احکم بن بشار مروزی کلثومی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
از [[راویان امام رضا]]{{ع}}. حکم (احلم)<ref>رجال الطوسی، ص۳۷۴.</ref> بن بشار مروزی کلثومی<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۵۷۰.</ref> خراسانی<ref>منتهی المقال، ج۱، ص۲۲۲؛ موسوعة المصطفی و العترة{{عم}}، ج۱۳، ص۳۶۶.</ref>، از [[مردم]] دیار [[مرو]]، یکی از شهرهای [[خراسان]] بود<ref>تنقیح المقال، ج۱، ص۴۵.</ref>. در برخی از کتب رجالی از وی با نام حکم بن بشار یاد کردهاند<ref>کتاب الرجال، ابنداود، ص۴۴۸؛ خلاصة الأقوال، ص۲۰۷.</ref>، چون بر حسب اطلاعات اندکی که ذیل این دو نام آمده، احتمال دو نفر بودن آنها بعید مینماید<ref>نقد الرجال، ج۱، ص۹۹. </ref> و قرینهای نیز وجود ندارد که دو شخص بودن آنها را [[ثابت]] کند، جز آنکه داستان [[توقیع]]، ذیل نام حکم بن بشار ذکر نشده است. | از [[راویان امام رضا]] {{ع}}. حکم (احلم)<ref>رجال الطوسی، ص۳۷۴.</ref> بن بشار مروزی کلثومی<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۵۷۰.</ref> خراسانی<ref>منتهی المقال، ج۱، ص۲۲۲؛ موسوعة المصطفی و العترة {{عم}}، ج۱۳، ص۳۶۶.</ref>، از [[مردم]] دیار [[مرو]]، یکی از شهرهای [[خراسان]] بود<ref>تنقیح المقال، ج۱، ص۴۵.</ref>. در برخی از کتب رجالی از وی با نام حکم بن بشار یاد کردهاند<ref>کتاب الرجال، ابنداود، ص۴۴۸؛ خلاصة الأقوال، ص۲۰۷.</ref>، چون بر حسب اطلاعات اندکی که ذیل این دو نام آمده، احتمال دو نفر بودن آنها بعید مینماید<ref>نقد الرجال، ج۱، ص۹۹. </ref> و قرینهای نیز وجود ندارد که دو شخص بودن آنها را [[ثابت]] کند، جز آنکه داستان [[توقیع]]، ذیل نام حکم بن بشار ذکر نشده است. | ||
به هر حال، مروزی یکی از [[شیعیان]] [[قرن سوم]] قمری بود. بسیاری از [[علمای رجال]]، وی را فردی غالی معرفی کردهاند که روایاتش [[ارزش]] اعتنا ندارد<ref>کتاب الرجال، ابنداود، ص۴۱۷؛ اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۳۹؛ خلاصة الأقوال، ص۲۰۷.</ref>. برخی نیز گفتهاند که [[غلو]] وی، خارج از قاعده بود، به گونهای که نه تنها موجب [[ضعف]] وی، بلکه نشانگر [[جهالت]] اوست<ref>تنقیح المقال، ج۱، ص۴۵.</ref>. البته [[بروجردی]] در [[مقام]] تبیین این [[اتهام]]، به نکتهای بنیادین اشاره میکند که توجه به آن برخی از داوریها را [[نقد]] میکند. او میگوید غلو [[قمیها]] دلیل بر [[کفر]] فرد نمیشود، چون آنان برخی از چیزها را غلو میدانند که از مسلمات است، مثل رفع [[سهو]] از [[پیامبر]]{{صل}}<ref>طرائف المقال، ج۱، ص۲۷۵.</ref>، با این بیان در تعدیل اتهام وی گامی بر میدارد. در هر صورت، [[شیخ طوسی]] وی را از [[راویان]] [[امام جواد]]{{ع}} نام برده<ref>رجال الطوسی، ص۳۷۳.</ref> و بسیاری دیگر نیز به تبع وی به آن اشاره کردهاند<ref>نقد الرجال، ج۱، ص۹۹؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۳۶۶؛ أعیان الشیعة، ج۲، ص۴۵۶.</ref>، هر چند فردی ناشناخته و مجهول است. اما اینکه آیا او از راویان امام رضا{{ع}} نیز بوده، محل [[تأمل]] است. در [[منابع حدیثی]] موجود، هیچ روایتی از او از [[امام رضا]]{{ع}} وجود ندارد و سخنی که دال بر مصاحبتش با آن [[حضرت]] باشد نیز دیده نمیشود، هر چند درباره [[ارتباط]] با [[امام جواد]]{{ع}} هم این سخن هست. در آثار رجالی [[شیعه]] نیز کسی از او به عنوان [[راوی]] [[امام هشتم]] نامی نبرده است، در عین حال برخی از متأخران و معاصران وی را در زمره [[راویان]] آن حضرت برشمردهاند<ref>الجامع لرواة و أصحاب الإمام الرضا{{ع}}، ج۱، ص۵۹.