سامرا: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
*اینک حرم [[امام هادی]] و [[امام عسکری]]{{عم}} در قلب سامرا، چون نگینی می‌درخشد و دل های عاشقان را جذب می کند. حرمی که پیکر پاک دو حجت خدا را در دل دارد، نیز قبر حکیمه، دختر [[امام جواد]]{{ع}} و عمه [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} را که هنگام ولادت [[امام مهدی|امام زمان]]{{{ع}} در آن خانه ماند و شاهد قدرت نمایی پروردگار شد. نیز قبر "نرجس"، [[امام مهدی|مادر امام زمان]]{{ع}}، که پشت مرقد [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} قرار دارد. مزار "سمانه" مادر [[امام هادی]]{{ع}} و "سوسن" مادر [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} نیز در همین حرم شریف است. به علاوه بسیاری از بزرگان و فرزانگان هم در آستانه این دو [[امام]] بزرگوار مدفونند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۲۷۶- ۲۷۹.</ref>.
*اینک حرم [[امام هادی]] و [[امام عسکری]]{{عم}} در قلب سامرا، چون نگینی می‌درخشد و دل های عاشقان را جذب می کند. حرمی که پیکر پاک دو حجت خدا را در دل دارد، نیز قبر حکیمه، دختر [[امام جواد]]{{ع}} و عمه [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} را که هنگام ولادت [[امام مهدی|امام زمان]]{{{ع}} در آن خانه ماند و شاهد قدرت نمایی پروردگار شد. نیز قبر "نرجس"، [[امام مهدی|مادر امام زمان]]{{ع}}، که پشت مرقد [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} قرار دارد. مزار "سمانه" مادر [[امام هادی]]{{ع}} و "سوسن" مادر [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} نیز در همین حرم شریف است. به علاوه بسیاری از بزرگان و فرزانگان هم در آستانه این دو [[امام]] بزرگوار مدفونند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۲۷۶- ۲۷۹.</ref>.
*در شهر سامرا، سرداب مقدسی است که زیارتگاه شیعیان است. زائران سامرا، بوی یار را از این دیار استشمام می‌کنند و معتقدند که آخرین محلی که [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} از آنجا پنهان شده است، همان سردابی است که در خانه [[امام عسکری]]{{ع}} بوده است. پیش از شروع غیبت صغری نیز، آخرین باری که جمعی از پیروان، آن حضرت را دیدند، در همان خانه و همان سرداب بود تا این ملاقات، از چشم نامحرم عباسیان دور و پنهان باشد. امروز هم در سامرا دری وجود دارد به نام "باب الغیبه" یا "غیبه المهدی" که از دوران خلفای عباسی مانده است و نقش و نگاری برجسته و خطوطی زیبا بر آن نقش بسته است. پلکانی که راه ورود و خروج سرداب است، به یک غرفه شش ضلعی منتهی می‌شود و دارای بیست پله است. در انتهای غرفه مستطیل شکلی، در چوبی یادشده قرار دارد و در پشت این در، اتاق کوچکی است که طول آن یک متر و ۸۰سانتی متر و عرض آن ۱/۵ متر است و به عنوان محل غیبت [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} مشهور است. در گوشه‌ای از همین اتاق نیز چاهی معروف به چاه غیبت قرار دارد<ref>مجله میراث جاویدان شماره۵، سال دوم بهار ۷۳.</ref>این داستان و باور، ریشه در همان ماجرای تاریخی دارد که پس از شهادت [[امام عسکری|امام حسن عسکری{{ع}} و نماز خواندن [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} بر پیکر پدر بزرگوار، مأموران خلیفه، خانه را محاصره کردند و همه جا را گشتند و اتاق به اتاق را تفتیش کردند، تا از آن فرزند ماه رخسار و خورشیدصفت، اثری بیابند. هرچه بیشتر گشتند، کمتر اثر و نشانی یافتند<ref>بحارالانوار، ج۵۰، ص۳۲۹.</ref> و از همانجا بود که غیبت حضرت آغاز شد و آن خورشید [[ولایت]] در پس پرده غیبت قرار گرفت و چشم‌ها در انتظار رؤیتش ماند. سرداب مطهر که در مجموعه نورانی حرم سامرّا قرار دارد، جای متبرّکی است و مستحب است [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} را در آنجا [[زیارت]] کنند. زیارتنامه حضرت در آن محل، در کتب دعا آمده است<ref>بحارالانوار، ج۹۹، ص۸۳.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۲۷۶- ۲۷۹.</ref>.
