الهام در معارف دعا و زیارات: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد) |
(←مقدمه) |
||
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = الهام | |||
| عنوان مدخل = الهام | |||
| مداخل مرتبط = [[الهام در قرآن]] - [[الهام در علوم قرآنی]] - [[الهام در حدیث]] - [[الهام در کلام اسلامی]] - [[الهام در اخلاق اسلامی]] - [[الهام در معارف دعا و زیارات]] - [[الهام در معارف و سیره سجادی]] - [[الهام در معارف و سیره رضوی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== مقدمه == | |||
[[الهام]] در لغت به معنای القای معنا و حقیقتی در نفس است که از طرف [[خدا]] صورت میگیرد و او را بر انجام یا ترک کاری برمی انگیزاند. الهام [[فیض الهی]] و نوعی [[وحی]] (القای پنهانی) است که خدا به هرکس از بندگانش که بخواهد آن را اختصاص میدهد<ref>مفردات الفاظ القرآن؛ لسان العرب.</ref>. | |||
الهام دارای یک مرتبه عمومی است که شامل همه افراد میشود اما دارای مراتب بالاتری نیز هست که شامل برخی از [[بندگان]] [[صالح]] خدا میگردد. الهامی که شامل همه افراد هست، [[شناخت]] [[فجور]] و [[تقوا]] و [[خیر و شر]] [[اعمال]] است که [[خداوند متعال]] آن را به همه افراد [[بشر]] الهام فرموده است: {{متن قرآن|وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا}}<ref>«و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت * پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه ۷-۸.</ref>. | الهام دارای یک مرتبه عمومی است که شامل همه افراد میشود اما دارای مراتب بالاتری نیز هست که شامل برخی از [[بندگان]] [[صالح]] خدا میگردد. الهامی که شامل همه افراد هست، [[شناخت]] [[فجور]] و [[تقوا]] و [[خیر و شر]] [[اعمال]] است که [[خداوند متعال]] آن را به همه افراد [[بشر]] الهام فرموده است: {{متن قرآن|وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا}}<ref>«و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت * پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه ۷-۸.</ref>. | ||
[[خداوند]] در این [[آیات]] نتیجه تسویه و تنظیم نفس {{متن قرآن|وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا}} را الهام خیر و شر {{متن قرآن|فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا}} قرار داده است و بر این اساس هر نفسی دارای این الهام است. این الهام همان [[عقل عملی]] است که خوب و بد [[افعال]] را میشناسد و از خصوصیات خلقتِ [[آدمی]] است<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۵۰۰.</ref>. | [[خداوند]] در این [[آیات]] نتیجه تسویه و تنظیم نفس {{متن قرآن|وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا}} را الهام خیر و شر {{متن قرآن|فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا}} قرار داده است و بر این اساس هر نفسی دارای این الهام است. این الهام همان [[عقل عملی]] است که خوب و بد [[افعال]] را میشناسد و از خصوصیات خلقتِ [[آدمی]] است<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۵۰۰.</ref>. | ||
و اما الهامی که به برخی بندگان صالح [[الهی]] اختصاص دارد از نوع الهام به [[ | و اما الهامی که به برخی بندگان صالح [[الهی]] اختصاص دارد از نوع الهام به مادر [[حضرت موسی]] {{ع}} است که میفرماید: {{متن قرآن|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي...}}<ref>«و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش!.».. سوره قصص، آیه ۷.</ref> | ||
[[امام سجاد]]{{ع}} در [[صحیفه سجادیه]] در موارد متعددی درباره الهام [[سخن]] گفته است. سخنان آن | [[امام سجاد]] {{ع}} در [[صحیفه سجادیه]] در موارد متعددی درباره الهام [[سخن]] گفته است. سخنان آن حضرت درباره الهام را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: | ||