</ref>، ولی [[واقعیت]] آن است که این نسبت پایه محکمی ندارد و نمیتوان او را از راویان یا [[اصحاب امام رضا]]{{ع}} به شمار آورد. | به هر حال، مروزی یکی از [[شیعیان]] [[قرن سوم]] قمری بود. بسیاری از [[علمای رجال]]، وی را فردی غالی معرفی کردهاند که روایاتش [[ارزش]] اعتنا ندارد<ref>کتاب الرجال، ابنداود، ص۴۱۷؛ اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۳۹؛ خلاصة الأقوال، ص۲۰۷.</ref>. برخی نیز گفتهاند که [[غلو]] وی، خارج از قاعده بود، به گونهای که نه تنها موجب [[ضعف]] وی، بلکه نشانگر [[جهالت]] اوست<ref>تنقیح المقال، ج۱، ص۴۵.</ref>. البته [[بروجردی]] در [[مقام]] تبیین این [[اتهام]]، به نکتهای بنیادین اشاره میکند که توجه به آن برخی از داوریها را [[نقد]] میکند. او میگوید غلو [[قمیها]] دلیل بر [[کفر]] فرد نمیشود، چون آنان برخی از چیزها را غلو میدانند که از مسلمات است، مثل رفع [[سهو]] از [[پیامبر]] {{صل}}<ref>طرائف المقال، ج۱، ص۲۷۵.</ref>، با این بیان در تعدیل اتهام وی گامی بر میدارد. در هر صورت، [[شیخ طوسی]] وی را از [[راویان]] [[امام جواد]] {{ع}} نام برده<ref>رجال الطوسی، ص۳۷۳.</ref> و بسیاری دیگر نیز به تبع وی به آن اشاره کردهاند<ref>نقد الرجال، ج۱، ص۹۹؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۳۶۶؛ أعیان الشیعة، ج۲، ص۴۵۶.</ref>، هر چند فردی ناشناخته و مجهول است. اما اینکه آیا او از راویان امام رضا {{ع}} نیز بوده، محل [[تأمل]] است. در [[منابع حدیثی]] موجود، هیچ روایتی از او از [[امام رضا]] {{ع}} وجود ندارد و سخنی که دال بر مصاحبتش با آن [[حضرت]] باشد نیز دیده نمیشود، هر چند درباره [[ارتباط]] با [[امام جواد]] {{ع}} هم این سخن هست. در آثار رجالی [[شیعه]] نیز کسی از او به عنوان [[راوی]] [[امام هشتم]] نامی نبرده است، در عین حال برخی از متأخران و معاصران وی را در زمره [[راویان]] آن حضرت برشمردهاند<ref>الجامع لرواة و أصحاب الإمام الرضا {{ع}}، ج۱، ص۵۹.</ref>، ولی [[واقعیت]] آن است که این نسبت پایه محکمی ندارد و نمیتوان او را از راویان یا [[اصحاب امام رضا]] {{ع}} به شمار آورد. | ||
اما آنچه موجب یادکرد نام وی در کتب رجالی شده، داستانی است که در ذیل آن از توقیعی از امام جواد{{ع}} به [[یاران]] احکم یاد میشود که برخی آن را دلیلی بر [[مدح]] و تأییدش دانستهاند، چون حاکی از علاقهمندی [[امام]] به تداوم [[زندگی]] وی است<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۳۵.</ref>. جریان [[توقیع]] را [[احمد بن علی بنکلثوم سرخسی]] چنین نقل کرده است: روزی ابوزینبه درباره احکم بن بشار مروزی از من پرسید: آیا [[راز]] وجود علامت دوختگی در گلوی او را میدانی یا نه؟ من در پاسخ گفتم: آن را بارها دیده و علت آن را نیز از وی پرسیدهام، اما تاکنون چیزی درنیافتهام. ابوزینبه به ذکر داستان آن میپردازد و میگوید: ما هفت نفر در [[زمان]] [[ابوجعفر]] دوم (امام جواد{{ع}}) در خانهای در [[بغداد]] بودیم. عصرگاه روزی، احکم برای کاری از حجره خارج شد و تا دیرگاه شب بازنگشت. در [[دل]] شب، نامهای از امام جواد{{ع}} به دست ما رسید که در آن نوشته بود: [[دوست]] [[خراسانی]] شما (احکم بن بشار مروزی) را از پای در آوردهاند، بروید و او را با فلان چیز مداوا کنید. ما چون به سوی او رفتیم، او را هما طور که امام فرموده بود، گردن [[بریده]] یافتیم، طبق [[دستور امام]]، او را مداوا کردیم تا بهبود پیدا کرد و خوب شد<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۴۰؛ بحار الأنوار، ج۵۰، ص۶۴.</ref>. این علامت نیز اثر آن بریدگی است. برخی این [[توقیع]] را که از سوی [[امام جواد]]{{ع}} درباره او صدور یافته، بیانگر سه ویژگی او میدانند: [[مسلمان]] بودن، با [[ایمان]] بودن، و مورد [[تأیید]] [[امام]] بودن<ref>تنقیح المقال، ج۱، ص۴۵.</ref>. بیش از این مطلبی درباره وی دیده نمیشود. | اما آنچه موجب یادکرد نام وی در کتب رجالی شده، داستانی است که در ذیل آن از توقیعی از امام جواد {{ع}} به [[یاران]] احکم یاد میشود که برخی آن را دلیلی بر [[مدح]] و تأییدش دانستهاند، چون حاکی از علاقهمندی [[امام]] به تداوم [[زندگی]] وی است<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۳۵.</ref>. جریان [[توقیع]] را [[احمد بن علی بنکلثوم سرخسی]] چنین نقل کرده است: روزی ابوزینبه درباره احکم بن بشار مروزی از من پرسید: آیا [[راز]] وجود علامت دوختگی در گلوی او را میدانی یا نه؟ من در پاسخ گفتم: آن را بارها دیده و علت آن را نیز از وی پرسیدهام، اما تاکنون چیزی درنیافتهام. ابوزینبه به ذکر داستان آن میپردازد و میگوید: ما هفت نفر در [[زمان]] [[ابوجعفر]] دوم (امام جواد {{ع}}) در خانهای در [[بغداد]] بودیم. عصرگاه روزی، احکم برای کاری از حجره خارج شد و تا دیرگاه شب بازنگشت. در [[دل]] شب، نامهای از امام جواد {{ع}} به دست ما رسید که در آن نوشته بود: [[دوست]] [[خراسانی]] شما (احکم بن بشار مروزی) را از پای در آوردهاند، بروید و او را با فلان چیز مداوا کنید. ما چون به سوی او رفتیم، او را هما طور که امام فرموده بود، گردن [[بریده]] یافتیم، طبق [[دستور امام]]، او را مداوا کردیم تا بهبود پیدا کرد و خوب شد<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۴۰؛ بحار الأنوار، ج۵۰، ص۶۴.</ref>. این علامت نیز اثر آن بریدگی است. برخی این [[توقیع]] را که از سوی [[امام جواد]] {{ع}} درباره او صدور یافته، بیانگر سه ویژگی او میدانند: [[مسلمان]] بودن، با [[ایمان]] بودن، و مورد [[تأیید]] [[امام]] بودن<ref>تنقیح المقال، ج۱، ص۴۵.</ref>. بیش از این مطلبی درباره وی دیده نمیشود. | ||
به نظر میرسد این داستان بیش از آنکه ناظر به واقعیتی خارجی باشد، در [[جهت]] تبیین و توجیه [[عقیده]] احکم است. چنانکه آوردهاند، وی از کسانی بود که [[رجعت]] را [[انکار]] میکرد<ref>بحار الأنوار، ج۵۳، ص۱۲۱.</ref> و بر اساس برخی از نقلها آن روزی که اتفاق پیشگفته برایش رخ داد، برای [[تمتع]] از [[همسر]] متعهای خویش نزد او رفته بود که [[اقوام]] [[زن]]، پس از اطلاع از آن، او را کشته، در نمدی پیچیدند و در مزبلهای انداختند امام نیز طی نامهای [[یاران]] او را از آن واقعه [[آگاه]] ساخت<ref>أعیان الشیعة، ج۲، ص۴۶۰؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۳۳۵.</ref>. بر این اساس، تردید در وقوع رخداد، چندان نابجا نمینماید و چهبسا داستان، به گونهای که گذشت، اهدافی دارد که از جمله آن [[اثبات]] [[تشیع]] احکم و مؤید بودنش نزد امام را میتوان نام برد، هر چند این ادعا صرفاً در حد فرضیه قابل اعتناست، نه بیش از آن.