*در شهر سامرا، سرداب مقدسی است که زیارتگاه شیعیان است. زائران سامرا، بوی یار را از این دیار استشمام می‌کنند و معتقدند که آخرین محلی که [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} از آنجا پنهان شده است، همان سردابی است که در خانه [[امام عسکری]]{{ع}} بوده است. پیش از شروع غیبت صغری نیز، آخرین باری که جمعی از پیروان، آن حضرت را دیدند، در همان خانه و همان سرداب بود تا این ملاقات، از چشم نامحرم عباسیان دور و پنهان باشد. امروز هم در سامرا دری وجود دارد به نام "باب الغیبه" یا "غیبه المهدی" که از دوران خلفای عباسی مانده است و نقش و نگاری برجسته و خطوطی زیبا بر آن نقش بسته است. پلکانی که راه ورود و خروج سرداب است، به یک غرفه شش ضلعی منتهی می‌شود و دارای بیست پله است. در انتهای غرفه مستطیل شکلی، در چوبی یادشده قرار دارد و در پشت این در، اتاق کوچکی است که طول آن یک متر و ۸۰سانتی متر و عرض آن ۱/۵ متر است و به عنوان محل غیبت [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} مشهور است. در گوشه‌ای از همین اتاق نیز چاهی معروف به چاه غیبت قرار دارد<ref>مجله میراث جاویدان شماره۵، سال دوم بهار ۷۳.</ref>این داستان و باور، ریشه در همان ماجرای تاریخی دارد که پس از شهادت [[امام عسکری|امام حسن عسکری{{ع}} و نماز خواندن [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} بر پیکر پدر بزرگوار، مأموران خلیفه، خانه را محاصره کردند و همه جا را گشتند و اتاق به اتاق را تفتیش کردند، تا از آن فرزند ماه رخسار و خورشیدصفت، اثری بیابند. هرچه بیشتر گشتند، کمتر اثر و نشانی یافتند<ref>بحارالانوار، ج۵۰، ص۳۲۹.</ref> و از همانجا بود که غیبت حضرت آغاز شد و آن خورشید [[ولایت]] در پس پرده غیبت قرار گرفت و چشم‌ها در انتظار رؤیتش ماند. سرداب مطهر که در مجموعه نورانی حرم سامرّا قرار دارد، جای متبرّکی است و مستحب است [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} را در آنجا [[زیارت]] کنند. زیارتنامه حضرت در آن محل، در کتب دعا آمده است<ref>بحارالانوار، ج۹۹، ص۸۳.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۲۷۶- ۲۷۹.</ref>.
 
*"سامرّا" دومین شهری است که عباسیان در ۱۲۰ کیلومتری شمال بغداد، بر کنار شرقی دجله ساختند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۲۵۸ - ۲۶۰.</ref>.
*این شهر از زیارت‌گاه‌‏های عمده شیعیان و مدفن [[امام علی النقی]]{{ع}} و [[امام حسن عسکری]]{{ع}} است. سردابی که محل عبادت و استراحت [[امامان]]{{عم}} و زادگاه [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} و محل تشرّف صالحان و دیدار ایشان بوده است، آن‏جا قرار دارد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۲۵۸ - ۲۶۰.</ref>.
