اشرف بن حکیم بن جبله: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اشرف بن حکیم بن جبله در تاریخ اسلامی]] - [[اشرف بن حکیم بن جبله در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام علی | عنوان مدخل  = اشرف بن حکیم بن جبله | مداخل مرتبط = [[اشرف بن حکیم بن جبله در تاریخ اسلامی]] - [[اشرف بن حکیم بن جبله در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط  = }}
{{جعبه اطلاعات اصحاب
| نام = اشرف بن حکیم بن جبله
| مشهور به =
| نام تصویر = تصویر نمادین جنگ جمل.jpg 
| عرض تصویر =
| توضیح تصویر = تصویر نمادین جنگ جمل   
| نام کامل = اشرف بن حکیم بن جبله
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه = 
| لقب = 
| اهل =
| از قبیله = 
| از تیره =
| پدر = [[حکیم بن جبله]]
| مادر = 
| همسر =
| پسر =
| دختر =
| خواهر =
| برادر =
| خویشاوندان = [[رعل بن جبله]] (عمو)
| وابستگان =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = 
| محل زندگی = 
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = 
| تاریخ شهادت = [[۳۶ هجری]]
| محل شهادت = [[بصره]]
| طول عمر =
| محل دفن =
| دین =
| مذهب =
| از اصحاب = [[امام علی]]
| از طبقه =
| در جنگ = [[جنگ جمل]] 
| نقش‌ها =
| فعالیت‌ها =
| علت شهرت =   
| علت درگذشت = 
| علت شهادت =
| راوی از =
| روایات مشهور = 
| مشایخ او =
| راویان از او =
| آخرین راوی از او =
}}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
* اشرف [[فرزند]] حُکیم و به قولی [[فرزند]] جبله ([[برادر]] [[حکیم]]) <ref>اصح آن است که اشرف فرزند حکیم، و جبله جدّ او بوده است (قاموس الرجال، ج۲، ص۱۵۹).</ref> از [[اصحاب]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} است <ref>ر. ک: رجال طوسی، ص۳۵، ش۸؛ قاموس الرجال، ج۲، ص۱۵۹ و تاریخ طبری، ج۴، ص۴۷۵.</ref>.
اشرف [[فرزند]] حُکیم و به قولی [[فرزند]] جبله ([[برادر]] [[حکیم]]) <ref>اصح آن است که اشرف فرزند حکیم، و جبله جدّ او بوده است (قاموس الرجال، ج۲، ص۱۵۹).</ref> از [[اصحاب]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} است <ref>ر. ک: رجال طوسی، ص۳۵، ش۸؛ قاموس الرجال، ج۲، ص۱۵۹ و تاریخ طبری، ج۴، ص۴۷۵.</ref>.
* اشرف و پدرش [[حکیم]] هردو در یک [[نبرد]] [[سختی]] با نیروهای [[اصحاب جمل]] و قبل از آمدن [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و یارانش به [[بصره]]، به [[شهادت]] رسیدند.
اشرف و پدرش [[حکیم]] هردو در یک [[نبرد]] [[سختی]] با نیروهای [[اصحاب جمل]] و قبل از آمدن [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و یارانش به [[بصره]]، به [[شهادت]] رسیدند.
* [[طبری]] در این باره چنین می‌نویستد: موقعی که [[عثمان بن حنیف]] [[حاکم]] و استاندار [[حضرت علی]] {{ع}} در [[بصره]] به [[دست]] [[طلحه]] و [[زبیر]] و [[سپاهیان]] [[عایشه]] [[اسیر]] شد و جمعی از [[یاران]] او را به [[شهادت]] رساندند، و نیز [[عبدالله بن زبیر]] به بازار [[ارزاق]] حمله کرد تا سربازان [[جمل]] را [[سیر]] نماید. [[حکیم]] چون از [[اسارت]] [[عثمان بن حنیف]] وحمله [[عبدالله بن زبیر]] [[آگاه]] شد، اعلام کرد: "از [[خدا]] [[ترس]] نداشته باشم اگر به [[یاری]] [[عثمان بن حنیف]] نروم" با گروهی از [[عبدالقیس]] و بکربن وائل حرکت کرد و در بازار [[ارزاق]] با [[عبدالله بن زبیر]] برخورد کرد. [[ابن زبیر]] جویای حال او شد. [[حکیم]] گفت: چرا [[مردم]] را کشته و ابن [[حنیف]] را بازداشت کرده‌ای و حاب آنکه با اوپیمان بستید که کاری نکنید تا امیرالمؤمنین علی {{ع}} به [[بصره]] وارد شود و هر تصمیمی آن [[حضرت]] گرفت عملی کنیم. آیا از [[خدا]] نمی‌ترسید؟ به چه دلیلی [[خون]] این افراد بی‌گناه را ریختید؟
 
