حدیث فاطمة بضعة منی: تفاوت میان نسخهها
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
== سند حدیث == | == سند حدیث == | ||
با [[عنایت]] به نقلهایی که از این [[حدیث]] در اینجا ذکر گردید، میتوان گفت: مضمون حدیث [[تواتر معنوی]] <ref>تواتر معنوی، گزارش تعدادی از [[راویان]] از واقعه یا مطلبی خاص با الفاظ گوناگون اما با معنا و مضمون یکسان است.[[ شهید]] ثانی، الرعایة فی [[علم]] الدرایة، 1408ق، ص66؛ عاملی، معالم الدین، مؤسسه نشر [[اسلامی]]، ص187؛ [[میرزای قمی]]، [[قوانین]] الاصول، 1430ق، ج2، ص385؛ مرکز اطلاعات و [[منابع اسلامی]]، فرهنگنامه [[اصول فقه]]، 1389ش، ص369. گفته شده فراوانی گزارشها در تواتر معنوی، موجب علم و [[یقین]] به محتوای مشترک میشود.میرزای قمی، قوانین الاصول، 1430ق، ج2، ص385؛ سبحانی، [[اصول الحدیث]] و احکامه، دار [[احیاء]] التراث العربی، ص35. مانند این که [[اخبار]] زیادی با کلمات متفاوت در مورد شرکت [[امام علی]] علیهالسّلام در [[سرایا]] و [[غزوات]] و به [[هلاکت]] رساندن بسیاری از پهلوانان [[مشرکان]] نقل شده است، که مضمون همه آنها به طور [[متواتر]] بر [[شجاعت]] آن حضرت دلالت مینماید و از آن جایی که الفاظ این اخبار یکسان نبوده ولی معنا و مضمون آن یکسان است، به این [[تواتر]]، تواتر معنوی میگویند.</ref>. بلکه برخی واژههای آن [[تواتر لفظی]] <ref>[[خبر متواتر]] لفظی، خبری است که گروه کثیری از راویان در تمام طبقات که تبانی آنها بر [[کذب]] و [[توطئه]] عادتاً محال است، آن را با الفاظ و کلمات یکسان نقل کرده باشند، مانند: [[حدیث متواتر]] «انما الاعمال بالنیات» و [[حدیث غدیر]] «[[من کنت مولاه]] فهذا علی مولاه» و [[حدیث ثقلین]] «انی تارک فیکم الثقلین». این [[احادیث شریف]] با همین الفاظ به صورت تواتر نقل شده تا این که سند آن به [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} رسیده است. به بیان دیگر، اگر خبرهای راویان متعددی، همگی در مدلول مطابقی به طور کامل مشترک باشد به آن مدلول مطابقی، خبر متواتر لفظی گفته میشود.صدر، محمدباقر، دروس فی علم الاصول، ج2، ص143؛ زهیرالمالکی،[[ محمد]] ابوالنور، اصول الفقه، ج3، ص129؛ [[محمدی]]، [[ابوالحسن]]، مبانی [[استنباط]] [[حقوق اسلامی]] یا اصول فقه، ص162.</ref>. از این رو، برخی با تعبیر [[مستفیض]] <ref>خبر مستفیض، [[حدیثی]] است که ناقلان آن در هر مرتبه بیش از سه نفر باشند. محسنی، بحوث فی [[علم الرجال]]، 1432ق، ص399؛ شیخ [[بهائی]]، الوجیزه، 1390ق، ص4؛ [[استرآبادی]]، لب اللباب، 1388ش، ص73؛ مامقانی، مقباس الهدایة، 1411ق، ج1، ص128. به گفته برخی، [[راویان]] خبر مستفیض کمتر از راویان [[خبر متواتر]] هستند. مامقانی، مقباس الهدایة، 1411ق، ج1، ص131.</ref>.<ref>تبریزی،[[ محمد]] علی، اللمعة [[البیضاء]] فی شرح [[خطبة]] الزهراء، ص١٣6)، برخی با تعبیر [[متواتر]]<ref>«خبر متواتر» به روایتی گفته میشود که راویان آن در همه طبقات دارای تعدد بوده و تبانی و [[همدستی]] آنان بر [[جعل]] و [[دروغپردازی]] عادتاً محال باشد.ر.ک: رحمانی، محمد، بحثهای مقارن در [[علم الحدیث]]، "خبر متواتر".</ref>.<ref>[[کاشف الغطاء]]، جعفربن [[خضر]]، [[کشف]] الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، ج1، ص97.) از این [[حدیث]] یاد کردهاند و برخی دیگر نیز مضمون آن را [[مورد اتفاق]] دانستهاند. <ref>[[نووی]]، [[یحیی]] بن [[شرف]]، المجموع شرح المهذب، ج20، ص244.</ref>. | |||
