زهیر بن صرد سعدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'توضیح تصویر = تصویر نمادین دمشق' به 'توضیح تصویر = تصویر کهنی از شهر دمشق')
 
(۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = زهیر بن صرد سعدی | مداخل مرتبط = [[زهیر بن صرد سعدی در تاریخ اسلامی]] - [[زهیر بن صرد سعدی در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط  = }}
{{امامت}}
{{جعبه اطلاعات اصحاب
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| نام = زهیر بن صرد سعدی
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مشهور به =
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| نام تصویر = تصویر نمادین دمشق.jpg   
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[زهیر بن صرد سعدی در تاریخ اسلامی]]| [[زهیر بن صرد سعدی در تراجم و رجال]]</div>
| عرض تصویر =
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| توضیح تصویر = تصویر کهنی از شهر دمشق
| نام کامل = زهیر بن صرد سعدی 
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه = {{فهرست جعبه افقی| ابو جَرول | ابوصُرد }}
| لقب = 
| اهل =  
| از قبیله = [[بنی‌سعد]]     
| از تیره = [[بنوجشم]] 
| پدر =     
| مادر =     
| همسر =     
| پسر =        
| دختر = 
| خواهر = 
| برادر = [[عبدالله بن صرد]]
| خویشاوندان = 
| وابستگان =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = 
| محل زندگی = {{فهرست جعبه افقی| [[طائف]] | [[شام]] }} 
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = 
| تاریخ شهادت =   
| محل شهادت = 
| طول عمر =   
| محل دفن = 
| دین =
| مذهب =
| از اصحاب = 
| از طبقه =
| در جنگ = [[جنگ حنین]]
| نقش‌ها =
| فعالیت‌ها = دشمن [[پیامبر خاتم]]
| علت شهرت =
| علت درگذشت = 
| علت شهادت =
| راوی از =
| روایات مشهور = 
| مشایخ او = 
| راویان از او =  
| آخرین راوی از او =
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[زهیر بن صرد]] از [[قبیله]] [[بنی سعد]] است. قبیله بنی سعد در جنوب شرقی [[شهر]] [[طائف]] سکونت داشته و دارای طایفه‌های متعددی بودند<ref>معجم قبائل العرب، کحاله، ج۱، ص۸۴.</ref>. این قبیله، همان قبیله‌ای است که [[پیامبر]]{{صل}} [[دوران کودکی]] خود را در آن گذرانده است. آن زمانی که [[حلیمه سعدیه|حلیمه]] دایه پیامبر{{صل}} او را [[سرپرستی]] کرد<ref>السیرة النبویة، این هشام (ترجمه: رسولی محلاتی)، ج۱، ص۱۱۲.</ref>. او از بزرگان این قبیله می‌باشد و در [[سال هشتم هجری]] بعد از [[فتح مکه]] [[مسلمان]] شد. در جریان [[جنگ]] [[هوازن]]، به عنوان [[نماینده]] قبیله خودش به حضور پیامبر{{صل}} رسید و با [[یادآوری]] دوران [[طفولیت پیامبر]]{{صل}}، [[اسیران]] و [[اموال]] قبیله خود را پس گرفت<ref>المغازی، واقدی (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ص۷۲۲.</ref>.
نام او [[زهیر بن صرد]] از بنوجشم، تیره‌ای از [[سعد بن بکر بن هوازن]] از [[قبایل]] [[قیس عیلان]] است<ref>ابن حزم، ص۲۶۵.</ref>. کنیه‌اش را به [[اختلاف]] ابو جَرول و ابوصُرد نوشته‌اند<ref>أبونعیم، ج۳، ص۱۲۲۲؛ ابن عبدالبر، ج۲، ص۹۷؛ ابن اثیر، ج۲، ص۳۲۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۴۷۳.</ref>؛ هرچند [[کنیه]] ابوجرول برای وی رواج بیشتری داشته و در موارد قابل توجهی تکرار شده است<ref>برای نمونه: ابن حجر، لسان، ج۴، ص۱۱۸ و ۱۲۰؛ شامی، ج۵، ص۳۹۲.</ref>. اما با توجه به نام صرد برای فرزند وی<ref>ابن عبدالبر، ج۲، ص۹۸؛ ابن حجر، لسان، ج۴، ص۱۱۶.</ref>، کنیه ابوصرد مناسب‌تر است؛ چنان که برخی منابع، تنها همین کنیه را برای وی نوشته‌اند<ref>ابن سعد، ج۱، ص۹۲؛ طبری، ج۳، ص۸۸.</ref>.


