نامۀ ۳۵ نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-\n{{امامت}} +{{امامت}}))
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = نهج البلاغه
| عنوان مدخل  =
| مداخل مرتبط =
| پرسش مرتبط  =
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
*[[محمد بن ابی بکر]] از [[طفولیت]] در دامن [[امام علی]] {{ع}} پرورش یافت و تحت [[حمایت]] او قرار گرفت، تا آن‌که در [[مصر]] به [[شهادت]] رسید. [[امام علی]] {{ع}} همواره به او [[محبت]] می‌کرد و او را می‌ستود و [[برتری]] می‌داد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 781.</ref>.
[[محمد بن ابی بکر]] از طفولیت در دامن [[امام علی]] {{ع}} پرورش یافت و تحت حمایت او قرار گرفت، تا آن‌که در [[مصر]] به [[شهادت]] رسید. [[امام علی]] {{ع}} همواره به او [[محبت]] می‌کرد و او را می‌ستود و [[برتری]] می‌داد.
*[[محمد]] اهل [[عبادت]] و [[اجتهاد]] بود و نزد [[امام]] {{ع}} [[مقام]] و [[منزلت]] داشت. [[امام]] او را به [[زمام‌داری]] [[مصر]] برگزید، اما او در [[اداره]] آن سامان با مشکل مواجه شد و سرانجام با [[حیله]] [[معاویه]] به طرز فجیعی به [[شهادت]] رسید، [[اندوه]] [[شهادت]] [[محمد]] بر [[امام]] بسیار گران آمد. [[امام]] پس از دریافت خبر [[شهادت]] [[محمد]]، نامه‌ای به [[پسر عم]] خود، [[ابن عباس]]، نوشت و خبر [[به شهادت رسیدن]] او و اوضاع نابسامان [[ولایت]] [[مصر]] و کوتاهی [[مردمان]] در [[یاری]] خود را گزارش کرد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 782.</ref>.
*افزون بر [[سید رضی]]، این [[نامه]] در برخی کتاب‌های تاریخی نیز [[روایت]] شده است، از جمله: [[ابراهیم بن محمد]] در کتاب [[الغارات]] و [[طبری]] در کتاب [[تاریخ]] الرسل و الملوک<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 782.</ref>.
==فرازی از [[نامه]]==
*همانا [[مصر]] سقوط کرد و فرماندارش [[محمد بن ابی بکر]] (که [[خدا]] او را [[رحمت]] کند) [[شهید]] شد. در پیشگاه [[خداوند]]، او را فرزندی [[خیرخواه]]، کارگزاری کوشا، شمشیری برنده و ستونی بازدارنده می‌شماریم. همواره [[مردم]] را برای پیوستن به او برانگیختم و [[فرمان]] دادم تا قبل از این حوادث ناگوار به یاری‌اش بشتابند.[[مردم]] را [[نهان]] و [[آشکار]]، از آغاز تا انجام فراخواندم، عده‌ای با ناخوشایندی آمدند و برخی به [[دروغ]] بهانه آوردند و بعضی [[خوار]] و ذلیل بر جای ماندند. از [[خدا]] می‌خواهم به زودی مرا از دست این [[مردم]] [[نجات]] دهد. به [[خدا]] [[سوگند]]، گر در [[پیکار]] با [[دشمن]] آرزوی من [[شهادت]] نبود و خود را برای [[مرگ]] آماده نکرده بودم، [[دوست]] می‌داشتم حتی یک روز با این [[مردم]] نباشم و هرگز آنان را [[دیدار]] نکنم.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 782.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
[[محمد]] اهل [[عبادت]] و [[اجتهاد]] بود و نزد [[امام]] {{ع}} مقام و [[منزلت]] داشت. [[امام]] او را به [[زمام‌داری]] [[مصر]] برگزید، اما او در [[اداره]] آن سامان با مشکل مواجه شد و سرانجام با [[حیله]] [[معاویه]] به طرز فجیعی به [[شهادت]] رسید، [[اندوه]] شهادت محمد بر امام بسیار گران آمد. امام پس از دریافت خبر شهادت محمد، نامه‌ای به پسر عم خود، [[ابن عباس]]، نوشت و خبر به شهادت رسیدن او و اوضاع نابسامان [[ولایت]] [[مصر]] و کوتاهی [[مردمان]] در [[یاری]] خود را گزارش کرد.