* [[عبدالله بن زبیر]] گفت: به [[انتقام]] [[خون]] [[عثمان بن عفان]]!
[[طبری]] در این باره چنین می‌نویستد: موقعی که [[عثمان بن حنیف]] [[حاکم]] و استاندار [[حضرت علی]] {{ع}} در [[بصره]] به [[دست]] [[طلحه]] و [[زبیر]] و [[سپاهیان]] [[عایشه]] [[اسیر]] شد و جمعی از [[یاران]] او را به [[شهادت]] رساندند، و نیز [[عبدالله بن زبیر]] به بازار [[ارزاق]] حمله کرد تا سربازان [[جمل]] را [[سیر]] نماید. [[حکیم]] چون از [[اسارت]] [[عثمان بن حنیف]] وحمله [[عبدالله بن زبیر]] [[آگاه]] شد، اعلام کرد: "از [[خدا]] [[ترس]] نداشته باشم اگر به [[یاری]] [[عثمان بن حنیف]] نروم" با گروهی از [[عبدالقیس]] و بکربن وائل حرکت کرد و در بازار [[ارزاق]] با [[عبدالله بن زبیر]] برخورد کرد. [[ابن زبیر]] جویای حال او شد. [[حکیم]] گفت: چرا [[مردم]] را کشته و ابن [[حنیف]] را بازداشت کرده‌ای و حاب آنکه با اوپیمان بستید که کاری نکنید تا امیرالمؤمنین علی {{ع}} به [[بصره]] وارد شود و هر تصمیمی آن [[حضرت]] گرفت عملی کنیم. آیا از [[خدا]] نمی‌ترسید؟ به چه دلیلی [[خون]] این افراد بی‌گناه را ریختید؟
* [[حکیم]] از [[دلیل]] [[باطل]] [[ابن زبیر]] به [[خشم]] آمد و گفت: ای خدایی که [[حاکم]] عدلی، تو [[شاهد]] باش. بعد خطاب به یارانش گفت: من در کشتن اینها [[شک]] ندارم که باید با اینها جنگید و هر کس [[شک]] دارد، بازگردد.
[[عبدالله بن زبیر]] گفت: به [[انتقام]] [[خون]] [[عثمان بن عفان]]!
* در همان مکان و کنار بازار [[ارزاق]] [[جنگ]] شدیدی میان [[حکیم]] و فرزندش اشرف و برادرش رعل با دیگر همراهانش از گروه [[عبد القیس]] و گروه [[بكر بن وائل]] با سربازان [[عبدالله بن زبیر]] رخ داد. مردی پای [[حکیم]] را قطع کرد، [[حکیم]] پا را برداشت و به سوی مرد ضارب پرتاب کرد که به گردن او خورد و به [[زمین]] افتاد، [[حکیم]] با سرعت به سراغش رفت و او را به [[قتل]] رساند. در این [[جنگ]] علاوه بر [[حکیم]] و پسرش اشرف و برادرش رعل جمعی تا هفتاد نفر ذکر کرده‌اند، از گروه [[عبدالقیس]] در سال ۳۶ [[هجری]] در [[بصره]] - قبل از آغاز [[جنگ جمل]] - در ولای [[امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} به [[شهادت]] رسیدند<ref>همان مدارک و اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۵۹.</ref><ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۵.</ref>
[[حکیم]] از [[دلیل]] [[باطل]] [[ابن زبیر]] به [[خشم]] آمد و گفت: ای خدایی که [[حاکم]] عدلی، تو [[شاهد]] باش. بعد خطاب به یارانش گفت: من در کشتن اینها [[شک]] ندارم که باید با اینها جنگید و هر کس [[شک]] دارد، بازگردد.
در همان مکان و کنار بازار [[ارزاق]] [[جنگ]] شدیدی میان [[حکیم]] و فرزندش اشرف و برادرش رعل با دیگر همراهانش از گروه [[عبد القیس]] و گروه [[بكر بن وائل]] با سربازان [[عبدالله بن زبیر]] رخ داد. مردی پای [[حکیم]] را قطع کرد، [[حکیم]] پا را برداشت و به سوی مرد ضارب پرتاب کرد که به گردن او خورد و به [[زمین]] افتاد، [[حکیم]] با سرعت به سراغش رفت و او را به [[قتل]] رساند. در این [[جنگ]] علاوه بر [[حکیم]] و پسرش اشرف و برادرش رعل جمعی تا هفتاد نفر ذکر کرده‌اند، از گروه [[عبدالقیس]] در سال ۳۶ [[هجری]] در [[بصره]] - قبل از آغاز [[جنگ جمل]] - در ولای [[امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} به [[شهادت]] رسیدند<ref>همان مدارک و اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۵۹.</ref><ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۳ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۴

