خیره در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]] | + - [[))
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = خیره
| عنوان مدخل  = [[خیره]]
| مداخل مرتبط = [[خیره در قرآن]] - [[خیره در حدیث]] - [[خیره در فقه سیاسی]]
| پرسش مرتبط  = خیره (پرسش)
}}


{{امامت}}
== مقدمه ==
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[خیره]]''' است. "'''[[خیره]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ خیره در قرآن]] - [[خیره در حدیث]] - [[خیره در فقه سیاسی]] </div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[خیره (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
 
==مقدمه==
تخییر<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج۴، ص۲۶۶.</ref>، [[حقّ]] [[انتخاب]]، [[هیئت]] و حالتی که برای فرد مختار حاصل می‌شود<ref>احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۶۳۱.</ref>.
تخییر<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج۴، ص۲۶۶.</ref>، [[حقّ]] [[انتخاب]]، [[هیئت]] و حالتی که برای فرد مختار حاصل می‌شود<ref>احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۶۳۱.</ref>.


{{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref>.
{{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref>.


تخییر به معنای [[حق]] [[انتخاب]] میان دو یا چند چیز است. [[انسان]] در بسیاری از امورِ مادی و [[معنوی]]، مانند [[اسلام]] و [[کفر]]، [[خیر و شرّ]]، [[حقّ]] و [[باطل]]، [[سعادت]] و [[شقاوت]] و... [[آزاد]] است و [[حق]] [[انتخاب]] دارد. این [[اختیار]] و [[حق]] [[انتخاب]] در موارد خاص که [[حکم الهی]] یا [[حکم]] [[رسول خدا]]{{صل}} به آن تعلق گرفته، از [[مؤمنان]] سلب شده است و [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref>. بر الزامی ‌بودن [[حکم خدا]] و [[رسول]]{{صل}} در [[حق]] [[مؤمنان]] دلالت دارد؛ لذا [[مؤمنان]] در [[احکام]] [[تشریعی]] باید بر [[حکم خدا]] و [[رسول]]{{صل}} گردن نهند.
تخییر به معنای [[حق]] [[انتخاب]] میان دو یا چند چیز است. [[انسان]] در بسیاری از امورِ مادی و [[معنوی]]، مانند [[اسلام]] و [[کفر]]، [[خیر و شرّ]]، [[حقّ]] و [[باطل]]، [[سعادت]] و [[شقاوت]] و... [[آزاد]] است و [[حق]] [[انتخاب]] دارد. این [[اختیار]] و [[حق]] [[انتخاب]] در موارد خاص که [[حکم الهی]] یا [[حکم]] [[رسول خدا]] {{صل}} به آن تعلق گرفته، از [[مؤمنان]] سلب شده است و [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref>. بر الزامی ‌بودن [[حکم خدا]] و [[رسول]] {{صل}} در [[حق]] [[مؤمنان]] دلالت دارد؛ لذا [[مؤمنان]] در [[احکام]] [[تشریعی]] باید بر [[حکم خدا]] و [[رسول]] {{صل}} گردن نهند.