وی علاوه بر [[جایگاه]] [[مدیریتی]] در قبیله خود، از ذوق [[شاعری]] هم بی بهره نبود و در حضور پیامبر{{صل}}، با شعری آن [[حضرت]] را ستود که در [[تاریخ]] ماندگار شده است<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۲، ص۵۲۰.</ref>. وی بعدها [[حجاز]] را ترک کرد و در [[شام]] ساکن شد<ref>المغازی، واقدی (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ص۴۷۳.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[زهیر بن صرد سعدی (مقاله)|مقاله «زهیر بن صرد سعدی»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص۱۳۹.</ref>
وی [[رئیس]] [[قبیله]] خود بود<ref>صدوق، ص۵۹۱؛ ابن عبد البر، ج۲، ص۹۷؛ و ر. ک: ابن سعد، ج۲، ص۱۱۶.</ref>. او پس از [[جنگ حنین]]، هنگامی که [[رسول خدا]] {{صل}} در جِعرانه درصدد جدا کردن مردان و [[زنان]] [[اسیر]] شده قبیله هوازن بود، با وفدی از قبیله خود که [[اسلام]] را پذیرفته بودند برای [[گفتگو]] [[خدمت]] [[پیامبر]] آمدند و با [[یادآوری]] نسبت خود با آن [[حضرت]] <ref>حلیمة سعدیه. [[مادر]] رضاعی رسول خدا {{صل}}، از این قبیله بود)</ref>، از رسول خدا {{صل}} درخواست [[آزادی]] اسرایشان را کردند. زهیر بن صرد که سخنگو و خطیبشان بود، به رسول خدا {{صل}} گفت [[اسیران]]، عمه‌ها، خاله‌ها و پرستاران دوره خردسالی تواند. ابوجرول با خواندن شعری که منابع تا [[دوازده]] [[بیت]] آن را ثبت کرده‌اند<ref>أبونعیم، ج۳، ص۱۲۲۳؛ ابن سید الناس، ج۲، ص۲۲۴؛ ابن عساکر، ص۱۳۷؛ عراقی، ص۲۳۳.</ref> تقاضای شمول [[لطف]] پیامبر در [[حق]] آنان و آزادی اسیران را کرد. رسول خدا {{صل}} پس از این سخنان از آنان پرسید: آیا [[همسران]] و فرزندانشان برایشان محبوب‌ترند یا اموالشان؟ آنان اَحساب خود را برگزیدند. پیامبر، سهم خود و [[بنوعبدالمطلب]] را به آنان بخشید و به آنان نحوه طرح تقاضای خود را با [[مسلمانان]] آموخت و سفارش کرد پس از [[نماز]] برخاسته و با [[شفیع]] قرار دادن [[پیامبر]] و [[مسلمانان]] نزد یکدیگر <ref>{{عربی|انا لنستشفع برسول الله إلی المسلمین و بالمسلمین إلی رسول الله}}.</ref> از آنان بخواهند بستگانشان را [[آزاد]] کنند. [[وفد]] [[هوازن]] پس از [[نماز]] همانگونه که [[رسول خدا]] {{صل}} به آنان فرموده بود، عمل کردند. [[حضرت]] پس از طرح تقاضای ایشان با مسلمانان، سهم خود و [[بنوعبدالمطلب]] را در حضور جمع بخشید و به دنبال آن، [[مهاجر]] و [[انصار]] نیز چنین کردند. پیامبر برای [[ترغیب]] معدود کسانی که حاضر به گذشت از سهم خود نشدند، پیشنهاد کرد در صورت گذشت، چندین برابر از اولین غنایمی که نصیب مسلمانان شود به آنان بدهد<ref>ابن هشام، ج۴، ص۱۳۲؛ واقدی، ج۳، ص۹۵۰؛ ابن سعد، ج۱، ص۹۲؛ طبری، ج۳، ص۸۶؛ طبرانی، ج۵، ص۲۶۹؛ ابن عبد البر، ج۲، ص۹۷؛ ابن اثیر، ج۲، ص۳۲۴؛ و ر. ک: صدوقی، ص۵۹۱؛ خطیب بغدادی، ج۷، ص۱۰۸؛ ابن سید الناس، ج۲، ص۲۲۳؛ ابن حجر، لسان، ج۴، ص۱۱۶.</ref>. [[برادر]] ابو جرول، [[عبدالله بن صرد]] که همسرش به عنوان [[غنیمت]] سهم [[عُیَینة بن حِصن]] شده بود، برای [[آزادی]] همسرش به عیینه پیشنهاد فدیه داد که وی نپذیرفت<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۴، ص۱۱۴؛ برخی این پیشنهاد را از سوی زهیر بن صرد نوشته‌اند. طبری، ج۳، ص۸۸؛ ابن کثیر، ج۴، ص۴۰۷.</ref>.


==زهیر بن صرد و [[جنگ حنین]]==
تنها اطلاع پس از رسول خدا {{صل}} از ابوجرول، [[سکونت]] او در [[شام]] است<ref>طبرانی، ج۵، ص۲۶۹؛ ابونعیم، ج۳، ص۱۲۲۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۴۷۳.</ref>، [[عبدالله بن عمرو بن عاص]] که در شام رفت و آمد داشت، از او [[روایت]] می‌کند<ref>ابونعیم، ج۳، ص۱۲۲۲.</ref>.
 
منابع [[شیعی]]، از ابوجرول نامی در [[روز]] حُنَین یاد می‌کنند که به مسلمانان [[حمله]] می‌کرد و هنگامی که [[مشرکان]] عقب می‌نشستند، [[پرچم]] سیاهی که با خود داشت بر پا می‌داشت تا مشرکان پراکنده نشوند و چنین [[رجز]] می‌خواند: «من ابوجرولم که تا نکشم یا کشته نشوم آرام نمی‌گیرم».
 
[[امام علی]] {{ع}} آهنگ او کرد و چنین رجز خواند: [[مردم]] می‌دانند من که صبحگاهان در [[نبرد]] فروریزنده و متفرق کننده‌ام.
 
امام علی {{ع}} او را کشت و جمع [[مشرکان]] را پراکند<ref>مفید، ج۱، ص۱۴۲؛ ابن‌شهرآشوب، ج۱، ص۳۵۵ و ج۲، ص۳۳۱؛ طبرسی، ج۱، ص۳۸۷؛ اربلی، ج۱، ص۲۲۲؛ و ر. ک: قاضی نعمان، ج۱، ص۳۱۴ که همین گزارش را بدون باد از ابو جرول آورده است.</ref>. این ابوجرول که در حنین کشته شد، غیر از [[زهیر بن صرد]] مورد نظر ماست که [[اسلام]] آورد و پس از [[غزوه حنین]] زنده بود.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوجرول جشمی سعدی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۲۱۰-۲۱۱.</ref>
 
== زهیر بن صرد و [[جنگ حنین]] ==


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[عبدالله بن صرد]] (برادر)
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


