مقام ایمان: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مقام معصوم}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[مقام معصوم]]''' و مرتبط با مدخل '''[[ایمان]]''' است. مدخل‌های وابسته به این بحث:</div>
| موضوع مرتبط = ایمان
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ایمان در لغت]] - [[ایمان در قرآن]] - [[ایمان در حدیث]] - [[ایمان در نهج البلاغه]] - [[ایمان در معارف دعا و زیارات]] - [[ایمان در کلام اسلامی]] - [[ایمان در اخلاق اسلامی]] - [[ایمان در عرفان اسلامی]] - [[ایمان در فقه سیاسی]] - [[ایمان از دیدگاه برون‌دینی]] - [[ایمان معصوم]] - [[مقام ایمان]] - [[ایمان ابوطالب]] - [[ایمان نیاکان پیامبر خاتم]] | [[ایمان در معارف و سیره رضوی]]</div>
| عنوان مدخل = ایمان
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[ایمان (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| مداخل مرتبط = [[ایمان در لغت]] - [[ایمان در قرآن]] - [[ایمان در حدیث]] - [[ایمان در کلام اسلامی]] - [[ایمان در نهج البلاغه]] - [[ایمان در معارف دعا و زیارات]] - [[ایمان در اخلاق اسلامی]] - [[ایمان در فقه اسلامی]] - [[ایمان در فقه سیاسی]] - [[مقام ایمان]] - [[ایمان در معارف و سیره علوی]] - [[ایمان در معارف و سیره فاطمی]] - [[ایمان در معارف و سیره حسینی]] - [[ایمان در معارف و سیره سجادی]] - [[ایمان در معارف و سیره رضوی]] - [[ایمان در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
}}


از جمله [[مقامات]] [[امامان معصوم]] {{عم}} [[مقام]] [[ایمان]] که در [[زیارت جامعه کبیره]] با عبارت {{عربی|"بِهِ‏ تُؤْمِنُونَ‏"}} آمده است.
از جمله [[مقامات]] [[امامان معصوم]] {{عم}} مقام [[ایمان]] که در [[زیارت جامعه کبیره]] با عبارت {{متن حدیث|بِهِ‏ تُؤْمِنُونَ‏}} آمده است.


