ابوصالح مولی ام‌هانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[ابوصالح مولی ام‌هانی در تراجم و رجال]] - [[ابوصالح مولی ام‌هانی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[ابوصالح مولی ام‌هانی در تراجم و رجال]] - [[ابوصالح مولی ام‌هانی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
نام او را به [[اختلاف]]، «[[باذام]]»<ref>ابن سعد، ج۵، ص۲۳۱؛ بخاری، ج۲، ص۱۴۴؛ ابن ابی حاتم، ج۱، ص۱۳۵.</ref>، «[[باذان]]» و «[[ذکوان]]»<ref>ابن حجر، لسان، ج۷، ص۴۶۹.</ref> گفته‌اند که در این اسامی تصحیف یا [[اشتباه]] صورت گرفته است. [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۴، ص۱۸۸.</ref> در بخش چهارم (توهمات) از او یاد کرده و برخی او را از افراد [[تابعی]] مشهور دانسته‌اند<ref>ابن سعد، ج۵، ص۲۳۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۴، ص۱۸۸.</ref>، برخی هم مانند [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۵، ص۲۹۳۷.</ref> به نقل از کتاب [[صحابه]] [[حسن بن سفیان]]، او را از صحابه شمرده‌اند. در [[وصف]] او گفته شده است: ریش بلندی داشت و با دست آن را شانه می‌کرد<ref>ابن سعد، ج۶، ص۲۹۹.</ref>.
نام او را به [[اختلاف]]، «[[باذام]]»<ref>ابن سعد، ج۵، ص۲۳۱؛ بخاری، ج۲، ص۱۴۴؛ ابن ابی حاتم، ج۱، ص۱۳۵.</ref>، «[[باذان]]» و «[[ذکوان]]»<ref>ابن حجر، لسان، ج۷، ص۴۶۹.</ref> گفته‌اند که در این اسامی تصحیف یا [[اشتباه]] صورت گرفته است. [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۴، ص۱۸۸.</ref> در بخش چهارم (توهمات) از او یاد کرده و برخی او را از افراد [[تابعی]] مشهور دانسته‌اند<ref>ابن سعد، ج۵، ص۲۳۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۴، ص۱۸۸.</ref>، برخی هم مانند [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۵، ص۲۹۳۷.</ref> به نقل از کتاب [[صحابه]] [[حسن بن سفیان]]، او را از صحابه شمرده‌اند. در [[وصف]] او گفته شده است: ریش بلندی داشت و با دست آن را شانه می‌کرد<ref>ابن سعد، ج۶، ص۲۹۹.</ref>.