#{{متن حدیث|وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ، وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُكْرِهِ}}؛<ref>دعای ۱.</ref>[[حمد]] و [[سپاس]] خدای را بر آنچه از وجودش به ما شناسانده و بر آنچه از شکرش به ما [[الهام]] فرموده است. و نیز: و حمد باد تو را که... سپاس [[احسان]] و انعام خود را به من الهام فرمودی<ref>نیایش سیودوم.</ref>. | #{{متن حدیث|وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ، وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُكْرِهِ}}؛<ref>دعای ۱.</ref>[[حمد]] و [[سپاس]] خدای را بر آنچه از وجودش به ما شناسانده و بر آنچه از شکرش به ما [[الهام]] فرموده است. و نیز: و حمد باد تو را که... سپاس [[احسان]] و انعام خود را به من الهام فرمودی<ref>نیایش سیودوم.</ref>. | ||
#الهاماتی که آن | # الهاماتی که آن حضرت از [[خدای متعال]] مسئلت میفرماید: «بار خدایا بر محمد و آل محمد [[درود]] فرست و وظیفهام را نسبت به پدر و مادرم به من الهام کن و همه [[دانش]] خدمتگزاری به آنها را برایم فراهم آور»<ref>نیایش بیستوچهارم.</ref>. «و به ما الهام کن [[شناخت]] راهی را که باید آن را [[اختیار]] کنیم»<ref>نیایش سیوسوم.</ref>. «خداوندا آرامشی خاص به ما الهام کن تا به آن از شدت تعب معافمان داری»<ref>نیایش بیستونهم.</ref>. «(خداوندا) به من [[تقوی]] الهام فرما»<ref>نیایش بیستم.</ref>. «(خدایا) [[معرفت]] برتریِ ماه ([[رمضان]]) و [[بزرگداشت]] حرمتش و خودداری از [[محرمات]] را در آن به ما الهام کن»<ref>نیایش چهلوچهارم.</ref>. «در [[دل]] ما انداز که [[مطیع]] [[اراده]] و منقاد [[مشیّت]] تو باشیم تا در هر کار که [[فرمان]] دادهای در آن شتاب ورزیم درنگ نکنیم و از هر کار که خواسته درنگ کنیم شتاب نورزیم و آنچه را که تو [[دوست]] میداری ناخوش نینگاریم و آنچه را تو ناخوش میداری اختیاری نکنیم». «و دلش (دل مرزبان) را به جرئت و [[شهامت]] [[قوی]] گردان». | ||
#بیان الهام [[علم]] عجایب [[قرآن]] به [[پیامبر]]{{صل}} و انتقال آن به [[امامان]]{{ع}}: «خدایا تو قرآن را بر پیامبرت [[محمد]]{{صل}} مجمل و سربسته نازل کردی و دانش عجائب آن را به طور کامل به او الهام فرمودی و علم آن را با تفسیرش به ما به [[ارث]] دادی»<ref>نیایش چهلودوم.</ref>. | # بیان الهام [[علم]] عجایب [[قرآن]] به [[پیامبر]] {{صل}} و انتقال آن به [[امامان]] {{ع}}: «خدایا تو قرآن را بر پیامبرت [[محمد]] {{صل}} مجمل و سربسته نازل کردی و دانش عجائب آن را به طور کامل به او الهام فرمودی و علم آن را با تفسیرش به ما به [[ارث]] دادی»<ref>نیایش چهلودوم.</ref>. | ||
توضیح مختصر این که [[قرآن کریم]] به طور اجمالی مشتمل بر همه [[اسرار]] و [[احکام]] است و اما [[علم تفصیلی]] به همه جزئیات آن در نزد پیامبر {{صل}} و [[امامان معصوم]] است که [[خداوند]] به آنها الهام کرده است<ref>صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، سروش، تهران، ۱۳۷۵، چاپ دوم؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی؛ لسانالعرب، محمد ابنمنظور، نشر ادب حوزه، قم، ۱۴۰۵؛ مفردات الفاظ القرآن، حسین بن محمد راغب اصفهانی، دارالقلم، بیروت، ۱۴۱۲، چاپ اول، المیزان فی تفسیر القرآن، سیدمحمدحسین طباطبایی، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج۲۰، جامعه مدرسین قم.</ref>.<ref>[[امیر شیرزاد|شیرزاد، امیر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «الهام»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۲.</ref> | |||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[امیر شیرزاد|شیرزاد، امیر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «الهام»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']] | # [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[امیر شیرزاد|شیرزاد، امیر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «الهام»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']] | ||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{ | {{پانویس}} | ||
[[رده:الهام | [[رده:الهام]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۶
مقدمه
الهام در لغت به معنای القای معنا و حقیقتی در نفس است که از طرف خدا صورت میگیرد و او را بر انجام یا ترک کاری برمی انگیزاند. الهام فیض الهی و نوعی وحی (القای پنهانی) است که خدا به هرکس از بندگانش که بخواهد آن را اختصاص میدهد[۱].