<ref>منابع: اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تصحیح و تعلیق: میرداماد استر آبادی، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، مؤسسة آل البیت عال لإحیاء التراث، اول، ۱۳۶۳ش؛ أعیان الشیعة، سید محسن بن عبدالکریم امین عاملی (۱۳۷۱ق)، تحقیق: سید حسن امین، بیروت، دار التعارف، بی تا؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علی، محمدباقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، تنقیح المقال فی علم الرجال، عبدالله بن محمدحسن مامقانی (۱۳۵۱ق)، تحقیق: محیی الدین مامقانی، قم، مؤسسة آل البیت علب لإحیاء التراث، اول، ۱۴۲۳ق، الجامع لرواة و أصحاب الإمام الرضا{{ع}}، محمدمهدی نجف (معاصر)، مشهد، کنگره جهانی امام رضا{{ع}}، اول، ۱۴۰۷ق؛ خلاصة الأقوال رجال العلامة الحلی)، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحر العلوم، قم، مکتبة الرضی، دوم، ۱۴۰۲ق؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۵ق؛ طرائف المقال فی معرفة طبقات الرجال، سید علی اصغر بن محمد شفیع بروجردی (۱۳۱۳ق)، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۱۰ق؛ عوالم العلوم و المعارف و الأحوال، عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی (قرن ۱۲ق)، تحقیق: سید محمد باقر ابطحی، قم، مدرسة الإمام المهدی له، اول، ۱۴۱۳ق، کتاب الرجال، حسن بن علی معروف به ابن داود حلی (۷۴۰ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحرالعوم، نجف - قم، المطبعة الحیدریة - انتشارات الرضی، ۱۳۹۲ق؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، علی بن محمد نمازی شاهرودی (۱۴۰۵ق)، تهران، شفق - حیدری، اول، ۱۴۱۲ق؛ معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، سیدابوالقاسم بن علی اکبر موسوی خویی (۱۴۱۳ق)، قم، مرکز نشر الثقافة الإسلامیة، پنجم، ۱۴۱۳ق؛ منتهی المقال فی أحوال الرجال، محمد بن اسماعیل حائری مازندرانی (۱۲۱۶ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۶ق؛ م موسوعة المصطفی و العترة{{عم}}، حسین شاکری معاصر)، قم، نشر الهادی، اول، ۱۴۱۹ق؛ نقد الرجال، سید مصطفی بن حسین حسینی تفرشی (۱۰۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت{{عم}} لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۸ق.</ref><ref>[[طاهره رضایی|رضایی، طاهره]]، [[احکم بن بشار مروزی کلثومی - رضایی (مقاله)|مقاله «احکم بن بشار مروزی کلثومی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۶۵۲.</ref> | به نظر میرسد این داستان بیش از آنکه ناظر به واقعیتی خارجی باشد، در [[جهت]] تبیین و توجیه [[عقیده]] احکم است. چنانکه آوردهاند، وی از کسانی بود که [[رجعت]] را [[انکار]] میکرد<ref>بحار الأنوار، ج۵۳، ص۱۲۱.</ref> و بر اساس برخی از نقلها آن روزی که اتفاق پیشگفته برایش رخ داد، برای [[تمتع]] از [[همسر]] متعهای خویش نزد او رفته بود که [[اقوام]] [[زن]]، پس از اطلاع از آن، او را کشته، در نمدی پیچیدند و در مزبلهای انداختند امام نیز طی نامهای [[یاران]] او را از آن واقعه [[آگاه]] ساخت<ref>أعیان الشیعة، ج۲، ص۴۶۰؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۳۳۵.