حطیم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:


==مقدمه==
==مقدمه==
موضعی است در [[مکه]].<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۷۳.</ref> درباره حطیم و موقعیت جغرافیایی آن [[اختلاف]] شده است؛ برخی آن را بین [[مقام]] تا درب [[کعبه]] و برخی بین [[رکن و مقام]] و [[زمزم]] و [[حجرالاسود]] و برخی دیگر با اقوال دیگر در باب جایگاه آن، داد سخن داده‌اند.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۷۳.</ref> اما بهترین قول آن است که گفته شود حطیم بین [[حجر الاسود]] و زمزم و [[مقام ابراهیم]] قرار دارد.<ref>[[عاتق بن غيث بلادی|بلادی، عاتق بن غيث]]، [[معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة (کتاب)|معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة]] ص۱۰۳.</ref>
موضعی است در [[مکه]].<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۷۳.</ref> درباره حطیم و موقعیت جغرافیایی آن [[اختلاف]] شده است؛ برخی آن را بین [[مقام ابراهیم]] تا درب [[کعبه]] و برخی بین [[رکن و مقام]] و [[زمزم]] و [[حجرالاسود]] و برخی دیگر با اقوال دیگر در باب جایگاه آن، داد سخن داده‌اند.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۷۳.</ref> اما بهترین قول آن است که گفته شود حطیم بین [[حجر الاسود]] و زمزم و [[مقام ابراهیم]] قرار دارد.<ref>[[عاتق بن غيث بلادی|بلادی، عاتق بن غيث]]، [[معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة (کتاب)|معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة]] ص۱۰۳.</ref>
 
==حطیم==
به قسمتی از فاصله رکن شامی و رکن [[غربی]] از یک‌سو و [[مقام ابراهیم]] و [[زمزم]] از سوی دیگر گفته می‌شد که از نظر [[عبادی]] و [[سیاسی]] اهمیت فوق‌العاده‌ای داشته و پناهگاهی برای [[مظلومان]] و [[محرومان]] بوده که در آنجا گردهم می‌آمدند و با [[استغاثه]] و [[دعا]] از [[خدا]] [[دادخواهی]] می‌کردند. چه بسیار [[ستمگران]] و متجاوزانی که با این استغاثه‌ها نابود می‌شدند و چه مظلومانی که دعایشان [[مستجاب]] و داد خود را می‌ستاندند<ref>فقه سیاسی، ج۵، ص۱۴۵.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۶۷۹.</ref>
 
==حطیم==
حطیم به قسمتی از فاصله رکن شامی و رکن [[غربی]] از یک سو و [[مقام ابراهیم]] و [[زمزم]] از سوی دیگر گفته می‌شد که از نظر [[عبادی]] و [[سیاسی]] اهمیت فوق‌العاده‌ای داشته و پناهگاهی برای [[مظلومان]] و [[محرومان]] بوده که در آنجا گردهم می‌آمدند و با [[استغاثه]] و [[دعا]] از [[خدا]] [[دادخواهی]] می‌کردند. چه بسیار [[ستمگران]] و متجاوزانی که با این استغاثه‌ها نابود می‌شدند و چه مظلومانی که دعایشان [[مستجاب]] و داد خود را می‌ستاندند.
این محل مقدس که جنةالمعلی نیز نامیده می‌شود [[محل دفن]] اجداد [[پیامبر]]{{صل}} و مادر گرامی آن حضرت ([[آمنه بنت وهب]]{{س}})<ref>فقه سیاسی، ج۵، ص۱۴۲-۱۵۰.</ref> و شخصیت‌های [[بنی‌هاشم]] بود که [[مدفن]] بانوی [[اسلام]] [[حضرت خدیجه]]{{س}} [[همسر گرامی پیامبر]]{{صل}} و مادر [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}} نیز در این محل قرار دارد.
قبل از [[تسلط]] سعودی‌ها بر [[حجاز]]، [[قبور]] [[مطهره]] [[قصی بن کلاب]]، هاشم، [[عبد]] مناف، [[عبدالمطلب]]، [[ابوطالب]]، [[آمنه]]، [[خدیجه]] و جمعی از [[خاندان پیامبر]]{{صل}} و [[صحابه]] در این محل، دارای بارگاه و نام و نشان بوده که اکنون به گورستان متروکه‌ای مبدل شده است.
[[خانه]] خدیجه این بانوی بزرگ اسلام نخستین بارقه‌های [[وحی]] را به خود دیده و [[اقامتگاه]] پیامبر{{صل}} در دشوارترین شرایط زندگیش و در آغاز وحی بوده است. خانه‌ای که پس از انجام [[مراسم عقد]] [[ازدواج پیامبر]]{{صل}} و خدیجه، با تعبیر شیوای وصف‌ناپذیر خدیجه که گفت: «الی بیتک یا محمد{{صل}}» [[خانه]] [[آرامش‌بخش]] [[پیامبر]]{{صل}} شد. خانه‌ای که سه [[فرزند پیامبر]]{{صل}} در آن [[تولد]] یافت، چه خانه بابرکت و بافضیلتی، اما خزان این خانه با تمامی [[شکوه]] و عظمتش با [[سلطه]] [[آل]] سعود پایان پذیرفت و ابتدا [[تخریب]] و سپس روی این کاشانه [[ملکوتی]] [[مدرسه]] اطفال بنا کردند، البته دیری نپایید همین مدرسه نیز به [[کعبه]] [[آمال]] [[عاشقان]] مبدل گشت و امروز میدان ترمینال اتوبوس‌های ساخت غرب جای آن‌همه شکوه و [[عظمت]] را گرفته است<ref>فقه سیاسی، ج۳، ص۱۴۷-۱۴۶.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۶۱۸.</ref>
 