در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«و پروردگارت هر چه خواهد می‌آفریند و می‌گزیند؛ آنان را گزینشی نیست، پاکا خداوند و فرابرترا (که اوست) از آنچه (برای او) شریک می‌آورند» سوره قصص، آیه 68.</ref>. نیز از [[انسان]] در [[احکام]] [[تشریعی]] [[الهی]]، سلب [[اختیار]] و [[انتخاب]] شده است. [[خداوند]] در مرحله [[تکوین]] عالَم، بر موجودات و مخلوقات منّت دارد و هرچه در عالم [[اراده]] کند، همان خواهد شد: {{متن قرآن|وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ}}<ref>« خداوند بر کار خویش چیرگی دارد » سوره یوسف، آیه 21.</ref> و نیز در مرحله [[تشریع]]، هرچه برای کمال و [[سعادت انسان]] لازم بوده، [[خداوند]] [[واجب]] کرده و هرچه بر [[انسان]] ضرر می‌رسانده، [[حرام]] کرده است؛ چون [[فطرت انسانی]] که [[خداوند]] در وجود [[انسان]] قرار داده است، سامان نمی‌گیرد، مگر به انجام امور [[واجب]] و ترک امور [[محرّم]]؛ لذا در [[احکام]] [[تشریعی]] نیز [[انسان]] [[حق]] [[انتخاب]] و [[اختیار]] ندارد؛ پس [[خداوند]] در مرحله [[تکوین]] و [[تشریع]] مختارِ مایشاء است. هنگامی که به [[انسان]] اجازه داده می‌شود که هرچه می‌خواهد انجام دهد یا ترک کند، در وجود خود اختیاری [[تشریعی]] و اعتباری می‌یابد که این [[اختیار]] به موازات [[اختیار]] [[تکوینی]] اوست و هیچ‌کس از [[انسان‌ها]] [[حق]] [[تحمیل]] چیزی را به او ندارد؛ زیرا مانند او [[انسان]] است و این، مفهوم آزادبودن طبیعی است؛ اما همین [[انسان]] مختار و [[آزاد]] می‌تواند، [[آزادی]] خود را به دیگری واگذار کند؛ مانند [[انسان]] [[اجتماعی]] که [[آزادی]] را از خود در قبال [[قوانین]] و [[سنن اجتماعی]] به خاطر [[جامعه]] پذیری سلب کرده است؛ اما در مقابل [[خداوند]] که هم تکویناً مالک [[انسان]] و [[افعال]] اوست و هم تشریعاً، [[انسان]] [[اختیار]] و [[آزادی]] نسبت به [[اراده تشریعی]] [[الهی]] (امرو [[نهی]] [[الهی]]) و همچنین نسبت به [[مشیت]] [[تکوینی]] [[الهی]] ندارد<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۶۸.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۲۷۰-۲۷۲.</ref>
در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«و پروردگارت هر چه خواهد می‌آفریند و می‌گزیند؛ آنان را گزینشی نیست، پاکا خداوند و فرابرترا (که اوست) از آنچه (برای او) شریک می‌آورند» سوره قصص، آیه 68.</ref>. نیز از [[انسان]] در [[احکام]] [[تشریعی]] [[الهی]]، سلب [[اختیار]] و [[انتخاب]] شده است. [[خداوند]] در مرحله [[تکوین]] عالَم، بر موجودات و مخلوقات منّت دارد و هرچه در عالم [[اراده]] کند، همان خواهد شد: {{متن قرآن|وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ}}<ref>«خداوند بر کار خویش چیرگی دارد» سوره یوسف، آیه 21.</ref> و نیز در مرحله [[تشریع]]، هرچه برای کمال و [[سعادت انسان]] لازم بوده، [[خداوند]] [[واجب]] کرده و هرچه بر [[انسان]] ضرر می‌رسانده، [[حرام]] کرده است؛ چون [[فطرت انسانی]] که [[خداوند]] در وجود [[انسان]] قرار داده است، سامان نمی‌گیرد، مگر به انجام امور [[واجب]] و ترک امور [[محرّم]]؛ لذا در [[احکام]] [[تشریعی]] نیز [[انسان]] [[حق]] [[انتخاب]] و [[اختیار]] ندارد؛ پس [[خداوند]] در مرحله [[تکوین]] و [[تشریع]] مختارِ مایشاء است. هنگامی که به [[انسان]] اجازه داده می‌شود که هرچه می‌خواهد انجام دهد یا ترک کند، در وجود خود اختیاری [[تشریعی]] و اعتباری می‌یابد که این [[اختیار]] به موازات [[اختیار]] [[تکوینی]] اوست و هیچ‌کس از [[انسان‌ها]] [[حق]] [[تحمیل]] چیزی را به او ندارد؛ زیرا مانند او [[انسان]] است و این، مفهوم آزادبودن طبیعی است؛ اما همین [[انسان]] مختار و [[آزاد]] می‌تواند، [[آزادی]] خود را به دیگری واگذار کند؛ مانند [[انسان]] [[اجتماعی]] که [[آزادی]] را از خود در قبال [[قوانین]] و [[سنن اجتماعی]] به خاطر [[جامعه]] پذیری سلب کرده است؛ اما در مقابل [[خداوند]] که هم تکویناً مالک [[انسان]] و [[افعال]] اوست و هم تشریعاً، [[انسان]] [[اختیار]] و [[آزادی]] نسبت به [[اراده تشریعی]] [[الهی]] (امرو [[نهی]] [[الهی]]) و همچنین نسبت به [[مشیت]] [[تکوینی]] [[الهی]] ندارد<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۶۸.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۲۷۰-۲۷۲.</ref>


