نیایش پنجاه و دوم: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مدخلهای وابسته}} +{{مدخل وابسته}})) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = صحیفه سجادیه | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
این [[نیایش]] | این [[نیایش]] [[امام سجاد]] {{ع}} است به هنگام طلب مصرّانه از [[خداوند بزرگ]]. [[امامان]] {{عم}} به ما آموختهاند که در هنگام [[دعا]]، پیش از طرح درخواستها و حاجتهایمان [[خدای بزرگ]] را به [[عظمت]] بستاییم و اوصاف نیکوی وی را برشماریم. از اینروست که [[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}} در این دعا [[ستایش خدا]] را با تسبیحهای متعدد آذینبندی کرده و سبحانک سبحانک (منزهی تو) از زبانش نمیافتد: {{متن حدیث|يَا اللَّهُ الَّذِي {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَخْفَى عَلَيْهِ شَيْءٌ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ...}}<ref>«بیگمان خداوند است که هیچ چیز در زمین و آسمان بر او پوشیده نیست» سوره آل عمران، آیه ۵.</ref>}}؛ «ای [[خداوند]] یکتایی که در [[آسمان]] و [[زمین]] چیزی بر تو پوشیده نیست، چگونه تواند - ای خدای من - چیزی که خود آن را آفریدهای بر تو پوشیده ماند؟ یا چگونه شمار نتوانی کرد آنچه خود آن را پدید آوردهای؟ یا چگونه از تو پنهان تواند ماند آنچه [[تدبیر]] کار او به دست توست؟ یا چگونه از تو تواند گریخت آنکه اگر روزیاش ندهی زنده نخواهد بود؟ یا چگونه از چنبر [[فرمان]] تو تواند رست آنکه راهی جز حیطه [[فرمانروایی]] تواش در پیش نیست؟ ای خداوند، منزهی تو. از آفریدگانت آنکه تو را بیشتر شناسد، بیشتر از تو ترسد و آنکه تو را بیشتر فرمان برد، خضوعش در برابر تو بیشتر باشد و آنکه تواش روزی دهی و او دیگری را پرستد، در نزد تو از همهکس فرومایهتر است. | ||
[[امامان]]{{عم}} به ما آموختهاند که در هنگام [[دعا]]، پیش از طرح درخواستها و حاجتهایمان [[خدای بزرگ]] را به [[عظمت]] بستاییم و اوصاف نیکوی وی را برشماریم. | |||
از اینروست که [[امام]] [[زین العابدین]]{{ع}} در این دعا [[ستایش خدا]] را با تسبیحهای متعدد آذینبندی کرده و سبحانک سبحانک (منزهی تو) از زبانش نمیافتد: | |||
{{متن حدیث|يَا اللَّهُ الَّذِي {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَخْفَى عَلَيْهِ شَيْءٌ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ...}}<ref>«بیگمان خداوند است که هیچ چیز در زمین و آسمان بر او پوشیده نیست» سوره آل عمران، آیه ۵.</ref>}}؛ «ای [[خداوند]] یکتایی که در [[آسمان]] و [[زمین]] چیزی بر تو پوشیده نیست، چگونه تواند - ای خدای من - چیزی که خود آن را آفریدهای بر تو پوشیده ماند؟ یا چگونه شمار نتوانی کرد آنچه خود آن را پدید آوردهای؟ یا چگونه از تو پنهان تواند ماند آنچه [[تدبیر]] کار او به دست توست؟ یا چگونه از تو تواند گریخت آنکه اگر روزیاش ندهی زنده نخواهد بود؟ یا چگونه از چنبر [[فرمان]] تو تواند رست آنکه راهی جز حیطه [[فرمانروایی]] تواش در پیش نیست؟ | |||
