حارث بن خزمه انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۷: خط ۷:
}}
}}
== آشنایی اجمالی ==
== آشنایی اجمالی ==
وی فرزند [[خزمة بن عدی بن ابی غنم]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۴۱؛ ابن ماکولا، الإکمال، ج۲، ص۴۴۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۶۶.</ref> است. احتمال دارد نسّاخ در سلسله نسبش که «ابی‌ بن غنم» است، «بن» را اضافه کرده باشند. وی هم [[پیمان]] [[بنی عبدالاشهل]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۴۱؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۷۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۳.</ref> بود و برخی او را از تیره [[بنی حارثه]]<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۵۸.</ref> دانسته‌اند. به هر حال او در محله بنی عبد الأشهل سکنا گزید<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۵۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۴۱.</ref>. بعضی نام حارث را بدون الف «حرث» نوشته‌اند<ref>ابن سید الناس، عیون الاثر، ج۱، ص۳۶۷؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج۶، ص۹۵.</ref>. کنیه‌اش «ابوبشیر»<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۴۱؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۷۱؛ ابن ماکولا، الإکمال، ج۲، ص۴۴۴؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۳ و ج۵، ص۱۴۸.</ref> یا «ابوبشر» است<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۷۶؛ ابن حجر، تعجیل، ص۷۶.</ref> و برخی به وی «ابو خزمه» یا «ابو خزیمه» گفته‌اند<ref>ابن حمزه، محمد بن علی، الإکمال فی ذکر من له روایة فی مسند احمد، ص۷۴؛ ابن حجر، تعجیل، ص۷۶؛ کتانی، من هدی الحدیث النبوی نظم المتناثر من الحدیث المتواتر، ص۱۱۵.</ref> و برخی نام او را «خزیمه» گفته<ref> ابن ماکولا، الإکمال، ج۲، ص۴۴۵.</ref> و کسانی هم نام پدرش را «خزیمه»<ref>ابن کلبی، هشام بن محمد، نسب قد والیمن الکبیر، ج۲، ص۸۸؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۷۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۳۲۶ و همو، ج۱، ص۶۰۲.</ref> نوشته‌اند. شماری از تراجم نویسان دو مدخل با نام [[حارث بن خزمه]] و [[حارث بن خزیمه]] آورده‌اند<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۵۲؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۲ و ۶۰۳.</ref>، ولی [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۰۵.</ref> در حارث بن خزیمه گوید: بر اسم او دست نیافتم و [[شهرت]] او به کنیه‌اش [[ابو خزیمة بن اوس بن أصرم]] است. در حالی که به نظر می‌رسد حارث بن خزیمه همان فرد مورد بحث است و «ابوخزیمه بن اوس» فرد دیگری است. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۶۶ و ج۷، ص۳۶.</ref> مدخلی با نام [[حارث بن خزمه]]، و در بخش [[کنیه‌ها]] با [[کنیه]] «ابوبشیر» آورده است. دو [[صحابی]] دیگر به نام [[حارث بن خزیمه]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۵۲.</ref> و [[حارث بن خزمة بن مالک بن کعب]] وجود دارد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۲۳.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} در [[مدینه]] میان حارث و [[ایاس بن ابی بکیر]] [[عقد اخوت]] بست<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۹۸ و ۳۴۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۳.</ref>. وی در [[جنگ بدر]] شرکت داشت<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۰۸؛ ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۳، ص۷۳؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۷۲.</ref> به همین جهت او را [[بدری]] می‌خوانند<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۷۵.</ref> و در این [[نبرد]]، همراه چند نفر از اشهلی‌ها، از جمله [[سعد بن زید]]، [[سلمة بن سلامه]]، یک شتر داشتند<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۴.</ref>. وی در [[احد]]، [[خندق]] و نبردهای دیگر حضور داشت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۴۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۶۶.</ref>، و در [[غزوه مریسیع]] از اسب سواران بود<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۵.