</ref>. بر این اساس، تردید در وقوع رخداد، چندان نابجا نمینماید و چهبسا داستان، به گونهای که گذشت، اهدافی دارد که از جمله آن [[اثبات]] [[تشیع]] احکم و مؤید بودنش نزد امام را میتوان نام برد، هر چند این ادعا صرفاً در حد فرضیه قابل اعتناست، نه بیش از آن.<ref>منابع: اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تصحیح و تعلیق: میرداماد استر آبادی، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، مؤسسة آل البیت عال لإحیاء التراث، اول، ۱۳۶۳ش؛ أعیان الشیعة، سید محسن بن عبدالکریم امین عاملی (۱۳۷۱ق)، تحقیق: سید حسن امین، بیروت، دار التعارف، بی تا؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علی، محمدباقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، تنقیح المقال فی علم الرجال، عبدالله بن محمدحسن مامقانی (۱۳۵۱ق)، تحقیق: محیی الدین مامقانی، قم، مؤسسة آل البیت علب لإحیاء التراث، اول، ۱۴۲۳ق، الجامع لرواة و أصحاب الإمام الرضا {{ع}}، محمدمهدی نجف (معاصر)، مشهد، کنگره جهانی امام رضا {{ع}}، اول، ۱۴۰۷ق؛ خلاصة الأقوال رجال العلامة الحلی)، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحر العلوم، قم، مکتبة الرضی، دوم، ۱۴۰۲ق؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۵ق؛ طرائف المقال فی معرفة طبقات الرجال، سید علی اصغر بن محمد شفیع بروجردی (۱۳۱۳ق)، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۱۰ق؛ عوالم العلوم و المعارف و الأحوال، عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی (قرن ۱۲ق)، تحقیق: سید محمد باقر ابطحی، قم، مدرسة الإمام المهدی له، اول، ۱۴۱۳ق، کتاب الرجال، حسن بن علی معروف به ابن داود حلی (۷۴۰ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحرالعوم، نجف - قم، المطبعة الحیدریة - انتشارات الرضی، ۱۳۹۲ق؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، علی بن محمد نمازی شاهرودی (۱۴۰۵ق)، تهران، شفق - حیدری، اول، ۱۴۱۲ق؛ معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، سیدابوالقاسم بن علی اکبر موسوی خویی (۱۴۱۳ق)، قم، مرکز نشر الثقافة الإسلامیة، پنجم، ۱۴۱۳ق؛ منتهی المقال فی أحوال الرجال، محمد بن اسماعیل حائری مازندرانی (۱۲۱۶ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۶ق؛ م موسوعة المصطفی و العترة {{عم}}، حسین شاکری معاصر)، قم، نشر الهادی، اول، ۱۴۱۹ق؛ نقد الرجال، سید مصطفی بن حسین حسینی تفرشی (۱۰۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت {{عم}} لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۸ق.</ref><ref>[[طاهره رضایی|رضایی، طاهره]]، [[احکم بن بشار مروزی کلثومی - رضایی (مقاله)|مقاله «احکم بن بشار مروزی کلثومی»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۶۵۲.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۲۹
مقدمه
از راویان امام رضا (ع). حکم (احلم)[۱] بن بشار مروزی کلثومی[۲] خراسانی[۳]، از مردم دیار مرو، یکی از شهرهای خراسان بود[۴]. در برخی از کتب رجالی از وی با نام حکم بن بشار یاد کردهاند[۵]، چون بر حسب اطلاعات اندکی که ذیل این دو نام آمده، احتمال دو نفر بودن آنها بعید مینماید[۶] و قرینهای نیز وجود ندارد که دو شخص بودن آنها را ثابت کند، جز آنکه داستان توقیع، ذیل نام حکم بن بشار ذکر نشده است.
