سرقت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = فساد اقتصادی| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[سرقت در قرآن]] - [[سرقت در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[سرقت در فقه اسلامی]]| پرسش مرتبط = }}
{{نبوت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[سرقت در قرآن]] | [[سرقت در حدیث]] | [[سرقت در کلام اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[سرقت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
==مقدمه==
*مراد از این عنوان، [[مبارزه]] با دزدی به عنوان عادتی [[زشت]] در [[جاهلیت]] است که [[پیامبر]] با آن با روش‌های مختلف [[مبارزه]] کرد و تغییر [[اعتقادی]] و [[اخلاقی]] بوجود آورد و برای آن [[کیفر]] سخت [[تعیین]] نمود، زیرا دزدی، [[حقوق]] و [[امنیت جامعه]] را [[تهدید]] می‌کند و به [[مالکیت]] و تلاش آنان آسیب می‌رساند. به همین [[دلیل]] در کنار بیان [[جهان‌بینی]] قبول [[مالکیت]] دیگران، در هنگام [[بیعت]] با مردان و [[زنان]] [[مدینه]]، از آنان [[تعهد]] گرفت که دست به دزدی نزنند.
#{{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ وَلَا تَكُنْ لِلْخَائِنِينَ خَصِيمًا * وَ اسْتَغْفِرِ اللٰهَ إِن اللٰهَ کٰانَ غَفُوراً رَحِیماً * وَ لاٰ تُجٰادِلْ عَنِ الذِینَ یخْتٰانُونَ أَنْفُسَهُمْ إِن اللٰهَ لاٰ یحِب مَنْ کٰانَ خَوٰاناً أَثِیماً * یسْتَخْفُونَ مِنَ النٰاسِ وَ لاٰ یسْتَخْفُونَ مِنَ اللٰهِ وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ یبَیتُونَ مٰا لاٰ یرْضیٰ مِنَ الْقَوْلِ وَ کٰانَ اللٰهُ بِمٰا یعْمَلُونَ مُحِیطاً}}<ref>«ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستاده‌ایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی و طرفدار خائنان مباش * و از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده بخشاینده است * و از آنان که به خویش خیانت می‌ورزند دفاع مکن که خداوند آن را که خیانتگر بزهکار است، دوست نمی‌دارد * (کارهای خود را) از مردم پوشیده می‌دارند و از خداوند پوشیده نمی‌توانند داشت در حالی که او هنگامی که آنان شب را با گفتاری ناخوشایند وی می‌گذرانند با آنان است و خداوند به آنچه انجام می‌دهند نیک داناست» سوره نساء، آیه ۱۰۵-۱۰۸.</ref>
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و مرتکب دزدی نشوند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و با دروغ فرزند حرام‌زاده‌ای را که پیش دست و پای آنان است بر (شوهر) خویش نبندند و در هیچ کار شایسته‌ای سر از» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.</ref>
==نکات==
در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
# [[اتهام]] سرقت از سوی فردی از بنی [[بیرق]]، به یکی از [[یهودیان]]، در زمان [[پیامبر اکرم]] و تبرئه آن فرد از جانب [[خداوند]]: {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ وَلَا تَكُنْ لِلْخَائِنِينَ خَصِيمًا}}<ref>«ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستاده‌ایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی و طرفدار  خائنان مباش» سوره نساء، آیه ۱۰۵.</ref>؛ {{متن قرآن|يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلَا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لَا يَرْضَى مِنَ الْقَوْلِ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطًا}}<ref>«(کارهای خود را) از مردم پوشیده می‌دارند و از خداوند پوشیده نمی‌توانند داشت در حالی که او هنگامی که آنان شب را با گفتاری ناخوشایند وی می‌گذرانند با آنان است و خداوند به آنچه انجام می‌دهند نیک داناست» سوره نساء، آیه ۱۰۸.</ref><ref>عکرمه گوید: بنو ابیرق، نسبت دزدی را به مردی یهودی بنام زید بن سمین دادند و او خدمت پیامبر آمد و از ایشان شکایت کرد. بنو ابیرق نیز بیامدند و از پیامبر خدا در خواست کردند، که از طرف ایشان با یهودی بگفتگو و مجادله پردازد، چیزی نمانده بود که پیامبر بدرخواست ایشان جامه عمل پوشیده، یهودی را کیفر دهد، که آیه نازل گردید. ابن عباس نیز چنین گفته است. ". (ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۶، ص: ۳۱)</ref>
#اجتناب از سرقت از جمله موارد [[بیعت]] [[زنان]] [[مؤمن]]، با [[پیامبر]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى}}<ref>«ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و مرتکب دزدی نشوند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و با دروغ فرزند حرام‌زاده‌ای را که پیش دست و پای آنان است بر (شوهر) خویش نبندند و در هیچ کار شایسته‌ای سر از» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.</ref>... {{متن قرآن|وَلَا يَسْرِقْنَ}}<ref>«ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و مرتکب دزدی نشوند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و با دروغ فرزند حرام‌زاده‌ای را که پیش دست و پای آنان است بر (شوهر) خویش نبندند و در هیچ کار شایسته‌ای سر از» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.</ref>.... {{متن قرآن|فَبَايِعْهُنَّ}}<ref>«ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و مرتکب دزدی نشوند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و با دروغ فرزند حرام‌زاده‌ای را که پیش دست و پای آنان است بر (شوهر) خویش نبندند و در هیچ کار شایسته‌ای سر از» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۷۰۶.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
'''سرقت''' به معنای پنهان شدن و گرفتن چیزی از دیگری در خفا و [[پوشش]] و به ناحق آمده در اصطلاح فقه عبارت است از دزدیدن [[مال]] دیگری به صورت پنهانی. یکی از [[ارزش]]‌های [[اجتماعی]] در حوزه امور مالی، [[حرمت]] نهادن به [[حق]] [[مالکیت]] دیگران و اجتناب از تصرف در اموال ایشان بدون [[اذن]] و اجازه آنهاست. نقض این حق با عناوین مختلفی همچون سرقت معرفی شده است. سرقت [[حرام]]، بلکه از [[گناهان کبیره]] است و موجب ضمان می‌شود.