==حطیم==
به مساحت محصور در یک نیم دایره فرضی حطیم گفته می‌شود که یک سر آن کنار «رکن شامی» و سر دیگرش کنار «رکن [[غربی]]» است و قبلاً با سنگ‌های خاصی مفروش بوده است.
گفته‌اند در این مکان [[نفرین]] [[مظلومان]] و [[ستم‌دیدگان]] علیه [[ظالمان]] به [[اجابت]] می‌رسیده است.
نیم دایره فرضی مورد نظر در فاصله رکن، [[مقام ابراهیم]]{{ع}}، [[چاه زمزم]] و [[حجر اسماعیل]]{{ع}} قرار دارد. [[مردم]] در این مکان با [[تواضع]] [[سوگند]] می‌خوردند و هر مظلومی که آنجا بر [[ظالم]] نفرین می‌کرد کمتر اتفاق می‌افتاد که نفرین او ظالم را هلاک نسازد و کمتر کسی به [[دروغ]] سوگند خورده یا مرتکب گناهی می‌شد که به سرعت [[عقوبت]] نشود؛ لذا این امر موجب گشت که مردم نسبت به یکدیگر [[ستم]] نکنند و [[سوگند خوردن]] در نظر ایشان [[حرمت]] داشته باشد. این امر در [[دوران جاهلیت]] بوده است<ref>شفاء الغرام، فاسی الملکی، ج۱، ص۳۱۹.</ref>.
در مقدار و محیط «حطیم» [[اختلاف]] است. بعضی فاصله رکن [[اسود]] تا [[مقام]] را دانسته و بعضی فاصله میان رکن اسود، مقام ابراهیم{{ع}}، حجر اسماعیل{{ع}} و [[زمزم]] را ذکر کرده‌اند. از [[پیامبر]]{{صل}} نقل شده است: بهترین و [[پاک‌ترین]] مکان‌های روی [[زمین]] نزد [[خداوند]] فاصله میان رکن اسود و مقام ابراهیم{{ع}} است که این مکان [[باغی]] است از باغ‌های [[بهشت]]، پس کسی که چهار رکعت در آن [[نماز]] گزارد از [[عرش]] ندا می‌رسد «ای [[بنده]] من، [[گناهان]] گذشته‌ات بخشیده شد».
 
