کرامات امام حسن عسکری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = امامت
| موضوع مرتبط = امام عسکری
| عنوان مدخل  = کرامات امام حسن عسکری [[امام]]
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[کرامات امام حسن عسکری در قرآن]] - [[کرامات امام حسن عسکری در حدیث]] - [[کرامات امام حسن عسکری در کلام اسلامی]] - [[کرامات امام حسن عسکری در فلسفه اسلامی]] - [[کرامات امام حسن عسکری در عرفان اسلامی]]
| مداخل مرتبط =  
| پرسش مرتبط  = کرامات امام حسن عسکری (پرسش)
| پرسش مرتبط  =
}}
}}


خط ۹: خط ۹:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
برای [[امام عسکری]] {{ع}} [[امور خارق العاده]] و کراماتی [[نقل]] شده<ref>ر. ک: کافی، ج۱، ص۵۰۳ و بحار الأنوار، باب ۳، معجزاته و معالی أموره صلوات الله علیه، ج۵۰، ص۲۴۷؛ اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج۵، ص۱۰.</ref> که هر یک می‌تواند حاکی از مقام و [[منزلت]] ویژه آن حضرت نزد [[خداوند تعالی]] باشد؛ برخی از آنها عبارت‌اند از:
برای [[امام عسکری]] {{ع}} [[امور خارق العاده]] و کراماتی [[نقل]] شده<ref>ر.ک: کافی، ج۱، ص۵۰۳ و بحار الأنوار، باب ۳، معجزاته و معالی أموره صلوات الله علیه، ج۵۰، ص۲۴۷؛ اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج۵، ص۱۰.</ref> که هر یک می‌تواند حاکی از مقام و [[منزلت]] ویژه آن حضرت نزد [[خداوند تعالی]] باشد؛ برخی از آنها عبارت‌اند از:
# '''آشنایی با سایر لغات''': نصیرِ خادم می‌گوید: بارها می‌شنیدم که [[امام حسن عسکری]] {{ع}} با غلامان ترک و رومی و صقالبی خود به زبان خودشان سخن می‌گفت. من تعجب کردم و با خود می‌گفتم: اینکه در [[مدینه]] متولد شد و تا پدرش [[ابوالحسن]] {{ع}} [[وفات]] کرد، پیش کسی نرفت و کسی او را ندید که درس بخواند یا با اهل این لغات مکالمه کند من این موضوع را پیش خود [[فکر]] می‌کردم که حضرت به من متوجه شد و فرمود: "همانا خدای تبارک و تعالی حجت خود را با سایر مردم در همه چیز امتیاز بخشیده و معرفت و لغات و انساب و مرگ‌ها و پیش آمدها را به او عطا فرموده و اگر چنین نبود، میان حجت و محجوج امام و مأموم فرقی نبود<ref>{{متن حدیث|سَمِعْتُ أَبَا مُحَمَّدٍ غَيْرَ مَرَّةٍ يُكَلِّمُ غِلْمَانَهُ بِلُغَاتِهِمْ تُرْكٍ وَ رُومٍ وَ صَقَالِبَةٍ فَتَعَجَّبْتُ مِنْ ذَلِكَ وَ قُلْتُ هَذَا وُلِدَ بِالْمَدِينَةِ وَ لَمْ يَظْهَرْ لِأَحَدٍ حَتَّى مَضَى أَبُو الْحَسَنِ ع وَ لَا رَآهُ أَحَدٌ فَكَيْفَ هَذَا أُحَدِّثُ نَفْسِي بِذَلِكَ فَأَقْبَلَ عَلَيَّ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَيَّنَ حُجَّتَهُ مِنْ سَائِرِ خَلْقِهِ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ يُعْطِيهِ اللُّغَاتِ وَ مَعْرِفَةَ الْأَنْسَابِ وَ الْآجَالِ وَ الْحَوَادِثِ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يَكُنْ بَيْنَ الْحُجَّةِ وَ الْمَحْجُوجِ فَرْقٌ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۰۹.</ref>.
# '''آشنایی با سایر لغات''': نصیرِ خادم می‌گوید: بارها می‌شنیدم که [[امام حسن عسکری]] {{ع}} با غلامان ترک و رومی و صقالبی خود به زبان خودشان سخن می‌گفت. من تعجب کردم و با خود می‌گفتم: اینکه در [[مدینه]] متولد شد و تا پدرش ابوالحسن {{ع}} [[وفات]] کرد، پیش کسی نرفت و کسی او را ندید که درس بخواند یا با اهل این لغات مکالمه کند من این موضوع را پیش خود [[فکر]] می‌کردم که حضرت به من متوجه شد و فرمود: "همانا خدای تبارک و تعالی حجت خود را با سایر مردم در همه چیز امتیاز بخشیده و معرفت و لغات و انساب و مرگ‌ها و پیش آمدها را به او عطا فرموده و اگر چنین نبود، میان حجت و محجوج امام و مأموم فرقی نبود<ref>{{متن حدیث|سَمِعْتُ أَبَا مُحَمَّدٍ غَيْرَ مَرَّةٍ يُكَلِّمُ غِلْمَانَهُ بِلُغَاتِهِمْ تُرْكٍ وَ رُومٍ وَ صَقَالِبَةٍ فَتَعَجَّبْتُ مِنْ ذَلِكَ وَ قُلْتُ هَذَا وُلِدَ بِالْمَدِينَةِ وَ لَمْ يَظْهَرْ لِأَحَدٍ حَتَّى مَضَى أَبُو الْحَسَنِ ع وَ لَا رَآهُ أَحَدٌ فَكَيْفَ هَذَا أُحَدِّثُ نَفْسِي بِذَلِكَ فَأَقْبَلَ عَلَيَّ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَيَّنَ حُجَّتَهُ مِنْ سَائِرِ خَلْقِهِ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ يُعْطِيهِ اللُّغَاتِ وَ مَعْرِفَةَ الْأَنْسَابِ وَ الْآجَالِ وَ الْحَوَادِثِ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يَكُنْ بَيْنَ الْحُجَّةِ وَ الْمَحْجُوجِ فَرْقٌ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۰۹.</ref>.
# '''[[امان]] بودن از شر درندگان''': حضرت ابومحمد {{ع}} را به نحریر که گویا مستخدم باغ وحش بوده، سپردند تا نزد او زندانی باشد او بر حضرت سخت می‌گرفت و اذیتش می‌کرد، زنش به او گفت: وای بر تو، از [[خدا]] بترس، نمی‌دانی چه شخصی در منزل تواست؟ و [[شایستگی]] حضرت را برای او بیان کرد و گفت: من درباره او بر تو نگرانم، مرد گفت: او را میان درندگان می‌اندازم و همین کار را هم کرد. ناگهان [[امام]] {{ع}} را دیدند به [[نماز]] [[ایستاده]] و درندگان گرداگرد او هستند<ref>{{متن حدیث|سُلِّمَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع إِلَى نِحْرِيرٍ فَكَانَ يُضَيِّقُ عَلَيْهِ وَ يُؤْذِيهِ قَالَ فَقَالَتْ لَهُ امْرَأَتُهُ وَيْلَكَ اتَّقِ اللَّهَ لَا تَدْرِي مَنْ فِي مَنْزِلِكَ وَ عَرَّفَتْهُ صَلَاحَهُ وَ قَالَتْ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ مِنْهُ فَقَالَ لَأَرْمِيَنَّهُ بَيْنَ السِّبَاعِ ثُمَّ فَعَلَ ذَلِكَ بِهِ فَرُئِيَ ع قَائِماً يُصَلِّي وَ هِيَ حَوْلَهُ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۱۳.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ج۲، ص۹۶.</ref>
# '''[[امان]] بودن از شر درندگان''': حضرت ابومحمد {{ع}} را به نحریر که گویا مستخدم باغ وحش بوده، سپردند تا نزد او زندانی باشد او بر حضرت سخت می‌گرفت و اذیتش می‌کرد، زنش به او گفت: وای بر تو، از [[خدا]] بترس، نمی‌دانی چه شخصی در منزل تواست؟ و شایستگی حضرت را برای او بیان کرد و گفت: من درباره او بر تو نگرانم، مرد گفت: او را میان درندگان می‌اندازم و همین کار را هم کرد. ناگهان [[امام]] {{ع}} را دیدند به [[نماز]] [[ایستاده]] و درندگان گرداگرد او هستند<ref>{{متن حدیث|سُلِّمَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع إِلَى نِحْرِيرٍ فَكَانَ يُضَيِّقُ عَلَيْهِ وَ يُؤْذِيهِ قَالَ فَقَالَتْ لَهُ امْرَأَتُهُ وَيْلَكَ اتَّقِ اللَّهَ لَا تَدْرِي مَنْ فِي مَنْزِلِكَ وَ عَرَّفَتْهُ صَلَاحَهُ وَ قَالَتْ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ مِنْهُ فَقَالَ لَأَرْمِيَنَّهُ بَيْنَ السِّبَاعِ ثُمَّ فَعَلَ ذَلِكَ بِهِ فَرُئِيَ ع قَائِماً يُصَلِّي وَ هِيَ حَوْلَهُ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۱۳.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ج۲، ص۹۶.</ref>


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
خط ۵۹: خط ۵۹:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']].
# [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']]
{{پایان}}
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۶۷: خط ۶۶:


[[رده:کرامات اهل بیت]]
[[رده:کرامات اهل بیت]]
[[رده:امام عسکری]]
[[رده:معجزه و کرامت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۸

برای امام عسکری (ع) امور خارق العاده و کرامات فراوانی نقل شده است مانند آشنایی با لغاتی غیر از زبان عرب، در امان بودن از شر درندگان و... .