== جستارهای وابسته ==
== مقدمه ==
یکی از [[ارزش]]‌های [[اجتماعی]] در حوزه امور مالی، [[حرمت]] نهادن به [[حق]] [[مالکیت]] دیگران و اجتناب از تصرف در اموال ایشان بدون [[اذن]] و اجازه آنهاست. نقض این حق با عناوین مختلفی همچون سرقت، [[غضب]]، اتلاف یا مفاهیم عامی همچون [[ظلم]]، [[فساد]]، عدوان، اکل [[باطل]] و... معرفی شده است، تعرض به [[اموال]] دیگران و تصاحب غیرقانونی آن با وجود شرایطی، مصداق شایع‌ترین [[انحراف]] یعنی “سرقت یا دزدی” است. سرقت در لغت، گرفتن پنهانی اموال دیگران به صورت نابه‌حق است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۵، ص۱۳۵؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۰۸.</ref> و از مصداق‌های بارز [[تجاوز به حقوق]] مادی [[مردم]] شمرده می‌شود<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۴۹۴.</ref>.


==منابع==
== معناشناسی ==
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
سرقت در لغت به معنای پنهان شدن<ref>القاموس المحیط، ج۳، ص۲۴۴؛ تاج العروس، ج۱۳، ص۲۱۳، «سرق».</ref>، بر گرفتن چیزی از دیگری در خفا و [[پوشش]]<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۱۵۴؛ القاموس المحیط، ج۳، ص۲۴۴، «سرق».</ref> و به ناحق آمده است<ref>مفردات، ص۴۰۸؛ التحقیق، ج۵، ص۱۳۵، «سرق».</ref>؛ اعم از اینکه چیز ربوده شده [[مال]] باشد یا غیر مال<ref>معجم المصطلحات، ج۲، ص۲۶۳، «السرقه».</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سرقت (مقاله)|مقاله «سرقت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]]، ص ۳۳۸-۳۴۰.</ref> سرقت در اصطلاح فقه عبارت است از دزدیدن [[مال]] دیگری به صورت پنهان<ref>کتاب السرائر ۳/ ۴۸۳.</ref>، بر خلاف [[اختلاس]] که دزدیدن مال دیگری به سرعت و آشکار است<ref>جواهر الکلام ۴۱/ ۵۹۶ ـ۵۹۷.</ref>؛ چنان که گرفتن به ناحق مال کسی را با زور و غلبه [[غصب]] گویند. از [[احکام]] آن به تفصیل در باب حدود و به مناسبت درباب [[صلات]] و غصب سخن گفته‌اند<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۴، ص۴۳۲- ۴۴۰.</ref>.