ای خداوند، منزهی تو. از آفریدگانت آنکه تو را بیشتر شناسد، بیشتر از تو ترسد و آنکه تو را بیشتر فرمان برد، خضوعش در برابر تو بیشتر باشد و آنکه تواش روزی دهی و او دیگری را پرستد، در نزد تو از همهکس فرومایهتر است. | |||
ای خداوند، منزهی تو. [[سلطه]] و [[قدرت]] تو را نمیکاهد کسی که به تو [[شرک]] آورد و پیامبرانت را به [[دروغ]] نسبت دهد. آنکس که خواست تو را خوش ندارد، نتواند فرمانت را نپذیرد و آنکس که منکر قدرت تو بود، خود را از تو در [[امان]] نتواند داشت و آنکس که جز تو دیگری را پرستد، از [[کیفر]] تواش گریزی نیست و آنکس که [[دیدار]] تو را نخواهد، نتواند تا ابد در [[دنیا]] زیستن گیرد. | ای خداوند، منزهی تو. [[سلطه]] و [[قدرت]] تو را نمیکاهد کسی که به تو [[شرک]] آورد و پیامبرانت را به [[دروغ]] نسبت دهد. آنکس که خواست تو را خوش ندارد، نتواند فرمانت را نپذیرد و آنکس که منکر قدرت تو بود، خود را از تو در [[امان]] نتواند داشت و آنکس که جز تو دیگری را پرستد، از [[کیفر]] تواش گریزی نیست و آنکس که [[دیدار]] تو را نخواهد، نتواند تا ابد در [[دنیا]] زیستن گیرد. | ||
ای خداوند، منزهی تو.. چه رفیع است [[مقام]] تو، چه [[قهار]] است [[قدرت]] تو، چه سخت است نیروی تو، چه نافذ است [[فرمان]] تو. | ای خداوند، منزهی تو.. چه رفیع است [[مقام]] تو، چه [[قهار]] است [[قدرت]] تو، چه سخت است نیروی تو، چه نافذ است [[فرمان]] تو. ای [[خداوند]]، منزهی تو. [[مرگ]] را بر همه آفریدگانت مقرر داشتهای؛ خواه به یکتاییات بپرستند یا نپرستند. همه چشنده شرنگ مرگند و همه رهسپار سرای [[آخرت]]. پس متبارک و متعالی هستی. خدایی جز تو نیست. یکتایی و بیشریکی. به تو [[ایمان]] آوردم و پیامبرانت را [[تصدیق]] کردم و [[کتابت]] را پذیرفتم و به هر معبودی جز تو [[کافر]] شدم و از هر کس که جز تو را بپرستد [[بیزاری]] جستم». | ||
ای [[خداوند]]، منزهی تو. [[مرگ]] را بر همه آفریدگانت مقرر داشتهای؛ خواه به یکتاییات بپرستند یا نپرستند. همه چشنده شرنگ مرگند و همه رهسپار سرای [[آخرت]]. پس متبارک و متعالی هستی. خدایی جز تو نیست. یکتایی و بیشریکی. | |||
به تو [[ایمان]] آوردم و پیامبرانت را [[تصدیق]] کردم و [[کتابت]] را پذیرفتم و به هر معبودی جز تو [[کافر]] شدم و از هر کس که جز تو را بپرستد [[بیزاری]] جستم». | |||
[[امام]] پس از این ستایشها و تسبیحها کوتاهیهای خود را با خدای خود در میان میگذارد: | [[امام]] پس از این ستایشها و تسبیحها کوتاهیهای خود را با خدای خود در میان میگذارد: «ای مولای من، از تو میخواهم، همانند کسی که آرزوی دور و درازش او را به [[لهو و لعب]] سرگرم داشته و جسمش به سبب [[تنپروری]] [[غافل]] است و دلش به سبب افزونی [[نعمت]] [[مفتون]] است و خود درباره آیندهای که بهسوی آن رهسپار است اندک میاندیشد، همانند آنکس که [[آرزو]] بر او چیره شده و [[هوی و هوس]] او را فریفته و [[دنیا]] بر او [[تسلط]] یافته و مرگ بر او سایه افکنده است، همانند آنکس که [[گناه]] خود بسیار میشمرد و به خطای خود