مقدمه

برای امام عسکری (ع) امور خارق العاده و کراماتی نقل شده[۱] که هر یک می‌تواند حاکی از مقام و منزلت ویژه آن حضرت نزد خداوند تعالی باشد؛ برخی از آنها عبارت‌اند از:

  1. آشنایی با سایر لغات: نصیرِ خادم می‌گوید: بارها می‌شنیدم که امام حسن عسکری (ع) با غلامان ترک و رومی و صقالبی خود به زبان خودشان سخن می‌گفت. من تعجب کردم و با خود می‌گفتم: اینکه در مدینه متولد شد و تا پدرش ابوالحسن (ع) وفات کرد، پیش کسی نرفت و کسی او را ندید که درس بخواند یا با اهل این لغات مکالمه کند من این موضوع را پیش خود فکر می‌کردم که حضرت به من متوجه شد و فرمود: "همانا خدای تبارک و تعالی حجت خود را با سایر مردم در همه چیز امتیاز بخشیده و معرفت و لغات و انساب و مرگ‌ها و پیش آمدها را به او عطا فرموده و اگر چنین نبود، میان حجت و محجوج امام و مأموم فرقی نبود[۲].
  2. امان بودن از شر درندگان: حضرت ابومحمد (ع) را به نحریر که گویا مستخدم باغ وحش بوده، سپردند تا نزد او زندانی باشد او بر حضرت سخت می‌گرفت و اذیتش می‌کرد، زنش به او گفت: وای بر تو، از خدا بترس، نمی‌دانی چه شخصی در منزل تواست؟ و شایستگی حضرت را برای او بیان کرد و گفت: من درباره او بر تو نگرانم، مرد گفت: او را میان درندگان می‌اندازم و همین کار را هم کرد. ناگهان امام (ع) را دیدند به نماز ایستاده و درندگان گرداگرد او هستند[۳].[۴]

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر.ک: کافی، ج۱، ص۵۰۳ و بحار الأنوار، باب ۳، معجزاته و معالی أموره صلوات الله علیه، ج۵۰، ص۲۴۷؛ اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج۵، ص۱۰.
  2. «سَمِعْتُ أَبَا مُحَمَّدٍ غَيْرَ مَرَّةٍ يُكَلِّمُ غِلْمَانَهُ بِلُغَاتِهِمْ تُرْكٍ وَ رُومٍ وَ صَقَالِبَةٍ فَتَعَجَّبْتُ مِنْ ذَلِكَ وَ قُلْتُ هَذَا وُلِدَ بِالْمَدِينَةِ وَ لَمْ يَظْهَرْ لِأَحَدٍ حَتَّى مَضَى أَبُو الْحَسَنِ ع وَ لَا رَآهُ أَحَدٌ فَكَيْفَ هَذَا أُحَدِّثُ نَفْسِي بِذَلِكَ فَأَقْبَلَ عَلَيَّ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَيَّنَ حُجَّتَهُ مِنْ سَائِرِ خَلْقِهِ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ يُعْطِيهِ اللُّغَاتِ وَ مَعْرِفَةَ الْأَنْسَابِ وَ الْآجَالِ وَ الْحَوَادِثِ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يَكُنْ بَيْنَ الْحُجَّةِ وَ الْمَحْجُوجِ فَرْقٌ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۰۹.
  3. «سُلِّمَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع إِلَى نِحْرِيرٍ فَكَانَ يُضَيِّقُ عَلَيْهِ وَ يُؤْذِيهِ قَالَ فَقَالَتْ لَهُ امْرَأَتُهُ وَيْلَكَ اتَّقِ اللَّهَ لَا تَدْرِي مَنْ فِي مَنْزِلِكَ وَ عَرَّفَتْهُ صَلَاحَهُ وَ قَالَتْ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ مِنْهُ فَقَالَ لَأَرْمِيَنَّهُ بَيْنَ السِّبَاعِ ثُمَّ فَعَلَ ذَلِكَ بِهِ فَرُئِيَ ع قَائِماً يُصَلِّي وَ هِيَ حَوْلَهُ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۱۳.
  4. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج۲، ص۹۶.