کوه در قرآن: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = کوه | | موضوع مرتبط = کوه | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = کوه | ||
| مداخل مرتبط = [[کوه در قرآن]] | | مداخل مرتبط = [[کوه در قرآن]] [[کوه در معارف دعا و زیارات]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۸ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۵۸
جغرافیای جبل، در سوره مبارکه اعراف
﴿وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَنْ تَرَانِي وَلَكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۱].
خداوند فرمود: هرگز مرا نخواهی دید ولی به کوه بنگر، اگر در جای خود ثابت ماند، مرا خواهی دید؛ اما هنگامی که پروردگارش بر کوه جلوه کرد؛ آن را همسان زمین نمود و موسی مدهوش به زمین افتاد. موقعی که به هوش آمد، عرض کرد: خداوندا منزهی تو - از این که قابل مشاهده باشی - من به سوی تو بازگشتم و من نخستین مؤمنانم. مکان مندرج، در این آیه مبارکه نام کوهی است؛ که حادثهای عبرتآموز، برای پیامبری عظیم الشأن، در آن رخ داده؛ لذا با توجه به این رویداد شگفتانگیز: نمیتوان به سادگی از آن گذشت و از شناخت محل وقوع آن رخداد تاریخی، صرف نظر نمود. از آنجا که هم اصل شناخت واقعه، و هم محل حدوث آن، برای هر قاری قرآن، که قصد تدبر در قرآن دارد بسیار ارزشمند است؛ ما در این مقوله به ذکر آن میپردازیم.[۲]
بیان حادثه تاریخی
در این آیه و: «آیات بعد این سوره مبارکه، صحنه عبرت انگیزی، از صحنههای زندگی بنی اسرائیل، نشان داده شده است و آن این که، جمعی از بنی اسرائیل، با اصرار و تأکید، از موسی(ع) خواستند که خدا را مشاهده کنند و اگر او را مشاهده نکنند؛ هرگز ایمان نخواهند آورد. موسی(ع) از میان آنها هفتاد نفر را انتخاب کرد و همراه خود به میعادگاه پروردگار - کوه طور سینا - برد، در آنجا تقاضای آنها را به درگاه الهی عرضه داشت، پاسخ شنید، که همه چیز را برای بنی اسرائیل، در این زمینه روشن کرد. قسمتی از این ماجرا، در سوره بقره آیه ۵۵ و ۵۶[۳] و قسمتی از آن، در سوره نساء آیه ۱۵۳[۴] و قسمت دیگری، در آیات مورد بحث و قسمتی هم، در آیه ۱۵۵ همین سوره، بیان شده است»[۵]. به هر تقدیر، موسی از خدای خویش، تقاضای رؤیت آن ذات مقدس را نمود: «پروردگار، در جواب موسی فرمود، هرگز مرا نخواهی دید؛ ولی به جانب کوه طور بنگر، پس اگر کوه بر جای ماند مرا خواهی دید.