*نام این شهر به زبان آرامی "سامرا" دانسته شده و معتصم خلیفه عباسی که آن را پایتخت خود قرار داد، آن را "سرّ من رای" "به معنای این کس هرکه آن را ببیند، مسرور می‌‏شود" نام گذاشت. روی سکه‌‏هایی که زمان عباسیان در آن شهر ضرب شده و اکنون در دست است، همین نام عربی وجود دارد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۲۵۸ - ۲۶۰.</ref>.
*سامرّا به سبب مدفون بودن دو تن از [[امامان]] بزرگوار{{عم}}، از زیارتگاه‌‏های عمده شیعیان و از اماکن مقدس ایشان است. مشهد این دو [[امام]] در قسمتی از سامرّا واقع است که ارتش "عسکر" معتصم و اردوگاه وی آن‏جا بود؛از این‌‏رو ایشان را عسکری گویند. علاوه بر دو [[امام]] دهم و یازدهم، [[نرجس خاتون]] و [[حکیمه خاتون]] آن‏جا دفن شده همچنین جده، مادر [[امام حسن عسکری]] و [[حسین بن علی الهادی]] در این محل به خاک سپرده شدند.
*شکی نیست که [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}}، در شهر سامرا و در خانه پدر ارجمند خود، [[امام حسن عسکری]]{{ع}} دیده به جهان گشود و تا پایان عمر شریف پدر خود، کنار آن حضرت می‌‏زیست<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۲۵۸ - ۲۶۰.</ref>.
*این دوره - بنابر دیدگاه مشهور- از هنگام ولادت حضرت "نیمه شعبان سال ۲۵۵ ق" آغاز و تا رحلت [[امام عسکری]]{{ع}} "هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ ق" پایان یافت<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۲۵۸ - ۲۶۰.</ref>.
*از سوی دیگر، روایاتی نیز حکایت از آن دارد که در این دوره [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ با صلاحدید [[امام عسکری]]{{ع}} برای افرادی ویژه نمایان می‏‌شد و این اتفاق، در سامرا و در جوار پدر بزرگوارش صورت می‌‏گرفت<ref>  محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ترجمه سیّد جواد مصطفوی، ج ۲، ص ۱۱۹</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۲۵۸ - ۲۶۰.</ref>.
*نه فقط بستگان نزدیک و خدمتگزاران بیت [[امامت]]، آن حضرت را در سامرا و در خانه [[امام عسکری]]{{ع}} دیده‏‌اند که بسیاری از یاران و برگزیدگان اصحاب [[امام]]، به شرف دیدار آن جمال چون آفتاب نایل شده‌‏اند که همگی از زندگی [[امام مهدی]]{{ع}} در کنار پدر در سامرا حکایت دارد. "[[یعقوب بن منقوش]]" گوید: "بر [[امام عسکری]]{{ع}} وارد شدم و او بر سکویی در سرا نشسته بود و سمت راست او اتاقی بود که پرده‏‌های آن آویخته بود. گفتم:"ای آقای من! صاحب الامر کیست؟ فرمود: پرده را بردار. پرده را بالا زدم؛ پسر‌بچه‌‏ای به قامت پنج وجب بیرون آمد، با پیشانی درخشان و رویی سپید و چشمانی درافشان و دو کتف ستبر و دو زانوی برگشته. خالی بر گونه راستش و گیسوانی بر سرش بود. آمد و بر زانوی پدرش، ابو محمد نشست. آن‏گاه به من فرمود: این، صاحب شما است. سپس [[امام]] بدو فرمود: پسرم! تا هنگام معلوم داخل شو. داخل اتاق شد و من بدو می‏‌نگریستم. به من فرمود: یعقوب! به داخل اتاق برو و ببین آن‏جا کیست. من داخل شدم؛ اما کسی را ندیدم"<ref>  شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۱۶۴</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۲۵۸ - ۲۶۰.</ref>.
