احمد بن عبید بن ناصح: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[احمد بن عبید بن ناصح در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[احمد بن عبید بن ناصح در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط  = }}
== آشنایی اجمالی ==
== آشنایی اجمالی ==
[[ابوجعفر احمد بن عبید بن ناصح بن بلنجر دیلمی هاشمی کوفی بغدادی]]، مشهور به [[ابوعَصیده]] اصل وی از [[دیلم]]<ref>تاریخ بغداد، ج۴، ص۲۵۸.</ref> و از [[موالی]] [[بنی هاشم]] بود <ref>نزهة الالباء، ص۲۰۷.</ref> و در [[کوفه]] زاده شد. <ref> فرهنگ بزرگان، ص۴۶.</ref>
[[ابوجعفر احمد بن عبید بن ناصح بن بلنجر دیلمی هاشمی کوفی بغدادی]]، مشهور به [[ابوعَصیده]] اصل وی از [[دیلم]]<ref>تاریخ بغداد، ج۴، ص۲۵۸.</ref> و از [[موالی]] [[بنی هاشم]] بود <ref>نزهة الالباء، ص۲۰۷.</ref> و در [[کوفه]] زاده شد. <ref> فرهنگ بزرگان، ص۴۶.</ref>


[[تاریخ]] ولادت ابوعَصیده به [[درستی]] روشن نیست. [[ذهبی]] می‌‌گوید: وی به هنگام [[مرگ]]، نود سال داشته است که با توجه به [[تاریخ]] مرگش، [[تولد]] او باید در حدود ۱۸۵ هـ باشد.<ref> سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۱۹۴.</ref> ابوعصیده نزد بزرگان دو [[مکتب]] نحوی کوفه و [[بصره]] از جمله [[اصمعی]] و [[ابن اعرابی]] به کسب [[دانش]] پرداخت<ref>الفرج بعد الشده، ج۴، ص۳۷۸.</ref> و از کسانی چون [[محمد بن عمر واقدی]]، [[علی بن عاصم واسطی]] و [[ابوداود طیالسی]] [[حدیث]] آموخت.<ref>تهذیب الکمال، ج۱، ص۴۰۳.</ref> وی از [[پیشوایان]] [[زبان]] و [[ادبیات عرب]] بود و پس از آنکه در [[علم]] و [[ادب]] شهرتی یافت، به [[دعوت]] [[متوکل]] به [[سامرا]] رفت و [[تعلیم و تربیت]] [[فرزندان]] وی، [[منتصر]] و [[معتز]] را بر عهده گرفت.<ref>بغیة الوعاة، ج۱، ص۳۳۳؛ الفهرست (الندیم)، ص۷۹.</ref> ابوعصیده مجالس درسی نیز در سامرا تشکیل داد<ref>معجم الادباء، ج۳، ص۲۳۱.</ref> و به [[تدریس]] برخی آثار استادان خود از جمله اصمعی، [[واقدی]] و [[ابوداود طیالسی]] پرداخت.<ref>تاریخ بغداد، ج۴، ص۲۵۸.</ref> از جمله [[شاگردان]] او [[قاسم بن محمد بن بشّار انباری]] و [[علی بن محمد مصری]] را می‌‌توان نام برد.<ref> تهذیب الکمال، ج۱، ص۴۰۳.</ref> وی [[راوی]] [[شعر]] نیز بوده و اشعار برخی از [[شاعران]] هم [[روزگار]] خود از جمله [[ابویعقوب خریمی]] را [[روایت]] کرده است.<ref> تاریخ بغداد، ج۶، ص۳۲۶.</ref> او افزون بر روایت شعر به نقل احادیثی نیز پرداخته، اما [[احادیث جعلی]] را نیز ذکر می‌‌کرده است، از این رو به گفته [[حاکم نیشابوری]]، [[مشایخ حدیث]] در مورد روایت از او توقف کرده‌اند.<ref> خلاصة تهذیب تهذیب الکمال، ج۱، ص۶۰.</ref> در این میان [[ابن حبان]] وی را در زمره [[ثقات]] آورده است،<ref>الثقات، ج۸، ص۴۳.</ref> اما دیگران او را [[ضعیف]] خوانده‌اند.<ref>معجم الادباء، ج۳، ص۲۲۸ و ۲۳۲.</ref> وی روایاتی درباره [[فاطمه زهرا]]{{س}} و [[ماجرای فدک]] نیز نقل کرده<ref>شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۲۴۹.</ref> و احتمالا به همین جهت برخی از معاصران، وی را در زمره [[شیعیان]] آورده‌اند.<ref> روضات الجنات، ج۱، ص۲۰۰.</ref> [[محدث قمی]] نیز از او به عنوان «[[معلم]] [[شیعی]]» یاد کرده و گفته است که او همان کسی است که اجازه [[قتل]] [[متوکل]] را به خاطر [[سبّ]] [[حضرت زهرا]]{{س}} به پسر متوکل داد.<ref> الکنی و الالقاب، ج۱، ص۱۲۴.</ref> ابوعصیده [[شعر]] نیز می‌‌سرود و ابیاتی از آن را [[یاقوت]] نقل کرده است.<ref> معجم الادباء، ج۳، ص۲۳۲.</ref>[[تاریخ]] [[مرگ]] او را برخی ۲۷۳ هـ<ref> معجم الادباء، ج۳، ص۲۲۸.</ref> و برخی دیگر ۲۷۸ هـ نوشته‌اند.<ref>تاریخ الاسلام، ج۲۰، ص۲۶۵.</ref>