==پانویس==
== سرقت در قرآن ==
{{یادآوری پانویس}}
{{اصلی|سرقت در قرآن}}
{{پانویس2}}
از موضوع سرقت در [[قرآن کریم]] بیشتر با ماده «س - ر - ق» و مشتقات آن، مانند: {{متن قرآن|إِنْ يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ}}<ref>«گفتند: اگر (بنیامین) دزدی می‌کند (شگفت نیست) برادری دارد که (او نیز) پیش از این دزدی کرده است» سوره یوسف، آیه ۷۷.</ref> و {{متن قرآن|وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا}}<ref>«و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کرده‌اند به کیفری از سوی خداوند ببرید» سوره مائده، آیه ۳۸.</ref> و گاه با عناوین عام و کلی یاد شده است؛ مانند «غُلول» که به معنای [[خیانت]] و سرقت آمده است: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَّ وَمَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>«هیچ پیامبری را نسزد که خیانت ورزد؛ و هر کس خیانت کند در رستخیز آنچه را خیانت ورزیده است» سوره آل عمران، آیه ۱۶۱.</ref>.<ref>نک: روض الجنان، ج۵، ص۱۳۱-۱۳۳؛ التفسیر الکبیر، ج۹، ص۷۲.</ref>، «فاحشه»: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ}}<ref>«و (نیز برای) کسانی که از گناهان بزرگ و کارهای زشت دوری می‌گزینند و چون به خشم آیند درمی‌گذرند» سوره شوری، آیه ۳۷.</ref> که در [[روایات]] به [[زنا]] و سرقت [[تفسیر]] شده است<ref>الکافی، ج۲، ص۲۷۸، ۴۴۲؛ وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۲۳؛ ج۱۶، ص۸۰.</ref>، [[گناه کبیره]]: {{متن قرآن|إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ}}<ref>«اگر از گناهان بزرگی که از آن بازداشته شده‌اید دوری گزینید از گناهان (کوچک) تان چشم می‌پوشیم» سوره نساء، آیه ۳۱.</ref> که بر پایه روایات، یکی از مصادیق آن سرقت است<ref>وسائل‌الشیعه، ج۱۵، ص۳۲۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۳، ص۳۵۰.</ref>، [[کم‌فروشی]] و کم‌گذاشتن از [[حق دیگران]]: {{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ}}<ref>«و ای قوم من! پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید و در زمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره هود، آیه ۸۵.</ref> و خوردن [[اموال]] دیگران به [[باطل]]: {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید  تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.</ref> که یکی از مصادیق آن خوردن اموال سرقت شده است<ref>التبیان، ج۲، ص۱۳۸؛ کنزالعرفان، ج۲، ص۳۳؛ التفسیرالکبیر، ج۱۰، ص۶۹.</ref>. در این [[آیات]]، از برخی مباحث مربوط به سرقت، مانند پیشینه سرقت در میان [[جوامع]] پیشین، آثار سرقت و برخی [[احکام فقهی]] آن سخن به میان آمده است<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سرقت (مقاله)|مقاله «سرقت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]]، ص ۳۳۸-۳۴۰.</ref>.
 
== حکم سرقت ==
{{اصلی|سرقت در فقه اسلامی}}
سرقت [[حرام]]، بلکه از [[گناهان کبیره]] است<ref>جواهر الکلام ۱۳ / ۳۱۰.</ref>. همچنین سرقت موجب ضمان است؛ از این رو، با وجود عین مالِ ربوده شده، سارق باید آن را به صاحبش بازگرداند و در صورت تلف، باید مثل آن و با دسترسی نداشتن به مثل و یا قیمی بودن مال، قیمت آن را بپردازد<ref>جواهر الکلام ۴۱ / ۵۴۳ ـ ۵۴۴.</ref> و اگر عین مال در دستش نقصان یافته، باید ارش آن را نیز بپردازد.
 