*همچنین [[احمد بن اسحاق]] نقل کرده، حضرت را در در زمان [[امام عسکری]]{{ع}} در سامرا دیده است<ref>  شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۸۰</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۲۵۸ - ۲۶۰.</ref>.
*بنابراین روایات و روایت‏‌های دیگر، تردیدی نخواهد ماند که [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ در طول زندگی [[امام عسکری]]{{ع}} همراه آن حضرت و در شهر سامرا مسکن و مأوا داشته است. اگر چه در این دوران نیز پنهانی زندگی می‌‏کرده است، عده فراوانی از نزدیکان و شیعیان آن حضرت را دیده‏‌اند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۲۵۸ - ۲۶۰.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۵ دسامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۵۷

مقدمه

  • شهری است، میان بغداد و تکریت در شرق دجله. نام اصلی آن "سُرَّ مَنْ رأی" بوده است. اینجا هم مثل کاظمین، در پی سرنهادن بر آستان دو امام معصوم هستیم که با جور خلفا شهید و مظلومانه در خانه خویش به خاک سپرده شدند. عصر زندگی امام هادی و امام عسکری(ع)، از دوران‌های سخت برای اهل بیت(ع) بود. خلفای عباسی برای نظارت و کنترل هرچه بیشتر نسبت به ارتباطات ائمه(ع) با هوادارانشان، آنان را در شهر نظامی سامرا نگه داشته بودند. "عسکر" و "مُعَسکر"، نام شاخص این منطقه نظامی بود و بدین جهت بود که امام یازدهم به حضرت عسکری لقب یافت[۱].
  • در روزگار توسعه دامنه نیروهای نظامی عباسیان، سامرا به عنوان لشکرگاه آنان انتخاب شد. شهری که سه سال طول کشید تا آماده گردد. آنگاه معتصم بغداد را رها کرد و ساکن سامرا شد و سپاه ۲۵۰هزارنفری خویش را هم آنجا اسکان داد. این‌گونه بود که سامرا پایتخت هشت خلیفه عباسی گشت، از معتصم (سال ۲۱۸) تا معتمد (سال ۲۷۹) که آخرین خلیفه عباسی بود که سامرا را پایتخت قرار داد[۲].
  • امام هادی(ع)، بیست سال از عمر خویش را اجباراً در سامرا گذراند و سرانجام در ۴۱سالگی، به دستور متوکل عباسی به شهادت رسید (سال ۲۵۴هجری) و در همان منزل مسکونی خویش مدفون گشت. امام حسن عسکری(ع) نیز که همراه پدر در این شهر به سر می‌برد، در سن ۲۸سالگی در سال ۲۶۰هجری به دست معتمد عباسی به شهادت رسید. او نیز در همان خانه، کنار قبر پدرش به خاک سپرده شد. به این دو امام، عسکریین هم می‌گویند. امام زمان(ع) نیز در همین شهر و در همین خانه به دنیا آمد و آغاز غیبت او هم از همین خانه بود[۳].
  • خانه وسیع این دو امام، دیواری داشت و پنجره‌ای به بیرون، و خادمی که به آنجا رسیدگی می‌کرد. زائران قبر مطهر این دو امام، اغلب از پشت پنجره آن دو مزار را زیارت می‌کردند و با مشقت‌ها و ناامنی‌هایی مواجه بودند.در سال‌ها و قرن‌های بعد، بارها مرقد این دو امام، تعمیر شد و عمارت‌هایی در آن منطقه ساختند تا به وضع امروزی رسید که حرمی باشکوه، گنبد طلایی بزرگ و صحن‌هایی باصفا نشان از عشق‌های پاک و معنوی شیفتگان هنرمند می‌دهد که در این‌گونه بناهای مذهبی خود را به ظهور می‌رساند[۴].