خط ۸: خط ۸:
ابوصالح، [[روایات تفسیری]] دارد<ref>ابن سعد، ج۶، ص۲۹۹؛ بخاری، ج۲، ص۱۴۴.</ref> و به نقل از [[ابن عباس]]، نزول آیه {{متن قرآن|قَالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يَا نُوحُ}}<ref>«گفتند: ای نوح! اگر (از این سخنان) دست برنداری سنگسار خواهی شد» سوره شعراء، آیه ۱۱۶.</ref> را درباره [[بنی هاشم]] و [[بنی امیه]] دانسته است<ref>ابوحمزه ثمالی، ص۲۵۶.</ref>. همچنین [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ}}<ref>«ای مؤمنان! چون مرگ یکی از شما در رسد گواه گرفتن میان شما هنگام وصیت، (گواهی) دو (مرد) دادگر از شما (مسلمانان) است» سوره مائده، آیه ۱۰۶؛ ترمذی، ج۴، ص۳۲۳؛ ابن عساکر، ج۱۱، ص۶۹.</ref>. و [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> را آورده است<ref>ابن عساکر، ج۶، ص۱۹۴.</ref>. [[ابوصالح]] [[تفسیر]] خود را از [[ابن عباس]] فرا گرفته، و [[راوی]] [[روایات تفسیری]] او، [[محمد بن سائب کلبی]] است<ref>ابن سعد، ج۶، ص۲۹۹.</ref>. برخی، ابوصالح را در تفسیر، [[تضعیف]] کرده‌اند و دورغگو شمرده‌اند<ref>بخاری، ج۲، ص۱۴۴.</ref>.
ابوصالح، [[روایات تفسیری]] دارد<ref>ابن سعد، ج۶، ص۲۹۹؛ بخاری، ج۲، ص۱۴۴.</ref> و به نقل از [[ابن عباس]]، نزول آیه {{متن قرآن|قَالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يَا نُوحُ}}<ref>«گفتند: ای نوح! اگر (از این سخنان) دست برنداری سنگسار خواهی شد» سوره شعراء، آیه ۱۱۶.</ref> را درباره [[بنی هاشم]] و [[بنی امیه]] دانسته است<ref>ابوحمزه ثمالی، ص۲۵۶.</ref>. همچنین [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ}}<ref>«ای مؤمنان! چون مرگ یکی از شما در رسد گواه گرفتن میان شما هنگام وصیت، (گواهی) دو (مرد) دادگر از شما (مسلمانان) است» سوره مائده، آیه ۱۰۶؛ ترمذی، ج۴، ص۳۲۳؛ ابن عساکر، ج۱۱، ص۶۹.</ref>. و [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> را آورده است<ref>ابن عساکر، ج۶، ص۱۹۴.</ref>. [[ابوصالح]] [[تفسیر]] خود را از [[ابن عباس]] فرا گرفته، و [[راوی]] [[روایات تفسیری]] او، [[محمد بن سائب کلبی]] است<ref>ابن سعد، ج۶، ص۲۹۹.</ref>. برخی، ابوصالح را در تفسیر، [[تضعیف]] کرده‌اند و دورغگو شمرده‌اند<ref>بخاری، ج۲، ص۱۴۴.</ref>.


وی گفتگوی میان [[ابوبکر]] و [[حضرت فاطمه]]{{س}} را درباره [[اعتراض]] آن حضرت به [[محروم]] شدن از [[ارث]] [[مال]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[روایت]] کرده است<ref>ابن شبه، ج۱، ص۲۱۰.</ref>. نقل این روایت از سوی ابوصالح، سبب شد تا برخی او را تضعیف کنند<ref>ر.ک: بخاری، ج۲، ص۱۴۴؛ ابی حاتم، ج۲، ص۴۳۱-۴۳۲؛ مزی، ج۴، ص۷.</ref>. حتی بعضی در [[سند]] این روایت خدشه کرده و گفته‌اند کلبی، دروغگوست<ref>البانی، ص۷۸.</ref>. از دیگر [[روایات]] ابوصالح، روایت [[وصف]] [[علی]]{{ع}} (از زبان [[ضرار بن ضمره]]) برای [[معاویه]] است<ref>منتجب الدین، ص۸۵.</ref>.
وی گفتگوی میان [[ابوبکر]] و [[حضرت فاطمه]]{{س}} را درباره [[اعتراض]] آن حضرت به [[محروم]] شدن از [[ارث]] [[مال]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[روایت]] کرده است<ref>ابن شبه، ج۱، ص۲۱۰.</ref>. نقل این روایت از سوی ابوصالح، سبب شد تا برخی او را تضعیف کنند<ref>ر. ک: بخاری، ج۲، ص۱۴۴؛ ابی حاتم، ج۲، ص۴۳۱-۴۳۲؛ مزی، ج۴، ص۷.</ref>. حتی بعضی در [[سند]] این روایت خدشه کرده و گفته‌اند کلبی، دروغگوست<ref>البانی، ص۷۸.</ref>. از دیگر [[روایات]] ابوصالح، روایت [[وصف]] [[علی]]{{ع}} (از زبان [[ضرار بن ضمره]]) برای [[معاویه]] است<ref>منتجب الدین، ص۸۵.</ref>.


