آبی اللحم غفاری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'جستارهای\sوابسته\s\=\= \{\{مدخل‌های\sوابسته\}\} (.*)\)\n \=\=' به 'جستارهای وابسته == {{مدخل‌های وابسته}} $1) {{پایان مدخل‌های وابسته}} ==')
جز (جایگزینی متن - 'توضیح تصویر = تصویر قدیمی مدینه' به 'توضیح تصویر = تصویر کهنی از مدینه')
 
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل  = آبی اللحم غفاری | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
{{جعبه اطلاعات اصحاب
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[آبی اللحم غفاری در تراجم و رجال]] - [[آبی اللحم غفاری در تاریخ اسلامی]]</div>
| نام = آبی اللحم غفاری
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| مشهور به =
| نام تصویر = تصویر قدیمی مدینه.jpg   
| عرض تصویر =  
| توضیح تصویر = تصویر کهنی از مدینه
| نام کامل = آبی اللحم غفاری
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه = 
| لقب = 
| اهل =
| از قبیله = [[بنی‌غفار]]     
| از تیره =   
| پدر =     
| مادر =   
| همسر =   
| پسر = [[حویرث بن عبدالله بن آبی‌اللحم]]
| دختر =
| خواهر =
| برادر = 
| خویشاوندان = 
| وابستگان =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = 
| محل زندگی = [[مدینه]]   
| تاریخ درگذشت = 
| محل درگذشت = 
| تاریخ شهادت = 
| محل شهادت = 
| طول عمر = 
| محل دفن = 
| دین =
| مذهب =
| از اصحاب = [[پیامبر خاتم]]
| از طبقه =
| در جنگ = {{فهرست جعبه افقی| [[جنگ خیبر]] | [[جنگ حنین]] }}
| نقش‌ها =
| فعالیت‌ها =  
| علت شهرت =
| علت درگذشت = 
| علت شهادت =
| راوی از =
| روایات مشهور = 
| مشایخ او = 
| راویان از او =
| آخرین راوی از او =
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
در اینکه وی از [[بنی غفار]] است، تردیدی نیست<ref>برای نسب او ر.ک: ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷.</ref>، اما در نام او [[اختلاف]] است. بیشتر صحابه‌نگاران، از جمله [[ابوعبیده معمر بن مثنی]]<ref>حاکم نیشابوری، ج۳، ص۶۲۲.</ref>، [[مرزبانی]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷.</ref>، [[خلیفة بن خیاط]]<ref>خلیفه بن خیاط، ص۷۴.</ref> و [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۴.</ref> نامش را [[عبدالله بن عبدالملک]]، ولی [[هیثم بن عدی]] و [[هشام کلبی]]<ref>مزی، ج۲، ص۲۷۳؛ ابن ماکولا، ج۳، ص۱-۴؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷.</ref> او را [[خلف بن عبدالملک]] گفته‌اند. در برخی مآخذ، نام او را [[خلف بن مالک]]<ref>بلاذری، ج۱۱، ص۱۲۹.</ref>، [[عبدالله بن عبد بن مالک]]<ref>طبرانی، ج۱۷، ص۶۵.</ref>، [[عبدالله بن عبدالله]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷.</ref> و [[حویرث بن عبدالله]]<ref>ابن حبان، ج۳، ص۲۹۹؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۳۸۷؛ مژی، ج۳۳، ص۳۵.</ref> ضبط کرده‌اند. هشام کلبی<ref>ابن ماکولا،ج۱، ص۳-۴؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷.</ref> تصریح کرده که حویرث، نوه آبی اللحم است. با این حال معلوم نیست چرا [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷.</ref> با اینکه همین مطلب را از هشام کلبی آورده، ولی ذیل نام حویرث بن عبدالله می‌گوید: او آبی اللحم است؟! آبی، اسم فاعل از فعل أبی یأبی، به معنای [[امتناع]] کردن از چیزی است. ملقب شدن او به آبی اللحم، از آن‌رو است که وی در [[جاهلیت]]، از خوردن گوشت [[قربانی]] برای [[بت‌ها]]، یا همانند [[راهبان]] از خوردن هر نوع گوشت، امتناع داشته است<ref>بلاذری، ج۱۱، ص۱۲۹؛ ابن قتیبه، ص۳۲۳؛ ابن حبان، ج۳، ص۲۹۹؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۶۸؛ عسکری، ص۲۳؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۵۴.