همچنین گویند: در محدوده حطیم یعنی میان رکن، مقام تا زمزم و حجر اسماعیل{{ع}}، ۹۹ تن از [[پیامبران الهی]] از جمله [[حضرت آدم]]{{ع}}، نوح<ref>بر اساس روایتی قبر حضرت آدم و نوح (در نجف اشرف در محل قبر حضرت علی{{ع}} قرار دارد).</ref>، [[صالح]]{{ع}}، شعیب{{ع}}، [[اسحاق]]{{ع}}، یوسف{{ع}}، اسماعیل{{ع}}، [[دختران]] اسماعیل{{ع}} مدفونند و بعضی [[مدفن]] اسماعیل{{ع}} و دختران او را در [[حجر]] دانسته‌اند<ref>فروع کافی، کلینی، ج۴، ص۲۱۴.</ref>. البته در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است که حطیم میان [[حجرالاسود]] و درِ [[کعبه]] است و بدین علت آن را [[حطیم]] نامیده‌اند که [[مردم]] در این مکان برای [[دعا]] و [[تضرع]] ازدحام زیادی می‌کنند<ref>فروع کافی، کلینی، ج۴، ص۵۲۷؛ من لا یحضره الفقیه، صدوق، ج۲، ص۱۴۷.</ref>.
گفته شده مراد از حطیم، همان سنگ بیرون آمده از [[خانه]] است. به این نام نامیده شده چون [[خانه خدا]] بالا آمده و آن سنگ به همان شکل رها شده است. و گفته شده میان [[حجر]] و در را حطیم خوانده‌اند، چون [[عرب‌ها]] هنگام [[طواف]]، لباس‌های خود را روی آن می‌گذاشتند و در مدت زمانی روی هم انباشته می‌شد<ref>فصلنامه میقات حج، ش۵۳، ص۱۱۹.</ref>.
در برخی از [[روایات]] درباره چگونگی [[ظهور امام زمان]] (ارواحنا فداه) و فراخوان مردم به [[یاری]] آن حضرت نقل شده «حطیم» جایگاه [[نزول]] و حضور [[جبرئیل]] در پیشگاه [[حضرت مهدی]]{{ع}} معرفی شده است. چنانچه [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: آن‌گاه که [[خدای سبحان]] به [[حضرت قائم]] [[عجل الله فرجه]] [[اجازه]] [[قیام]] دهد... جبرئیل{{ع}} را نزد وی می‌فرستد، جبرئیل{{ع}} بر حطیم فرود می‌آید و می‌گوید: من اولین [[بیعت کننده]] با شما هستم... <ref>صهبای حج، آیة الله جوادی آملی، ص۲۷۱.</ref>.
 
از فضائلی که برای حطیم ذکر کرده‌اند، این است که [[قبر]] ۹۹ [[پیامبر]] در این قسمت قرار دارد.
[[برترین]] نقطه روی [[زمین]]؛ [[ابو عبیده]] می‌گوید به امام صادق{{ع}} عرض کردم، آیا [[نماز]] در همه جای [[حرم]] یکسان است؟ فرمود: ابو عبیده نماز در همه جای [[مسجدالحرام]] یکسان نیست، چگونه در همه جای حرم یکسان باشد؟ پرسیدم: پس کدام بقعه [[برتر]] است؟ فرمود: میان در [[کعبه]] و [[حجر الاسود]] (حطیم).
آن حضرت فرمود: اگر برایت فراهم شد که همه نمازهای [[واجب]] و غیر واجب را در حطیم بخوانی، بخوان چراکه برترین نقطه روی زمین است. در [[حدیث]] آمده است اگر [[پارسایی]] هزار سال بین [[رکن و مقام]] خدای را [[عبادت]] نمایند، ولی با [[دشمنی]] [[خاندان نبوت]] از [[دنیا]] برود، او را به [[دوزخ]] افکنند.
بهترین ذکر در حطیم؛ اکنون لازم است بدانیم در مکانی با این اهمیت چه دعا و ذکری باید کرد؟ چون آغاز [[طواف]] از رکن [[حجر الاسود]] است که فاصله‌ای بیش از یک متر با در [[کعبه]] ندارد، قهراً همان دعای طولانی رکن حجر الاسود نیز در این محدوده قرائت شود. لکن با توجه به وجود ازدحام [[جمعیت]] در این مکان، می‌طلبد که ذکر مختصری خوانده شود و [[امام صادق]]{{ع}} فرموده است: در طواف هر گاه به در کعبه رسیدی بر [[پیامبر و آل او]] [[درود]] فرست و در چنان مکانی، اگر کسی را هیچ ذکری یاد نیامد جز [[صلوات بر پیامبر و آل او]]، کفایت می‌کند. البته در بهترین جا و مکان روی [[زمین]]، باید بهترین ذکر هستی گفته شود و چه ذکری بهتر از [[صلوات بر محمد]] و [[اهل]] بیتش؛ ذکری که گوینده و ذاکرش هماهنگ و هم‌نوا با [[خدا]] و [[فرشتگان]] زمین و [[آسمان]] خواهد بود، مگر نه این است که این معنا [[فرمان]] [[حق]] است که فرمود: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.</ref>.
در [[حدیث]] [[مأثور]] است، [[راوی]] می‌گوید: به امام صادق{{ع}} عرض کردم که وارد طواف شدم، هیچ ذکر و دعایی جز [[صلوات بر محمد و آل او]] نگفتم و در سعی نیز چنین بود، فرمود: به هیچ کسی از آنان که در طواف [[دعا]] کرده‌اند، چیزی داده نشد [[برتر]] از آنچه به تو داده شده است<ref>فصلنامه میقات حج، ش۵۴، ص۴۸.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۴۲۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:IM010527.jpg|22px]] [[عاتق بن غيث بلادی|بلادی، عاتق بن غيث]]، [[معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة (کتاب)|'''معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة''']]
# [[پرونده:IM010527.jpg|22px]] [[عاتق بن غيث بلادی|بلادی، عاتق بن غيث]]، [[معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة (کتاب)|'''معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة''']]
# [[پرونده: 1100699.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۱''']]
# [[پرونده:1100701.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۲''']]
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۱

