اهمیت نفی خشونت در خانواده چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۳) |
جز (جایگزینی متن - '| پاسخدهنده = ۱ پاسخ↵| پاسخدهندگان = ↵}}' به '| تعداد پاسخ = ۱ }}') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| مدخل اصلی = [[نفی خشونت در خانواده]] | | مدخل اصلی = [[نفی خشونت در خانواده]] | ||
| موضوعات وابسته = | | موضوعات وابسته = | ||
| | | تعداد پاسخ = ۱ | ||
}} | }} | ||
'''اهمیت نفی خشونت در خانواده چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[سیره خانوادگی معصومان (پرسش)|سیره خانوادگی معصومان]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[سیره خانوادگی معصومان]]''' مراجعه شود. | '''اهمیت نفی خشونت در خانواده چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[سیره خانوادگی معصومان (پرسش)|سیره خانوادگی معصومان]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[سیره خانوادگی معصومان]]''' مراجعه شود. |
نسخهٔ ۲۲ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۰
اهمیت نفی خشونت در خانواده چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ سیره خانوادگی معصومان |
مدخل اصلی | نفی خشونت در خانواده |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
اهمیت نفی خشونت در خانواده چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث سیره خانوادگی معصومان است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی سیره خانوادگی معصومان مراجعه شود.
پاسخ نخست
آقای دکتر مصطفی دلشاد تهرانی در کتاب «سیره نبوی» در اینباره گفته است:
«آموزههای قرآن کریم و مدرسه نبوی سخت بر نفی خشونت در خانواده تأکید دارد و هیچ نوع آن را روا نمیدارد، چنانکه کتاب الهی خشونتهای جاهلی را که در جامعه آن روز پذیرفته شده بود زیر پا گذاشت و جهتگیری خود را در نفی خشونت و حاکم نمودن روابط انسانی در خانواده و حمایت از زنان و احقاق حقوق آنان روشن ساخت. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا * وَإِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَكَانَ زَوْجٍ وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنْطَارًا فَلَا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا * وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَى بَعْضُكُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا﴾[۱].
این آیات نمونهای از منطق قرآن کریم در نفی خشونت نسبت به زنان و تحت فشار قرار دادن آنان برای تملک اموالشان یا بخشیدن مهریهشان و یا بازپس گرفتن مهریه و اموال بخشیده به آنان با توسل به تهمت و گناه است. نمونهای که بیانگر جهتگیری کتاب الهی است و میآموزد که چگونه هر نوع خشونتی باید نفی گردد و حقوق همسران مورد تعدی قرار نگیرد و حریم آنان شکسته نشود و جز براساس قوانینی انسانی و نیکرفتاری با آنان سلوک نشود. و اینگونه بیانات در جامعهای صورت گرفته است که همهگونه حریمشکنی و تعدی به زن مجاز شمرده میشد و اساسا زن به هیچ گرفته نمیشد، و میتوان از این نوع جهتگیری و رهنمود قرآنی مسیری را که برای نفی خشونت خانوادگی و پاسداشت حقوق همسری باید طی کرد تشخیص داد و بلندای آن و افق مطلوب قرآنی را ترسیم نمود.
در عصر جاهلی چنین بود که عدهای همسران خود را بدون آنکه همچون یک همسر با آنان رفتار کنند نگه میداشتند به انتظار اینکه آنان بمیرند و اموالشان را تصاحب کنند. برخی با زنان ثروتمندی که از زیبایی بهرهای نداشتند ازدواج میکردند، سپس آنان را به حال خود وامیگذاشتند و نه ایشان را طلاق میدادند و نه همچون یک همسر با ایشان رفتار میکردند، به این امید که مرگشان فرارسد و اموالشان از آن اینان گردد. همچنین یکی دیگر از عادات خشونتبار عصر جاهلی این بود که زنان را به راهها و وسایل گوناگون تحت فشار قرار میدادند تا آنان مهریه خود را ببخشند و طلاق گیرند. و از دیگر خشونتهای اعمال شده در آن روزگار نسبت به زنان این بود که چون مردان میخواستند همسر سابق خود را طلاق دهند و ازدواج جدیدی کنند، برای فرار از پرداخت مهریه، همسر خود را به اعمال منافی عفت متهم میکردند و بر او سخت میگرفتند و تحت فشارش قرار میدادند تا حاضر شود مهریه خویش را بازپس دهد و طلاق گیرد و آنان همان مهریه را برای همسر دوم قرار میدادند[۲].
