا، ۱۳۸۲، ج۱، ص۲۸.
  3. ملاصدرا، ۱۳۸۶، ج۸، ص۱۶۴.
  4. همان، ج۸، ص۱۱۷.
  5. مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، شماره ۶۳، ص۹ و ۱۰.
  6. طباطبائی، ۱۳۸۹، ج۱۳، ص۱۱۰.
  7. همان، ج۱۰، ص۲۱۲.
  8. مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، شماره ۶۳، ص۹ و ۱۰.
  9. برخی از اندیشمندان در این‌باره تعبیر علم حضوری و حصولی را به کار برده‌اند؛ لواسانی، نور الافهام، ج۲، ص۳۰۶.
  10. طباطبایی، نهایة الحکمة، ص۱۷۴.
  11. کرباسی‌زاده، علی، رضایی، محمد جعفر؛ علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان، فصلنامه نقد و نظر؛ ص۱۲۹.