تجارت در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{امامت}} {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = تجارت | عنوان مدخل = تجارت | مداخل مرتبط = تجارت در قرآن - تجارت در تاریخ اسلامی | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== کسب و تجارت از مشاغل شریف و مورد توجه اسلام است؛ زیرا تجارت و کسب وسیلهای برای تبادل مواد ا...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = تجارت | | موضوع مرتبط = تجارت | ||
| عنوان مدخل = تجارت | | عنوان مدخل = تجارت | ||
| مداخل مرتبط = [[تجارت در قرآن]] - [[تجارت در تاریخ اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[تجارت در قرآن]] - [[تجارت در تاریخ اسلامی]] - [[تجارت خارجی]] - [[تجارت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[تجارت در معارف و سیره علوی]] - [[تجارت در معارف و سیره معصوم]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
کسب و [[تجارت]] از [[مشاغل]] [[شریف]] و مورد توجه [[اسلام]] است؛ زیرا تجارت و کسب وسیلهای برای تبادل مواد اولیه و تولیدات صنعتی و محصولات [[کشاورزی]] و [[حیوانی]] است و این تبادل مواد و آوردن جنسی از کشوری به [[کشور]] دیگری از شهری به [[شهر]] یا دهات دیگر یا از عمده فروش برای خرده فروشی، کار بسیار مهمی است؛ زیرا هر کس نمیتواند به [[تنهایی]] هر چه را لازم دارد از منابع اصلی آن تهیه کند؛ لذا تجارت پایه [[زندگی]] همه، از جمله [[مسلمانان]] است و [[نظام جامعه]] بر آن [[استوار]] است. در غیر این صورت، [[جامعه]] به [[هرج و مرج]] گرفتار میشود، [[بیماری جسمی]] و [[روحی]]، اختلالات و زدوخوردها را به همراه خواهد داشت و این خود باعث نابودی و [[هلاکت]] مسلمانان خواهد شد و بیجهت نیست که در اسلام توجه خاصی به آن شده و [[روایات]] بسیار به آن کار [[ترغیب]] کرده و آنهایی را که تجارت را ترک کنند [[مذمت]] نموده است. | کسب و [[تجارت]] از [[مشاغل]] [[شریف]] و مورد توجه [[اسلام]] است؛ زیرا تجارت و کسب وسیلهای برای تبادل مواد اولیه و تولیدات صنعتی و محصولات [[کشاورزی]] و [[حیوانی]] است و این تبادل مواد و آوردن جنسی از کشوری به [[کشور]] دیگری از شهری به [[شهر]] یا دهات دیگر یا از عمده فروش برای خرده فروشی، کار بسیار مهمی است؛ زیرا هر کس نمیتواند به [[تنهایی]] هر چه را لازم دارد از منابع اصلی آن تهیه کند؛ لذا تجارت پایه [[زندگی]] همه، از جمله [[مسلمانان]] است و [[نظام جامعه]] بر آن [[استوار]] است. در غیر این صورت، [[جامعه]] به [[هرج و مرج]] گرفتار میشود، [[بیماری جسمی]] و [[روحی]]، اختلالات و زدوخوردها را به همراه خواهد داشت و این خود باعث نابودی و [[هلاکت]] مسلمانان خواهد شد و بیجهت نیست که در اسلام توجه خاصی به آن شده و [[روایات]] بسیار به آن کار [[ترغیب]] کرده و آنهایی را که تجارت را ترک کنند [[مذمت]] نموده است. | ||
البته باید توجه داشت که این [[اشتغال]] نباید از حد [[اعتدال]] و نیاز جامعه فراتر رود و هر کس کار تولیدی را رها کند و به عنوان راحتترین و پردرآمدترین [[شغل]] به آن بنگرد کار صنعتی و تولیدی و کشاورزی رکود پیدا خواهد کرد و از تکثیر مشاغل [[تجاری]]، کم کم شغلهای کاذب و دلال [[بازی]] و کلاهبرداری که موجب گران شدن اجناس و بالا رفتن قیمتها خواهد شد نمود مییابد که این خود [[مذموم]] و نابجاست. نظر [[روایات اسلامی]] به همان حد اعتدال و نیاز جامعه در امر تجارت و کسب و شغل است تا به دلال بازی و واسطههای فراوان و دست به دست کردن جنس و بالا رفتن قیمتها، که به [[ضرر]] مسلمانان است، رواج نگیرد. اینک به چند نمونه از روایات اشاره میکنیم: | البته باید توجه داشت که این [[اشتغال]] نباید از حد [[اعتدال]] و نیاز جامعه فراتر رود و هر کس کار تولیدی را رها کند و به عنوان