== جستارهای وابسته ==
افزون بر [[سید رضی]]، این [[نامه]] در برخی کتاب‌های تاریخی نیز [[روایت]] شده است، از جمله: [[ابراهیم بن محمد]] در کتاب [[الغارات]] و [[طبری]] در کتاب [[تاریخ]] الرسل و الملوک.


==منابع==
== فرازی از [[نامه]] ==
* [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']]
همانا [[مصر]] سقوط کرد و فرماندارش [[محمد بن ابی بکر]] (که [[خدا]] او را [[رحمت]] کند) [[شهید]] شد. در پیشگاه [[خداوند]]، او را فرزندی [[خیرخواه]]، کارگزاری کوشا، شمشیری برنده و ستونی بازدارنده می‌شماریم. همواره [[مردم]] را برای پیوستن به او برانگیختم و [[فرمان]] دادم تا قبل از این حوادث ناگوار به یاری‌اش بشتابند. [[مردم]] را [[نهان]] و آشکار، از آغاز تا انجام فراخواندم، عده‌ای با ناخوشایندی آمدند و برخی به [[دروغ]] بهانه آوردند و بعضی [[خوار]] و ذلیل بر جای ماندند. از [[خدا]] می‌خواهم به زودی مرا از دست این [[مردم]] [[نجات]] دهد. به [[خدا]] [[سوگند]]، گر در [[پیکار]] با [[دشمن]] آرزوی من [[شهادت]] نبود و خود را برای [[مرگ]] آماده نکرده بودم، [[دوست]] می‌داشتم حتی یک روز با این [[مردم]] نباشم و هرگز آنان را [[دیدار]] نکنم<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۲]]، ص۷۸۱ ـ ۷۸۲.</ref>.
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']]
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:نامه‌های نهج البلاغه]]
[[رده:امام علی]]
[[رده:مدخل نهج البلاغه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۱

مقدمه

محمد بن ابی بکر از طفولیت در دامن امام علی (ع) پرورش یافت و تحت حمایت او قرار گرفت، تا آن‌که در مصر به شهادت رسید. امام علی (ع) همواره به او محبت می‌کرد و او را می‌ستود و برتری می‌داد.

محمد اهل عبادت و اجتهاد بود و نزد امام (ع) مقام و منزلت داشت. امام او را به زمام‌داری مصر برگزید، اما او در اداره آن سامان با مشکل مواجه شد و سرانجام با حیله معاویه به طرز فجیعی به شهادت رسید، اندوه شهادت محمد بر امام بسیار گران آمد. امام پس از دریافت خبر شهادت محمد، نامه‌ای به پسر عم خود، ابن عباس، نوشت و خبر به شهادت رسیدن او و اوضاع نابسامان ولایت مصر و کوتاهی مردمان در یاری خود را گزارش کرد.

افزون بر سید رضی، این نامه در برخی کتاب‌های تاریخی نیز روایت شده است، از جمله: ابراهیم بن محمد در کتاب الغارات و طبری در کتاب تاریخ الرسل و الملوک.

فرازی از نامه

همانا مصر سقوط کرد و فرماندارش محمد بن ابی بکر (که خدا او را رحمت کند) شهید شد. در پیشگاه خداوند، او را فرزندی خیرخواه، کارگزاری کوشا، شمشیری برنده و ستونی بازدارنده می‌شماریم. همواره مردم را برای پیوستن به او برانگیختم و فرمان دادم تا قبل از این حوادث ناگوار به یاری‌اش بشتابند. مردم را نهان و آشکار، از آغاز تا انجام فراخواندم، عده‌ای با ناخوشایندی آمدند و برخی به دروغ بهانه آوردند و بعضی خوار و ذلیل بر جای ماندند. از خدا می‌خواهم به زودی مرا از دست این مردم نجات دهد. به خدا سوگند، گر در پیکار با دشمن آرزوی من شهادت نبود و خود را برای مرگ آماده نکرده بودم، دوست می‌داشتم حتی یک روز با این مردم نباشم و هرگز آنان را دیدار نکنم[۱].

منابع

پانویس