اسم اعظم در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «==اسم اعظم در قرآن== تعبیر اسم اعظم در قرآن به‌ کار نرفته؛ ولی برخی از آیات قرآ...» ایجاد کرد)
 
خط ۱۹: خط ۱۹:
*{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}﴾}} <ref> بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی می‌بخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز می‌ستانی و هر کس را بخواهی گرامی می‌داری و هر کس را بخواهی خوار می‌گردانی؛ نیکی در کف توست بی‌گمان تو بر هر کاری توانایی؛ سوره آل عمران، آیه ۲۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=3 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۱.]</ref>.
*{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}﴾}} <ref> بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی می‌بخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز می‌ستانی و هر کس را بخواهی گرامی می‌داری و هر کس را بخواهی خوار می‌گردانی؛ نیکی در کف توست بی‌گمان تو بر هر کاری توانایی؛ سوره آل عمران، آیه ۲۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=3 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۱.]</ref>.
*در جوامع روایی، بابی با عنوان «اسم اللّه الأعظم» منعقد و روایات متعددی را در آن نقل کرده‌اند. در برخی از دعاها نیز به آن تصریح یا اشاره شده است؛ مانند [[دعای سمات]]: {{عربی|اندازه=150%|«اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظیمِ الاَْعْظَمِ»}}، دعای شب [[مبعث]]: {{عربی|اندازه=150%|«بِاسْمِكَ الْعَظیمِ الاَْعْظَمِ الاَْجَلِّ الاَْكْرَمِ»}}، و [[دعای سحر]]: {{عربی|اندازه=150%|«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ أَسْمَائِكَ بِأَكْبَرِهَا»}} تعبیر اسم اعظم گویا در کتابهای تورات و انجیل به‌ کار نرفته‌ است<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=3 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۱.]</ref>.
*در جوامع روایی، بابی با عنوان «اسم اللّه الأعظم» منعقد و روایات متعددی را در آن نقل کرده‌اند. در برخی از دعاها نیز به آن تصریح یا اشاره شده است؛ مانند [[دعای سمات]]: {{عربی|اندازه=150%|«اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظیمِ الاَْعْظَمِ»}}، دعای شب [[مبعث]]: {{عربی|اندازه=150%|«بِاسْمِكَ الْعَظیمِ الاَْعْظَمِ الاَْجَلِّ الاَْكْرَمِ»}}، و [[دعای سحر]]: {{عربی|اندازه=150%|«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ أَسْمَائِكَ بِأَكْبَرِهَا»}} تعبیر اسم اعظم گویا در کتابهای تورات و انجیل به‌ کار نرفته‌ است<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=3 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۱.]</ref>.
==حاملان اسم اعظم==
از آیات و روایات استفاده می‌شود که برخی از انسانها اسم اعظم را می‌دانستند؛ ولی مقدار بهره‌مندی آنان از این اسم شریف یکسان نبود و هرکس مقدار بیشتری از اسم اعظم نزد او بود، به همان اندازه، قدرت بیشتری برای تصرّف در جهان در اختیار داشت. هر انسان کاملی چون مظهر اسم اعظم است، آن را می‌داند <ref>تفسير موضوعى، ج‌۶، ص‌۲۲۸ ‌ـ‌۲۳۰.</ref>؛ ولی [[پیامبر‌ اسلام]]{{صل}} و [[اهل‌بیت]]{{عم}} ایشان بیشترین بهره‌مندی را از اسم‌ اعظم دارند و از ۷۳ حرف اسم اعظم، ۷۲ حرف آن نزد آنان وجود‌دارد. <ref>الكافى، ج‌۱‌، ص‌۲۳۰؛ المصباح، ص‌۳۱۲؛ بحارالانوار، ج‌۱۴، ص‌۱۱۳ ‌ـ‌ ۱۱۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=3 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۷.]</ref>.