[[تاریخ]] ولادت ابوعَصیده به [[درستی]] روشن نیست. [[ذهبی]] می‌‌گوید: وی به هنگام [[مرگ]]، نود سال داشته است که با توجه به [[تاریخ]] مرگش، [[تولد]] او باید در حدود ۱۸۵ه‍ باشد.<ref> سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۱۹۴.</ref> ابوعصیده نزد بزرگان دو [[مکتب]] نحوی کوفه و [[بصره]] از جمله [[اصمعی]] و [[ابن اعرابی]] به کسب [[دانش]] پرداخت<ref>الفرج بعد الشده، ج۴، ص۳۷۸.</ref> و از کسانی چون [[محمد بن عمر واقدی]]، [[علی بن عاصم واسطی]] و [[ابوداوود طیالسی]] [[حدیث]] آموخت.<ref>تهذیب الکمال، ج۱، ص۴۰۳.</ref> وی از [[پیشوایان]] [[زبان]] و [[ادبیات عرب]] بود و پس از آنکه در [[علم]] و [[ادب]] شهرتی یافت، به [[دعوت]] [[متوکل]] به [[سامرا]] رفت و [[تعلیم و تربیت]] [[فرزندان]] وی، [[منتصر]] و [[معتز]] را بر عهده گرفت.<ref>بغیة الوعاة، ج۱، ص۳۳۳؛ الفهرست (الندیم)، ص۷۹.</ref> ابوعصیده مجالس درسی نیز در سامرا تشکیل داد<ref>معجم الادباء، ج۳، ص۲۳۱.</ref> و به [[تدریس]] برخی آثار استادان خود از جمله اصمعی، [[واقدی]] و [[ابوداوود طیالسی]] پرداخت.<ref>تاریخ بغداد، ج۴، ص۲۵۸.</ref> از جمله [[شاگردان]] او [[قاسم بن محمد بن بشّار انباری]] و [[علی بن محمد مصری]] را می‌‌توان نام برد.<ref> تهذیب الکمال، ج۱، ص۴۰۳.</ref> وی [[راوی]] [[شعر]] نیز بوده و اشعار برخی از [[شاعران]] هم [[روزگار]] خود از جمله [[ابویعقوب خریمی]] را [[روایت]] کرده است.<ref> تاریخ بغداد، ج۶، ص۳۲۶.</ref> او افزون بر روایت شعر به نقل احادیثی نیز پرداخته، اما [[احادیث جعلی]] را نیز ذکر می‌‌کرده است، از این رو به گفته [[حاکم نیشابوری]]، [[مشایخ حدیث]] در مورد روایت از او توقف کرده‌اند.<ref> خلاصة تهذیب تهذیب الکمال، ج۱، ص۶۰.</ref> در این میان [[ابن حبان]] وی را در زمره [[ثقات]] آورده است،<ref>الثقات، ج۸، ص۴۳.</ref> اما دیگران او را [[ضعیف]] خوانده‌اند.<ref>معجم الادباء، ج۳، ص۲۲۸ و ۲۳۲.</ref> وی روایاتی درباره [[فاطمه زهرا]]{{س}} و [[ماجرای فدک]] نیز نقل کرده<ref>شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۲۴۹.</ref> و احتمالا به همین جهت برخی از معاصران، وی را در زمره [[شیعیان]] آورده‌اند.<ref> روضات الجنات، ج۱، ص۲۰۰.</ref> [[محدث قمی]] نیز از او به عنوان «[[معلم]] [[شیعی]]» یاد کرده و گفته است که او همان کسی است که اجازه [[قتل]] [[متوکل]] را به خاطر [[سبّ]] [[حضرت زهرا]]{{س}} به پسر متوکل داد.<ref> الکنی و الالقاب، ج۱، ص۱۲۴.</ref> ابوعصیده [[شعر]] نیز می‌‌سرود و ابیاتی از آن را [[یاقوت]] نقل کرده است.<ref> معجم الادباء، ج۳، ص۲۳۲.</ref>[[تاریخ]] [[مرگ]] او را برخی ۲۷۳ هـ<ref> معجم الادباء، ج۳، ص۲۲۸.</ref> و برخی دیگر ۲۷۸ه‍ نوشته‌اند.<ref>تاریخ الاسلام، ج۲۰، ص۲۶۵.</ref>