راحتترین و پردرآمدترین [[شغل]] به آن بنگرد کار صنعتی و تولیدی و کشاورزی رکود پیدا خواهد کرد و از تکثیر مشاغل [[تجاری]]، کم کم شغلهای کاذب و دلال [[بازی]] و کلاهبرداری که موجب گران شدن اجناس و بالا رفتن قیمتها خواهد شد نمود مییابد که این خود [[مذموم]] و نابجاست. نظر [[روایات اسلامی]] به همان حد اعتدال و نیاز جامعه در امر تجارت و کسب و شغل است تا به دلال بازی و واسطههای فراوان و دست به دست کردن جنس و بالا رفتن قیمتها، که به [[ضرر]] مسلمانان است، رواج نگیرد. اینک به چند نمونه از روایات اشاره میکنیم: | ||
۱. [[امیر المؤمنین]]{{ع}}میفرماید: «به تجارت بپردازید؛ زیرا شما را از [[مردم]] [[بینیاز]] میکند. همانا [[خداوند عزوجل]] شاغل [[امین]] را [[دوست]] دارد. مغبون، [[پسندیده]] نیست و [[پاداش]] نمیگیرد»<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴.</ref>. | ۱. [[امیر المؤمنین]] {{ع}}میفرماید: «به تجارت بپردازید؛ زیرا شما را از [[مردم]] [[بینیاز]] میکند. همانا [[خداوند عزوجل]] شاغل [[امین]] را [[دوست]] دارد. مغبون، [[پسندیده]] نیست و [[پاداش]] نمیگیرد»<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴.</ref>. | ||
۲. از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] شده است: «[[برکت]] ده جزء دارد، نه جزء آن در [[تجارت]] و یک جزء آن در گوسفند است»<ref>صدوق خصال، ج۲، ص۴۴۵، باب عشره، حدیث ۴۴؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳.</ref>. | ۲. از [[امام باقر]] {{ع}} [[روایت]] شده است: «[[برکت]] ده جزء دارد، نه جزء آن در [[تجارت]] و یک جزء آن در گوسفند است»<ref>صدوق خصال، ج۲، ص۴۴۵، باب عشره، حدیث ۴۴؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳.</ref>. | ||
۳. [[امام صادق]]{{ع}} نیز میفرماید: «کسی که در تأمین معاش عیال خود بکوشد چون مجاهدی است که در [[راه خدا]] [[جهاد]] کرده است<ref>کافی، ج۵، ص۸۸.</ref>. | ۳. [[امام صادق]] {{ع}} نیز میفرماید: «کسی که در تأمین معاش عیال خود بکوشد چون مجاهدی است که در [[راه خدا]] [[جهاد]] کرده است<ref>کافی، ج۵، ص۸۸.</ref>. | ||
۴. [[اسباط بن سالم]] نقل میکند: همین که بر امام صادق{{ع}} داخل شدیم از حال [[عمر بن مسلم]] که از [[دوستان]] حضرتش بود سؤال کرد و فرمود: او چه میکند؟ | ۴. [[اسباط بن سالم]] نقل میکند: همین که بر امام صادق {{ع}} داخل شدیم از حال [[عمر بن مسلم]] که از [[دوستان]] حضرتش بود سؤال کرد و فرمود: او چه میکند؟ | ||
گفتم: او مرد شایستهای است اما تجارت و [[بازرگانی]] را ترک کرده است. | گفتم: او مرد شایستهای است اما تجارت و [[بازرگانی]] را ترک کرده است. | ||
[[امام]]{{ع}} چون این را شنید سه بار فرمود: «کار [[شیطان]] است، آیا او نمیداند که [[پیغمبر]] [[خدا]]{{صل}} کالای کاروانی را که از [[شام]] آمده بود خرید و از آن [[معامله]]، چندان سودی برد که [[قرض]] خود را پرداخت و مازاد آن را میان بستگانش تقسیم کرد». بعد این [[آیه]] را [[تلاوت]] کرد: {{متن قرآن|رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد» سوره نور، آیه ۳۷.</ref>. | [[امام]] {{ع}} چون این را شنید سه بار فرمود: «کار [[شیطان]] است، آیا او نمیداند که [[پیغمبر]] [[خدا]] {{صل}} کالای کاروانی را که از [[شام]] آمده بود خرید و از آن [[معامله]]، چندان سودی برد که [[قرض]] خود را پرداخت و مازاد آن را میان بستگانش تقسیم کرد». بعد این [[آیه]] را [[تلاوت]] کرد: {{متن قرآن|رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد» سوره نور، آیه ۳۷.</ref>. | ||