</ref>. [[ترمذی]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۵</ref>، [[دولابی]]<ref>دولابی، ج۱، ص۸۹.</ref>، ابن سکن<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۵ و ۲۹۴.</ref> و به [[پیروی]] از او، [[ابن منده]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۵ و ۲۹۴.</ref> توهم کرده‌اند که آبی اللحم [[کنیه]] اوست <ref>نیز ر.ک: عسکری، ص۲۳ و ۳۹.</ref>. [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۶، ص۳۰۰۵.</ref> این توهم را بر ابن‌منده ایراد گرفته، ولی [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۵ و ۲۹۴.</ref> می‌گوید این ایراد در [[حقیقت]] به ابن سکن وارد است. ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۴.</ref> نیز نام او را در بخش [[کنیه‌ها]] آورده، اما با [[تذکر]] این مطلب که آبی اللحم [[کنیه]] نیست، ولی مانند کنیه [[تصور]] شده است، عمل خود را توجیه می‌کند.
در اینکه وی از [[بنی غفار]] است، تردیدی نیست<ref>برای نسب او ر. ک: ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷.</ref>، اما در نام او [[اختلاف]] است. بیشتر [[صحابه‌نگاران]]، از جمله [[ابوعبیده معمر بن مثنی]]<ref>حاکم نیشابوری، ج۳، ص۶۲۲.</ref>، [[مرزبانی]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷.</ref>، [[خلیفة بن خیاط]]<ref>خلیفه بن خیاط، ص۷۴.</ref> و [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۴.</ref> نامش را [[عبدالله بن عبدالملک]]، ولی [[هیثم بن عدی]] و [[هشام کلبی]]<ref>مزی، ج۲، ص۲۷۳؛ ابن ماکولا، ج۳، ص۱-۴؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷.</ref> او را [[خلف بن عبدالملک]] گفته‌اند. در برخی مآخذ، نام او را [[خلف بن مالک]]<ref>بلاذری، ج۱۱، ص۱۲۹.</ref>، [[عبدالله بن عبد بن مالک]]<ref>طبرانی، ج۱۷، ص۶۵.</ref>، [[عبدالله بن عبدالله]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷.</ref> و [[حویرث بن عبدالله]]<ref>ابن حبان، ج۳، ص۲۹۹؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۳۸۷؛ مژی، ج۳۳، ص۳۵.</ref> ضبط کرده‌اند. هشام کلبی<ref>ابن ماکولا، ج۱، ص۳-۴؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷.</ref> تصریح کرده که حویرث، نوه آبی اللحم است. با این حال معلوم نیست چرا [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷.</ref> با اینکه همین مطلب را از هشام کلبی آورده، ولی ذیل نام [[حویرث بن عبدالله]] می‌گوید: او آبی اللحم است؟! آبی، اسم فاعل از فعل أبی یأبی، به معنای [[امتناع]] کردن از چیزی است. ملقب شدن او به آبی اللحم، از آن‌رو است که وی در [[جاهلیت]]، از خوردن گوشت [[قربانی]] برای [[بت‌ها]]، یا همانند [[راهبان]] از خوردن هر نوع گوشت، امتناع داشته است<ref>بلاذری، ج۱۱، ص۱۲۹؛ ابن قتیبه، ص۳۲۳؛ ابن حبان، ج۳، ص۲۹۹؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۶۸؛ عسکری، ص۲۳؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۵۴.</ref>. [[ترمذی]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۵</ref>، [[دولابی]]<ref>دولابی، ج۱، ص۸۹.</ref>، [[ابن سکن]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۵ و ۲۹۴.</ref> و به [[پیروی]] از او، [[ابن منده]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۵ و ۲۹۴.</ref> توهم کرده‌اند که آبی اللحم [[کنیه]] اوست <ref>نیز ر. ک: عسکری، ص۲۳ و ۳۹.</ref>. [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۶، ص۳۰۰۵.</ref> این توهم را بر ابن‌منده ایراد گرفته، ولی [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۵ و ۲۹۴.</ref> می‌گوید این ایراد در [[حقیقت]] به [[ابن سکن]] وارد است. [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۴.</ref> نیز نام او را در بخش [[کنیه‌ها]] آورده، اما با [[تذکر]] این مطلب که آبی اللحم [[کنیه]] نیست، [[ولی]] مانند کنیه [[تصور]] شده است، عمل خود را توجیه می‌کند.