در قرآن به برخی از کسانی که اسم اعظم را می‌دانستند، اشاره شده است<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=3 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۷.]</ref>.:
===[[اهل بیت|اهل بیت پیامبر]]{{عم}}<ref>الكافى، ج‌۱، ص‌۲۳۰؛ بحارالانوار، ج‌۱۴، ص‌۱۱۳ ‌ـ‌ ۱۱۵.</ref>===
در آیه ۴۳ سوره رعد از کسی یاد شده که همه علم کتاب نزد اوست: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}}<ref> کسی که دانش کتاب نزد اوست؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> براساس روایات، مقصود این آیه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} و پس از او بقیه [[اهل‌بیت]]{{عم}} هستند<ref>نورالثقلين، ج‌۲، ص‌۵۲۱ ‌ـ‌۵۲۴.</ref> کسی که علم کتاب نزد او باشد، اسم اعظم را نیز دارد، زیرا [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی فرموده است: نزد [[سلیمان]]{{ع}} فقط یک حرف از اسم اعظم بود؛ ولی نزد [[علی]]{{ع}} تمام علم کتاب وجود داشت <ref>نورالثقلين، ج‌۲، ص‌ ‌‌۵۲۴.</ref> نیز در آیه ۴۰ سوره نمل آمده است که نزد [[آصف‌ بن‌ برخیا]] بخشی از علم کتاب بود که آن بخش در احادیثی به یک حرف از اسم اعظم تفسیر شده است<ref>الكافى، ج‌۱، ص‌۲۳۰.</ref> در روایات دیگری، علم [[آصف‌ بن‌ برخیا]] در مقایسه با علم [[امامان]]{{عم}} که دارای همه علم کتاب بودند، مانند قطره‌ای در برابر دریا دانسته شده است<ref>نورالثقلين، ج۲، ص‌۵۲۲.</ref> از مقایسه‌ای که در این‌گونه روایات بین علم کتاب و حرفی از اسم اعظم شده، به دست می‌آید که علم کتاب شامل اسم اعظم نیز‌ می‌شود<ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=3 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۷.]</ref>.
===[[آدم]]{{ع}}<ref>المصباح، ص‌۳۱۲.</ref>===
خداوند همه اسمای الهی را به [[آدم]]{{ع}} آموخت و او مظهر اسم اعظم خدا بود<ref>تفسير موضوعى، ج‌۶، ص‌۲۳۱ ـ‌۲۳۳.</ref>{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا }}﴾}} <ref> و همه نام‌ها را به آدم آموخت؛ سوره بقره، آیه ۳۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=3 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۸.]</ref>.
===[[آصف‌ بن‌ برخیا]]{{ع}}===
به وی یک حرف از اسم اعظم داده شده بود که با آن یک حرف توانست کمتر از چشم برهم زدنی، تخت ملکه یمن را از یمن به شام، نزد [[سلیمان]]{{ع}}آورد<ref>الكافى، ج‌۱، ص‌۲۳۰؛ نورالثقلين، ج‌۴، ص‌۸۸ ‌ـ‌۹۰.</ref>:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ  }}﴾}}<ref>آن که دانشی از کتاب آسمانی با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم؛ سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>. از [[ابن‌ عباس]] نقل شده که [[آصف ‌بن ‌برخیا]] تخت بلقیس را با ذکر «یا حی یا قیوم» احضار کرد<ref>مجمع البيان، ج‌۲، ص‌۶۹۶؛ ج‌۷، ص‌۳۴۹.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=3 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۸.]</ref>.