== واژه‌شناسی لغوی ==
== معناشناسی ==
* [[ایمان]] مصدر [[باب]] [[افعال]]، از ریشه "أ ـ م ـ ن" به معنای ایجاد [[اطمینان]] و [[آرامش]] در [[قلب]] خویش یا دیگری است. [[تصدیق]] کردن خبر کسی بر اثر [[اطمینان]] یافتن از صحت و عدم [[کذب]] آن، و از‌ بین‌ رفتن [[ترس]]، [[اضطراب]] و [[وحشت]] از دیگر معانی کاربردی آن است<ref>مقاییس‌اللغه، ج‌۱، ص‌۱۳۳؛ لسان العرب، ج‌۱، ص‌۲۲۳‌ـ‌۲۲۷، «امن».</ref>. دستیابی [[انسان]] به [[آرامش]] و [[اطمینان]] با [[اعتقاد]] به [[خدا]] و [[تصدیق]] او احتمالا سبب استفاده از «امن» برای مفهوم [[ایمان]] بوده است<ref>التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۵۰‌ـ‌۱۵۱، «امن».</ref><ref>[[سید محمد عالمی|عالمی، سید محمد]]، [[ایمان - عالمی (مقاله)|مقاله «ایمان»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۵۶۹-۵۸۵.</ref>.
[[ایمان]] مصدر [[باب]] [[افعال]]، از ریشه "أ ـ م ـ ن" به معنای ایجاد [[اطمینان]] و [[آرامش]] در [[قلب]] خویش یا دیگری است. تصدیق کردن خبر کسی بر اثر [[اطمینان]] یافتن از صحت و عدم [[کذب]] آن و از‌ بین‌ رفتن [[ترس]]، [[اضطراب]] و [[وحشت]] از دیگر معانی کاربردی آن است<ref>مقاییس‌اللغه، ج‌۱، ص‌۱۳۳؛ لسان العرب، ج‌۱، ص‌۲۲۳‌ـ‌۲۲۷، «امن».</ref>. دستیابی [[انسان]] به [[آرامش]] و [[اطمینان]] با [[اعتقاد]] به [[خدا]] و تصدیق او احتمالا سبب استفاده از «امن» برای مفهوم [[ایمان]] بوده است<ref>التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۵۰‌ـ‌۱۵۱، «امن».</ref>.
* واژه [[ایمان]] از ریشه "أمن" گرفته شده است که فعل ثلاثی مجرد آن أمِنَ، یأمن وأمناً به معنای [[آرامش]] و [[اطمینان]] [[قلب]] و نبود [[ترس]] است. فعل ثلاثی مزید آن آمَن، یؤمن و ایماناً است، که اگر متعدی به با و لام باشد به اتفاق اهل لغت به معنای [[تصدیق]] کردن است. و به همین معناست [[آیه]] {{متن قرآن| وَمَا أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لَّنَا }}<ref> اگر (هم) راستگو می‌بودیم؛ سوره یوسف، آیه: ۱۷.</ref>ای: بمصدِّق<ref>کتاب العین، ص ۴۰؛ معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص ۱۳۳ـ ۱۳۵؛ لسان العرب، ج۱، ص ۱۶۳ـ ۱۶۴۴؛ اقرب الموارد، ج۱، ص ۷۳۳</ref>.
* و امّا اگر متعدی به ذات خود باشد به معنای [[اطمینان]] پیدا کردن است که در برابر ترسیدن و هراسان کردن است و در این صورت با ثلاثی مجرد هم معنا است<ref>لسان العرب، ج۱، ص ۱۶۳.</ref><ref>[[سید محمد عالمی|عالمی، سید محمد]]، [[ایمان - عالمی (مقاله)|مقاله «ایمان»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۵۶۹-۵۸۵.</ref>.
* برخلاف معنای لغوی نسبتاً روشن [[ایمان]]، درباره معنای اصطلاحی آن بر اثر طرح درگیریهای [[کلامی]] زودرس پیرامون آن، چندگانگی گسترده‌ای وجود دارد؛ فرقه‌هایی مانند [[خوارج]]، [[مرجئه]]، قدریّه و جهمیّه به زوایای گوناگونی از این بحث پرداخته و پرسشهای فراوانی درباره [[ایمان]] و [[کفر]] مطرح کرده‌اند. در ادامه این روند [[متکلمان شیعی]]، معتزلی و [[اشعری]] در دوره‌های بعد به نظریه‌پردازی در این باب پرداخته و قلمرو بحثهای [[کلامی]] در حوزه [[ایمان]] را توسعه‌داده‌اند<ref>سیر فلسفه در جهان اسلام، ص‌۵۸‌ـ‌۶۳‌؛ مفهوم ایمان در کلام اسلامی، ص‌۳۳، ۱۲۹.</ref><ref>[[سید محمد عالمی|عالمی، سید محمد]]، [[ایمان - عالمی (مقاله)|مقاله «ایمان»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۵۶۹-۵۸۵.</ref>.


== [[امامان معصوم]] {{عم}}، [[خدا]] باوران [[راستین]] ==
واژه [[ایمان]] از ریشه "أمن" گرفته شده است که فعل ثلاثی مجرد آن أمِنَ، یأمن وأمناً به معنای [[آرامش]] و [[اطمینان]] [[قلب]] و نبود [[ترس]] است. فعل ثلاثی مزید آن آمَن، یؤمن و ایماناً است، که اگر متعدی به با و لام باشد به اتفاق اهل لغت به معنای تصدیق کردن است. و به همین معناست [[آیه]] {{متن قرآن| وَمَا أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لَّنَا }}<ref> اگر (هم) راستگو می‌بودیم؛ سوره یوسف، آیه۱۷.</ref> ای: بمصدِّق<ref>کتاب العین، ص ۴۰؛ معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص ۱۳۳ـ ۱۳۵؛ لسان العرب، ج۱، ص ۱۶۳ـ ۱۶۴۴؛ اقرب الموارد، ج۱، ص ۷۳۳</ref>.
*{{عربی|" وَ بِهِ‏ تُؤْمِنُونَ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ "[[امامان معصوم]] {{عم}} تجلّی برجسته [[خداباوران]] [[راستین]] بودند"<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۵۵۸.</ref>.
 
