|
|
(۲۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{ویرایش غیرنهایی}} | | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[تقدیس در قرآن]]| پرسش مرتبط = }} |
| {{امامت}}
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[تقدیس در قرآن]] | [[تقدیس در حدیث]] | [[تقدیس در کلام اسلامی]] | [[تقدیس در فلسفه اسلامی]] | [[تقدیس در عرفان اسلامی]]</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[تقدیس (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| |
| <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
| |
|
| |
|
| ==حقیقت [[تسبیح]] و تفاوت آن با تقدیس== | | ==معناشناسی== |
| *تسبیح و تقدیس هر دو به یک معنا و آن دور دانستن خدا از هرگونه بدی است و از همین رو تقدیس به تسبیح تفسیر شده است<ref>تفسیر صدر المتألهین، ج۲، ص۳۱۴؛ الکشاف، ج۱، ص۱۲۵؛ فتح القدیر، ج۱، ص۶۴.</ref>؛ ولی برخی بین آن دو چنین فرق گذاردهاند که تسبیح تنزیه از شرک، عجز و نقص، و تقدیس تنزیه از آنها و نیز از تعلق به جسم، قبول انفعال، شوائب امکان و قوّه، و تعدد "تکثر" در ذات و صفات است، بنابراین تقدیس از تسبیح اعم است<ref>الفروق اللغویة، ص۱۲۴.</ref>. در نظری دیگر تسبیح منزه دانستن خدا از نقایص امکانی و تقدیس منزه دانستن وی از نقص یا کمال نسبی محدود دانسته شده و بر این اساس تقدیس از تسبیح اخص است<ref>الکشاف، ج۱، ص۱۲۵؛ شرح فصوص الحکم، ص۳۶۸، ۵۴۱.</ref>. برخی تسبیح را منزه دانستن خدا در مرتبه جمع و تقدیس را منزه دانستن وی در مرتبه جمع و تفصیل<ref>المصطلحات الکلامیه، ص۷۸.</ref> و بعضی تسبیح را تنزیه ذات و تقدیس را تنزیه صفات <ref>ممد الهمم، ص۲۶.</ref> یا تسبیح را تنزیه حق به اعتبار مقام واحدیت و تقدیس را تنزیه وی به اعتبار مقام احدیت دانستهاند<ref>بیان السعاده، ج۱، ص۷۴.</ref>. برخی دیگر تسبیح را منزه دانستن خداوند از تشبیه، و تقدیس را منزه دانستن او از تشبیه و تنزیه معرفی کردهاند<ref>شرح فصوص الحکم، ص۳۶۸، ۵۴۱.</ref>. تفاوتهای دیگری نیز بین آن دو ذکر شده است؛ مانند اینکه تسبیح نفی امور ناسازگار با خدایی، و تقدیس اثبات اوصاف مناسب خداست<ref>المصطلحات الکلامیه، ص۷۸.</ref> یا اینکه تقدیس ویژه خداوند سبحان نیست و درباره انسانها و حتی غیر انسانها{{متن قرآن|يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الأَرْضَ المُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلاَ تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنقَلِبُوا خَاسِرِينَ}}<ref> ای قوم من! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر فرموده است وارد شوید و واپس مگرایید که زیانکار گردید؛ سوره مائده، آیه:۲۱.</ref> نیز به کار میرود؛ ولی تسبیح به خداوند اختصاص دارد<ref>الفروق اللغویه، ص۱۲۵.</ref><ref>[[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی، سید رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۵۱۱- ۵۲۰.</ref>.
| | ==اقسام تقدیس== |
| *در برخی آیات تسبیح همراه با حمد آمده؛ مانند {{متن قرآن|نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ }}<ref> ما تو را با سپاس، به پاکی میستاییم؛ سوره بقره، آیه:۳۰.</ref> و نیز {{متن قرآن|وَيُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلائِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ وَيُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَن يَشَاء وَهُمْ يُجَادِلُونَ فِي اللَّهِ وَهُوَ شَدِيدُ الْمِحَالِ}}<ref> و تندر به سپاس او، او را پاک میخواند و فرشتگان نیز از بیم وی (او را پاک میخوانند) و آذرخشها را میفرستد که آنها را به هر که میخواهد میرساند و آنان درباره خداوند چالش میورزند و او سخت کیفر است؛ سوره رعد، آیه: ۱۳.</ref> قرین شدن تسبیح به حمد برای جبران نقص حمد حامدان است؛ زیرا شناخت انسانها از کنه اسما و صفات خدا ناقص است، از این رو حمد آنان نیز ناقص خواهد بود<ref>المیزان، ج۱، ص۲۰.</ref><ref>[[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی، سید رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۵۱۱- ۵۲۰.</ref>.