موسی به سوی کوه متوجه شد و چون تجلی خدا در کوه پدید شد؛ ناگهان از هم بپاشید و اجزایش از یکدیگر فرو ریخت... مرسی از هول آن منظره هراسان و پریشان شد. و به خاک افتاد، پس خدا بر حال او رحمت آورد... تا به هوش آمد و به تسبیح و تکریم خدا پرداخت و دید، که شیوخ بنی اسرائیل، گرفتار ارتعاش و لرزش شدید شدهاند، که از شدت آن، یک یک جان سپردند. موسی در پیشگاه خدا به گریه و زاری در آمد و عرضه داشت: خدایا اگر این هفتاد نفر زنده نشوند، بنی اسرائیل مرا به قتل ایشان متهم سازند در جواب ایشان چه بگویم؟ خدا بر اثر تضرع و دعای موسی، آن جماعت را زنده ساخت»[۶]. با توجه به آنچه گذشت، روشن میشود؛ که منظور از واژه جبل، در آیه مورد بحث، کوه طور، یعنی میعادگاه و محل مناجات حضرت موسی(ع) است، که در آن حادثه شگفتانگیز و به یاد ماندنی تجلی ذات پاک الهی؛ بر کوه اتفاق افتاد.[۷]
جبل
﴿...قَالَ لَنْ تَرَانِي وَلَكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ...﴾[۸].[۹]
درخواست رؤیت خداوند
حضرت موسی از خداوند خواست تا خود را به او نشان دهد. در دائرة المعارف فارسی آمده است: طور سینا، یا طور، یا کوه سینا، کوه معرفی در قسمت جنوبی شبه جزیره سینا که امروزه جبل موسی خوانده میشود»[۱۰]. «چون موسی به طور سینا رسید خداوند او را به تکلم با خویش خشنود نمود. او را مقرب خود ساخت و منزلتش داد. این عمل شوق دیدار پروردگار را در موسی شعلهور کرد و گفت: بار خدایا خود را به من بنمایان تا به تو نظر کنم. او که از نعمت رسالت بهرهمند شده و مورد لطف و تقرب پروردگار قرار گرفته بود خواهان نظارت جمال حق بود و از طرفی قوم او نیز چنین انتظاری داشتند. خدای موسی به وی فرمود: هرگز مرا نمیبینی، به جانب چب نظر کن اگر کوه به جای خود ماند تو نیز مرا خواهی دید. موسی نظر به کوه افکند و در آن خیره شد ناگهان کوه متلاشی و بر روی زمین جاری گشت و ناپدید شد»[۱۱].[۱۲]
منابع
پانویس
- ↑ «و چون موسی به وعدهگاه ما آمد و پروردگارش با وی سخن سر کرد، گفت: پروردگارا! خویش را به من بنمای تا در تو بنگرم، فرمود: مرا هرگز نخواهی دید اما در این کوه بنگر! اگر بر جای خود استوار ماند مرا نیز خواهی دید و همین که پروردگارش بر آن کوه تجلّی کرد آن را با خاک یکسان ساخت و موسی بیهوش افتاد و چون به خویش آمد، گفت: پاکا که تویی! به پیشگاهت توبه آوردم و من نخستین مؤمنم» سوره اعراف، آیه ۱۴۳.
- ↑ عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۲.
- ↑ ﴿وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ * ثُمَّ بَعَثْنَاكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾ «و (یاد کنید) آنگاه را که گفتید: ای موسی! ما تا خداوند را آشکارا نبینیم، به تو ایمان نمیآوریم و در حالی که خود مینگریستید آذرخش شما را فرا گرفت * باز، از پس مرگتان شما را برانگیختیم، باشد که سپاس بگزارید» سوره بقره، آیه ۵۵-۵۶.
- ↑ ﴿يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَى أَكْبَرَ مِنْ ذَلِكَ فَقَالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَنْ ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُبِينًا﴾ «اهل کتاب از تو میخواهند که برای آنان کتابی از آسمان فرود آوری؛ از موسی درخواستی بزرگتر از این کردند و گفتند: خداوند را آشکارا به ما بنما! و آذرخش آنان را برای ستمشان فرا گرفت. سپس گوساله (پرستی) را پس از آنکه برهانها (ی روشن) برای آنان آمده بود برگزیدند و ما از آن (هم) درگذشتیم و به موسی حجتی آشکار دادیم» سوره نساء، آیه ۱۵۳.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۶، ص۳۵۴.
- ↑ صدرالدین، بلاغی، قصص قرآن، ص۱۵۰.
- ↑ عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۲۲.
- ↑ «و چون موسی به وعدهگاه ما آمد و پروردگارش با وی سخن سر کرد، گفت: پروردگارا! خویش را به من بنمای تا در تو بنگرم، فرمود: مرا هرگز نخواهی دید اما در این کوه بنگر! اگر بر جای خود استوار ماند مرا نیز خواهی دید و همین که پروردگارش بر آن کوه تجلّی کرد آن را با خاک یکسان ساخت و موسی بیهوش افتاد و چون به خویش آمد، گفت: پاکا که تویی! به پیشگاهت توبه آوردم و من نخستین مؤمنم» سوره اعراف، آیه ۱۴۳.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۴۱۰.
- ↑ دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ص۱۲۸۴.
- ↑ محلاتی، تاریخ انبیاء، ص۲۰۱.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۴۱۰.