اشرف بن حکیم بن جبله
تصویر نمادین جنگ جمل
نام کاملاشرف بن حکیم بن جبله
جنسیتمرد
پدرحکیم بن جبله
خویشاوندانرعل بن جبله (عمو)
تاریخ شهادت۳۶ هجری
محل شهادتبصره
از اصحابامام علی
حضور در جنگجنگ جمل

مقدمه

اشرف فرزند حُکیم و به قولی فرزند جبله (برادر حکیم) [۱] از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) است [۲]. اشرف و پدرش حکیم هردو در یک نبرد سختی با نیروهای اصحاب جمل و قبل از آمدن امیرالمؤمنین (ع) و یارانش به بصره، به شهادت رسیدند.

طبری در این باره چنین می‌نویستد: موقعی که عثمان بن حنیف حاکم و استاندار حضرت علی (ع) در بصره به دست طلحه و زبیر و سپاهیان عایشه اسیر شد و جمعی از یاران او را به شهادت رساندند، و نیز عبدالله بن زبیر به بازار ارزاق حمله کرد تا سربازان جمل را سیر نماید. حکیم چون از اسارت عثمان بن حنیف وحمله عبدالله بن زبیر آگاه شد، اعلام کرد: "از خدا ترس نداشته باشم اگر به یاری عثمان بن حنیف نروم" با گروهی از عبدالقیس و بکربن وائل حرکت کرد و در بازار ارزاق با عبدالله بن زبیر برخورد کرد. ابن زبیر جویای حال او شد. حکیم گفت: چرا مردم را کشته و ابن حنیف را بازداشت کرده‌ای و حاب آنکه با اوپیمان بستید که کاری نکنید تا امیرالمؤمنین علی (ع) به بصره وارد شود و هر تصمیمی آن حضرت گرفت عملی کنیم. آیا از خدا نمی‌ترسید؟ به چه دلیلی خون این افراد بی‌گناه را ریختید؟ عبدالله بن زبیر گفت: به انتقام خون عثمان بن عفان! حکیم از دلیل باطل ابن زبیر به خشم آمد و گفت: ای خدایی که حاکم عدلی، تو شاهد باش. بعد خطاب به یارانش گفت: من در کشتن اینها شک ندارم که باید با اینها جنگید و هر کس شک دارد، بازگردد. در همان مکان و کنار بازار ارزاق جنگ شدیدی میان حکیم و فرزندش اشرف و برادرش رعل با دیگر همراهانش از گروه عبد القیس و گروه بكر بن وائل با سربازان عبدالله بن زبیر رخ داد. مردی پای حکیم را قطع کرد، حکیم پا را برداشت و به سوی مرد ضارب پرتاب کرد که به گردن او خورد و به زمین افتاد، حکیم با سرعت به سراغش رفت و او را به قتل رساند. در این جنگ علاوه بر حکیم و پسرش اشرف و برادرش رعل جمعی تا هفتاد نفر ذکر کرده‌اند، از گروه عبدالقیس در سال ۳۶ هجری در بصره - قبل از آغاز جنگ جمل - در ولای امیرالمؤمنین علی (ع) به شهادت رسیدند[۳][۴]

منابع

پانویس

  1. اصح آن است که اشرف فرزند حکیم، و جبله جدّ او بوده است (قاموس الرجال، ج۲، ص۱۵۹).
  2. ر. ک: رجال طوسی، ص۳۵، ش۸؛ قاموس الرجال، ج۲، ص۱۵۹ و تاریخ طبری، ج۴، ص۴۷۵.
  3. همان مدارک و اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۵۹.
  4. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۵.