==منابع==
== منابع ==
* [[پرونده:1100357.jpg|22px]] [[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[زهیر بن صرد سعدی (مقاله)|مقاله «زهیر بن صرد سعدی»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵''']]
{{منابع}}
# [[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|'''مقاله «ابوجرول جشمی سعدی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:زهیر بن صرد سعدی]]
[[رده:بنوجشم]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:بنی‌سعد]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۰۷

زهیر بن صرد سعدی
تصویر کهنی از شهر دمشق
نام کاملزهیر بن صرد سعدی
جنسیتمرد
کنیه
  • ابو جَرول
  • ابوصُرد
از قبیلهبنی‌سعد
از تیرهبنوجشم
برادرعبدالله بن صرد
محل زندگی
حضور در جنگجنگ حنین
فعالیت‌های اودشمن پیامبر خاتم

مقدمه

نام او زهیر بن صرد از بنوجشم، تیره‌ای از سعد بن بکر بن هوازن از قبایل قیس عیلان است[۱]. کنیه‌اش را به اختلاف ابو جَرول و ابوصُرد نوشته‌اند[۲]؛ هرچند کنیه ابوجرول برای وی رواج بیشتری داشته و در موارد قابل توجهی تکرار شده است[۳]. اما با توجه به نام صرد برای فرزند وی[۴]، کنیه ابوصرد مناسب‌تر است؛ چنان که برخی منابع، تنها همین کنیه را برای وی نوشته‌اند[۵].

وی رئیس قبیله خود بود[۶]. او پس از جنگ حنین، هنگامی که رسول خدا (ص) در جِعرانه درصدد جدا کردن مردان و زنان اسیر شده قبیله هوازن بود، با وفدی از قبیله خود که اسلام را پذیرفته بودند برای گفتگو خدمت پیامبر آمدند و با یادآوری نسبت خود با آن حضرت [۷]، از رسول خدا (ص) درخواست آزادی اسرایشان را کردند. زهیر بن صرد که سخنگو و خطیبشان بود، به رسول خدا (ص) گفت اسیران، عمه‌ها، خاله‌ها و پرستاران دوره خردسالی تواند. ابوجرول با خواندن شعری که منابع تا دوازده بیت آن را ثبت کرده‌اند[۸] تقاضای شمول لطف پیامبر در حق آنان و آزادی اسیران را کرد. رسول خدا (ص) پس از این سخنان از آنان پرسید: آیا همسران و فرزندانشان برایشان محبوب‌ترند یا اموالشان؟ آنان اَحساب خود را برگزیدند. پیامبر، سهم خود و بنوعبدالمطلب را به آنان بخشید و به آنان نحوه طرح تقاضای خود را با مسلمانان آموخت و سفارش کرد پس از نماز برخاسته و با شفیع قرار دادن پیامبر و مسلمانان نزد یکدیگر [۹] از آنان بخواهند بستگانشان را آزاد کنند. وفد هوازن پس از نماز همانگونه که رسول خدا (ص) به آنان فرموده بود، عمل کردند. حضرت پس از طرح تقاضای ایشان با مسلمانان، سهم خود و بنوعبدالمطلب را در حضور جمع بخشید و به دنبال آن، مهاجر و انصار نیز چنین کردند. پیامبر برای ترغیب معدود کسانی که حاضر به گذشت از سهم خود نشدند، پیشنهاد کرد در صورت گذشت، چندین برابر از اولین غنایمی که نصیب مسلمانان شود به آنان بدهد[۱۰]. برادر ابو جرول، عبدالله بن صرد که همسرش به عنوان غنیمت سهم عُیَینة بن حِصن شده بود، برای آزادی همسرش به عیینه پیشنهاد فدیه داد که وی نپذیرفت[۱۱].

تنها اطلاع پس از رسول خدا (ص) از ابوجرول، سکونت او در شام است[۱۲]، عبدالله بن عمرو بن عاص که در شام رفت و آمد داشت، از او روایت می‌کند[۱۳].