آثار وی عبارت‌اند از: المقصور و الممدود؛ المذکر و المؤنث؛ الزیادات من معانی الشعر (لابن سکیت)؛ عیون الاخبار و الاشعار<ref>الفهرست (الندیم)، ص۸۰.</ref>.<ref>جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]] ج۱، ص۱۳۳ - ۱۳۴.</ref>
آثار وی عبارت‌اند از: المقصور و الممدود؛ المذکر و المؤنث؛ الزیادات من معانی الشعر (لابن سکیت)؛ عیون الاخبار و الاشعار<ref>الفهرست (الندیم)، ص۸۰.</ref>.<ref>جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]] ج۱، ص۱۳۳ - ۱۳۴.</ref>
خط ۱۹: خط ۱۸:
[[رده:راویان امام رضا]]
[[رده:راویان امام رضا]]
[[رده:اصحاب امام رضا]]
[[رده:اصحاب امام رضا]]
[[رده:طبقه یازدهم راویان]]
[[رده:نام قبیله]]
[[رده:کوفیان]]
[[رده:بغدادیان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۷

آشنایی اجمالی

ابوجعفر احمد بن عبید بن ناصح بن بلنجر دیلمی هاشمی کوفی بغدادی، مشهور به ابوعَصیده اصل وی از دیلم[۱] و از موالی بنی هاشم بود [۲] و در کوفه زاده شد. [۳]