</ref>. در [[ماجرای افک]]، وقتی بزرگان [[انصار]] و [[مهاجر]] به [[ستیز]] برخاستند، حارث بن خزمه در حالی که برافروخته بود با [[شمشیر]] آمد و گفت می‌خواهم سر [[رئیس]] [[منافقان]] و [[پشتیبان]] آنان را قطع کنم که [[اسید بن حضیر]] مانع او شد<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص۴۳۲.</ref>. وی در سریه قرطاء (تیره‌ای از [[بنوبکر]]) به [[فرماندهی]] [[محمد بن مسلمه]] به سوی [[قبیله]] [[بنی بکر بن کلاب]] روانه شد<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۳۴.</ref>. گفته شده در [[غزوه تبوک]] وقتی شتر [[پیامبر]] گم شد، منافقان گفتند: [[محمد]] خبر [[ناقه]] گمشده‌اش را نمی‌داند. چگونه از [[آسمانها]] خبر می‌دهد! وقتی [[حضرت]] [[سخن]] منافقان را شنید، فرمود: «من نمی‌دانم، جز آنکه [[خداوند]] مرا به مکان آن [[آگاه]] کند» و خداوند ایشان را از جایی که شتر در آن بود آگاه کرد سپس حارث رفت و [[ناقه]] را آورد<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۱۰؛ ابن حمزه، ص۷۴؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۳۲۷؛ ابن حجر، تعجیل، ص۷۶.</ref>. وی در بعضی از سفرها همراه [[رسول خدا]]{{صل}} بود و آن [[حضرت]] او را فرستاد تا پشم گردن شترانی را که پشم دارند، بچیند<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۷۲؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۳.</ref>. به نقل از ابن مندی، وی کسی است که دو [[آیه]] آخر [[سوره]] [[برائت]] {{متن قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ}}<ref>«بی‌گمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است » سوره توبه، آیه ۱۲۸.</ref>. را به [[عمر]] خبر داد<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۳؛ ابن حمزه، محمد بن علی، الإکمال فی ذکر من له روایة فی مسند احمد، ص۷۴.</ref>؛ ولی [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۳ و ۶۰۴.</ref> در این مورد تردید کرده و [[خزیمة ابن ثابت]] را و نه [[حارث بن خزمه]] را درست دانسته است. از حارث نقل شده است که رسول خدا{{صل}} [[روز]] [[دوشنبه]]، پانزده [[ربیع الاول]] به [[مدینه]] وارد شد و [[جنگ بدر]] روز دوشنبه در [[ماه رمضان]]، و [[رحلت]] آن حضرت روز دوشنبه، پانزدهم ربیع الاول اتفاق افتاد<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۷۲.</ref>. حارث از رسول خدا{{صل}} [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} [[روایت]] نقل کرده است<ref>طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، رجال، ص۲۷.</ref>. وی در سال چهلم در ۶۷ سالگی در مدینه درگذشت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۴۱؛ ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۷۶؛ ابن ماکولا، الإکمال، ج۲، ص۴۴۴؛ ابن حمزه، محمد بن علی، الإکمال فی ذکر من له روایة فی مسند احمد، ص۷۴.</ref>. از حارث، نسلی باقی نمانده است <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص ۱۳۴.</ref>.<ref>[[حسین مرادی نسب|مرادی نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حارث بن خزمه انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۵۷-۴۵۸.</ref>
وی فرزند [[خزمة بن عدی بن ابی غنم]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۴۱؛ ابن ماکولا، الإکمال، ج۲، ص۴۴۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۶۶.</ref> است. احتمال دارد نسّاخ در سلسله نسبش که «ابی‌ بن غنم» است، «بن» را اضافه کرده باشند. وی هم [[پیمان]] [[بنی عبدالاشهل]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۴۱؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۷۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۳.</ref> بود و برخی او را از تیره [[بنی حارثه]]<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۵۸.</ref> دانسته‌اند. به هر حال او در محله بنی عبد الأشهل سکنا گزید<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۵۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۴۱.</ref>. بعضی نام حارث را بدون الف «حرث» نوشته‌اند<ref>ابن سید الناس، عیون الاثر، ج۱، ص۳۶۷؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج۶، ص۹۵.</ref>. کنیه‌اش «ابوبشیر»<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۴۱؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۷۱؛ ابن ماکولا، الإکمال، ج۲، ص۴۴۴؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۳ و ج۵، ص۱۴۸.