[[تحریم]] گوشت از سوی آبی اللحم با توجه به ظاهر گزارشی که می‌گوید: [[عمیر]]، [[غلام]] آبی اللحم بدون اجازه او مقدار گوشتی را که پخته بود، به [[فقیری]] [[صدقه]] داد و وی غلام خود را زد و غلام نزد [[پیامبر]] [[شکایت]] برد <ref>مسلم، ج۳، ص۹۱-۹۰؛ نسائی، ج۵، ص۶۳؛ بیهقی، ج۴، ص۱۹۴.</ref>، یا مؤید تحریم گوشت از سوی آبی اللحم در [[زمان جاهلیت]] است یا اینکه تحریم نباید در [[زمان رسول خدا]]{{صل}} ادامه داشته باشد؛ به ویژه که پیامبر به این نکات توجه داشته است. اما برخی، از جمله [[قرطبی]]<ref>سیوطی، ج۳، ص۱۰۰.</ref> بر این نظر است که پس از این رویداد، او را آبی اللحم [[لقب]] دادند.
[[تحریم]] گوشت از سوی آبی اللحم با توجه به [[ظاهر]] گزارشی که می‌گوید: [[عمیر]]، [[غلام]] آبی اللحم بدون [[اجازه]] او مقدار گوشتی را که پخته بود، به [[فقیری]] [[صدقه]] داد و وی غلام خود را زد و غلام نزد [[پیامبر]] [[شکایت]] برد <ref>مسلم، ج۳، ص۹۱-۹۰؛ نسائی، ج۵، ص۶۳؛ بیهقی، ج۴، ص۱۹۴.</ref>، یا مؤید تحریم گوشت از سوی آبی اللحم در [[زمان جاهلیت]] است یا اینکه تحریم نباید در [[زمان رسول خدا]] {{صل}} ادامه داشته باشد؛ به ویژه که پیامبر به این نکات توجه داشته است. اما برخی، از جمله [[قرطبی]]<ref>سیوطی، ج۳، ص۱۰۰.</ref> بر این نظر است که پس از این رویداد، او را آبی اللحم [[لقب]] دادند.


آبی اللحم در [[جنگی]] که میان دو [[قبیله غفار]] و [[ثعلبة بن سعد]] روی داد، حضور داشته است<ref>یاقوت حموی، ج۲، ص۲۱۷؛ به نقل از زمخشری.</ref>، [[مرزبانی]]، آبی اللحم را از اشراف و [[شاعران]] [[دوره جاهلی]] برشمرده است<ref>حاکم نیشابوری، ج۳، ص۶۲۳؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷</ref> ذیل این مطلب می‌گوید: شاید مرزبانی از [[مسلمان]] شدن او [[آگاه]] نبوده است. در غیر این صورت، می‌بایست بر اساس رویه‌ای که دارد، او را از شاعران مخضرم نام ببرد.
آبی اللحم در [[جنگی]] که میان دو [[قبیله غفار]] و [[ثعلبة بن سعد]] روی داد، [[حضور]] داشته است<ref>یاقوت حموی، ج۲، ص۲۱۷؛ به نقل از زمخشری.</ref>، [[مرزبانی]]، آبی اللحم را از اشراف و [[شاعران]] [[دوره جاهلی]] برشمرده است<ref>حاکم نیشابوری، ج۳، ص۶۲۳؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷</ref> ذیل این مطلب می‌گوید: شاید مرزبانی از [[مسلمان]] شدن او [[آگاه]] نبوده است. در غیر این صورت، می‌بایست بر اساس رویه‌ای که دارد، او را از شاعران [[مخضرم]] نام ببرد.