الهام دارای یک مرتبه عمومی است که شامل همه افراد میشود اما دارای مراتب بالاتری نیز هست که شامل برخی از بندگان صالح خدا میگردد. الهامی که شامل همه افراد هست، شناخت فجور و تقوا و خیر و شر اعمال است که خداوند متعال آن را به همه افراد بشر الهام فرموده است: ﴿وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا﴾[۲].
خداوند در این آیات نتیجه تسویه و تنظیم نفس ﴿وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا﴾ را الهام خیر و شر ﴿فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا﴾ قرار داده است و بر این اساس هر نفسی دارای این الهام است. این الهام همان عقل عملی است که خوب و بد افعال را میشناسد و از خصوصیات خلقتِ آدمی است[۳].
و اما الهامی که به برخی بندگان صالح الهی اختصاص دارد از نوع الهام به مادر حضرت موسی (ع) است که میفرماید: ﴿وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي...﴾[۴]
امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه در موارد متعددی درباره الهام سخن گفته است. سخنان آن حضرت درباره الهام را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
- «وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ، وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُكْرِهِ»؛[۵]حمد و سپاس خدای را بر آنچه از وجودش به ما شناسانده و بر آنچه از شکرش به ما الهام فرموده است. و نیز: و حمد باد تو را که... سپاس احسان و انعام خود را به من الهام فرمودی[۶].
- الهاماتی که آن حضرت از خدای متعال مسئلت میفرماید: «بار خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و وظیفهام را نسبت به پدر و مادرم به من الهام کن و همه دانش خدمتگزاری به آنها را برایم فراهم آور»[۷]. «و به ما الهام کن شناخت راهی را که باید آن را اختیار کنیم»[۸]. «خداوندا آرامشی خاص به ما الهام کن تا به آن از شدت تعب معافمان داری»[۹]. «(خداوندا) به من تقوی الهام فرما»[۱۰]. «(خدایا) معرفت برتریِ ماه (رمضان) و بزرگداشت حرمتش و خودداری از محرمات را در آن به ما الهام کن»[۱۱]. «در دل ما انداز که مطیع اراده و منقاد مشیّت تو باشیم تا در هر کار که فرمان دادهای در آن شتاب ورزیم درنگ نکنیم و از هر کار که خواسته درنگ کنیم شتاب نورزیم و آنچه را که تو دوست میداری ناخوش نینگاریم و آنچه را تو ناخوش میداری اختیاری نکنیم». «و دلش (دل مرزبان) را به جرئت و شهامت قوی گردان».
- بیان الهام علم عجایب قرآن به پیامبر (ص) و انتقال آن به امامان (ع): «خدایا تو قرآن را بر پیامبرت محمد (ص) مجمل و سربسته نازل کردی و دانش عجائب آن را به طور کامل به او الهام فرمودی و علم آن را با تفسیرش به ما به ارث دادی»[۱۲].
توضیح مختصر این که قرآن کریم به طور اجمالی مشتمل بر همه اسرار و احکام است و اما علم تفصیلی به همه جزئیات آن در نزد پیامبر (ص) و امامان معصوم است که خداوند به آنها الهام کرده است[۱۳].[۱۴]
منابع
پانویس
- ↑ مفردات الفاظ القرآن؛ لسان العرب.
- ↑ «و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت * پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه ۷-۸.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۵۰۰.
- ↑ «و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش!.».. سوره قصص، آیه ۷.
- ↑ دعای ۱.
- ↑ نیایش سیودوم.
- ↑ نیایش بیستوچهارم.
- ↑ نیایش سیوسوم.
- ↑ نیایش بیستونهم.
- ↑ نیایش بیستم.
- ↑ نیایش چهلوچهارم.
- ↑ نیایش چهلودوم.
- ↑ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، سروش، تهران، ۱۳۷۵، چاپ دوم؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی؛ لسانالعرب، محمد ابنمنظور، نشر ادب حوزه، قم، ۱۴۰۵؛ مفردات الفاظ القرآن، حسین بن محمد راغب اصفهانی، دارالقلم، بیروت، ۱۴۱۲، چاپ اول، المیزان فی تفسیر القرآن، سیدمحمدحسین طباطبایی، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج۲۰، جامعه مدرسین قم.
- ↑ شیرزاد، امیر، مقاله «الهام»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۷۲.