  • آستان مقدس عسکریین نیز همچون بسیاری از حرم‌های مطهر در طول تاریخ از آتش کینه‌ها و شعله فتنه‌ها مصون نبوده است، اما بارها با کمک و همت توانگرانی نیک دل و شیفتگانی مخلص، تعمیر و مرمت شده است. اگر امروز، حرمی مصفّا، رواق‌هایی دلگشا و آیینه کاری شده و گنبد بزرگ طلایی و صحن‌های وسیع و گلدسته‌هایی شکوهمند را شاهدیم، همه به سرانگشتِ معجزه آسای عشق‌های پاک علاقمندان فراهم آمده است. و این شعله مقدس و دیرپای، هرگز از کانون دل‌ها رو به خاموشی و سردی نگذاشته و نخواهد گذاشت[۵] روزگاری در سامرا، وضعیت نابسامانی حاکم بوده است، هم از جهت معیشت مردم و وضع اقتصادی، هم از لحاظ فرهنگی و رفتاری. اغلب مردمانش اهل سنت بوده‌اند. شیعیان اهل بیت عصمت(ع) و زوار گرانقدر این قبور مطهر، چندان امنیت نداشتند.اما در قرن اخیر، با هجرت میرزای شیرازی از نجف به سامرا و تشکیل جلسات بحث و تدریس، این شهر طراوت و نشاط بیشتری یافت و "حوزه علمیه سامرا" در شمار عظیم ترین مراکز علمی شیعه درآمد و مرکزیتی برای فقه و علمای دینی گشت. میرزای شیرازی با فتوای تاریخی تحریم تنباکو، بار دیگر نفوذ معنوی علمای شیعه را از قلب سامرا به جهانیان اعلام کرد. بزرگانی همچون: سید حسن صدر، سید محسن امین، سید شرف الدین، کاشف الغطاء، محمدجواد بلاغی، شیخ آقابزرگ تهرانی، مرحوم مظفّر، همه از تربیت یافتگان مکتب علمی حوزه سامرا بودند و توانستند شکوه و افتخارات شیعه را پاسدار باشند. به وجود آمدن کتابخانه‌های متعدد و حوزه‌های درسی پربار و محافل علمی و ادبی و شعری در سامرا، همه مدیون مجاهدات میرزای بزرگ و علمای برجسته شیعه است[۶].
  • اینک حرم امام هادی و امام عسکری(ع) در قلب سامرا، چون نگینی می‌درخشد و دل های عاشقان را جذب می کند. حرمی که پیکر پاک دو حجت خدا را در دل دارد، نیز قبر حکیمه، دختر امام جواد(ع) و عمه امام حسن عسکری(ع) را که هنگام ولادت امام زمان{(ع) در آن خانه ماند و شاهد قدرت نمایی پروردگار شد. نیز قبر "نرجس"، مادر امام زمان(ع)، که پشت مرقد امام حسن عسکری(ع) قرار دارد. مزار "سمانه" مادر امام هادی(ع) و "سوسن" مادر امام حسن عسکری(ع) نیز در همین حرم شریف است. به علاوه بسیاری از بزرگان و فرزانگان هم در آستانه این دو امام بزرگوار مدفونند[۷].