=== [[عیسی]]{{ع}}===
او می‌توانست مردگان را زنده کند و کورمادرزاد و شخص مبتلا به بیماری پیسی را شفا دهد. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَالَ رَبِّ أَنَّىَ يَكُونُ لِي غُلامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ قَالَ كَذَلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاء }}﴾}}<ref>گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی می‌تواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام می‌رساند؛ سوره آل عمران، آیه ۴۰.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ}}﴾}}<ref> یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن می‌گفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده می‌ساختی و در آن می‌دمیدی و به اذن من پرنده می‌شد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا می‌دادی و هنگامی که با اذن من مرده را از گور برمی‌خیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از آزار تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهان‌ها ی روشن آوردی و کافران از ایشان گفتند: این کارها جز جادویی آشکار نیست؛ سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref>  براساس برخی روایات، [[عیسی]]{{ع}}به سبب برخورداری از اسم اعظم می‌توانست این اعمال را انجام دهد<ref>الكافى، ج۱، ص۲۳۰؛ بحارالانوار، ج‌۴، ص‌۲۱۱؛ ميزان الحكمه، ج‌۲، ص‌۱۳۶۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=3 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۸.]</ref>.
=== [[بلعم ‌بن ‌باعورا]]===
در قرآن، داستان شخصی بیان شده که خداوند آیات خویش را به او داد؛ ولی وی خود را از آنها تهی ساخت. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِيَ آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ }}﴾}}<ref> و خبر آن کسی را برای آنان بخوان که (دانش) آیات خویش را بدو ارزانی داشتیم اما او از آنها کناره گرفت و شیطان در پی او افتاد  و از گمراهان شد؛ سوره اعراف، آیه ۱۷۵.</ref>. طبق برخی روایات این شخص، بلعم بن باعورا مردی از [[بنی‌ اسرائیل]] بود که اسم اعظم به او عطا شده بود و هرگاه با آن دعا می‌کرد دعایش مستجاب می‌شد؛ ولی بر اثر پیروی از [[فرعون]] و دشمنی با [[موسی]]{{ع}}اسم اعظم را از‌دست داد<ref>مجمع البيان، ج‌۴، ص‌۷۶۸؛ بحارالانوار، ج‌۱۳، ص‌۳۷۷.</ref>در روایات به افراد دیگری نیز اشاره شده که اسم اعظم را می‌دانستند؛ مانند: [[نوح]]، [[ابراهیم]]،[[موسی]]<ref>الكافى، ج‌۱، ص‌۲۳۰؛ المصباح، ص‌۳۱۲.</ref>، [[یعقوب]]<ref>بحارالانوار، ج‌۹۰، ص‌۲۲۶.</ref>، [[خضر]]<ref>بحارالانوار، ج‌۹۰، ص‌۲۳۲.</ref>، [[یوشع‌ بن‌ نون]]<ref>بحارالانوار، ج‌۹۰، ص‌۲۲۵.</ref>: و [[غالب قطّان]] یکی از اجداد‌ [[رسول خدا]]{{صل}}<ref>بحارالانوار، ج‌۹۰، ص‌۲۲۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=3 دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۸.]</ref>.
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس2}}
{{پانویس2}}