[[زمان]] [[اسلام آوردن]] او دقیقاً معلوم نیست، ولی از [[وصف]] او به قدیم الصحبه<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷.</ref>{{عربی|"يا من قُدماء الصحابه وكبارهم"}}<ref>مبارکفوری، ج۳، ص۱۰۷.</ref>؛ بر‌می‌آید که مسلمان شدنش، پیشینه قابل توجهی داشته است؛ چرا که معمولاً این اصطلاح را در [[حق]] [[مسلمانان]] نخستین می‌گویند<ref>برای نمونه ر.ک: ابن سعد، ج۴، ص۲۹۸؛ ابن حجر، الاصابه، ج۵، ص۲۸۳.</ref>. از طرفی، با توجه به هم‌قبیله بودن وی با [[ابوذر]]، شاید اسلام آوردن او، با [[ابوذر]] همزمان بوده است. شاید هم قدیم بودن او با توجه به سخن [[مرزبانی]] و محل اسکان او، به مسن بودن آبی اللحم در میان [[صحابه]] اشاره داشته باشد.
[[زمان]] [[اسلام آوردن]] او دقیقاً معلوم نیست، ولی از وصف او به قدیم الصحبه<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷.</ref>{{عربی|يا من قُدماء الصحابه وكبارهم}}<ref>مبارکفوری، ج۳، ص۱۰۷.</ref>؛ بر‌می‌آید که مسلمان شدنش، پیشینه قابل توجهی داشته است؛ چرا که معمولاً این اصطلاح را در [[حق]] [[مسلمانان]] نخستین می‌گویند<ref>برای نمونه ر. ک: ابن سعد، ج۴، ص۲۹۸؛ ابن حجر، الاصابه، ج۵، ص۲۸۳.</ref>. از طرفی، با توجه به هم‌قبیله بودن وی با [[ابوذر]]، شاید اسلام آوردن او، با ابوذر همزمان بوده است. شاید هم قدیم بودن او با توجه به [[سخن]] [[مرزبانی]] و محل اسکان او، به مسن بودن آبی اللحم در میان [[صحابه]] اشاره داشته باشد.


[[عمیر]]، [[غلام]] آبی اللحم از او نقل می‌کند که: در "اَحجارُ الزیت"<ref>نزدیک زوراء محلی کنار بازار مدینه نزدیک مسجدالنبی. ر.ک: یاقوت حموی، ج۳، ص۱۵۶.</ref> [[پیامبر]] را دید که دستانش را سوی [[آسمان]] بلند کرده بود و برای آمدن [[باران]] [[دعا]] می‌کرد<ref>نسائی، ج۳، ص۱۵۹؛ بخاری ج۸، ص۳۴۵ و به طور خلاصه: ترمذی، ج۲، ص۳۴؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۶۸.</ref>. [[ترمذی]]<ref>ترمذی، ج۲، ص۳۴.</ref> می‌گوید: این [[روایت]] از آبی اللحم تنها از طریق [[قتیبة بن سعید]] نقل شده، در حالی که در [[روایات]] دیگر، غلام او، پیامبر را در این حالت دیده است<ref> احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۲۳؛ ابوداود، ج۱، ص۶۱۹؛ حاکم نیشابوری، ج۳، ص۶۲۲ و ج۱، ص۳۲۷ و نیز ر.ک: عمیر مولی آبی اللحم.</ref>. [[حاکم]]<ref>حاکم، ج۱، ص۵۳۵.</ref> نیز [[سند]] این [[حدیث]] را صحیح دانسته است. احتمال دارد غلامش همراه او بوده و هر دو پیامبر را در این حالت دیده‌اند و به همین دلیل به دو گونه نقل شده است.
[[عمیر]]، [[غلام]] آبی اللحم از او [[نقل]] می‌کند که: در «اَحجارُ الزیت»<ref>نزدیک زوراء محلی کنار بازار مدینه نزدیک مسجدالنبی. ر. ک: یاقوت حموی، ج۳، ص۱۵۶.</ref> [[پیامبر]] را دید که دستانش را سوی [[آسمان]] بلند کرده بود و برای آمدن [[باران]] [[دعا]] می‌کرد<ref>نسائی، ج۳، ص۱۵۹؛ بخاری ج۸، ص۳۴۵ و به طور خلاصه: ترمذی، ج۲، ص۳۴؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۶۸.</ref>. [[ترمذی]]<ref>ترمذی، ج۲، ص۳۴.</ref> می‌گوید: این [[روایت]] از آبی اللحم تنها از طریق [[قتیبة بن سعید]] نقل شده، در حالی که در [[روایات]] دیگر، غلام او، پیامبر را در این حالت دیده است<ref> احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۲۳؛ ابوداوود، ج۱، ص۶۱۹؛ حاکم نیشابوری، ج۳، ص۶۲۲ و ج۱، ص۳۲۷ و نیز ر. ک: عمیر مولی آبی اللحم.</ref>. [[حاکم]]<ref>حاکم، ج۱، ص۵۳۵.</ref> نیز [[سند]] این [[حدیث]] را صحیح دانسته است. احتمال دارد غلامش همراه او بوده و هر دو پیامبر را در این حالت دیده‌اند و به همین [[دلیل]] به دو گونه نقل شده است.