*"[[علم]]" مقوله‌ای و "[[باور]]" مقوله دیگری است. "[[باور]]"، بسی [[برتر]] از [[علم]] است؛ چه بسا دانشمندی در [[باب]]"مضرّات سیگار" کتاب نوشته، اما خودش سیگار بر لب دارد! او عالم به مضرّات سیگار هست، اما [[باور]] نکرده است! و چه بسا دانشمندی کتاب "[[توحید]]" نوشته، اما خود در رفتارش شرک‌آلود عمل می‌کند؛ او به "[[علم]]" رسیده، اما به "[[باور]]" نرسیده است؛ چه بسا عالمی کتاب "[[اخلاق]]" نوشته، اما خود متخلّق نیست و [[رذایل]] فراوانی دارد؛ او به آنچه نوشته [[علم]] دارد، اما [[باور]] ندارد؟<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۵۵۸.</ref>.
امّا اگر متعدی به ذات خود باشد به معنای [[اطمینان]] پیدا کردن است که در برابر ترسیدن و هراسان کردن است و در این صورت با ثلاثی مجرد هم معناست<ref>لسان العرب، ج۱، ص ۱۶۳.</ref>.
* این افتخار برجسته [[امامان معصوم]] {{عم}} است که بر "قلّه [[باور]]" نشسته‌اند، همانند جدّ بزرگوار خویش: {{متن قرآن| آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ}}<ref>پیامبر به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورده است و مؤمنان؛ سوره بقره، آیه:۲۸۵.</ref><ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۵۵۸.</ref>.
 
* این از امتیازات [[انبیای الهی]] است که عموماً به مرام و [[مکتب]] خویش [[ایمان]] [[قاطع]] داشتند و هیچ‌گونه تزلزلی در [[اعتقادات]] خود نداشتند. قبل از همه خودشان [[مؤمن]] بودند و بیش از همه [[استقامت]] و پایمردی داشتند<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۵۵۸.</ref>.
برخلاف معنای لغوی نسبتاً روشن، [[ایمان]]، درباره معنای اصطلاحی آن بر اثر طرح درگیری‌های [[کلامی]] زودرس پیرامون آن، چندگانگی گسترده‌ای وجود دارد؛ فرقه‌هایی مانند [[خوارج]]، [[مرجئه]]، قدریّه و جهمیّه به زوایای گوناگونی از این بحث پرداخته و پرسشهای فراوانی درباره [[ایمان]] و [[کفر]] مطرح کرده‌اند. در ادامه این روند متکلمان شیعی، معتزلی و [[اشعری]] در دوره‌های بعد به نظریه‌پردازی در این باب پرداخته و قلمرو بحثهای [[کلامی]] در حوزه [[ایمان]] را توسعه‌داده‌اند<ref>سیر فلسفه در جهان اسلام، ص‌۵۸‌ـ‌۶۳‌؛ مفهوم ایمان در کلام اسلامی، ص‌۳۳، ۱۲۹.</ref>.<ref>[[سید محمد عالمی|عالمی، سید محمد]]، [[ایمان - عالمی (مقاله)|مقاله «ایمان»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۵۶۹-۵۸۵.</ref>
* در [[آیه]] ۱۵۸ از [[سوره اعراف]] این موضوع را یکی از صفات ویژه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} شمرده است که: {{متن قرآن| فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ }}<ref>به خدا و پیامبر و رسولش؛ همان پیامبر درس نخوانده‌ای که ایمان به خدا و کلمات او دارد، ایمان بیاورید؛ سوره اعراف، آیه:۱۵۸.</ref><ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۵۵۸.</ref>.
 