به هر حال، مروزی یکی از شیعیان قرن سوم قمری بود. بسیاری از علمای رجال، وی را فردی غالی معرفی کردهاند که روایاتش ارزش اعتنا ندارد[۷]. برخی نیز گفتهاند که غلو وی، خارج از قاعده بود، به گونهای که نه تنها موجب ضعف وی، بلکه نشانگر جهالت اوست[۸]. البته بروجردی در مقام تبیین این اتهام، به نکتهای بنیادین اشاره میکند که توجه به آن برخی از داوریها را نقد میکند. او میگوید غلو قمیها دلیل بر کفر فرد نمیشود، چون آنان برخی از چیزها را غلو میدانند که از مسلمات است، مثل رفع سهو از پیامبر (ص)[۹]، با این بیان در تعدیل اتهام وی گامی بر میدارد. در هر صورت، شیخ طوسی وی را از راویان امام جواد (ع) نام برده[۱۰] و بسیاری دیگر نیز به تبع وی به آن اشاره کردهاند[۱۱]، هر چند فردی ناشناخته و مجهول است. اما اینکه آیا او از راویان امام رضا (ع) نیز بوده، محل تأمل است. در منابع حدیثی موجود، هیچ روایتی از او از امام رضا (ع) وجود ندارد و سخنی که دال بر مصاحبتش با آن حضرت باشد نیز دیده نمیشود، هر چند درباره ارتباط با امام جواد (ع) هم این سخن هست. در آثار رجالی شیعه نیز کسی از او به عنوان راوی امام هشتم نامی نبرده است، در عین حال برخی از متأخران و معاصران وی را در زمره راویان آن حضرت برشمردهاند[۱۲]، ولی واقعیت آن است که این نسبت پایه محکمی ندارد و نمیتوان او را از راویان یا اصحاب امام رضا (ع) به شمار آورد.
اما آنچه موجب یادکرد نام وی در کتب رجالی شده، داستانی است که در ذیل آن از توقیعی از امام جواد (ع) به یاران احکم یاد میشود که برخی آن را دلیلی بر مدح و تأییدش دانستهاند، چون حاکی از علاقهمندی امام به تداوم زندگی وی است[۱۳]. جریان توقیع را احمد بن علی بنکلثوم سرخسی چنین نقل کرده است: روزی ابوزینبه درباره احکم بن بشار مروزی از من پرسید: آیا راز وجود علامت دوختگی در گلوی او را میدانی یا نه؟ من در پاسخ گفتم: آن را بارها دیده و علت آن را نیز از وی پرسیدهام، اما تاکنون چیزی درنیافتهام. ابوزینبه به ذکر داستان آن میپردازد و میگوید: ما هفت نفر در زمان ابوجعفر دوم (امام جواد (ع)) در خانهای در بغداد بودیم. عصرگاه روزی، احکم برای کاری از حجره خارج شد و تا دیرگاه شب بازنگشت. در دل شب، نامهای از امام جواد (ع) به دست ما رسید که در آن نوشته بود: دوست خراسانی شما (احکم بن بشار مروزی) را از پای در آوردهاند، بروید و او را با فلان چیز مداوا کنید. ما چون به سوی او رفتیم، او را هما طور که امام فرموده بود، گردن بریده یافتیم، طبق دستور امام، او را مداوا کردیم تا بهبود پیدا کرد و خوب شد[۱۴]. این علامت نیز اثر آن بریدگی است. برخی این توقیع را که از سوی امام جواد (ع) درباره او صدور یافته، بیانگر سه ویژگی او میدانند: مسلمان بودن، با ایمان بودن، و مورد تأیید امام بودن[۱۵]. بیش از این مطلبی درباره وی دیده نمیشود.
به نظر میرسد این داستان بیش از آنکه ناظر به واقعیتی خارجی باشد، در جهت تبیین و توجیه عقیده احکم است. چنانکه آوردهاند، وی از کسانی بود که رجعت را انکار میکرد[۱۶] و بر اساس برخی از نقلها آن روزی که اتفاق پیشگفته برایش رخ داد، برای تمتع از همسر متعهای خویش نزد او رفته بود که اقوام زن، پس از اطلاع از آن، او را کشته، در نمدی پیچیدند و در مزبلهای انداختند امام نیز طی نامهای یاران او را از آن واقعه آگاه ساخت[۱۷]. بر این اساس، تردید در وقوع رخداد، چندان نابجا نمینماید و چهبسا داستان، به گونهای که گذشت، اهدافی دارد که از جمله آن اثبات تشیع احکم و مؤید بودنش نزد امام را میتوان نام برد، هر چند این ادعا صرفاً در حد فرضیه قابل اعتناست، نه بیش از آن.[۱۸][۱۹]
منابع
پانویس
- ↑ رجال الطوسی، ص۳۷۴.