ابوصالح از مولایش [[ام هانی]]، [[امام علی]]{{ع}}، [[ابوهریره]] و ابن عباس [[حدیث]] نقل کرده است<ref>ذهبی، ج۵، ص۱۳۷.</ref>. کسانی همچون [[سماک بن حرب]]، [[اسماعیل بن ابی خالد]]<ref>ابن سعد، ج۶، ص۲۹۹.</ref>، [[محمد بن سائب کلبی]]<ref>ابن سعد، ج۵، ص۲۳۱.</ref>، [[عاصم بن بهدله]]<ref>ابن حجر، لسان، ج۷، ص۴۶۹.</ref>، ابوقلابه، [[سفیان ثوری]]، اعمش، [[سدی]] و دیگران از او [[روایت]] کرده‌اند<ref>سیر، ج۵، ص۳۷.</ref><ref>[[حسین مرادی‌نسب|مرادی‌نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوصالح مولی ام‌هانی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۷۸.</ref>
ابوصالح از مولایش [[ام هانی]]، [[امام علی]]{{ع}}، [[ابوهریره]] و ابن عباس [[حدیث]] نقل کرده است<ref>ذهبی، ج۵، ص۱۳۷.</ref>. کسانی همچون [[سماک بن حرب]]، [[اسماعیل بن ابی خالد]]<ref>ابن سعد، ج۶، ص۲۹۹.</ref>، [[محمد بن سائب کلبی]]<ref>ابن سعد، ج۵، ص۲۳۱.</ref>، [[عاصم بن بهدله]]<ref>ابن حجر، لسان، ج۷، ص۴۶۹.</ref>، ابوقلابه، [[سفیان ثوری]]، اعمش، [[سدی]] و دیگران از او [[روایت]] کرده‌اند<ref>سیر، ج۵، ص۳۷.</ref><ref>[[حسین مرادی‌نسب|مرادی‌نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوصالح مولی ام‌هانی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۳۷۸.</ref>

نسخهٔ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۰۳

مقدمه

نام او را به اختلاف، «باذام»[۱]، «باذان» و «ذکوان»[۲] گفته‌اند که در این اسامی تصحیف یا اشتباه صورت گرفته است. ابن حجر[۳] در بخش چهارم (توهمات) از او یاد کرده و برخی او را از افراد تابعی مشهور دانسته‌اند[۴]، برخی هم مانند ابونعیم[۵] به نقل از کتاب صحابه حسن بن سفیان، او را از صحابه شمرده‌اند. در وصف او گفته شده است: ریش بلندی داشت و با دست آن را شانه می‌کرد[۶].

وی آزاد شده ام هانی دختر ابوطالب، خواهر امیر مؤمنان علی(ع) و از کوفیان[۷] بود. ابوصالح، خواستگاری رسول خدا(ص) از ام هانی و غدرخواهی او از آن حضرت[۸] و نزول آیه ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ[۹] را روایت کرده است. وی همچنین راوی گفتگوی ام هانی با رسول خدا(ص) درباره ناتوانی جسمی‌اش و دعایی است که آن حضرت به او آموخت[۱۰]. از وی نیز گزارشی مبنی بر اسارت عباس، عموی رسول خدا(ص)، به دست مسلمانان و پرداخت فدیه به مقدار بیست اوقیه و تلاش وی برای کاستن آن در دست است[۱۱].

ابوصالح، روایات تفسیری دارد[۱۲] و به نقل از ابن عباس، نزول آیه ﴿قَالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يَا نُوحُ[۱۳] را درباره بنی هاشم و بنی امیه دانسته است[۱۴]. همچنین تفسیر آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ[۱۵]. و آیه ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ[۱۶] را آورده است[۱۷]. ابوصالح تفسیر خود را از ابن عباس فرا گرفته، و راوی روایات تفسیری او، محمد بن سائب کلبی است[۱۸]. برخی، ابوصالح را در تفسیر، تضعیف کرده‌اند و دورغگو شمرده‌اند[۱۹].