اعتراف میکند، همانند آنکس که پروردگاری جز تو ندارد و جز تواش [[دوستی]] نیست و کسی از [[خشم]] تواش نمیرهاند و پناهگاهش جز آستان تو نیست؛ ای خداوند، از تو میخواهم، به [[حق]] خود که بر همگان [[واجب]] گردانیدهای و به نام مهین تو که پیامبرت را فرمودهای که تو را بدان نام [[تسبیح]] گوید و به [[عظمت]] ذات بزرگوار تو که نه کهنه میشود و نه [[تغییر]] مییابد و نه فنا میپذیرد، که بر [[محمد و خاندانش]] [[درود]] بفرستی و مرا به نیروی عبادتت از هر چه هست [[بینیاز]] کنی و [[خوف]] خویش در دلم افکنی تا [[محبت دنیا]] از صحرای دلم [[خیمه]] برچیند و مرا به [[رحمت]] خود به [[کرامت]] و [[احسان]] فراوانت بازگردانی. | ||
«ای مولای من، از تو میخواهم، همانند کسی که آرزوی دور و درازش او را به [[لهو و لعب]] سرگرم داشته و جسمش به سبب [[تنپروری]] [[غافل]] است و دلش به سبب افزونی [[نعمت]] [[مفتون]] است و خود درباره آیندهای که بهسوی آن رهسپار است اندک میاندیشد، همانند آنکس که [[آرزو]] بر او چیره شده و [[هوی و هوس]] او را فریفته و [[دنیا]] بر او [[تسلط]] یافته و مرگ بر او سایه افکنده است، همانند آنکس که [[گناه]] خود بسیار میشمرد و به خطای خود اعتراف میکند، همانند آنکس که پروردگاری جز تو ندارد و جز تواش [[دوستی]] نیست و کسی از [[خشم]] تواش نمیرهاند و پناهگاهش جز آستان تو نیست؛ ای خداوند، از تو میخواهم، به [[حق]] خود که بر همگان [[واجب]] گردانیدهای و به نام مهین تو که پیامبرت را فرمودهای که تو را بدان نام [[تسبیح]] گوید و به [[عظمت]] ذات بزرگوار تو که نه کهنه میشود و نه [[تغییر]] مییابد و نه فنا میپذیرد، که بر [[محمد و خاندانش]] [[درود]] بفرستی و مرا به نیروی عبادتت از هر چه هست [[بینیاز]] کنی و [[خوف]] خویش در دلم افکنی تا [[محبت دنیا]] از صحرای دلم [[خیمه]] برچیند و مرا به [[رحمت]] خود به [[کرامت]] و [[احسان]] فراوانت بازگردانی. | |||
بار خدایا به سوی تو میگریزم، از تو میترسم، به درگاه تو [[استغاثه]] میکنم، به تو [[امید]] میبندم، تو را میخوانم، به تو [[پناه]] میجویم، اعتمادم به توست و از تو [[یاری]] میخواهم، به تو [[ایمان]] میآورم و بر تو [[توکل]] میکنم و به [[جود]] و [[کرم]] تو متکی هستم». | بار خدایا به سوی تو میگریزم، از تو میترسم، به درگاه تو [[استغاثه]] میکنم، به تو [[امید]] میبندم، تو را میخوانم، به تو [[پناه]] میجویم، اعتمادم به توست و از تو [[یاری]] میخواهم، به تو [[ایمان]] میآورم و بر تو [[توکل]] میکنم و به [[جود]] و [[کرم]] تو متکی هستم». | ||
باید توجه داشت که [[قرآن]] و [[اهلبیت]] در واقع دو روی یک سکهاند. قرآن اهلبیت{{عم}} را به ما معرفی میکند و آنان قرآن را [[تبیین]] کرده و حقایقش را آشکار میسازند. سخنان [[امامان]]{{عم}} تبیان [[معارف قرآنی]] است که نمونههایش را مکرر در دعاهای [[سید]] ساجدین{{ع}} [[مشاهده]] کردیم. در این [[مناجات]] هم [[امام]] وقتی میگوید: از آفریدگانت آنکه تو را بیشتر شناسد، بیشتر از تو ترسد؛ ترجمان این [[آیه شریفه]] است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ}}<ref>«از بندگان خداوند تنها دانشمندان از او میهراسند» سوره فاطر، آیه ۲۸.