نسخهٔ ‏۲۶ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۷:۵۸

اسم اعظم در قرآن

تعبیر اسم اعظم در قرآن به‌ کار نرفته؛ ولی برخی از آیات قرآن، مشتمل بر آن دانسته شده است؛ مانند: حروف مقطعه،[۱].

حاملان اسم اعظم

از آیات و روایات استفاده می‌شود که برخی از انسانها اسم اعظم را می‌دانستند؛ ولی مقدار بهره‌مندی آنان از این اسم شریف یکسان نبود و هرکس مقدار بیشتری از اسم اعظم نزد او بود، به همان اندازه، قدرت بیشتری برای تصرّف در جهان در اختیار داشت. هر انسان کاملی چون مظهر اسم اعظم است، آن را می‌داند [۳۴]؛ ولی پیامبر‌ اسلام(ص) و اهل‌بیت(ع) ایشان بیشترین بهره‌مندی را از اسم‌ اعظم دارند و از ۷۳ حرف اسم اعظم، ۷۲ حرف آن نزد آنان وجود‌دارد. [۳۵][۳۶]. در قرآن به برخی از کسانی که اسم اعظم را می‌دانستند، اشاره شده است[۳۷].:

اهل بیت پیامبر(ع)[۳۸]

در آیه ۴۳ سوره رعد از کسی یاد شده که همه علم کتاب نزد اوست: ﴿﴿ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ[۳۹] براساس روایات، مقصود این آیه امیرمؤمنان(ع) و پس از او بقیه اهل‌بیت(ع) هستند[۴۰] کسی که علم کتاب نزد او باشد، اسم اعظم را نیز دارد، زیرا امام صادق(ع) در روایتی فرموده است: نزد سلیمان(ع) فقط یک حرف از اسم اعظم بود؛ ولی نزد علی(ع) تمام علم کتاب وجود داشت [۴۱] نیز در آیه ۴۰ سوره نمل آمده است که نزد آصف‌ بن‌ برخیا بخشی از علم کتاب بود که آن بخش در احادیثی به یک حرف از اسم اعظم تفسیر شده است[۴۲] در روایات دیگری، علم آصف‌ بن‌ برخیا در مقایسه با علم امامان(ع) که دارای همه علم کتاب بودند، مانند قطره‌ای در برابر دریا دانسته شده است[۴۳] از مقایسه‌ای که در این‌گونه روایات بین علم کتاب و حرفی از اسم اعظم شده، به دست می‌آید که علم کتاب شامل اسم اعظم نیز‌ می‌شود[۴۴].

آدم(ع)[۴۵]

خداوند همه اسمای الهی را به آدم(ع) آموخت و او مظهر اسم اعظم خدا بود[۴۶]﴿﴿ وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا [۴۷][۴۸].

آصف‌ بن‌ برخیا(ع)

به وی یک حرف از اسم اعظم داده شده بود که با آن یک حرف توانست کمتر از چشم برهم زدنی، تخت ملکه یمن را از یمن به شام، نزد سلیمان(ع)آورد[۴۹]:﴿﴿ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ [۵۰]. از ابن‌ عباس نقل شده که آصف ‌بن ‌برخیا تخت بلقیس را با ذکر «یا حی یا قیوم» احضار کرد[۵۱][۵۲].

عیسی(ع)

او می‌توانست مردگان را زنده کند و کورمادرزاد و شخص مبتلا به بیماری پیسی را شفا دهد. ﴿﴿ قَالَ رَبِّ أَنَّىَ يَكُونُ لِي غُلامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ قَالَ كَذَلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاء [۵۳]؛ ﴿﴿ إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ[۵۴] براساس برخی روایات، عیسی(ع)به سبب برخورداری از اسم اعظم می‌توانست این اعمال را انجام دهد[۵۵][۵۶].

بلعم ‌بن ‌باعورا

در قرآن، داستان شخصی بیان شده که خداوند آیات خویش را به او داد؛ ولی وی خود را از آنها تهی ساخت. ﴿﴿ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِيَ آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ [۵۷]. طبق برخی روایات این شخص، بلعم بن باعورا مردی از بنی‌ اسرائیل بود که اسم اعظم به او عطا شده بود و هرگاه با آن دعا می‌کرد دعایش مستجاب می‌شد؛ ولی بر اثر پیروی از فرعون و دشمنی با موسی(ع)اسم اعظم را از‌دست داد[۵۸]در روایات به افراد دیگری نیز اشاره شده که اسم اعظم را می‌دانستند؛ مانند: نوح، ابراهیم،موسی[۵۹]، یعقوب[۶۰]، خضر[۶۱]، یوشع‌ بن‌ نون[۶۲]: و غالب قطّان یکی از اجداد‌ رسول خدا(ص)[۶۳][۶۴].