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

موضعی است در مکه.[۱] درباره حطیم و موقعیت جغرافیایی آن اختلاف شده است؛ برخی آن را بین مقام ابراهیم تا درب کعبه و برخی بین رکن و مقام و زمزم و حجرالاسود و برخی دیگر با اقوال دیگر در باب جایگاه آن، داد سخن داده‌اند.[۲] اما بهترین قول آن است که گفته شود حطیم بین حجر الاسود و زمزم و مقام ابراهیم قرار دارد.[۳]

حطیم

به قسمتی از فاصله رکن شامی و رکن غربی از یک‌سو و مقام ابراهیم و زمزم از سوی دیگر گفته می‌شد که از نظر عبادی و سیاسی اهمیت فوق‌العاده‌ای داشته و پناهگاهی برای مظلومان و محرومان بوده که در آنجا گردهم می‌آمدند و با استغاثه و دعا از خدا دادخواهی می‌کردند. چه بسیار ستمگران و متجاوزانی که با این استغاثه‌ها نابود می‌شدند و چه مظلومانی که دعایشان مستجاب و داد خود را می‌ستاندند[۴].[۵]

حطیم

حطیم به قسمتی از فاصله رکن شامی و رکن غربی از یک سو و مقام ابراهیم و زمزم از سوی دیگر گفته می‌شد که از نظر عبادی و سیاسی اهمیت فوق‌العاده‌ای داشته و پناهگاهی برای مظلومان و محرومان بوده که در آنجا گردهم می‌آمدند و با استغاثه و دعا از خدا دادخواهی می‌کردند. چه بسیار ستمگران و متجاوزانی که با این استغاثه‌ها نابود می‌شدند و چه مظلومانی که دعایشان مستجاب و داد خود را می‌ستاندند. این محل مقدس که جنةالمعلی نیز نامیده می‌شود محل دفن اجداد پیامبر(ص) و مادر گرامی آن حضرت (آمنه بنت وهب(س))[۶] و شخصیت‌های بنی‌هاشم بود که مدفن بانوی اسلام حضرت خدیجه(س) همسر گرامی پیامبر(ص) و مادر حضرت فاطمه زهرا(س) نیز در این محل قرار دارد. قبل از تسلط سعودی‌ها بر حجاز، قبور مطهره قصی بن کلاب، هاشم، عبد مناف، عبدالمطلب، ابوطالب، آمنه، خدیجه و جمعی از خاندان پیامبر(ص) و صحابه در این محل، دارای بارگاه و نام و نشان بوده که اکنون به گورستان متروکه‌ای مبدل شده است. خانه خدیجه این بانوی بزرگ اسلام نخستین بارقه‌های وحی را به خود دیده و اقامتگاه پیامبر(ص) در دشوارترین شرایط زندگیش و در آغاز وحی بوده است. خانه‌ای که پس از انجام مراسم عقد ازدواج پیامبر(ص) و خدیجه، با تعبیر شیوای وصف‌ناپذیر خدیجه که گفت: «الی بیتک یا محمد(ص)» خانه آرامش‌بخش پیامبر(ص) شد. خانه‌ای که سه فرزند پیامبر(ص) در آن تولد یافت، چه خانه بابرکت و بافضیلتی، اما خزان این خانه با تمامی شکوه و عظمتش با سلطه آل سعود پایان پذیرفت و ابتدا تخریب و سپس روی این کاشانه ملکوتی مدرسه اطفال بنا کردند، البته دیری نپایید همین مدرسه نیز به کعبه آمال عاشقان مبدل گشت و امروز میدان ترمینال اتوبوس‌های ساخت غرب جای آن‌همه شکوه و عظمت را گرفته است[۷].[۸]