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
* [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']]
* [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}
 


[[رده: مدخل]]
[[رده: مدخل]]
[[رده: خیره]]
[[رده: خیره]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۰۱

مقدمه

تخییر[۱]، حقّ انتخاب، هیئت و حالتی که برای فرد مختار حاصل می‌شود[۲].

﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ[۳].

تخییر به معنای حق انتخاب میان دو یا چند چیز است. انسان در بسیاری از امورِ مادی و معنوی، مانند اسلام و کفر، خیر و شرّ، حقّ و باطل، سعادت و شقاوت و... آزاد است و حق انتخاب دارد. این اختیار و حق انتخاب در موارد خاص که حکم الهی یا حکم رسول خدا (ص) به آن تعلق گرفته، از مؤمنان سلب شده است و آیه شریفه ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ[۴]. بر الزامی ‌بودن حکم خدا و رسول (ص) در حق مؤمنان دلالت دارد؛ لذا مؤمنان در احکام تشریعی باید بر حکم خدا و رسول (ص) گردن نهند.

در آیه شریفه ﴿وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ[۵]. نیز از انسان در احکام تشریعی الهی، سلب اختیار و انتخاب شده است. خداوند در مرحله تکوین عالَم، بر موجودات و مخلوقات منّت دارد و هرچه در عالم اراده کند، همان خواهد شد: ﴿وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ[۶] و نیز در مرحله تشریع، هرچه برای کمال و سعادت انسان لازم بوده، خداوند واجب کرده و هرچه بر انسان ضرر می‌رسانده، حرام کرده است؛ چون فطرت انسانی که خداوند در وجود انسان قرار داده است، سامان نمی‌گیرد، مگر به انجام امور واجب و ترک امور محرّم؛ لذا در احکام تشریعی نیز انسان حق انتخاب و اختیار ندارد؛ پس خداوند در مرحله تکوین و تشریع مختارِ مایشاء است. هنگامی که به انسان اجازه داده می‌شود که هرچه می‌خواهد انجام دهد یا ترک کند، در وجود خود اختیاری تشریعی و اعتباری می‌یابد که این اختیار به موازات اختیار تکوینی اوست و هیچ‌کس از انسان‌ها حق تحمیل چیزی را به او ندارد؛ زیرا مانند او انسان است و این، مفهوم آزادبودن طبیعی است؛ اما همین انسان مختار و آزاد می‌تواند، آزادی خود را به دیگری واگذار کند؛ مانند انسان اجتماعی که آزادی را از خود در قبال قوانین و سنن اجتماعی به خاطر جامعه پذیری سلب کرده است؛ اما در مقابل خداوند که هم تکویناً مالک انسان و افعال اوست و هم تشریعاً، انسان اختیار و آزادی نسبت به اراده تشریعی الهی (امرو نهی الهی) و همچنین نسبت به مشیت تکوینی الهی ندارد[۷].[۸]

منابع

پانویس

  1. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۴، ص۲۶۶.
  2. احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۱، ص۶۳۱.
  3. «و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.
  4. «و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.
  5. «و پروردگارت هر چه خواهد می‌آفریند و می‌گزیند؛ آنان را گزینشی نیست، پاکا خداوند و فرابرترا (که اوست) از آنچه (برای او) شریک می‌آورند» سوره قصص، آیه 68.
  6. «خداوند بر کار خویش چیرگی دارد» سوره یوسف، آیه 21.
  7. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۶۸.
  8. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۲۷۰-۲۷۲.