قرآن کریم بر تمام این اعمال و رفتار خشونتبار خط بطلان کشید و مسلمانان را به روابط انسانی و نیکرفتاری و پاسداری از پیمان مقدس همسری فراخواند، حتی در شرایطی که ادامه زندگی ناممکن تلقی شود. ﴿الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا﴾[۳].
قرآن کریم در تنگنا قرار دادن همسر را در هیچ شرایطی روا نمیداند و به پیروان خود در سختترین اوضاع و احوال خانوادگی نیز اجازه خشونتورزی نمیدهد؛ و بهطور کلی مردان را به پاسداشت حقوق و حدود زنان و رعایت احوال آنان و پرهیز از آزار دادن ایشان و زیان رساندن و در تنگنا قرار دادن آنان فرمان داده است: ﴿وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ﴾[۴]. و پیامبر اکرم(ص) نسبت به خشونت - در انواع و اقسامش و نسبت به هرکس - سخت حساسیت نشان میداد و بر نفی آن بهطور کامل تأکید مینمود، چنانکه در سخنی والا فرمود: «مَنْ آذَى مُؤْمِناً فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ آذَى اللَّهَ فَهُوَ مَلْعُونٌ فِي التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الزَّبُورِ وَ الْفُرْقَانِ»[۵].
آزار نمودن و خشونت ورزیدن چنان مطرود است که در تعبیری شگفت از رسول خدا(ص) آمده است: «مَنْ آذَى مُؤْمِناً بِغَيْرِ حَقٍّ فَكَأَنَّمَا هَدَمَ مَكَّةَ وَ بَيْتَ اللَّهِ الْمَعْمُورَ عَشْرَ مَرَّاتٍ وَ كَأَنَّمَا قَتَلَ أَلْفَ مَلَكٍ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ»[۶].
اینگونه بیانات حاکی از شدت ویرانگری خشونت است و کسی که خانواده را که محبوبترین بنیان نزد خداست ویران سازد و با رفتار غیر انسانی و خشونتورزی حقوق و حدود همسر و خانواده خویش را تباه کند گویا خانه خدا را ویران ساخته و بزرگترین تعدیها را نموده است. از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: «كَفَى بِالْمَرْءِ إِثْماً أَنْ يُضِيعَ مَنْ يَعُولُ...»[۷].
بر مرد است که بیش از هر چیز حرمت و کرامت، و حقوق و حریم خانواده و همسر را پاس دارد و با خشونتورزی آن را نشکند و تباه نسازد، چنانکه امام صادق(ع) از پدر گرامیاش روایت کرده است که فرمود: «مَنِ اتَّخَذَ امْرَأَةً فَلْيُكْرِمْهَا فَإِنَّمَا امْرَأَةُ أَحَدِكُمْ لُعْبَتُهُ فَمَنِ اتَّخَذَهَا فَلَا يُضَيِّعْهَا»[۸].
خداوند نسبت به هیچچیز همچون زنان و کودکان تأکید نکرده است که در حدیث امام کاظم(ع) آمده است: «إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْضَبُ بِشَيْءٍ كَغَضَبِهِ لِلنِّسَاءِ وَ الصِّبْيَانِ»[۹].