== [[امامان معصوم]] {{عم}}، [[خدا]] باوران راستین ==
{{متن حدیث|وَ بِهِ‏ تُؤْمِنُونَ‏‏‏‏‏‏‏}}؛ "[[امامان معصوم]] {{عم}} تجلّی برجسته خداباوران راستین بودند".
 
"[[علم]]" مقوله‌ای و "[[باور]]" مقوله دیگری است. "[[باور]]"، بسی [[برتر]] از [[علم]] است؛ چه بسا دانشمندی در [[باب]]"مضرّات سیگار" کتاب نوشته، اما خودش سیگار بر لب دارد! او عالم به مضرّات سیگار هست، اما [[باور]] نکرده است! و چه بسا دانشمندی کتاب "[[توحید]]" نوشته، اما خود در رفتارش شرک‌آلود عمل می‌کند؛ او به "[[علم]]" رسیده، اما به "[[باور]]" نرسیده است؛ چه بسا عالمی کتاب "[[اخلاق]]" نوشته، اما خود متخلّق نیست و [[رذایل]] فراوانی دارد؛ او به آنچه نوشته [[علم]] دارد، اما [[باور]] ندارد؟.
 
این افتخار برجسته [[امامان معصوم]] {{عم}} است که بر "قلّه [[باور]]" نشسته‌اند، همانند جدّ بزرگوار خویش: {{متن قرآن| آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ}}<ref>پیامبر به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورده است و مؤمنان؛ سوره بقره، آیه۲۸۵.</ref>.
 
این از امتیازات [[انبیای الهی]] است که عموماً به مرام و [[مکتب]] خویش [[ایمان]] [[قاطع]] داشتند و هیچ‌گونه تزلزلی در [[اعتقادات]] خود نداشتند. قبل از همه خودشان [[مؤمن]] بودند و بیش از همه [[استقامت]] و پایمردی داشتند.
 
در [[آیه]] ۱۵۸ از [[سوره اعراف]] این موضوع را یکی از صفات ویژه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} شمرده است که: {{متن قرآن| فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ }}<ref>به خدا و پیامبر و رسولش؛ همان پیامبر درس نخوانده‌ای که ایمان به خدا و کلمات او دارد، ایمان بیاورید؛ سوره اعراف، آیه:۱۵۸.</ref>.<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص۵۵۸.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۳۰: خط ۳۹:
[[رده:مدخل‌های درجه دو دانشنامه]]
[[رده:مدخل‌های درجه دو دانشنامه]]
[[رده:مقام معصوم]]
[[رده:مقام معصوم]]
[[رده:ایمان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۶

از جمله مقامات امامان معصوم (ع) مقام ایمان که در زیارت جامعه کبیره با عبارت «بِهِ‏ تُؤْمِنُونَ‏» آمده است.

معناشناسی

ایمان مصدر باب افعال، از ریشه "أ ـ م ـ ن" به معنای ایجاد اطمینان و آرامش در قلب خویش یا دیگری است. تصدیق کردن خبر کسی بر اثر اطمینان یافتن از صحت و عدم کذب آن و از‌ بین‌ رفتن ترس، اضطراب و وحشت از دیگر معانی کاربردی آن است[۱]. دستیابی انسان به آرامش و اطمینان با اعتقاد به خدا و تصدیق او احتمالا سبب استفاده از «امن» برای مفهوم ایمان بوده است[۲].

واژه ایمان از ریشه "أمن" گرفته شده است که فعل ثلاثی مجرد آن أمِنَ، یأمن وأمناً به معنای آرامش و اطمینان قلب و نبود ترس است. فعل ثلاثی مزید آن آمَن، یؤمن و ایماناً است، که اگر متعدی به با و لام باشد به اتفاق اهل لغت به معنای تصدیق کردن است. و به همین معناست آیه ﴿ وَمَا أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لَّنَا [۳] ای: بمصدِّق[۴].