  • در شهر سامرا، سرداب مقدسی است که زیارتگاه شیعیان است. زائران سامرا، بوی یار را از این دیار استشمام می‌کنند و معتقدند که آخرین محلی که امام زمان(ع) از آنجا پنهان شده است، همان سردابی است که در خانه امام عسکری(ع) بوده است. پیش از شروع غیبت صغری نیز، آخرین باری که جمعی از پیروان، آن حضرت را دیدند، در همان خانه و همان سرداب بود تا این ملاقات، از چشم نامحرم عباسیان دور و پنهان باشد. امروز هم در سامرا دری وجود دارد به نام "باب الغیبه" یا "غیبه المهدی" که از دوران خلفای عباسی مانده است و نقش و نگاری برجسته و خطوطی زیبا بر آن نقش بسته است. پلکانی که راه ورود و خروج سرداب است، به یک غرفه شش ضلعی منتهی می‌شود و دارای بیست پله است. در انتهای غرفه مستطیل شکلی، در چوبی یادشده قرار دارد و در پشت این در، اتاق کوچکی است که طول آن یک متر و ۸۰سانتی متر و عرض آن ۱/۵ متر است و به عنوان محل غیبت امام زمان(ع) مشهور است. در گوشه‌ای از همین اتاق نیز چاهی معروف به چاه غیبت قرار دارد[۸]این داستان و باور، ریشه در همان ماجرای تاریخی دارد که پس از شهادت [[امام عسکری|امام حسن عسکری(ع) و نماز خواندن حضرت مهدی(ع) بر پیکر پدر بزرگوار، مأموران خلیفه، خانه را محاصره کردند و همه جا را گشتند و اتاق به اتاق را تفتیش کردند، تا از آن فرزند ماه رخسار و خورشیدصفت، اثری بیابند. هرچه بیشتر گشتند، کمتر اثر و نشانی یافتند[۹] و از همانجا بود که غیبت حضرت آغاز شد و آن خورشید ولایت در پس پرده غیبت قرار گرفت و چشم‌ها در انتظار رؤیتش ماند. سرداب مطهر که در مجموعه نورانی حرم سامرّا قرار دارد، جای متبرّکی است و مستحب است امام زمان(ع) را در آنجا زیارت کنند. زیارتنامه حضرت در آن محل، در کتب دعا آمده است[۱۰][۱۱].
  • "سامرّا" دومین شهری است که عباسیان در ۱۲۰ کیلومتری شمال بغداد، بر کنار شرقی دجله ساختند[۱۲].
  • این شهر از زیارت‌گاه‌‏های عمده شیعیان و مدفن امام علی النقی(ع) و امام حسن عسکری(ع) است. سردابی که محل عبادت و استراحت امامان(ع) و زادگاه حضرت قائم(ع) و محل تشرّف صالحان و دیدار ایشان بوده است، آن‏جا قرار دارد[۱۳].
  • نام این شهر به زبان آرامی "سامرا" دانسته شده و معتصم خلیفه عباسی که آن را پایتخت خود قرار داد، آن را "سرّ من رای" "به معنای این کس هرکه آن را ببیند، مسرور می‌‏شود" نام گذاشت. روی سکه‌‏هایی که زمان عباسیان در آن شهر ضرب شده و اکنون در دست است، همین نام عربی وجود دارد[۱۴].
  • سامرّا به سبب مدفون بودن دو تن از امامان بزرگوار(ع)، از زیارتگاه‌‏های عمده شیعیان و از اماکن مقدس ایشان است. مشهد این دو امام در قسمتی از سامرّا واقع است که ارتش "عسکر" معتصم و اردوگاه وی آن‏جا بود؛از این‌‏رو ایشان را عسکری گویند. علاوه بر دو امام دهم و یازدهم، نرجس خاتون و حکیمه خاتون آن‏جا دفن شده همچنین جده، مادر امام حسن عسکری و حسین بن علی الهادی در این محل به خاک سپرده شدند.
  • شکی نیست که امام زمان (ع)، در شهر سامرا و در خانه پدر ارجمند خود، امام حسن عسکری(ع) دیده به جهان گشود و تا پایان عمر شریف پدر خود، کنار آن حضرت می‌‏زیست[۱۵].
  • این دوره - بنابر دیدگاه مشهور- از هنگام ولادت حضرت "نیمه شعبان سال ۲۵۵ ق" آغاز و تا رحلت امام عسکری(ع) "هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ ق" پایان یافت[۱۶].
  • از سوی دیگر، روایاتی نیز حکایت از آن دارد که در این دوره حضرت مهدی(ع)‏ با صلاحدید امام عسکری(ع) برای افرادی ویژه نمایان می‏‌شد و این اتفاق، در سامرا و در جوار پدر بزرگوارش صورت می‌‏گرفت[۱۷][۱۸].