حدّ سرقت، قطع چهار انگشت دست راست است؛ به گونه‌ای که [[کف دست]] و انگشت ابهام باقی بمانند<ref>جواهر الکلام ۴۱/ ۵۲۸.</ref>، هرچند بنابر قول مشهور اگر یک یا هر دو دست وی شل و یا فاقد دست چپ باشد<ref>جواهر الکلام ۴۱/ ۵۳۵ ـ ۵۳۷.</ref>. حدّ سرقت در برخی موارد ساقط می‌شود مانند: [[توبه]]، قبل از ثبوت سرقت نزد [[قاضی]]؛ مال باخته قبل از [[دادخواهی]] نزد حاکم، مال ربوده شده را به دزد ببخشد یا از [[کیفر]] او بگذرد<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۴، ص۴۳۲- ۴۴۰.</ref>.
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1100695.jpg|22px]] [[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|'''ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم''']]
# [[پرونده:1368945.jpg|22px]] [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|'''فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت''']]
# [[پرونده:1100409.jpg|22px]] [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سرقت (مقاله)|مقاله «سرقت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده:سرقت]]
[[رده:مدخل]]
{{ارزش‌های اجتماعی}}
{{ارزش‌های اجتماعی}}
[[رده:فساد اقتصادی]]
[[رده:رذایل اخلاقی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۰

سرقت به معنای پنهان شدن و گرفتن چیزی از دیگری در خفا و پوشش و به ناحق آمده در اصطلاح فقه عبارت است از دزدیدن مال دیگری به صورت پنهانی. یکی از ارزش‌های اجتماعی در حوزه امور مالی، حرمت نهادن به حق مالکیت دیگران و اجتناب از تصرف در اموال ایشان بدون اذن و اجازه آنهاست. نقض این حق با عناوین مختلفی همچون سرقت معرفی شده است. سرقت حرام، بلکه از گناهان کبیره است و موجب ضمان می‌شود.

مقدمه

یکی از ارزش‌های اجتماعی در حوزه امور مالی، حرمت نهادن به حق مالکیت دیگران و اجتناب از تصرف در اموال ایشان بدون اذن و اجازه آنهاست. نقض این حق با عناوین مختلفی همچون سرقت، غضب، اتلاف یا مفاهیم عامی همچون ظلم، فساد، عدوان، اکل باطل و... معرفی شده است، تعرض به اموال دیگران و تصاحب غیرقانونی آن با وجود شرایطی، مصداق شایع‌ترین انحراف یعنی “سرقت یا دزدی” است. سرقت در لغت، گرفتن پنهانی اموال دیگران به صورت نابه‌حق است[۱] و از مصداق‌های بارز تجاوز به حقوق مادی مردم شمرده می‌شود[۲].

معناشناسی

سرقت در لغت به معنای پنهان شدن[۳]، بر گرفتن چیزی از دیگری در خفا و پوشش[۴] و به ناحق آمده است[۵]؛ اعم از اینکه چیز ربوده شده مال باشد یا غیر مال[۶].[۷] سرقت در اصطلاح فقه عبارت است از دزدیدن مال دیگری به صورت پنهان[۸]، بر خلاف اختلاس که دزدیدن مال دیگری به سرعت و آشکار است[۹]؛ چنان که گرفتن به ناحق مال کسی را با زور و غلبه غصب گویند. از احکام آن به تفصیل در باب حدود و به مناسبت درباب صلات و غصب سخن گفته‌اند[۱۰].

سرقت در قرآن

از موضوع سرقت در قرآن کریم بیشتر با ماده «س - ر - ق» و مشتقات آن، مانند: ﴿إِنْ يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ[۱۱] و ﴿وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا[۱۲] و گاه با عناوین عام و کلی یاد شده است؛ مانند «غُلول» که به معنای خیانت و سرقت آمده است: ﴿وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَّ وَمَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ[۱۳].[۱۴]، «فاحشه»: ﴿وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ[۱۵] که در روایات به زنا و سرقت تفسیر شده است[۱۶]، گناه کبیره: ﴿إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ[۱۷] که بر پایه روایات، یکی از مصادیق آن سرقت است[۱۸]، کم‌فروشی و کم‌گذاشتن از حق دیگران: ﴿وَيَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ[۱۹] و خوردن اموال دیگران به باطل: ﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ[۲۰] که یکی از مصادیق آن خوردن اموال سرقت شده است[۲۱]. در این آیات، از برخی مباحث مربوط به سرقت، مانند پیشینه سرقت در میان جوامع پیشین، آثار سرقت و برخی احکام فقهی آن سخن به میان آمده است[۲۲].