حطیم

به مساحت محصور در یک نیم دایره فرضی حطیم گفته می‌شود که یک سر آن کنار «رکن شامی» و سر دیگرش کنار «رکن غربی» است و قبلاً با سنگ‌های خاصی مفروش بوده است. گفته‌اند در این مکان نفرین مظلومان و ستم‌دیدگان علیه ظالمان به اجابت می‌رسیده است. نیم دایره فرضی مورد نظر در فاصله رکن، مقام ابراهیم(ع)، چاه زمزم و حجر اسماعیل(ع) قرار دارد. مردم در این مکان با تواضع سوگند می‌خوردند و هر مظلومی که آنجا بر ظالم نفرین می‌کرد کمتر اتفاق می‌افتاد که نفرین او ظالم را هلاک نسازد و کمتر کسی به دروغ سوگند خورده یا مرتکب گناهی می‌شد که به سرعت عقوبت نشود؛ لذا این امر موجب گشت که مردم نسبت به یکدیگر ستم نکنند و سوگند خوردن در نظر ایشان حرمت داشته باشد. این امر در دوران جاهلیت بوده است[۹]. در مقدار و محیط «حطیم» اختلاف است. بعضی فاصله رکن اسود تا مقام را دانسته و بعضی فاصله میان رکن اسود، مقام ابراهیم(ع)، حجر اسماعیل(ع) و زمزم را ذکر کرده‌اند. از پیامبر(ص) نقل شده است: بهترین و پاک‌ترین مکان‌های روی زمین نزد خداوند فاصله میان رکن اسود و مقام ابراهیم(ع) است که این مکان باغی است از باغ‌های بهشت، پس کسی که چهار رکعت در آن نماز گزارد از عرش ندا می‌رسد «ای بنده من، گناهان گذشته‌ات بخشیده شد».

همچنین گویند: در محدوده حطیم یعنی میان رکن، مقام تا زمزم و حجر اسماعیل(ع)، ۹۹ تن از پیامبران الهی از جمله حضرت آدم(ع)، نوح[۱۰]، صالح(ع)، شعیب(ع)، اسحاق(ع)، یوسف(ع)، اسماعیل(ع)، دختران اسماعیل(ع) مدفونند و بعضی مدفن اسماعیل(ع) و دختران او را در حجر دانسته‌اند[۱۱]. البته در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که حطیم میان حجرالاسود و درِ کعبه است و بدین علت آن را حطیم نامیده‌اند که مردم در این مکان برای دعا و تضرع ازدحام زیادی می‌کنند[۱۲]. گفته شده مراد از حطیم، همان سنگ بیرون آمده از خانه است. به این نام نامیده شده چون خانه خدا بالا آمده و آن سنگ به همان شکل رها شده است. و گفته شده میان حجر و در را حطیم خوانده‌اند، چون عرب‌ها هنگام طواف، لباس‌های خود را روی آن می‌گذاشتند و در مدت زمانی روی هم انباشته می‌شد[۱۳]. در برخی از روایات درباره چگونگی ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) و فراخوان مردم به یاری آن حضرت نقل شده «حطیم» جایگاه نزول و حضور جبرئیل در پیشگاه حضرت مهدی(ع) معرفی شده است. چنانچه امام صادق(ع) فرمود: آن‌گاه که خدای سبحان به حضرت قائم عجل الله فرجه اجازه قیام دهد... جبرئیل(ع) را نزد وی می‌فرستد، جبرئیل(ع) بر حطیم فرود می‌آید و می‌گوید: من اولین بیعت کننده با شما هستم... [۱۴].