  • نه فقط بستگان نزدیک و خدمتگزاران بیت امامت، آن حضرت را در سامرا و در خانه امام عسکری(ع) دیده‏‌اند که بسیاری از یاران و برگزیدگان اصحاب امام، به شرف دیدار آن جمال چون آفتاب نایل شده‌‏اند که همگی از زندگی امام مهدی(ع) در کنار پدر در سامرا حکایت دارد. "یعقوب بن منقوش" گوید: "بر امام عسکری(ع) وارد شدم و او بر سکویی در سرا نشسته بود و سمت راست او اتاقی بود که پرده‏‌های آن آویخته بود. گفتم:"ای آقای من! صاحب الامر کیست؟ فرمود: پرده را بردار. پرده را بالا زدم؛ پسر‌بچه‌‏ای به قامت پنج وجب بیرون آمد، با پیشانی درخشان و رویی سپید و چشمانی درافشان و دو کتف ستبر و دو زانوی برگشته. خالی بر گونه راستش و گیسوانی بر سرش بود. آمد و بر زانوی پدرش، ابو محمد نشست. آن‏گاه به من فرمود: این، صاحب شما است. سپس امام بدو فرمود: پسرم! تا هنگام معلوم داخل شو. داخل اتاق شد و من بدو می‏‌نگریستم. به من فرمود: یعقوب! به داخل اتاق برو و ببین آن‏جا کیست. من داخل شدم؛ اما کسی را ندیدم"[۱۹][۲۰].
  • همچنین احمد بن اسحاق نقل کرده، حضرت را در در زمان امام عسکری(ع) در سامرا دیده است[۲۱][۲۲].
  • بنابراین روایات و روایت‏‌های دیگر، تردیدی نخواهد ماند که حضرت مهدی(ع)‏ در طول زندگی امام عسکری(ع) همراه آن حضرت و در شهر سامرا مسکن و مأوا داشته است. اگر چه در این دوران نیز پنهانی زندگی می‌‏کرده است، عده فراوانی از نزدیکان و شیعیان آن حضرت را دیده‏‌اند[۲۳].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص:۲۷۶- ۲۷۹.
  2. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص:۲۷۶- ۲۷۹.
  3. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص:۲۷۶- ۲۷۹.
  4. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص:۲۷۶- ۲۷۹.
  5. اهانتی که در سال ۱۳۸۴ شمسی به ساحت نورانی این دو امام شد و توسط دشمنان کوردل اهل بیت، حرم باصفای عسکریین: با مواد منفجره تخریب شد، بی سابقه بود و این در دوران اشغال کشور عراق توسط آمریکا و پس از سرنگونی صدام بعثی صورت گرفت.
  6. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص:۲۷۶- ۲۷۹.
  7. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص:۲۷۶- ۲۷۹.
  8. مجله میراث جاویدان شماره۵، سال دوم بهار ۷۳.
  9. بحارالانوار، ج۵۰، ص۳۲۹.
  10. بحارالانوار، ج۹۹، ص۸۳.
  11. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص:۲۷۶- ۲۷۹.
  12. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص:۲۵۸ - ۲۶۰.
  13. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص:۲۵۸ - ۲۶۰.
  14. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص:۲۵۸ - ۲۶۰.
  15. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص:۲۵۸ - ۲۶۰.
  16. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص:۲۵۸ - ۲۶۰.
  17. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ترجمه سیّد جواد مصطفوی، ج ۲، ص ۱۱۹
  18. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص:۲۵۸ - ۲۶۰.
  19. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۱۶۴
  20. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص:۲۵۸ - ۲۶۰.
  21. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۸۰
  22. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص:۲۵۸ - ۲۶۰.
  23. سلیمیان، خدامراد،فرهنگ‌نامه مهدویت، ص:۲۵۸ - ۲۶۰.