سپس اضافه کرد: قصه سرایان میگویند این آیه در [[ستایش]] کسانی است که تجارت نمیکنند. این قصه سرایان [[دروغ]] گفتهاند؛ زیرا این آیه در [[شأن]] و ستایش کسی است که [[اشتغال]] به تجارت، ایشان را از ادای [[نماز]] در سر وقت باز نمیداشت. سپس [[حضرت]] فرمود: «اینها از کسانی که به نماز حاضر شوند و تجارت نکنند برترند»<ref>فروع کافی، ج۵، ص۷۵.</ref>. | سپس اضافه کرد: قصه سرایان میگویند این آیه در [[ستایش]] کسانی است که تجارت نمیکنند. این قصه سرایان [[دروغ]] گفتهاند؛ زیرا این آیه در [[شأن]] و ستایش کسی است که [[اشتغال]] به تجارت، ایشان را از ادای [[نماز]] در سر وقت باز نمیداشت. سپس [[حضرت]] فرمود: «اینها از کسانی که به نماز حاضر شوند و تجارت نکنند برترند»<ref>فروع کافی، ج۵، ص۷۵.</ref>. | ||
۵. [[فضیل بن یسار]] میگوید: به امام صادق{{ع}} عرض کردم که دست از تجارت کشیده و از آن خودداری نمودهام. | ۵. [[فضیل بن یسار]] میگوید: به امام صادق {{ع}} عرض کردم که دست از تجارت کشیده و از آن خودداری نمودهام. | ||
حضرت فرمود: «چرا؟ مگر عاجز از تجارتی؟ همین طور است که [[اموال]] شما از دستتان میرود. نه، تجارت را رها نکنید و با تجارت از [[فضل خدا]] کمک بخواهید»<ref>فروع کافی، ج۵، ص۱۴۹؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۷.</ref>. | حضرت فرمود: «چرا؟ مگر عاجز از تجارتی؟ همین طور است که [[اموال]] شما از دستتان میرود. نه، تجارت را رها نکنید و با تجارت از [[فضل خدا]] کمک بخواهید»<ref>فروع کافی، ج۵، ص۱۴۹؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۷.</ref>. | ||
خلاصه در [[فضیلت]] [[تجارت]] همین بس که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} تجارت و [[بازرگانی]] نیز میکرده است. حضرتش با عموی خود [[ابوطالب]] برای تجارت به [[شام]] میرفت، سپس عامل [[خدیجه]] شد و [[امانتداری]] و خوش [[رفتاری]] او در تجارت مایه [[تعجب]] خدیجه گردید که همین امر باعث شد خدیجه [[ثروتمند]] به [[حضرت]]، پیشنهاد [[ازدواج]] دهد و پس از آنکه حضرت به [[رسالت]] [[مبعوث]] شد، خدیجه تمام ثروتش را به پای [[اسلام]] ریخت و همین امر باعث [[شکوفایی]] [[اسلام محمدی]] شد.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۳۸۶.</ref> | خلاصه در [[فضیلت]] [[تجارت]] همین بس که [[پیامبر اسلام]] {{صل}} تجارت و [[بازرگانی]] نیز میکرده است. حضرتش با عموی خود [[ابوطالب]] برای تجارت به [[شام]] میرفت، سپس عامل [[خدیجه]] شد و [[امانتداری]] و خوش [[رفتاری]] او در تجارت مایه [[تعجب]] خدیجه گردید که همین امر باعث شد خدیجه [[ثروتمند]] به [[حضرت]]، پیشنهاد [[ازدواج]] دهد و پس از آنکه حضرت به [[رسالت]] [[مبعوث]] شد، خدیجه تمام ثروتش را به پای [[اسلام]] ریخت و همین امر باعث [[شکوفایی]] [[اسلام محمدی]] شد.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۳۸۶.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۳۸: | خط ۳۷: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:اصطلاحات فقهی]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۷ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۷
مقدمه
کسب و تجارت از مشاغل شریف و مورد توجه اسلام است؛ زیرا تجارت و کسب وسیلهای برای تبادل مواد اولیه و تولیدات صنعتی و محصولات کشاورزی و حیوانی است و این تبادل مواد و آوردن جنسی از کشوری به کشور دیگری از شهری به شهر یا دهات دیگر یا از عمده فروش برای خرده فروشی، کار بسیار مهمی است؛ زیرا هر کس نمیتواند به تنهایی هر چه را لازم دارد از منابع اصلی آن تهیه کند؛ لذا تجارت پایه زندگی همه، از جمله مسلمانان است و نظام جامعه بر آن استوار است. در غیر این صورت، جامعه به هرج و مرج گرفتار میشود، بیماری جسمی و روحی، اختلالات و زدوخوردها را به همراه خواهد داشت و این خود باعث نابودی و هلاکت مسلمانان خواهد شد و بیجهت نیست که در اسلام توجه خاصی به آن شده و روایات بسیار به آن کار ترغیب کرده و آنهایی را که تجارت را ترک کنند مذمت نموده است.