| | ===به لحاظ متعلق === |
| *به گفته برخی تسبیح با تحمید، تهلیل و تکبیر گرچه اختلاف مفهومی دارد؛ ولی از وحدت مصداقی برخوردار است، زیرا حمد تنها در برابر منعم بودن خدا نیست، بلکه همه اسما و صفات و کلمات تکوینی و تدوینی او را نیز شامل میشود؛ خواه اثر و مقتضای آن اوصاف به غیر برسد یا نرسد و بازگشت این مطلب به آن است که حمد تنها در برابر جمال خدا نیست، بلکه شامل جلال او نیز میشود، از این رو در قرآنکریم میفرماید: ستایش از آن خدایی است که از فرزند، شریک و مددکار منزه و مبرّاست: {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَم يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلَّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا}}<ref> و بگو سپاس خداوند را که نه فرزندی گزیده است و نه او را در فرمانروایی انبازی و نه او را از سر زبونی، سرپرستی است و او را چنان که باید بزرگ میدار!؛ سوره اسراء، آیه:۱۱۱.</ref>؛ به بیان دیگر افزون بر آنکه کمال و جمال خدای سبحان قابل ستایش است، مقدس و منزه بودن او نیز جای حمد دارد. تحمید نه تنها از چنین گسترهای برخوردار است، بلکه همه مصادیق تسبیح، تهلیل، و تکبیر را نیز شامل میشود، پس تسبیح، تهلیل و تکبیر خدای سبحان همه از مصادیق تحمید و ستایش اوست، چنان که در مقابل، تحمید، تهلیل و تکبیر همه از مصادیق تسبیح ذات اقدس خداوند است. یکی از شواهد وحدت مصداقی آن است که به مجموع اینها در اذکار نماز "تسبیحات اربعه" گویند. شاهد دیگر اقتران حمد و تسبیح در قرآنکریم است: {{متن قرآن|تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا }}<ref> آسمانهای هفتگانه و زمین و آنچه در آنهاست او را به پاکی میستایند و هیچ چیز نیست مگر اینکه او را به پاکی میستاید اما شما ستایش آنان را در نمییابید؛ بیگمان او بردباری آمرزنده است؛ سوره اسراء، آیه:۴۴.</ref> و سومین شاهد روایاتی است که در تبیین {{عربی|" اللَّهُ أَكْبَرُ "}} آن را به تسبیح باز گرداندهاند<ref>تسنیم، ج۱، ص۳۳۸ ـ ۳۳۹.</ref> در برخی جوامع روایی نیز بابی به فضل تهلیل و تسبیح و دعا اختصاص داده شدهاست<ref>صحیح مسلم، ج۹، ص۹۲.</ref><ref>[[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی، سید رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۵۱۱- ۵۲۰.</ref>.