=== راویان حدیث === | === راویان حدیث === | ||
== دلالت حدیث == | == دلالت حدیث == | ||
== شان صدور حدیث == | == شان صدور حدیث == |
نسخهٔ ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۳۰
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۱۲ دی ۱۴۰۱ توسط کاربر:فرقانی برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
حدیث نبوی «فاطمة بَِضْعَةٌ منی» در شمار احادیثی است که از پیامبر اکرم (ص) بنا به نقل شیعه و سنی در شان حضرت فاطمه(س) صادر شده و حاکی از پیوند عاطفی عمیق میان رسول خدا و یگانه دخترشان است. چه اینکه پیامبر(ص) در این حدیث، فاطمه زهرا(س) را «پاره تن خود» معرفی کرده و خوشحالی او را خوشحالی خود و آزردن او را آزردن خود دانسته است. مفسران، متکلمان و محدثان امامیه از این روایت که از جمله روایات فضائل حضرت فاطمه(س) محسوب میگردد، اموری همچون عصمت حضرت فاطمه(س)، حقانیت آن حضرت در جریان غصب فدک و محکومیت هجوم به بیت آن حضرت را استفاده کردهاند. برخی از بزرگان اهل سنت تلاش کردهاند تا شان صدور این حدیث را به ماجرای خواستگاری حضرت علی(ع) از دختر ابوجهل، در زمان حیات حضرت فاطمه(س) مرتبط سازند هر چند از دیدگاه امامیه این گزارشها ساختگی بوده و راویان آنها متهم به جعل حديث و دشمنی با اهلبیت(ع) هستند.
متن حدیث
حدیث «فاطمة بضعة منی» در جوامع روایی فریقین اهل سنت و شیعه به اتفاق نقل شده است که بر اساس آن پیغمبر اکرم(ص) فرمودهاند: «فاطمه پارۀتن من است». اما ادامۀ حدیث به گونههای مختلفی در روایات آمده است به گونهای که برخی در صدد گردآوری این روایات با پس گزارههای متفاوت آن شدهاند، البته در برخی روایات گزاره نخست «فاطمة بضعة منی» نیز به صورت متفاوت آمده است. بعضی از دانشمندان همه این نقلها را در یک جا گرد آوردهاند. (ر. ک: امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج7، ص232 و 236؛ ابن ابی الحدید، بیتا: شرح نهج البلاغه، ج16، ص283؛ جلالی، محمدرضا، المنهج الرجالی و العمل الرائد فی الموسوعة الرجالیة لسید الطائفة آیة الله العظمی البروجردی، ص278؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج12، ص111.</ref>.
نقلهای مختلف در ذیل این روایت به شرح ذیل است:
- «من [فمن] آذاها فقد آذانی» [۱].
- «من [فمن] أغضبها فقد أغضبنی» [۲].
- «یریبنی مایریبها» [۳].
- «فمن غاضها فقد غاضنی» [۴].
- «انما [ان] فاطمة شجنۀ منی قبضی ما یقبضها ویبسطنی ما بسطها» [۵].
- «یسعفنی مایسعفها» [۶].
- «ینصبنی ما انصبها» [۷].
- «یریبنی ما رابها [ارابها]، و یؤذینی ما آذاها» [۸].
- «یسرنی ما یسرها» [۹].[۱۰].
معناشناسی بضعة
معنای لغوی
لغت شناسان در بیان معنای «بضعة» به فتح باء آن را تکهای به هم پیوسته از گوشت معنا کردهاند. [۱۱].
گفته شده که گاهی این واژه با کسر «با» میآید که در این صورت معنایش جزئی از بدن است چنانچه تکهای از گوشت، جزئی از آن است. [۱۲].
بنابراین، واژه «بضعة» با فتح با و کسر آن، به معنای پاره و تکهای از بدن و جزئی از آن است. وقتی رسول خدا(ص) میفرماید: «فاطمة بضعة منی» معنایش این است که فاطمه پاره تن من و جزئی از بدن من است. از این جهت میبینیم که رسول خدا در ادامه این جمله فرموده است: «هر که او را اذیت کند مرا اذیت کرده و هر که مرا اذیت کند خدا را اذیت کرده است». و یا میفرماید: «هر که او را به خشم آورد مرا به خشم آورده و هر که مرا به خشم آورد خدا را به خشم آورده است.