</ref> یا «ابوبشر» است<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۷۶؛ ابن حجر، تعجیل، ص۷۶.</ref> و برخی به وی «ابو خزمه» یا «ابو خزیمه» گفته‌اند<ref>ابن حمزه، محمد بن علی، الإکمال فی ذکر من له روایة فی مسند احمد، ص۷۴؛ ابن حجر، تعجیل، ص۷۶؛ کتانی، من هدی الحدیث النبوی نظم المتناثر من الحدیث المتواتر، ص۱۱۵.</ref> و برخی نام او را «خزیمه» گفته<ref> ابن ماکولا، الإکمال، ج۲، ص۴۴۵.</ref> و کسانی هم نام پدرش را «خزیمه»<ref>ابن کلبی، هشام بن محمد، نسب قد والیمن الکبیر، ج۲، ص۸۸؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۷۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۳۲۶ و همو، ج۱، ص۶۰۲.</ref> نوشته‌اند. شماری از تراجم نویسان دو مدخل با نام [[حارث بن خزمه]] و [[حارث بن خزیمه]] آورده‌اند<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۵۲؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۲ و ۶۰۳.</ref>، ولی [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۰۵.</ref> در حارث بن خزیمه گوید: بر اسم او دست نیافتم و [[شهرت]] او به کنیه‌اش [[ابو خزیمة بن اوس بن أصرم]] است. در حالی که به نظر می‌رسد حارث بن خزیمه همان فرد مورد بحث است و «ابوخزیمه بن اوس» فرد دیگری است. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۶۶ و ج۷، ص۳۶.</ref> مدخلی با نام [[حارث بن خزمه]]، و در بخش [[کنیه‌ها]] با [[کنیه]] «ابوبشیر» آورده است. دو [[صحابی]] دیگر به نام [[حارث بن خزیمه]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۵۲.</ref> و [[حارث بن خزمة بن مالک بن کعب]] وجود دارد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۲۳.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} در [[مدینه]] میان حارث و [[ایاس بن ابی بکیر]] [[عقد اخوت]] بست<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۹۸ و ۳۴۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۳.</ref>. وی در [[جنگ بدر]] شرکت داشت<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۰۸؛ ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۳، ص۷۳؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۷۲.</ref> به همین جهت او را [[بدری]] می‌خوانند<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۷۵.</ref> و در این [[نبرد]]، همراه چند نفر از اشهلی‌ها، از جمله [[سعد بن زید]]، [[سلمة بن سلامه]]، یک شتر داشتند<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۴.</ref>. وی در [[احد]]، [[خندق]] و نبردهای دیگر حضور داشت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۴۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۶۶.</ref>، و در [[غزوه مریسیع]] از اسب سواران بود<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۵.</ref>. در [[ماجرای افک]]، وقتی بزرگان [[انصار]] و [[مهاجر]] به [[ستیز]] برخاستند، حارث بن خزمه در حالی که برافروخته بود با [[شمشیر]] آمد و گفت می‌خواهم سر [[رئیس]] [[منافقان]] و [[پشتیبان]] آنان را قطع کنم که [[اسید بن حضیر]] مانع او شد<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص۴۳۲.</ref>. وی در سریه قرطاء (تیره‌ای از [[بنوبکر]]) به [[فرماندهی]] [[محمد بن مسلمه]] به سوی [[قبیله]] [[بنی بکر بن کلاب]] روانه شد<ref>واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۳۴.</ref>. گفته شده در [[غزوه تبوک]] وقتی شتر [[پیامبر]] گم شد، منافقان گفتند: [[محمد]] خبر [[ناقه]] گمشده‌اش را نمی‌داند. چگونه از [[آسمانها]] خبر می‌دهد! وقتی [[حضرت]] [[سخن]] منافقان را شنید، فرمود: «من نمی‌دانم، جز آنکه [[خداوند]] مرا به مکان آن [[آگاه]] کند» و خداوند ایشان را از جایی که شتر در آن بود آگاه کرد سپس حارث رفت و [[ناقه]] را آورد<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۱۰؛ ابن حمزه، ص۷۴؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۳۲۷؛ ابن حجر، تعجیل، ص۷۶.</ref>. وی در بعضی از سفرها همراه [[رسول خدا]]{{صل}} بود و آن [[حضرت]] او را فرستاد تا پشم گردن شترانی را که پشم دارند، بچیند<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۷۲؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۳.