پانویس

  1. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۱.
  2. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۱.
  3. آنچه در آسمان‌ها و زمین است خداوند را به پاکی می‌ستاید و او پیروزمند فرزانه است. فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین از آن اوست، زنده می‌گرداند و می‌میراند و او بر هر کاری تواناست. او، آغاز و انجام و آشکار و نهان است و به هر چیزی داناست اوست که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ آنچه به زمین درون می‌رود یا از آن برون می‌آید و آنچه از آسمان فرود می‌آید یا به آن فرا می‌رود می‌داند و هر جا باشید او با شماست و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست. فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین از آن اوست و کارها به سوی او باز گردانده می‌شود. از شب می‌کاهد و به روز می‌افزاید و از روز می‌کاهد و به شب می‌افزاید و او به اندیشه‌ها داناست؛ سوره حدید، آیه ۱ - ۶.
  4. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۱.
  5. اوست خداوندی که خدایی جز او نیست، داننده پنهان و آشکار است، او بخشنده بخشاینده است. اوست خداوندی که هیچ خدایی جز او نیست، فرمانفرمای بسیار پاک بی‌عیب، ایمنی‌بخش، گواه راستین ، پیروز کام‌شکن بزرگ منش؛ پاکاکه خداوند است از آنچه (بدو) شرک می‌ورزند. اوست خداوند آفریننده پدیدآور نگارگر، نام‌های نکوتر او راست؛ هر چه در آسمان‌ها و زمین است او را به پاکی می‌ستایند و او پیروزمند فرزانه است؛ سوره حشر، آیه ۲۲ - ۲۴.
  6. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۱.
  7. خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست که او را چرت و خواب فرا نمی‌گیرد، همه آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست، کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد؛ به آشکار و پنهان آنان داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛ اریکه او گستره آسمان‌ها و زمین است و نگاهداشت آنها بر وی دشوار نیست و او فرازمند سترگ است؛ سوره بقره، آیه ۲۵۵.
  8. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۱.
  9. این کتاب را که کتاب‌های آسمانی پیش از خود را راست می‌شمارد، به حق بر تو به تدریج فرو فرستاد و تورات و انجیل را یکجا فرو فرستاد؛ سوره آل عمران، آیه ۳.
  10. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۱.
  11. خداوند است که جز او هیچ خدایی نیست؛ بی‌گمان او شما را به هنگام رستخیز که در برپایی آن تردیدی نیست فراهم می‌آورد و از خداوند راستگوتر کیست؟؛ سوره نساء، آیه ۸۷.
  12. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۱.
  13. خداوند است که هیچ خدایی جز او نیست؛ نام‌های نیکوتر از آن اوست؛ سوره طه، آیه ۸.
  14. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۱.
  15. خداوند است که خدایی جز او نیست، پروردگار اورنگ سترگ فرمانفرمایی جهان؛ سوره نمل، آیه ۲۶.
  16. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۱.
  17. خداوند است که هیچ خدایی جز او نیست و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند؛ سوره تغابن، آیه ۱۳.
  18. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۱.
  19. این است خداوند پروردگار شما، آفریننده هر چیز که هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) بازگردانده می‌شوید؟؛ سوره غافر، آیه ۶۲.
  20. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۱.
  21. و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید؛ سوره بقره، آیه ۳۱.
  22. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۱.
  23. و خبر آن کسی را برای آنان بخوان که دانش آیات خویش را بدو ارزانی داشتیم اما او از آنها کناره گرفت و شیطان در پی او افتاد و از گمراهان شد؛ سوره اعراف، آیه ۱۷۵.
  24. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۱.