تاریخ ولادت ابوعَصیده به درستی روشن نیست. ذهبی می‌‌گوید: وی به هنگام مرگ، نود سال داشته است که با توجه به تاریخ مرگش، تولد او باید در حدود ۱۸۵ه‍ باشد.[۴] ابوعصیده نزد بزرگان دو مکتب نحوی کوفه و بصره از جمله اصمعی و ابن اعرابی به کسب دانش پرداخت[۵] و از کسانی چون محمد بن عمر واقدی، علی بن عاصم واسطی و ابوداوود طیالسی حدیث آموخت.[۶] وی از پیشوایان زبان و ادبیات عرب بود و پس از آنکه در علم و ادب شهرتی یافت، به دعوت متوکل به سامرا رفت و تعلیم و تربیت فرزندان وی، منتصر و معتز را بر عهده گرفت.[۷] ابوعصیده مجالس درسی نیز در سامرا تشکیل داد[۸] و به تدریس برخی آثار استادان خود از جمله اصمعی، واقدی و ابوداوود طیالسی پرداخت.[۹] از جمله شاگردان او قاسم بن محمد بن بشّار انباری و علی بن محمد مصری را می‌‌توان نام برد.[۱۰] وی راوی شعر نیز بوده و اشعار برخی از شاعران هم روزگار خود از جمله ابویعقوب خریمی را روایت کرده است.[۱۱] او افزون بر روایت شعر به نقل احادیثی نیز پرداخته، اما احادیث جعلی را نیز ذکر می‌‌کرده است، از این رو به گفته حاکم نیشابوری، مشایخ حدیث در مورد روایت از او توقف کرده‌اند.[۱۲] در این میان ابن حبان وی را در زمره ثقات آورده است،[۱۳] اما دیگران او را ضعیف خوانده‌اند.[۱۴] وی روایاتی درباره فاطمه زهرا(س) و ماجرای فدک نیز نقل کرده[۱۵] و احتمالا به همین جهت برخی از معاصران، وی را در زمره شیعیان آورده‌اند.[۱۶] محدث قمی نیز از او به عنوان «معلم شیعی» یاد کرده و گفته است که او همان کسی است که اجازه قتل متوکل را به خاطر سبّ حضرت زهرا(س) به پسر متوکل داد.[۱۷] ابوعصیده شعر نیز می‌‌سرود و ابیاتی از آن را یاقوت نقل کرده است.[۱۸]تاریخ مرگ او را برخی ۲۷۳ هـ[۱۹] و برخی دیگر ۲۷۸ه‍ نوشته‌اند.[۲۰]

آثار وی عبارت‌اند از: المقصور و الممدود؛ المذکر و المؤنث؛ الزیادات من معانی الشعر (لابن سکیت)؛ عیون الاخبار و الاشعار[۲۱].[۲۲]

منابع

  1. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱

پانویس

  1. تاریخ بغداد، ج۴، ص۲۵۸.
  2. نزهة الالباء، ص۲۰۷.
  3. فرهنگ بزرگان، ص۴۶.
  4. سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۱۹۴.
  5. الفرج بعد الشده، ج۴، ص۳۷۸.
  6. تهذیب الکمال، ج۱، ص۴۰۳.
  7. بغیة الوعاة، ج۱، ص۳۳۳؛ الفهرست (الندیم)، ص۷۹.
  8. معجم الادباء، ج۳، ص۲۳۱.
  9. تاریخ بغداد، ج۴، ص۲۵۸.
  10. تهذیب الکمال، ج۱، ص۴۰۳.
  11. تاریخ بغداد، ج۶، ص۳۲۶.
  12. خلاصة تهذیب تهذیب الکمال، ج۱، ص۶۰.
  13. الثقات، ج۸، ص۴۳.
  14. معجم الادباء، ج۳، ص۲۲۸ و ۲۳۲.
  15. شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۲۴۹.
  16. روضات الجنات، ج۱، ص۲۰۰.
  17. الکنی و الالقاب، ج۱، ص۱۲۴.
  18. معجم الادباء، ج۳، ص۲۳۲.
  19. معجم الادباء، ج۳، ص۲۲۸.
  20. تاریخ الاسلام، ج۲۰، ص۲۶۵.
  21. الفهرست (الندیم)، ص۸۰.
  22. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱، ص۱۳۳ - ۱۳۴.