</ref>. به نقل از ابن مندی، وی کسی است که دو [[آیه]] آخر [[سوره]] [[برائت]] {{متن قرآن|لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ}}<ref>«بی‌گمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است » سوره توبه، آیه ۱۲۸.</ref>. را به [[عمر]] خبر داد<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۳؛ ابن حمزه، محمد بن علی، الإکمال فی ذکر من له روایة فی مسند احمد، ص۷۴.</ref>؛ ولی [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۳ و ۶۰۴.</ref> در این مورد تردید کرده و [[خزیمة بن ثابت]] را و نه [[حارث بن خزمه]] را درست دانسته است. از حارث نقل شده است که رسول خدا{{صل}} [[روز]] [[دوشنبه]]، پانزده [[ربیع الاول]] به [[مدینه]] وارد شد و [[جنگ بدر]] روز دوشنبه در [[ماه رمضان]]، و [[رحلت]] آن حضرت روز دوشنبه، پانزدهم ربیع الاول اتفاق افتاد<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۷۲.</ref>. حارث از رسول خدا{{صل}} [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} [[روایت]] نقل کرده است<ref>طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، رجال، ص۲۷.</ref>. وی در سال چهلم در ۶۷ سالگی در مدینه درگذشت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۴۱؛ ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۷۶؛ ابن ماکولا، الإکمال، ج۲، ص۴۴۴؛ ابن حمزه، محمد بن علی، الإکمال فی ذکر من له روایة فی مسند احمد، ص۷۴.</ref>. از حارث، نسلی باقی نمانده است <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص ۱۳۴.</ref>.<ref>[[حسین مرادی نسب|مرادی نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حارث بن خزمه انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۵۷-۴۵۸.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۱۳

آشنایی اجمالی

وی فرزند خزمة بن عدی بن ابی غنم[۱] است. احتمال دارد نسّاخ در سلسله نسبش که «ابی‌ بن غنم» است، «بن» را اضافه کرده باشند. وی هم پیمان بنی عبدالاشهل[۲] بود و برخی او را از تیره بنی حارثه[۳] دانسته‌اند. به هر حال او در محله بنی عبد الأشهل سکنا گزید[۴]. بعضی نام حارث را بدون الف «حرث» نوشته‌اند[۵]. کنیه‌اش «ابوبشیر»[۶] یا «ابوبشر» است[۷] و برخی به وی «ابو خزمه» یا «ابو خزیمه» گفته‌اند[۸] و برخی نام او را «خزیمه» گفته[۹] و کسانی هم نام پدرش را «خزیمه»[۱۰] نوشته‌اند. شماری از تراجم نویسان دو مدخل با نام حارث بن خزمه و حارث بن خزیمه آورده‌اند[۱۱]، ولی ابن عبدالبر[۱۲] در حارث بن خزیمه گوید: بر اسم او دست نیافتم و شهرت او به کنیه‌اش ابو خزیمة بن اوس بن أصرم است. در حالی که به نظر می‌رسد حارث بن خزیمه همان فرد مورد بحث است و «ابوخزیمه بن اوس» فرد دیگری است. ابن حجر[۱۳] مدخلی با نام حارث بن خزمه، و در بخش کنیه‌ها با کنیه «ابوبشیر» آورده است. دو صحابی دیگر به نام حارث بن خزیمه[۱۴] و حارث بن خزمة بن مالک بن کعب وجود دارد[۱۵]. رسول خدا(ص) در مدینه میان حارث و ایاس بن ابی بکیر عقد اخوت بست[۱۶]. وی در جنگ بدر شرکت داشت[۱۷] به همین جهت او را بدری می‌خوانند[۱۸] و در این نبرد، همراه چند نفر از اشهلی‌ها، از جمله سعد بن زید، سلمة بن سلامه، یک شتر داشتند[۱۹]. وی در احد، خندق و نبردهای دیگر حضور داشت[۲۰]، و در غزوه مریسیع از اسب سواران بود[۲۱]. در ماجرای افک، وقتی بزرگان انصار و مهاجر به ستیز برخاستند، حارث بن خزمه در حالی که برافروخته بود با شمشیر آمد و گفت می‌خواهم سر رئیس منافقان و پشتیبان آنان را قطع کنم که اسید بن حضیر مانع او شد[۲۲]. وی در سریه قرطاء (تیره‌ای از بنوبکر) به فرماندهی محمد بن مسلمه به سوی قبیله بنی بکر بن کلاب روانه شد[۲۳]. گفته شده در غزوه تبوک وقتی شتر پیامبر گم شد، منافقان گفتند: محمد خبر ناقه گمشده‌اش را نمی‌داند. چگونه از آسمانها خبر می‌دهد! وقتی حضرت سخن منافقان را شنید، فرمود: «من نمی‌دانم، جز آنکه خداوند مرا به مکان آن آگاه کند» و خداوند ایشان را از جایی که شتر در آن بود آگاه کرد سپس حارث رفت و ناقه را آورد[۲۴]. وی در بعضی از سفرها همراه رسول خدا(ص) بود و آن حضرت او را فرستاد تا پشم گردن شترانی را که پشم دارند، بچیند[۲۵]. به نقل از ابن مندی، وی کسی است که دو آیه آخر سوره برائت ﴿لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ[۲۶]. را به عمر خبر داد[۲۷]؛ ولی ابن اثیر[۲۸] در این مورد تردید کرده و خزیمة بن ثابت را و نه حارث بن خزمه را درست دانسته است. از حارث نقل شده است که رسول خدا(ص) روز دوشنبه، پانزده ربیع الاول به مدینه وارد شد و جنگ بدر روز دوشنبه در ماه رمضان، و رحلت آن حضرت روز دوشنبه، پانزدهم ربیع الاول اتفاق افتاد[۲۹]. حارث از رسول خدا(ص) امیرمؤمنان علی(ع) روایت نقل کرده است[۳۰]. وی در سال چهلم در ۶۷ سالگی در مدینه درگذشت[۳۱]. از حارث، نسلی باقی نمانده است [۳۲].[۳۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۴۱؛ ابن ماکولا، الإکمال، ج۲، ص۴۴۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۶۶.