بنا به گفته واقدی، محل سکونت وی در [[مرج]] صفراء (سه میلی با حدود شش کیلومتری) [[مدینه]] بوده است<ref> بلاذری، ج۱۱، ص۱۳۰؛ بکری، ج۳، ص۸۳۶؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۴؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷.</ref>. غلام او عمیر، از [[هجرت]] خود به همراه آبی اللحم به مدینه خبر داده، ولی به [[زمان]] آن اشاره نکرده است<ref>حاکم نیشابوری، ج۴، ص۱۳۲؛ بیهقی، ج۱۰، ص۳.</ref>.
بنا به گفته [[واقدی]]، محل سکونت وی در [[مرج]] [[صفراء]] (سه میلی با [[حدود]] شش کیلومتری) [[مدینه]] بوده است<ref> بلاذری، ج۱۱، ص۱۳۰؛ بکری، ج۳، ص۸۳۶؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۴؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷.</ref>. غلام او عمیر، از [[هجرت]] خود به همراه آبی اللحم به مدینه [[خبر]] داده، [[ولی]] به [[زمان]] آن اشاره نکرده است<ref>حاکم نیشابوری، ج۴، ص۱۳۲؛ بیهقی، ج۱۰، ص۳.</ref>.


آبی اللحم در [[جنگ خیبر]] شرکت کرد<ref>ابن سعد، ج۲، ص۱۱۴؛ ابن ماجه، ج۲، ص۹۵۲؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۴؛ شامی، ج۹، ص۱۲۹.</ref> و در [[جنگ حنین]] [[شهید]] شد<ref>بلاذری، ج۱۱، ص۱۳۰۱؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۸.</ref>.
آبی اللحم در [[جنگ خیبر]] شرکت کرد<ref>ابن سعد، ج۲، ص۱۱۴؛ ابن ماجه، ج۲، ص۹۵۲؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۴؛ شامی، ج۹، ص۱۲۹.</ref> و در [[جنگ حنین]] [[شهید]] شد<ref>بلاذری، ج۱۱، ص۱۳۰۱؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۸.</ref>.


از [[فرزندان]] او، تنها [[حویرث بن عبدالله بن آبی‌اللحم]] [[شهرت]] دارد که او نیز از صحابه بود و بنا به گفته [[بلاذری]]<ref>بلاذری، ج۱۱، ص۱۳۰.</ref> در حُنین [[شهید]] شد.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «آبی اللحم غفاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۸۹-۹۰.</ref>
از [[فرزندان]] او، تنها [[حویرث بن عبدالله بن آبی‌اللحم]] [[شهرت]] دارد که او نیز از صحابه بود و بنا به گفته [[بلاذری]]<ref>بلاذری، ج۱۱، ص۱۳۰.</ref> در [[حُنین]] شهید شد.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «آبی اللحم غفاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۸۹-۹۰.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل‌های وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
*[[حویرث بن عبدالله بن آبی‌اللحم]] (فرزند)
* [[حویرث بن عبدالله بن آبی‌اللحم]] (فرزند)
{{پایان مدخل‌های وابسته}}
{{پایان مدخل وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۳۴: خط ۷۹:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{صحابه}}
[[رده: اصحاب پیامبر]]
 
[[رده:آبی اللحم غفاری]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:صحابه]]
[[رده:بنی‌غفار]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۰:۰۰

آبی اللحم غفاری
تصویر کهنی از مدینه
نام کاملآبی اللحم غفاری
جنسیتمرد
از قبیلهبنی‌غفار
پسرحویرث بن عبدالله بن آبی‌اللحم
محل زندگیمدینه
از اصحابپیامبر خاتم
حضور در جنگ