منابع شیعی، از ابوجرول نامی در روز حُنَین یاد می‌کنند که به مسلمانان حمله می‌کرد و هنگامی که مشرکان عقب می‌نشستند، پرچم سیاهی که با خود داشت بر پا می‌داشت تا مشرکان پراکنده نشوند و چنین رجز می‌خواند: «من ابوجرولم که تا نکشم یا کشته نشوم آرام نمی‌گیرم».

امام علی (ع) آهنگ او کرد و چنین رجز خواند: مردم می‌دانند من که صبحگاهان در نبرد فروریزنده و متفرق کننده‌ام.

امام علی (ع) او را کشت و جمع مشرکان را پراکند[۱۴]. این ابوجرول که در حنین کشته شد، غیر از زهیر بن صرد مورد نظر ماست که اسلام آورد و پس از غزوه حنین زنده بود.[۱۵]

زهیر بن صرد و جنگ حنین

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن حزم، ص۲۶۵.
  2. أبونعیم، ج۳، ص۱۲۲۲؛ ابن عبدالبر، ج۲، ص۹۷؛ ابن اثیر، ج۲، ص۳۲۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۴۷۳.
  3. برای نمونه: ابن حجر، لسان، ج۴، ص۱۱۸ و ۱۲۰؛ شامی، ج۵، ص۳۹۲.
  4. ابن عبدالبر، ج۲، ص۹۸؛ ابن حجر، لسان، ج۴، ص۱۱۶.
  5. ابن سعد، ج۱، ص۹۲؛ طبری، ج۳، ص۸۸.
  6. صدوق، ص۵۹۱؛ ابن عبد البر، ج۲، ص۹۷؛ و ر. ک: ابن سعد، ج۲، ص۱۱۶.
  7. حلیمة سعدیه. مادر رضاعی رسول خدا (ص)، از این قبیله بود)
  8. أبونعیم، ج۳، ص۱۲۲۳؛ ابن سید الناس، ج۲، ص۲۲۴؛ ابن عساکر، ص۱۳۷؛ عراقی، ص۲۳۳.
  9. انا لنستشفع برسول الله إلی المسلمین و بالمسلمین إلی رسول الله.
  10. ابن هشام، ج۴، ص۱۳۲؛ واقدی، ج۳، ص۹۵۰؛ ابن سعد، ج۱، ص۹۲؛ طبری، ج۳، ص۸۶؛ طبرانی، ج۵، ص۲۶۹؛ ابن عبد البر، ج۲، ص۹۷؛ ابن اثیر، ج۲، ص۳۲۴؛ و ر. ک: صدوقی، ص۵۹۱؛ خطیب بغدادی، ج۷، ص۱۰۸؛ ابن سید الناس، ج۲، ص۲۲۳؛ ابن حجر، لسان، ج۴، ص۱۱۶.
  11. ابن حجر، الاصابه، ج۴، ص۱۱۴؛ برخی این پیشنهاد را از سوی زهیر بن صرد نوشته‌اند. طبری، ج۳، ص۸۸؛ ابن کثیر، ج۴، ص۴۰۷.
  12. طبرانی، ج۵، ص۲۶۹؛ ابونعیم، ج۳، ص۱۲۲۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۴۷۳.
  13. ابونعیم، ج۳، ص۱۲۲۲.
  14. مفید، ج۱، ص۱۴۲؛ ابن‌شهرآشوب، ج۱، ص۳۵۵ و ج۲، ص۳۳۱؛ طبرسی، ج۱، ص۳۸۷؛ اربلی، ج۱، ص۲۲۲؛ و ر. ک: قاضی نعمان، ج۱، ص۳۱۴ که همین گزارش را بدون باد از ابو جرول آورده است.
  15. داداش‌نژاد، منصور، مقاله «ابوجرول جشمی سعدی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۲۱۰-۲۱۱.