  25. و خداوند را نام‌های نیکوتر است، او را بدان‌ها بخوانید! و آنان را که در نام‌های خداوند کژاندیشی می‌کنند وانهید، به زودی بدانچه می‌کرده‌اند کیفر می‌بینند؛ سوره اعراف، آیه ۱۸۰.
  26. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۱.
  27. آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس می‌گزارم یا ناسپاسی می‌کنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بی‌گمان پروردگار من بی‌نیازی ارجمند است؛ سوره نمل، آیه ۴۰.
  28. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۱.
  29. بگو: چه «الله» را بخوانید و چه «رحمان» را؛ هر چه بخوانید، نام‌های نیکوتر او راست و به نمازت نه بانگ بردار و نه آن را بی‌آوا بخوان و میان آن (دو)، راهی (میانه) بگزین!؛ سوره اسراء، آیه ۱۱۰.
  30. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۱.
  31. بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی می‌بخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز می‌ستانی و هر کس را بخواهی گرامی می‌داری و هر کس را بخواهی خوار می‌گردانی؛ نیکی در کف توست بی‌گمان تو بر هر کاری توانایی؛ سوره آل عمران، آیه ۲۶.
  32. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۱.
  33. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۱.
  34. تفسير موضوعى، ج‌۶، ص‌۲۲۸ ‌ـ‌۲۳۰.
  35. الكافى، ج‌۱‌، ص‌۲۳۰؛ المصباح، ص‌۳۱۲؛ بحارالانوار، ج‌۱۴، ص‌۱۱۳ ‌ـ‌ ۱۱۵.
  36. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۷.
  37. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۷.
  38. الكافى، ج‌۱، ص‌۲۳۰؛ بحارالانوار، ج‌۱۴، ص‌۱۱۳ ‌ـ‌ ۱۱۵.
  39. کسی که دانش کتاب نزد اوست؛ سوره رعد، آیه ۴۳.
  40. نورالثقلين، ج‌۲، ص‌۵۲۱ ‌ـ‌۵۲۴.
  41. نورالثقلين، ج‌۲، ص‌ ‌‌۵۲۴.
  42. الكافى، ج‌۱، ص‌۲۳۰.
  43. نورالثقلين، ج۲، ص‌۵۲۲.
  44. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۷.
  45. المصباح، ص‌۳۱۲.
  46. تفسير موضوعى، ج‌۶، ص‌۲۳۱ ـ‌۲۳۳.
  47. و همه نام‌ها را به آدم آموخت؛ سوره بقره، آیه ۳۱.
  48. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۸.
  49. الكافى، ج‌۱، ص‌۲۳۰؛ نورالثقلين، ج‌۴، ص‌۸۸ ‌ـ‌۹۰.
  50. آن که دانشی از کتاب آسمانی با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم؛ سوره نمل، آیه ۴۰.
  51. مجمع البيان، ج‌۲، ص‌۶۹۶؛ ج‌۷، ص‌۳۴۹.
  52. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۸.
  53. گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی می‌تواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام می‌رساند؛ سوره آل عمران، آیه ۴۰.
  54. یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن می‌گفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده می‌ساختی و در آن می‌دمیدی و به اذن من پرنده می‌شد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا می‌دادی و هنگامی که با اذن من مرده را از گور برمی‌خیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از آزار تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهان‌ها ی روشن آوردی و کافران از ایشان گفتند: این کارها جز جادویی آشکار نیست؛ سوره مائده، آیه ۱۱۰.
  55. الكافى، ج۱، ص۲۳۰؛ بحارالانوار، ج‌۴، ص‌۲۱۱؛ ميزان الحكمه، ج‌۲، ص‌۱۳۶۷.
  56. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۸.
  57. و خبر آن کسی را برای آنان بخوان که (دانش) آیات خویش را بدو ارزانی داشتیم اما او از آنها کناره گرفت و شیطان در پی او افتاد و از گمراهان شد؛ سوره اعراف، آیه ۱۷۵.
  58. مجمع البيان، ج‌۴، ص‌۷۶۸؛ بحارالانوار، ج‌۱۳، ص‌۳۷۷.
  59. الكافى، ج‌۱، ص‌۲۳۰؛ المصباح، ص‌۳۱۲.
  60. بحارالانوار، ج‌۹۰، ص‌۲۲۶.
  61. بحارالانوار، ج‌۹۰، ص‌۲۳۲.
  62. بحارالانوار، ج‌۹۰، ص‌۲۲۵.
  63. بحارالانوار، ج‌۹۰، ص‌۲۲۶.
  64. دائرة المعارف قرآن کریم؛ ج۳، ص۲۶۸.