| | # تقدیس خدا |
| | # تقدیس انسان |
| | # تقدیس اولیای الهی |
| | # تقدیس ادیان و مکاتب |
| | # تقدیس کتاب ها |
| | # تقدیس اندیشه ها |
| | === به لحاظ مشروعیت === |
| | # تقدیس مشروع |
| | # تقدیس نامشروع |
| | == تقدیس خدا== |
| | «تقدیس» بر وزن تفعیل از ریشه «ق ـ د ـ س» به معنای [[پاکی معنوی]]<ref>التحقیق، ج ۹، ص۲۱۰، «قدس».</ref> و [[مبارک]] بودن است <ref> المنجد، ص۶۱۲.</ref> و تقدیس به معنای [[پاک]] شمردن و مبارک دانستن است <ref> لسان العرب، ج ۱۱، ص۶۱؛ التحقیق، ج ۹، ص۲۱۰، «قدس».</ref> و در اصطلاح [[علوم عقلی]] و [[عرفانی]] منزه دانستن خداست از آنچه لایق آن جناب نیست؛ خواه آن چیز [[نقص]] باشد یا کمال نسبی محدود،<ref> فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ص۲۵۳؛ المصطلحات الکلامیه، ص۷۸؛ التعریفات، ص۸۹.</ref> از این رو به رغم آنکه برخی تقدیس را به [[تسبیح]] [[تفسیر]] کردهاند <ref>تفسیر صدرالمتالهین، ج ۲، ص۳۱۴؛ الکشاف، ج ۱، ص۱۲۵؛ فتح القدیر، ج ۱، ص۶۴.</ref> |
|
| |
|
| ==منابع==
| | [[اهل معرفت]] آن را اخص از تسبیح دانستهاند،؛ چراکه تسبیح به نظر آنان منزه دانستن [[خدا]] از نقایص امکانی است.<ref>شرح شطحیات، ص۲۱۳؛ مصطلحات جامع العلوم، ص۲۷۹؛ شرح فصوص الحکم، ص۳۶۸، ۵۴۱.</ref> برخی تسبیح را منزه دانستن خدا در مرتبه جمع و تقدیس را منزه دانستن وی در مرتبه جمع و تفصیل <ref>المصطلحات الکلامیه، ص۷۸.</ref> و بعضی تسبیح را [[تنزیه]] ذات و تقدیس را تنزیه صفات<ref>ممدّ الهمم، ص۲۶.</ref> یا تسبیح را تنزیه [[حق]] به اعتبار [[مقام]] «[[واحدیت]]» و تقدیس را تنزیه وی به اعتبار مقام «[[احدیت]]» دانستهاند.<ref>بیان السعاده، ج ۱، ص۷۴.</ref> برخی دیگر نیز تسبیح را منزه دانستن [[خداوند]] از [[تشبیه]]، و تقدیس را منزه دانستن او از [[تشبیه و تنزیه]] معرفی کردهاند.<ref>شرح فصوص الحکم، ص۳۶۸، ۵۴۱.</ref> تفاوتهای دیگری نیز بین آن دو ذکر شده است؛ مانند اینکه تسبیح [[نفی]] چیزهایی است که لایق خدا نیست و تقدیس [[اثبات]] اوصاف مناسب خداست <ref>المصطلحات الکلامیه، ص۷۸.</ref> یا اینکه تقدیس مختص به [[خداوند سبحان]] نیست و در حق [[انسانها]] و غیر انسانها مانند [[زمین]] {{متن قرآن|يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ}}<ref>«ای قوم من! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر فرموده است وارد شوید و واپس مگرایید که زیانکار گردید» سوره مائده، آیه ۲۱.</ref>، وادی {{متن قرآن|إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى}}<ref>«بیگمان این منم پروردگار تو، پایپوشهای خویش را درآور که تو در سرزمین مقدس «طوی» یی» سوره طه، آیه ۱۲.</ref> و غیره نیز به کار میرود؛ ولی [[تسبیح]] ویژه خداست.<ref>الفروق اللغویه، ص۱۲۵.</ref> |
| * [[پرونده:000058.jpg|22px]] [[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی، سید رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷''']]
| | === حقیقت تسبیح و تفاوت آن با تقدیس === |
|
| |
|
| ==پانویس== | | == تقدیس در قرآن == |
| {{یادآوری پانویس}}
| | ==مکان های مقدس== |
| {{پانویس2}}
| | # [[مکه]] و [[مسجد الحرام]] |
| | # [[قبور انبیا]] و [[قبور امامان]] |
