وائل بن حجر حضرمی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
وائل [[فرزند]] [[حجر بن ربیعه]]، کنیهاش ابوهنیده از [[طایفه]] | وائل [[فرزند]] [[حجر بن ربیعه]]، کنیهاش ابوهنیده از [[طایفه حضرموت]] و از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} و [[یاران امیرالمؤمنین]] {{ع}} بود<ref>ر. ک: اسدالغابه، ج۵، ص۸۱؛ رجال طوسی، ص۳۱، ش۴.</ref>. | ||
وی و پدرش هر دو [[امیر]] و فرماندار اقیالِ حضرموت بودند و [[رسول خدا]] {{صل}} چند روز قبل از شرفیابی وائل به محضرش، مژدۀ ورودش را داد. وی وقتی وارد شد، حضرت مقدمش را گرامی داشت، ردای خود را برای او گسترانید و روی آن وی را نشانید و در [[حق]] او و [[فرزند]] و فرزندزادگانش [[دعای خیر]] کرد و سپس وی را به [[امامت]] اقیال حضرموت [[منصوب]] کرد<ref>اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۳؛ تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۹۷.</ref>، و به موقع رفتن، [[معاویه]] همراه او رفت، اما او سواره بود و [[معاویه]] پیاده و در بین [[راه]] [[معاویه]] از داغی [[زمین]] به وائل [[شکوه]] کرد تا او را بر مرکب خود سوار کند، اما وائل نپذیرفت و گفت: ساکت باش، تو هم ردیف [[ملوک]] نیستی سالها گذشت و وائل زنده ماند تا [[معاویه]] به [[حکومت]] [[شام]] رسید، روزی بر [[معاویه]] وارد شد، [[معاویه]] او را [[شناخت]] و داستان همسفری خود را با او یادآور شد، وائل از [[یادآوری]] این داستان خوشش نیامد، لذا حاضر به دریافت جایزه [[معاویه]] نشد و گفت: جایزه تو را باید کسی بگیرد که از من سزاوارتر است و من از آن بینیازم <ref>الاصابه، ج۶، ص۵۹۶؛ اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۳.</ref>. | وی و پدرش هر دو [[امیر]] و فرماندار اقیالِ حضرموت بودند و [[رسول خدا]] {{صل}} چند روز قبل از شرفیابی وائل به محضرش، مژدۀ ورودش را داد. وی وقتی وارد شد، حضرت مقدمش را گرامی داشت، ردای خود را برای او گسترانید و روی آن وی را نشانید و در [[حق]] او و [[فرزند]] و فرزندزادگانش [[دعای خیر]] کرد و سپس وی را به [[امامت]] اقیال حضرموت [[منصوب]] کرد<ref>اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۳؛ تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۹۷.</ref>، و به موقع رفتن، [[معاویه]] همراه او رفت، اما او سواره بود و [[معاویه]] پیاده و در بین [[راه]] [[معاویه]] از داغی [[زمین]] به وائل [[شکوه]] کرد تا او را بر مرکب خود سوار کند، اما وائل نپذیرفت و گفت: ساکت باش، تو هم ردیف [[ملوک]] نیستی سالها گذشت و وائل زنده ماند تا [[معاویه]] به [[حکومت]] [[شام]] رسید، روزی بر [[معاویه]] وارد شد، [[معاویه]] او را [[شناخت]] و داستان همسفری خود را با او یادآور شد، وائل از [[یادآوری]] این داستان خوشش نیامد، لذا حاضر به دریافت جایزه [[معاویه]] نشد و گفت: جایزه تو را باید کسی بگیرد که از من سزاوارتر است و من از آن بینیازم <ref>الاصابه، ج۶، ص۵۹۶؛ اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۳.</ref>. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
[[رده:اصحاب امام علی]] | [[رده:اصحاب امام علی]] | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده: | [[رده:حضرموت]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۱۳
وائل بن حجر حضرمی | |
---|---|
نام کامل | وائل بن حجر حضرمی |
جنسیت | مرد |
کنیه | ابوهنیده |
از قبیله | حضرموت |
پدر | حجر بن ربیعه |
پسر | |
محل زندگی | کوفه |
از اصحاب | |
حضور در جنگ | جنگ صفین |
مقدمه
وائل فرزند حجر بن ربیعه، کنیهاش ابوهنیده از طایفه حضرموت و از اصحاب رسول خدا (ص) و یاران امیرالمؤمنین (ع) بود[۱].
وی و پدرش هر دو امیر و فرماندار اقیالِ حضرموت بودند و رسول خدا (ص) چند روز قبل از شرفیابی وائل به محضرش، مژدۀ ورودش را داد. وی وقتی وارد شد، حضرت مقدمش را گرامی داشت، ردای خود را برای او گسترانید و روی آن وی را نشانید و در حق او و فرزند و فرزندزادگانش دعای خیر کرد و سپس وی را به امامت اقیال حضرموت منصوب کرد[۲]، و به موقع رفتن، معاویه همراه او رفت، اما او سواره بود و معاویه پیاده و در بین راه معاویه از داغی زمین به وائل شکوه کرد تا او را بر مرکب خود سوار کند، اما وائل نپذیرفت و گفت: ساکت باش، تو هم ردیف ملوک نیستی سالها گذشت و وائل زنده ماند تا معاویه به حکومت شام رسید، روزی بر معاویه وارد شد، معاویه او را شناخت و داستان همسفری خود را با او یادآور شد، وائل از یادآوری این داستان خوشش نیامد، لذا حاضر به دریافت جایزه معاویه نشد و گفت: جایزه تو را باید کسی بگیرد که از من سزاوارتر است و من از آن بینیازم [۳].
وائل پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) به کوفه آمد و آنجا ساکن شد و از شیعیان امیرالمؤمنین (ع) گردید، و در جنگ صفین پرچمدار گروه حضرموت بود و با شامیان جنگید[۴].[۵]
جستارهای وابسته
- حضرموت (قبیله)
- علقمه بن وائل بن حجر حضرمی (فرزند)
- عبدالجبار وائل بن حجر حضرمی (فرزند)
- حجر بن ربیعه (پدر)
منابع
پانویس
- ↑ ر. ک: اسدالغابه، ج۵، ص۸۱؛ رجال طوسی، ص۳۱، ش۴.
- ↑ اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۳؛ تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۹۷.
- ↑ الاصابه، ج۶، ص۵۹۶؛ اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۳.
- ↑ تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۹۷؛ اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۳.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۱۳۹۵-۱۳۹۶.