البته باید توجه داشت که این اشتغال نباید از حد اعتدال و نیاز جامعه فراتر رود و هر کس کار تولیدی را رها کند و به عنوان راحتترین و پردرآمدترین شغل به آن بنگرد کار صنعتی و تولیدی و کشاورزی رکود پیدا خواهد کرد و از تکثیر مشاغل تجاری، کم کم شغلهای کاذب و دلال بازی و کلاهبرداری که موجب گران شدن اجناس و بالا رفتن قیمتها خواهد شد نمود مییابد که این خود مذموم و نابجاست. نظر روایات اسلامی به همان حد اعتدال و نیاز جامعه در امر تجارت و کسب و شغل است تا به دلال بازی و واسطههای فراوان و دست به دست کردن جنس و بالا رفتن قیمتها، که به ضرر مسلمانان است، رواج نگیرد. اینک به چند نمونه از روایات اشاره میکنیم:
۱. امیر المؤمنین (ع)میفرماید: «به تجارت بپردازید؛ زیرا شما را از مردم بینیاز میکند. همانا خداوند عزوجل شاغل امین را دوست دارد. مغبون، پسندیده نیست و پاداش نمیگیرد»[۱].
۲. از امام باقر (ع) روایت شده است: «برکت ده جزء دارد، نه جزء آن در تجارت و یک جزء آن در گوسفند است»[۲].
۳. امام صادق (ع) نیز میفرماید: «کسی که در تأمین معاش عیال خود بکوشد چون مجاهدی است که در راه خدا جهاد کرده است[۳].
۴. اسباط بن سالم نقل میکند: همین که بر امام صادق (ع) داخل شدیم از حال عمر بن مسلم که از دوستان حضرتش بود سؤال کرد و فرمود: او چه میکند؟ گفتم: او مرد شایستهای است اما تجارت و بازرگانی را ترک کرده است.
امام (ع) چون این را شنید سه بار فرمود: «کار شیطان است، آیا او نمیداند که پیغمبر خدا (ص) کالای کاروانی را که از شام آمده بود خرید و از آن معامله، چندان سودی برد که قرض خود را پرداخت و مازاد آن را میان بستگانش تقسیم کرد». بعد این آیه را تلاوت کرد: ﴿رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ﴾[۴].
سپس اضافه کرد: قصه سرایان میگویند این آیه در ستایش کسانی است که تجارت نمیکنند. این قصه سرایان دروغ گفتهاند؛ زیرا این آیه در شأن و ستایش کسی است که اشتغال به تجارت، ایشان را از ادای نماز در سر وقت باز نمیداشت. سپس حضرت فرمود: «اینها از کسانی که به نماز حاضر شوند و تجارت نکنند برترند»[۵].
۵. فضیل بن یسار میگوید: به امام صادق (ع) عرض کردم که دست از تجارت کشیده و از آن خودداری نمودهام. حضرت فرمود: «چرا؟ مگر عاجز از تجارتی؟ همین طور است که اموال شما از دستتان میرود. نه، تجارت را رها نکنید و با تجارت از فضل خدا کمک بخواهید»[۶].
خلاصه در فضیلت تجارت همین بس که پیامبر اسلام (ص) تجارت و بازرگانی نیز میکرده است. حضرتش با عموی خود ابوطالب برای تجارت به شام میرفت، سپس عامل خدیجه شد و امانتداری و خوش رفتاری او در تجارت مایه تعجب خدیجه گردید که همین امر باعث شد خدیجه ثروتمند به حضرت، پیشنهاد ازدواج دهد و پس از آنکه حضرت به رسالت مبعوث شد، خدیجه تمام ثروتش را به پای اسلام ریخت و همین امر باعث شکوفایی اسلام محمدی شد.[۷]
منابع
پانویس
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴.
- ↑ صدوق خصال، ج۲، ص۴۴۵، باب عشره، حدیث ۴۴؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳.
- ↑ کافی، ج۵، ص۸۸.
- ↑ «مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمیدارد» سوره نور، آیه ۳۷.
- ↑ فروع کافی، ج۵، ص۷۵.
- ↑ فروع کافی، ج۵، ص۱۴۹؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۷.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، تجلی امامت ص ۳۸۶.