از فضائلی که برای حطیم ذکر کرده‌اند، این است که قبر ۹۹ پیامبر در این قسمت قرار دارد. برترین نقطه روی زمین؛ ابو عبیده می‌گوید به امام صادق(ع) عرض کردم، آیا نماز در همه جای حرم یکسان است؟ فرمود: ابو عبیده نماز در همه جای مسجدالحرام یکسان نیست، چگونه در همه جای حرم یکسان باشد؟ پرسیدم: پس کدام بقعه برتر است؟ فرمود: میان در کعبه و حجر الاسود (حطیم). آن حضرت فرمود: اگر برایت فراهم شد که همه نمازهای واجب و غیر واجب را در حطیم بخوانی، بخوان چراکه برترین نقطه روی زمین است. در حدیث آمده است اگر پارسایی هزار سال بین رکن و مقام خدای را عبادت نمایند، ولی با دشمنی خاندان نبوت از دنیا برود، او را به دوزخ افکنند. بهترین ذکر در حطیم؛ اکنون لازم است بدانیم در مکانی با این اهمیت چه دعا و ذکری باید کرد؟ چون آغاز طواف از رکن حجر الاسود است که فاصله‌ای بیش از یک متر با در کعبه ندارد، قهراً همان دعای طولانی رکن حجر الاسود نیز در این محدوده قرائت شود. لکن با توجه به وجود ازدحام جمعیت در این مکان، می‌طلبد که ذکر مختصری خوانده شود و امام صادق(ع) فرموده است: در طواف هر گاه به در کعبه رسیدی بر پیامبر و آل او درود فرست و در چنان مکانی، اگر کسی را هیچ ذکری یاد نیامد جز صلوات بر پیامبر و آل او، کفایت می‌کند. البته در بهترین جا و مکان روی زمین، باید بهترین ذکر هستی گفته شود و چه ذکری بهتر از صلوات بر محمد و اهل بیتش؛ ذکری که گوینده و ذاکرش هماهنگ و هم‌نوا با خدا و فرشتگان زمین و آسمان خواهد بود، مگر نه این است که این معنا فرمان حق است که فرمود: ﴿إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۱۵]. در حدیث مأثور است، راوی می‌گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم که وارد طواف شدم، هیچ ذکر و دعایی جز صلوات بر محمد و آل او نگفتم و در سعی نیز چنین بود، فرمود: به هیچ کسی از آنان که در طواف دعا کرده‌اند، چیزی داده نشد برتر از آنچه به تو داده شده است[۱۶].[۱۷]

منابع

پانویس

  1. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۷۳.
  2. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۷۳.
  3. بلادی، عاتق بن غيث، معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة ص۱۰۳.
  4. فقه سیاسی، ج۵، ص۱۴۵.
  5. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۶۷۹.
  6. فقه سیاسی، ج۵، ص۱۴۲-۱۵۰.
  7. فقه سیاسی، ج۳، ص۱۴۷-۱۴۶.
  8. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۶۱۸.
  9. شفاء الغرام، فاسی الملکی، ج۱، ص۳۱۹.
  10. بر اساس روایتی قبر حضرت آدم و نوح (در نجف اشرف در محل قبر حضرت علی(ع) قرار دارد).
  11. فروع کافی، کلینی، ج۴، ص۲۱۴.
  12. فروع کافی، کلینی، ج۴، ص۵۲۷؛ من لا یحضره الفقیه، صدوق، ج۲، ص۱۴۷.
  13. فصلنامه میقات حج، ش۵۳، ص۱۱۹.
  14. صهبای حج، آیة الله جوادی آملی، ص۲۷۱.
  15. «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.
  16. فصلنامه میقات حج، ش۵۴، ص۴۸.
  17. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۴۲۱.