- ↑ اختیار معرفة الرجال، ص۵۷۰.
- ↑ منتهی المقال، ج۱، ص۲۲۲؛ موسوعة المصطفی و العترة (ع)، ج۱۳، ص۳۶۶.
- ↑ تنقیح المقال، ج۱، ص۴۵.
- ↑ کتاب الرجال، ابنداود، ص۴۴۸؛ خلاصة الأقوال، ص۲۰۷.
- ↑ نقد الرجال، ج۱، ص۹۹.
- ↑ کتاب الرجال، ابنداود، ص۴۱۷؛ اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۳۹؛ خلاصة الأقوال، ص۲۰۷.
- ↑ تنقیح المقال، ج۱، ص۴۵.
- ↑ طرائف المقال، ج۱، ص۲۷۵.
- ↑ رجال الطوسی، ص۳۷۳.
- ↑ نقد الرجال، ج۱، ص۹۹؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۳۶۶؛ أعیان الشیعة، ج۲، ص۴۵۶.
- ↑ الجامع لرواة و أصحاب الإمام الرضا (ع)، ج۱، ص۵۹.
- ↑ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۳۵.
- ↑ اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۴۰؛ بحار الأنوار، ج۵۰، ص۶۴.
- ↑ تنقیح المقال، ج۱، ص۴۵.
- ↑ بحار الأنوار، ج۵۳، ص۱۲۱.
- ↑ أعیان الشیعة، ج۲، ص۴۶۰؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۳۳۵.
- ↑ منابع: اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تصحیح و تعلیق: میرداماد استر آبادی، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، مؤسسة آل البیت عال لإحیاء التراث، اول، ۱۳۶۳ش؛ أعیان الشیعة، سید محسن بن عبدالکریم امین عاملی (۱۳۷۱ق)، تحقیق: سید حسن امین، بیروت، دار التعارف، بی تا؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علی، محمدباقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، تنقیح المقال فی علم الرجال، عبدالله بن محمدحسن مامقانی (۱۳۵۱ق)، تحقیق: محیی الدین مامقانی، قم، مؤسسة آل البیت علب لإحیاء التراث، اول، ۱۴۲۳ق، الجامع لرواة و أصحاب الإمام الرضا (ع)، محمدمهدی نجف (معاصر)، مشهد، کنگره جهانی امام رضا (ع)، اول، ۱۴۰۷ق؛ خلاصة الأقوال رجال العلامة الحلی)، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحر العلوم، قم، مکتبة الرضی، دوم، ۱۴۰۲ق؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۵ق؛ طرائف المقال فی معرفة طبقات الرجال، سید علی اصغر بن محمد شفیع بروجردی (۱۳۱۳ق)، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۱۰ق؛ عوالم العلوم و المعارف و الأحوال، عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی (قرن ۱۲ق)، تحقیق: سید محمد باقر ابطحی، قم، مدرسة الإمام المهدی له، اول، ۱۴۱۳ق، کتاب الرجال، حسن بن علی معروف به ابن داود حلی (۷۴۰ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحرالعوم، نجف - قم، المطبعة الحیدریة - انتشارات الرضی، ۱۳۹۲ق؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، علی بن محمد نمازی شاهرودی (۱۴۰۵ق)، تهران، شفق - حیدری، اول، ۱۴۱۲ق؛ معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، سیدابوالقاسم بن علی اکبر موسوی خویی (۱۴۱۳ق)، قم، مرکز نشر الثقافة الإسلامیة، پنجم، ۱۴۱۳ق؛ منتهی المقال فی أحوال الرجال، محمد بن اسماعیل حائری مازندرانی (۱۲۱۶ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۶ق؛ م موسوعة المصطفی و العترة (ع)، حسین شاکری معاصر)، قم، نشر الهادی، اول، ۱۴۱۹ق؛ نقد الرجال، سید مصطفی بن حسین حسینی تفرشی (۱۰۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت (ع) لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۸ق.
- ↑ رضایی، طاهره، مقاله «احکم بن بشار مروزی کلثومی»، دانشنامه امام رضا ص ۶۵۲.