| | # [[بیت المقدس]] |
|
| |
|
| | ==[[مقدسنمایی]]== |
| | |
| | == منابع == |
| | {{منابع}} |
| | # [[پرونده:000059.jpg|22px]] [[ابوالفضل یغمائی|یغمائی، ابوالفضل]]، [[تقدیس (مقاله)|مقاله «تقدیس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۸''']] |
| | {{پایان منابع}} |
| | |
| | == پانویس == |
| | {{پانویس}} |
|
| |
|
| [[رده:تقدیس]] | | [[رده:تقدیس]] |
تقدیس از چند منظر متفاوت، بررسی میشود: تقدیس در قرآن - پرسش مرتبط ندارد
معناشناسی
اقسام تقدیس
به لحاظ متعلق
- تقدیس خدا
- تقدیس انسان
- تقدیس اولیای الهی
- تقدیس ادیان و مکاتب
- تقدیس کتاب ها
- تقدیس اندیشه ها
به لحاظ مشروعیت
- تقدیس مشروع
- تقدیس نامشروع
تقدیس خدا
«تقدیس» بر وزن تفعیل از ریشه «ق ـ د ـ س» به معنای پاکی معنوی[۱] و مبارک بودن است [۲] و تقدیس به معنای پاک شمردن و مبارک دانستن است [۳] و در اصطلاح علوم عقلی و عرفانی منزه دانستن خداست از آنچه لایق آن جناب نیست؛ خواه آن چیز نقص باشد یا کمال نسبی محدود،[۴] از این رو به رغم آنکه برخی تقدیس را به تسبیح تفسیر کردهاند [۵]
اهل معرفت آن را اخص از تسبیح دانستهاند،؛ چراکه تسبیح به نظر آنان منزه دانستن خدا از نقایص امکانی است.[۶] برخی تسبیح را منزه دانستن خدا در مرتبه جمع و تقدیس را منزه دانستن وی در مرتبه جمع و تفصیل [۷] و بعضی تسبیح را تنزیه ذات و تقدیس را تنزیه صفات[۸] یا تسبیح را تنزیه حق به اعتبار مقام «واحدیت» و تقدیس را تنزیه وی به اعتبار مقام «احدیت» دانستهاند.[۹] برخی دیگر نیز تسبیح را منزه دانستن خداوند از تشبیه، و تقدیس را منزه دانستن او از تشبیه و تنزیه معرفی کردهاند.[۱۰] تفاوتهای دیگری نیز بین آن دو ذکر شده است؛ مانند اینکه تسبیح نفی چیزهایی است که لایق خدا نیست و تقدیس اثبات اوصاف مناسب خداست [۱۱] یا اینکه تقدیس مختص به خداوند سبحان نیست و در حق انسانها و غیر انسانها مانند زمین ﴿يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ﴾[۱۲]، وادی ﴿إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى﴾[۱۳] و غیره نیز به کار میرود؛ ولی تسبیح ویژه خداست.[۱۴]
حقیقت تسبیح و تفاوت آن با تقدیس
تقدیس در قرآن
مکان های مقدس
- مکه و مسجد الحرام
- قبور انبیا و قبور امامان
- بیت المقدس
منابع
پانویس
- ↑ التحقیق، ج ۹، ص۲۱۰، «قدس».
- ↑ المنجد، ص۶۱۲.
- ↑ لسان العرب، ج ۱۱، ص۶۱؛ التحقیق، ج ۹، ص۲۱۰، «قدس».
- ↑ فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ص۲۵۳؛ المصطلحات الکلامیه، ص۷۸؛ التعریفات، ص۸۹.
- ↑ تفسیر صدرالمتالهین، ج ۲، ص۳۱۴؛ الکشاف، ج ۱، ص۱۲۵؛ فتح القدیر، ج ۱، ص۶۴.
- ↑ شرح شطحیات، ص۲۱۳؛ مصطلحات جامع العلوم، ص۲۷۹؛ شرح فصوص الحکم، ص۳۶۸، ۵۴۱.
- ↑ المصطلحات الکلامیه، ص۷۸.
- ↑ ممدّ الهمم، ص۲۶.
- ↑ بیان السعاده، ج ۱، ص۷۴.
- ↑ شرح فصوص الحکم، ص۳۶۸، ۵۴۱.
- ↑ المصطلحات الکلامیه، ص۷۸.
- ↑ «ای قوم من! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر فرموده است وارد شوید و واپس مگرایید که زیانکار گردید» سوره مائده، آیه ۲۱.
- ↑ «بیگمان این منم پروردگار تو، پایپوشهای خویش را درآور که تو در سرزمین مقدس «طوی» یی» سوره طه، آیه ۱۲.
- ↑ الفروق اللغویه، ص۱۲۵.