</ref>.<ref>صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.</ref>.<ref>[[سید جواد بهشتی|بهشتی، سید جواد]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «نیایش پنجاه و دوم»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۵۱۶.</ref> | باید توجه داشت که [[قرآن]] و [[اهلبیت]] در واقع دو روی یک سکهاند. قرآن اهلبیت {{عم}} را به ما معرفی میکند و آنان قرآن را [[تبیین]] کرده و حقایقش را آشکار میسازند. سخنان [[امامان]] {{عم}} تبیان [[معارف قرآنی]] است که نمونههایش را مکرر در دعاهای [[سید]] ساجدین {{ع}} [[مشاهده]] کردیم. در این [[مناجات]] هم [[امام]] وقتی میگوید: از آفریدگانت آنکه تو را بیشتر شناسد، بیشتر از تو ترسد؛ ترجمان این [[آیه شریفه]] است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ}}<ref>«از بندگان خداوند تنها دانشمندان از او میهراسند» سوره فاطر، آیه ۲۸.</ref>.<ref>صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.</ref>.<ref>[[سید جواد بهشتی|بهشتی، سید جواد]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «نیایش پنجاه و دوم»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۵۱۶.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
* [[دعا]] | * [[دعا]] | ||
* [[استغاثه]] | * [[استغاثه]] | ||
خط ۳۵: | خط ۳۳: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:صحیفه سجادیه]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۹ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۴۵
مقدمه
این نیایش امام سجاد (ع) است به هنگام طلب مصرّانه از خداوند بزرگ. امامان (ع) به ما آموختهاند که در هنگام دعا، پیش از طرح درخواستها و حاجتهایمان خدای بزرگ را به عظمت بستاییم و اوصاف نیکوی وی را برشماریم. از اینروست که امام زین العابدین (ع) در این دعا ستایش خدا را با تسبیحهای متعدد آذینبندی کرده و سبحانک سبحانک (منزهی تو) از زبانش نمیافتد: «يَا اللَّهُ الَّذِي ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يَخْفَى عَلَيْهِ شَيْءٌ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ...﴾[۱]»؛ «ای خداوند یکتایی که در آسمان و زمین چیزی بر تو پوشیده نیست، چگونه تواند - ای خدای من - چیزی که خود آن را آفریدهای بر تو پوشیده ماند؟ یا چگونه شمار نتوانی کرد آنچه خود آن را پدید آوردهای؟ یا چگونه از تو پنهان تواند ماند آنچه تدبیر کار او به دست توست؟ یا چگونه از تو تواند گریخت آنکه اگر روزیاش ندهی زنده نخواهد بود؟ یا چگونه از چنبر فرمان تو تواند رست آنکه راهی جز حیطه فرمانروایی تواش در پیش نیست؟ ای خداوند، منزهی تو. از آفریدگانت آنکه تو را بیشتر شناسد، بیشتر از تو ترسد و آنکه تو را بیشتر فرمان برد، خضوعش در برابر تو بیشتر باشد و آنکه تواش روزی دهی و او دیگری را پرستد، در نزد تو از همهکس فرومایهتر است.