وی گفتگوی میان ابوبکر و حضرت فاطمه(س) را درباره اعتراض آن حضرت به محروم شدن از ارث مال رسول خدا(ص) روایت کرده است[۲۰]. نقل این روایت از سوی ابوصالح، سبب شد تا برخی او را تضعیف کنند[۲۱]. حتی بعضی در سند این روایت خدشه کرده و گفته‌اند کلبی، دروغگوست[۲۲]. از دیگر روایات ابوصالح، روایت وصف علی(ع) (از زبان ضرار بن ضمره) برای معاویه است[۲۳].

ابوصالح از مولایش ام هانی، امام علی(ع)، ابوهریره و ابن عباس حدیث نقل کرده است[۲۴]. کسانی همچون سماک بن حرب، اسماعیل بن ابی خالد[۲۵]، محمد بن سائب کلبی[۲۶]، عاصم بن بهدله[۲۷]، ابوقلابه، سفیان ثوری، اعمش، سدی و دیگران از او روایت کرده‌اند[۲۸][۲۹]

منابع

پانویس

  1. ابن سعد، ج۵، ص۲۳۱؛ بخاری، ج۲، ص۱۴۴؛ ابن ابی حاتم، ج۱، ص۱۳۵.
  2. ابن حجر، لسان، ج۷، ص۴۶۹.
  3. الاصابه، ج۴، ص۱۸۸.
  4. ابن سعد، ج۵، ص۲۳۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۴، ص۱۸۸.
  5. ابونعیم، ج۵، ص۲۹۳۷.
  6. ابن سعد، ج۶، ص۲۹۹.
  7. ابن سعد، ج۶، ص۲۹۹؛ بخاری، ج۲، ص۱۴۴.
  8. طبرانی، معجم، ج۲۴، ص۴۰۵؛ حاکم، ج۲، ص۴۲۰.
  9. «ای پیامبر! ما آن همسرانت را که مهرشان را داده‌ای بر تو حلال کرده‌ایم» سوره احزاب، آیه ۵۰؛ اسحاق بن راهویه، ج۵، ص۲۱.
  10. ابونعیم، ج۵، ص۲۹۳۷؛ طبرانی، دعا، ص۱۲۴؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۶۷.
  11. ابن سعد، ج۴، ص۱۰.
  12. ابن سعد، ج۶، ص۲۹۹؛ بخاری، ج۲، ص۱۴۴.
  13. «گفتند: ای نوح! اگر (از این سخنان) دست برنداری سنگسار خواهی شد» سوره شعراء، آیه ۱۱۶.
  14. ابوحمزه ثمالی، ص۲۵۶.
  15. «ای مؤمنان! چون مرگ یکی از شما در رسد گواه گرفتن میان شما هنگام وصیت، (گواهی) دو (مرد) دادگر از شما (مسلمانان) است» سوره مائده، آیه ۱۰۶؛ ترمذی، ج۴، ص۳۲۳؛ ابن عساکر، ج۱۱، ص۶۹.
  16. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  17. ابن عساکر، ج۶، ص۱۹۴.
  18. ابن سعد، ج۶، ص۲۹۹.
  19. بخاری، ج۲، ص۱۴۴.
  20. ابن شبه، ج۱، ص۲۱۰.
  21. ر. ک: بخاری، ج۲، ص۱۴۴؛ ابی حاتم، ج۲، ص۴۳۱-۴۳۲؛ مزی، ج۴، ص۷.
  22. البانی، ص۷۸.
  23. منتجب الدین، ص۸۵.
  24. ذهبی، ج۵، ص۱۳۷.
  25. ابن سعد، ج۶، ص۲۹۹.
  26. ابن سعد، ج۵، ص۲۳۱.
  27. ابن حجر، لسان، ج۷، ص۴۶۹.
  28. سیر، ج۵، ص۳۷.
  29. مرادی‌نسب، حسین، مقاله «ابوصالح مولی ام‌هانی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۳۷۸.