مقدمه

در اینکه وی از بنی غفار است، تردیدی نیست[۱]، اما در نام او اختلاف است. بیشتر صحابه‌نگاران، از جمله ابوعبیده معمر بن مثنی[۲]، مرزبانی[۳]، خلیفة بن خیاط[۴] و ابن عبدالبر[۵] نامش را عبدالله بن عبدالملک، ولی هیثم بن عدی و هشام کلبی[۶] او را خلف بن عبدالملک گفته‌اند. در برخی مآخذ، نام او را خلف بن مالک[۷]، عبدالله بن عبد بن مالک[۸]، عبدالله بن عبدالله[۹] و حویرث بن عبدالله[۱۰] ضبط کرده‌اند. هشام کلبی[۱۱] تصریح کرده که حویرث، نوه آبی اللحم است. با این حال معلوم نیست چرا ابن اثیر[۱۲] با اینکه همین مطلب را از هشام کلبی آورده، ولی ذیل نام حویرث بن عبدالله می‌گوید: او آبی اللحم است؟! آبی، اسم فاعل از فعل أبی یأبی، به معنای امتناع کردن از چیزی است. ملقب شدن او به آبی اللحم، از آن‌رو است که وی در جاهلیت، از خوردن گوشت قربانی برای بت‌ها، یا همانند راهبان از خوردن هر نوع گوشت، امتناع داشته است[۱۳]. ترمذی[۱۴]، دولابی[۱۵]، ابن سکن[۱۶] و به پیروی از او، ابن منده[۱۷] توهم کرده‌اند که آبی اللحم کنیه اوست [۱۸]. ابونعیم[۱۹] این توهم را بر ابن‌منده ایراد گرفته، ولی ابن حجر[۲۰] می‌گوید این ایراد در حقیقت به ابن سکن وارد است. ابن عبدالبر[۲۱] نیز نام او را در بخش کنیه‌ها آورده، اما با تذکر این مطلب که آبی اللحم کنیه نیست، ولی مانند کنیه تصور شده است، عمل خود را توجیه می‌کند.

تحریم گوشت از سوی آبی اللحم با توجه به ظاهر گزارشی که می‌گوید: عمیر، غلام آبی اللحم بدون اجازه او مقدار گوشتی را که پخته بود، به فقیری صدقه داد و وی غلام خود را زد و غلام نزد پیامبر شکایت برد [۲۲]، یا مؤید تحریم گوشت از سوی آبی اللحم در زمان جاهلیت است یا اینکه تحریم نباید در زمان رسول خدا (ص) ادامه داشته باشد؛ به ویژه که پیامبر به این نکات توجه داشته است. اما برخی، از جمله قرطبی[۲۳] بر این نظر است که پس از این رویداد، او را آبی اللحم لقب دادند.

آبی اللحم در جنگی که میان دو قبیله غفار و ثعلبة بن سعد روی داد، حضور داشته است[۲۴]، مرزبانی، آبی اللحم را از اشراف و شاعران دوره جاهلی برشمرده است[۲۵]. ابن حجر[۲۶] ذیل این مطلب می‌گوید: شاید مرزبانی از مسلمان شدن او آگاه نبوده است. در غیر این صورت، می‌بایست بر اساس رویه‌ای که دارد، او را از شاعران مخضرم نام ببرد.

زمان اسلام آوردن او دقیقاً معلوم نیست، ولی از وصف او به قدیم الصحبه[۲۷]يا من قُدماء الصحابه وكبارهم[۲۸]؛ بر‌می‌آید که مسلمان شدنش، پیشینه قابل توجهی داشته است؛ چرا که معمولاً این اصطلاح را در حق مسلمانان نخستین می‌گویند[۲۹]. از طرفی، با توجه به هم‌قبیله بودن وی با ابوذر، شاید اسلام آوردن او، با ابوذر همزمان بوده است. شاید هم قدیم بودن او با توجه به سخن مرزبانی و محل اسکان او، به مسن بودن آبی اللحم در میان صحابه اشاره داشته باشد.

عمیر، غلام آبی اللحم از او نقل می‌کند که: در «اَحجارُ الزیت»[۳۰] پیامبر را دید که دستانش را سوی آسمان بلند کرده بود و برای آمدن باران دعا می‌کرد[۳۱]. ترمذی[۳۲] می‌گوید: این روایت از آبی اللحم تنها از طریق قتیبة بن سعید نقل شده، در حالی که در روایات دیگر، غلام او، پیامبر را در این حالت دیده است[۳۳]. حاکم[۳۴] نیز سند این حدیث را صحیح دانسته است. احتمال دارد غلامش همراه او بوده و هر دو پیامبر را در این حالت دیده‌اند و به همین دلیل به دو گونه نقل شده است.