ای خداوند، منزهی تو. سلطه و قدرت تو را نمیکاهد کسی که به تو شرک آورد و پیامبرانت را به دروغ نسبت دهد. آنکس که خواست تو را خوش ندارد، نتواند فرمانت را نپذیرد و آنکس که منکر قدرت تو بود، خود را از تو در امان نتواند داشت و آنکس که جز تو دیگری را پرستد، از کیفر تواش گریزی نیست و آنکس که دیدار تو را نخواهد، نتواند تا ابد در دنیا زیستن گیرد.
ای خداوند، منزهی تو.. چه رفیع است مقام تو، چه قهار است قدرت تو، چه سخت است نیروی تو، چه نافذ است فرمان تو. ای خداوند، منزهی تو. مرگ را بر همه آفریدگانت مقرر داشتهای؛ خواه به یکتاییات بپرستند یا نپرستند. همه چشنده شرنگ مرگند و همه رهسپار سرای آخرت. پس متبارک و متعالی هستی. خدایی جز تو نیست. یکتایی و بیشریکی. به تو ایمان آوردم و پیامبرانت را تصدیق کردم و کتابت را پذیرفتم و به هر معبودی جز تو کافر شدم و از هر کس که جز تو را بپرستد بیزاری جستم».
امام پس از این ستایشها و تسبیحها کوتاهیهای خود را با خدای خود در میان میگذارد: «ای مولای من، از تو میخواهم، همانند کسی که آرزوی دور و درازش او را به لهو و لعب سرگرم داشته و جسمش به سبب تنپروری غافل است و دلش به سبب افزونی نعمت مفتون است و خود درباره آیندهای که بهسوی آن رهسپار است اندک میاندیشد، همانند آنکس که آرزو بر او چیره شده و هوی و هوس او را فریفته و دنیا بر او تسلط یافته و مرگ بر او سایه افکنده است، همانند آنکس که گناه خود بسیار میشمرد و به خطای خود اعتراف میکند، همانند آنکس که پروردگاری جز تو ندارد و جز تواش دوستی نیست و کسی از خشم تواش نمیرهاند و پناهگاهش جز آستان تو نیست؛ ای خداوند، از تو میخواهم، به حق خود که بر همگان واجب گردانیدهای و به نام مهین تو که پیامبرت را فرمودهای که تو را بدان نام تسبیح گوید و به عظمت ذات بزرگوار تو که نه کهنه میشود و نه تغییر مییابد و نه فنا میپذیرد، که بر محمد و خاندانش درود بفرستی و مرا به نیروی عبادتت از هر چه هست بینیاز کنی و خوف خویش در دلم افکنی تا محبت دنیا از صحرای دلم خیمه برچیند و مرا به رحمت خود به کرامت و احسان فراوانت بازگردانی.
بار خدایا به سوی تو میگریزم، از تو میترسم، به درگاه تو استغاثه میکنم، به تو امید میبندم، تو را میخوانم، به تو پناه میجویم، اعتمادم به توست و از تو یاری میخواهم، به تو ایمان میآورم و بر تو توکل میکنم و به جود و کرم تو متکی هستم».
باید توجه داشت که قرآن و اهلبیت در واقع دو روی یک سکهاند. قرآن اهلبیت (ع) را به ما معرفی میکند و آنان قرآن را تبیین کرده و حقایقش را آشکار میسازند. سخنان امامان (ع) تبیان معارف قرآنی است که نمونههایش را مکرر در دعاهای سید ساجدین (ع) مشاهده کردیم. در این مناجات هم امام وقتی میگوید: از آفریدگانت آنکه تو را بیشتر شناسد، بیشتر از تو ترسد؛ ترجمان این آیه شریفه است: ﴿إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ﴾[۲].[۳].[۴]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «بیگمان خداوند است که هیچ چیز در زمین و آسمان بر او پوشیده نیست» سوره آل عمران، آیه ۵.
- ↑ «از بندگان خداوند تنها دانشمندان از او میهراسند» سوره فاطر، آیه ۲۸.
- ↑ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.
- ↑ بهشتی، سید جواد، مقاله «نیایش پنجاه و دوم»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۱۶.