حکم سرقت

سرقت حرام، بلکه از گناهان کبیره است[۲۳]. همچنین سرقت موجب ضمان است؛ از این رو، با وجود عین مالِ ربوده شده، سارق باید آن را به صاحبش بازگرداند و در صورت تلف، باید مثل آن و با دسترسی نداشتن به مثل و یا قیمی بودن مال، قیمت آن را بپردازد[۲۴] و اگر عین مال در دستش نقصان یافته، باید ارش آن را نیز بپردازد.

حدّ سرقت، قطع چهار انگشت دست راست است؛ به گونه‌ای که کف دست و انگشت ابهام باقی بمانند[۲۵]، هرچند بنابر قول مشهور اگر یک یا هر دو دست وی شل و یا فاقد دست چپ باشد[۲۶]. حدّ سرقت در برخی موارد ساقط می‌شود مانند: توبه، قبل از ثبوت سرقت نزد قاضی؛ مال باخته قبل از دادخواهی نزد حاکم، مال ربوده شده را به دزد ببخشد یا از کیفر او بگذرد[۲۷].

منابع

پانویس

  1. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۵، ص۱۳۵؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۰۸.
  2. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۴۹۴.
  3. القاموس المحیط، ج۳، ص۲۴۴؛ تاج العروس، ج۱۳، ص۲۱۳، «سرق».
  4. معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۱۵۴؛ القاموس المحیط، ج۳، ص۲۴۴، «سرق».
  5. مفردات، ص۴۰۸؛ التحقیق، ج۵، ص۱۳۵، «سرق».
  6. معجم المصطلحات، ج۲، ص۲۶۳، «السرقه».
  7. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «سرقت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵، ص ۳۳۸-۳۴۰.
  8. کتاب السرائر ۳/ ۴۸۳.
  9. جواهر الکلام ۴۱/ ۵۹۶ ـ۵۹۷.
  10. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۴، ص۴۳۲- ۴۴۰.
  11. «گفتند: اگر (بنیامین) دزدی می‌کند (شگفت نیست) برادری دارد که (او نیز) پیش از این دزدی کرده است» سوره یوسف، آیه ۷۷.
  12. «و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کرده‌اند به کیفری از سوی خداوند ببرید» سوره مائده، آیه ۳۸.
  13. «هیچ پیامبری را نسزد که خیانت ورزد؛ و هر کس خیانت کند در رستخیز آنچه را خیانت ورزیده است» سوره آل عمران، آیه ۱۶۱.
  14. نک: روض الجنان، ج۵، ص۱۳۱-۱۳۳؛ التفسیر الکبیر، ج۹، ص۷۲.
  15. «و (نیز برای) کسانی که از گناهان بزرگ و کارهای زشت دوری می‌گزینند و چون به خشم آیند درمی‌گذرند» سوره شوری، آیه ۳۷.
  16. الکافی، ج۲، ص۲۷۸، ۴۴۲؛ وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۲۳؛ ج۱۶، ص۸۰.
  17. «اگر از گناهان بزرگی که از آن بازداشته شده‌اید دوری گزینید از گناهان (کوچک) تان چشم می‌پوشیم» سوره نساء، آیه ۳۱.
  18. وسائل‌الشیعه، ج۱۵، ص۳۲۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۳، ص۳۵۰.
  19. «و ای قوم من! پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید و در زمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره هود، آیه ۸۵.
  20. «و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.
  21. التبیان، ج۲، ص۱۳۸؛ کنزالعرفان، ج۲، ص۳۳؛ التفسیرالکبیر، ج۱۰، ص۶۹.
  22. صادقی فدکی، سید جعفر، مقاله «سرقت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵، ص ۳۳۸-۳۴۰.
  23. جواهر الکلام ۱۳ / ۳۱۰.
  24. جواهر الکلام ۴۱ / ۵۴۳ ـ ۵۴۴.
  25. جواهر الکلام ۴۱/ ۵۲۸.
  26. جواهر الکلام ۴۱/ ۵۳۵ ـ ۵۳۷.
  27. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۴، ص۴۳۲- ۴۴۰.