امّا اگر متعدی به ذات خود باشد به معنای اطمینان پیدا کردن است که در برابر ترسیدن و هراسان کردن است و در این صورت با ثلاثی مجرد هم معناست[۵].

برخلاف معنای لغوی نسبتاً روشن، ایمان، درباره معنای اصطلاحی آن بر اثر طرح درگیری‌های کلامی زودرس پیرامون آن، چندگانگی گسترده‌ای وجود دارد؛ فرقه‌هایی مانند خوارج، مرجئه، قدریّه و جهمیّه به زوایای گوناگونی از این بحث پرداخته و پرسشهای فراوانی درباره ایمان و کفر مطرح کرده‌اند. در ادامه این روند متکلمان شیعی، معتزلی و اشعری در دوره‌های بعد به نظریه‌پردازی در این باب پرداخته و قلمرو بحثهای کلامی در حوزه ایمان را توسعه‌داده‌اند[۶].[۷]

امامان معصوم (ع)، خدا باوران راستین

«وَ بِهِ‏ تُؤْمِنُونَ‏‏‏‏‏‏‏»؛ "امامان معصوم (ع) تجلّی برجسته خداباوران راستین بودند".

"علم" مقوله‌ای و "باور" مقوله دیگری است. "باور"، بسی برتر از علم است؛ چه بسا دانشمندی در باب"مضرّات سیگار" کتاب نوشته، اما خودش سیگار بر لب دارد! او عالم به مضرّات سیگار هست، اما باور نکرده است! و چه بسا دانشمندی کتاب "توحید" نوشته، اما خود در رفتارش شرک‌آلود عمل می‌کند؛ او به "علم" رسیده، اما به "باور" نرسیده است؛ چه بسا عالمی کتاب "اخلاق" نوشته، اما خود متخلّق نیست و رذایل فراوانی دارد؛ او به آنچه نوشته علم دارد، اما باور ندارد؟.

این افتخار برجسته امامان معصوم (ع) است که بر "قلّه باور" نشسته‌اند، همانند جدّ بزرگوار خویش: ﴿ آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ[۸].

این از امتیازات انبیای الهی است که عموماً به مرام و مکتب خویش ایمان قاطع داشتند و هیچ‌گونه تزلزلی در اعتقادات خود نداشتند. قبل از همه خودشان مؤمن بودند و بیش از همه استقامت و پایمردی داشتند.

در آیه ۱۵۸ از سوره اعراف این موضوع را یکی از صفات ویژه پیامبر اکرم (ص) شمرده است که: ﴿ فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ [۹].[۱۰]

منابع

پانویس

  1. مقاییس‌اللغه، ج‌۱، ص‌۱۳۳؛ لسان العرب، ج‌۱، ص‌۲۲۳‌ـ‌۲۲۷، «امن».
  2. التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۵۰‌ـ‌۱۵۱، «امن».
  3. اگر (هم) راستگو می‌بودیم؛ سوره یوسف، آیه۱۷.
  4. کتاب العین، ص ۴۰؛ معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص ۱۳۳ـ ۱۳۵؛ لسان العرب، ج۱، ص ۱۶۳ـ ۱۶۴۴؛ اقرب الموارد، ج۱، ص ۷۳۳
  5. لسان العرب، ج۱، ص ۱۶۳.
  6. سیر فلسفه در جهان اسلام، ص‌۵۸‌ـ‌۶۳‌؛ مفهوم ایمان در کلام اسلامی، ص‌۳۳، ۱۲۹.
  7. عالمی، سید محمد، مقاله «ایمان»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۵۶۹-۵۸۵.
  8. پیامبر به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورده است و مؤمنان؛ سوره بقره، آیه۲۸۵.
  9. به خدا و پیامبر و رسولش؛ همان پیامبر درس نخوانده‌ای که ایمان به خدا و کلمات او دارد، ایمان بیاورید؛ سوره اعراف، آیه:۱۵۸.
  10. خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۵۵۸.