بنا به گفته واقدی، محل سکونت وی در مرج صفراء (سه میلی با حدود شش کیلومتری) مدینه بوده است[۳۵]. غلام او عمیر، از هجرت خود به همراه آبی اللحم به مدینه خبر داده، ولی به زمان آن اشاره نکرده است[۳۶].

آبی اللحم در جنگ خیبر شرکت کرد[۳۷] و در جنگ حنین شهید شد[۳۸].

از فرزندان او، تنها حویرث بن عبدالله بن آبی‌اللحم شهرت دارد که او نیز از صحابه بود و بنا به گفته بلاذری[۳۹] در حُنین شهید شد.[۴۰]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. برای نسب او ر. ک: ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷.
  2. حاکم نیشابوری، ج۳، ص۶۲۲.
  3. ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷.
  4. خلیفه بن خیاط، ص۷۴.
  5. ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۴.
  6. مزی، ج۲، ص۲۷۳؛ ابن ماکولا، ج۳، ص۱-۴؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷.
  7. بلاذری، ج۱۱، ص۱۲۹.
  8. طبرانی، ج۱۷، ص۶۵.
  9. ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷.
  10. ابن حبان، ج۳، ص۲۹۹؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۳۸۷؛ مژی، ج۳۳، ص۳۵.
  11. ابن ماکولا، ج۱، ص۳-۴؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷.
  12. ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷.
  13. بلاذری، ج۱۱، ص۱۲۹؛ ابن قتیبه، ص۳۲۳؛ ابن حبان، ج۳، ص۲۹۹؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۶۸؛ عسکری، ص۲۳؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۵۴.
  14. ابن حجر، ج۷، ص۲۵
  15. دولابی، ج۱، ص۸۹.
  16. ابن حجر، ج۷، ص۲۵ و ۲۹۴.
  17. ابن حجر، ج۷، ص۲۵ و ۲۹۴.
  18. نیز ر. ک: عسکری، ص۲۳ و ۳۹.
  19. ابونعیم، ج۶، ص۳۰۰۵.
  20. ابن حجر، ج۷، ص۲۵ و ۲۹۴.
  21. ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۴.
  22. مسلم، ج۳، ص۹۱-۹۰؛ نسائی، ج۵، ص۶۳؛ بیهقی، ج۴، ص۱۹۴.
  23. سیوطی، ج۳، ص۱۰۰.
  24. یاقوت حموی، ج۲، ص۲۱۷؛ به نقل از زمخشری.
  25. حاکم نیشابوری، ج۳، ص۶۲۳؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷.
  26. ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷
  27. ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷.
  28. مبارکفوری، ج۳، ص۱۰۷.
  29. برای نمونه ر. ک: ابن سعد، ج۴، ص۲۹۸؛ ابن حجر، الاصابه، ج۵، ص۲۸۳.
  30. نزدیک زوراء محلی کنار بازار مدینه نزدیک مسجدالنبی. ر. ک: یاقوت حموی، ج۳، ص۱۵۶.
  31. نسائی، ج۳، ص۱۵۹؛ بخاری ج۸، ص۳۴۵ و به طور خلاصه: ترمذی، ج۲، ص۳۴؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۶۸.
  32. ترمذی، ج۲، ص۳۴.
  33. احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۲۳؛ ابوداوود، ج۱، ص۶۱۹؛ حاکم نیشابوری، ج۳، ص۶۲۲ و ج۱، ص۳۲۷ و نیز ر. ک: عمیر مولی آبی اللحم.
  34. حاکم، ج۱، ص۵۳۵.
  35. بلاذری، ج۱۱، ص۱۳۰؛ بکری، ج۳، ص۸۳۶؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۴؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷.
  36. حاکم نیشابوری، ج۴، ص۱۳۲؛ بیهقی، ج۱۰، ص۳.
  37. ابن سعد، ج۲، ص۱۱۴؛ ابن ماجه، ج۲، ص۹۵۲؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۴؛ شامی، ج۹، ص۱۲۹.
  38. بلاذری، ج۱۱، ص۱۳۰۱؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۸.
  39. بلاذری، ج۱۱، ص۱۳۰.
  40. محمدی، رمضان، مقاله «آبی اللحم غفاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۸۹-۹۰.