  2. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۴۱؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۷۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۳.
  3. واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۵۸.
  4. واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۵۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۴۱.
  5. ابن سید الناس، عیون الاثر، ج۱، ص۳۶۷؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج۶، ص۹۵.
  6. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۴۱؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۷۱؛ ابن ماکولا، الإکمال، ج۲، ص۴۴۴؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۳ و ج۵، ص۱۴۸.
  7. ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۷۶؛ ابن حجر، تعجیل، ص۷۶.
  8. ابن حمزه، محمد بن علی، الإکمال فی ذکر من له روایة فی مسند احمد، ص۷۴؛ ابن حجر، تعجیل، ص۷۶؛ کتانی، من هدی الحدیث النبوی نظم المتناثر من الحدیث المتواتر، ص۱۱۵.
  9. ابن ماکولا، الإکمال، ج۲، ص۴۴۵.
  10. ابن کلبی، هشام بن محمد، نسب قد والیمن الکبیر، ج۲، ص۸۸؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۷۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۳۲۶ و همو، ج۱، ص۶۰۲.
  11. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۵۲؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۲ و ۶۰۳.
  12. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۰۵.
  13. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۶۶ و ج۷، ص۳۶.
  14. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۵۲.
  15. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۲۳.
  16. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۹۸ و ۳۴۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۳.
  17. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۰۸؛ ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۳، ص۷۳؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۷۲.
  18. طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۷۵.
  19. واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۴.
  20. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۴۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۶۶.
  21. واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۰۵.
  22. واقدی، المغازی، ج۲، ص۴۳۲.
  23. واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۳۴.
  24. واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۱۰؛ ابن حمزه، ص۷۴؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۳۲۷؛ ابن حجر، تعجیل، ص۷۶.
  25. ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۷۲؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۳.
  26. «بی‌گمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است » سوره توبه، آیه ۱۲۸.
  27. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۳؛ ابن حمزه، محمد بن علی، الإکمال فی ذکر من له روایة فی مسند احمد، ص۷۴.
  28. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۰۳ و ۶۰۴.
  29. ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۷۲.
  30. طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، رجال، ص۲۷.
  31. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۴۱؛ ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۷۶؛ ابن ماکولا، الإکمال، ج۲، ص۴۴۴؛ ابن حمزه، محمد بن علی، الإکمال فی ذکر من له روایة فی مسند احمد، ص۷۴.
  32. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص ۱۳۴.
  33. مرادی نسب، حسین، مقاله «حارث بن خزمه انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۴۵۷-۴۵۸.