خشم و خشنودی خداوند چون خشم و خشنودی آدمیان نیست که ناشی از انفعال نفس باشد، بلکه خشم و خشنودی خداوند به معنای دور شدن از رحمت خدا و مورد عذاب و عقاب واقع شدن و مشمول رحمت خدا شدن و مورد ثواب و رضا واقع گردیدن است؛ و آنکه خشونت میورزد خود را از رحمت خدا محروم میسازد و گرفتار عقاب این جهانی و آن جهانی مینماید»[۱۰]
منبعشناسی جامع سیره خانوادگی معصومان
پانویس
- ↑ «ای مؤمنان! بر شما حلال نیست که از زنان بر خلاف میل آنان (با نگه داشتن در نکاح خود) میراث برید و برای آنکه (با طلاق خلع) برخی از آنچه بدیشان دادهاید باز برید، با آنان سختگیری نکنید مگر آنکه به زشتکاری آشکاری دست یازیده باشند و با آنان شایسته رفتار کنید * و اگر بر آن بودید که همسری جایگزین همسری (که دارید) کنید، و به یکی از ایشان دارایی فراوانی داده بودهاید، چیزی از آن را باز مگیرید، آیا با دروغ بافتن و گناهی آشکار آن را باز میستانید!* و چگونه آن را باز میستانید در حالی که با یکدیگر آمیزش کردهاید و آنان از شما پیمانی استوار، ستاندهاند» سوره نساء، آیه ۱۹-۲۱.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۳، ص۳۱۸-۳۲۳؛ و نیز نک: تفسیر القمی، ج۱، ص۱۳۳؛ تفسیر التبیان، ج۳، ص۱۴۸؛ تفسیر الکشاف، ج۱، ص۴۹۰-۴۹۲؛ تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۲۴-۲۶؛ التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۰-۱۶.
- ↑ «طلاق (رجعی) دوبار است پس از آن یا باید به شایستگی (با زن) زندگی یا (او را) به نیکی رها کرد و شما را روا نیست که از آنچه به آنان دادهاید چیزی بازگیرید» سوره بقره، آیه ۲۲۹.
- ↑ «و به آنها زیان مرسانید برای آنکه (زندگی را) برایشان تنگ گیرید» سوره طلاق، آیه ۶.
- ↑ «هرکه مؤمنی را بیازارد بیگمان مرا آزرده است، و هرکه مرا بیازارد بیگمان خدا را آزرده است، و چنین کسی در تورات و انجیل و زبور و قرآن از رحمت خدا به دور [معرفی شده] است». روضة الواعظین، ص۳۲۱؛ مشکاة الانوار، ص۸۳؛ بحارالانوار، ج۶۷، ص۷۲، ج۷۵، ص۱۵۰؛ مستند الشیعة، ج۱۴، ص۱۵۹؛ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۹۹؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۶، ص۳۰۵.
- ↑ «هرکه مؤمنی را به ناحق بیازارد چنان باشد که مکه و خانه آباد خدا را ویران کرده و هزار فرشته مقرب را کشته باشد». جمالالدین الحسن بن یوسف المطهر (العلامة الحلی)، الرسالة السعدیة، اخراج و تعلیق و تحقیق عبد الحسین محمد علی بقال، الطبعة الاولی، مکتبة المرعشی النجفی، قم، ۱۴۱۰ ق. ص۱۴۳؛ عوالی اللآلی، ج۱، ص۳۶۱؛ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۰۰؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۶، ص۳۰۵.
- ↑ «همین یک گناه برای مرد کافی است که خانواده خود را تباه کند». دعائم الاسلام، ج۲، ص۲۵۴؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۸؛ عدة الداعی، ص۸۲؛ وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۴۴؛ بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۱۳.
- ↑ «کسی که زنی را به همسری گزیند باید او را تکریم نماید. بیگمان همسرتان محبوب شماست و هر که ازدواج میکند حق ندارد همسر خود را تباه سازد». قرب الاسناد، ص۷۰؛ وسائل الشیعة، ج۳، ص۳۸۱؛ بحارالانوار، ج۷۹، ص۲۹۷، ج۱۰۳، ص۲۲۴.
- ↑ «بیگمان خداوند به اندازهای که برای زنان و کودکان خشم میگیرد، برای هیچچیز به خشم نمیآید». الکافی، ج۵، ص۵۱۱؛ بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۷۳؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۵۲. بدین صورت نیز روایت شده است: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَیْسَ يَغْضِبُ كَغَضَبِهِ لِلنِّسَاءِ وَ الصِّبْيَانِ». الکافی، ج۶، ص۵۰؛ عدة الداعی، ص۷۵؛ وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۲۰۲.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی، ج۴ ص ۳۱۹-۳۲۴.