سند حدیث
با عنایت به نقلهایی که از این حدیث در اینجا ذکر گردید، میتوان گفت: مضمون حدیث تواتر معنوی [۱۳]. بلکه برخی واژههای آن تواتر لفظی [۱۴]. از این رو، برخی با تعبیر مستفیض [۱۵].خطای یادکرد: برچسب تمامکنندهٔ </ref>
برای برچسب <ref>
پیدا نشد.خطای یادکرد: برچسب تمامکنندهٔ </ref>
برای برچسب <ref>
پیدا نشد.
راویان حدیث
دلالت حدیث
شان صدور حدیث
جمع بندی
منابع
- ↑ متقی هندی، کنز العمال، ج12، ص112.
- ↑ بخاری، محمدبن اسماعیل، صحیح بخاری، ج36، ص5؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج108، ص12.
- ↑ متقی هندی، کنزالعمال، ج12، ص107.
- ↑ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج4، ص125.
- ↑ نیسابوری، مسلم، صحیح مسلم، بیتا: ج3، ص155؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج12، ص111.
- ↑ امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج7، ص222؛ زبیدی، تاج العروس، بیتا: ج12، ص272
- ↑ زبیدی، تاج العروس، ج2، ص433؛ ابن اثیر جزری، النهایة فی غریب الحدیث، ج5، ص62.
- ↑ بخاری، محمدبن اسماعیل، صحیح بخاری، ١4٠٧: ج6، ص158؛ نیسابوری، مسلم، صحیح مسلم، بیتا: ج7، ص141.
- ↑ امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج7، ص174.
- ↑ قلمرو عصمت فاطمه زهراء(س) در حدیث «فاطمه بضعه منی»،روحی برندق، کاوس، پژوهش های اعتقادی کلامی» تابستان 1395، شماره 22.
- ↑ فیومی در مصباح المنیر مینویسد: {{عربی|"البَضعَةُ: القِطْعَةُ من اللحْمِ و الجمعُ: بَضْعٌ و بَضَعَاتٌ و بِضَعٌ و بِضَاعٌ"، الفیومی، احمد بن محمد بن علی المقری (متوفای۷۷۰ه)، مصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، ص۵۰، محل نشر:بیروت، دار النشر:المکتبة العلمیة، بیتا؛ ابن منظور یکی دیگر از لغتشناسان معنای واژه «بضعه» را با قرائتهای مختلف آن بیان کرده و مینویسد: "بضع: بَضَعَ اللحمَ یَبْضَعُه بَضْعاً و بَضَّعه تَبْضِیعاً: قطعه، والبَضْعةُ: القِطعة منه؛ تقول: اَعطیته بَضعة من اللحم اِذا اَعطیته قِطعة مجتمعة، هذه بالفتح،.. و فی الحدیث: فاطِمةُ بَضْعة منِّی، من ذلک، وقد تکسر، اَیاِنها جُزء منیکما اَن القِطْعة من اللحم"، «بَضَعَ اللحمَ»؛ یعنی گوشت را قطعه کرد. «بَضْعةُ» به معنای تکه از گوشت است. وقتی میگویی: تکه از گوشت را به او دادم، این جمله زمانی درست است که تکه به هم پیوسته را به او داده باشید. این معنای «بضعه» با فتح باء است و در روایت رسول خدا(ص) «فاطِمةُ بَضْعة منِّی» از همین معنا است. الافریقی المصری، جمال الدین محمد بن مکرم بن منظور (متوفای۷۱۱ه)، لسان العرب، ج۸، ص۱۲، ناشر:دار صادر - بیروت، الطبعة:الاولی.
- ↑ ر.ک: محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۸، ص۱۲؛ ابن اثیر نیز در بیان معنای روایت نبوی بضعة منی، مینویسد: الگو:"عربی، «در روایت «فاطمة بضعة منی» بضعه به فتح باء، به معنای قطعه از گوشت است گاهی با کسر باء هم میآید معنایش این است که فاطمه جزء از بدن من است؛ چنانچه یک قطعه از گوشت جزء از آن گوشت است». ابن اثیر الجزری، ابوالسعادات المبارک بن محمد (متوفای۶۰۶ه)، النهایة فی غریب الحدیث والاثر، ج۱، ص۱۳۳، تحقیق:طاهر احمد الزاوی - محمودمحمد الطناحی، ناشر:المکتبة العلمیة - بیروت - ۱۳۹۹ه - ۱۹۷۹م.
- ↑ تواتر معنوی، گزارش تعدادی از راویان از واقعه یا مطلبی خاص با الفاظ گوناگون اما با معنا و مضمون یکسان است.شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایة، 1408ق، ص66؛ عاملی، معالم الدین، مؤسسه نشر اسلامی، ص187؛ میرزای قمی، قوانین الاصول، 1430ق، ج2، ص385؛ مرکز اطلاعات و منابع اسلامی، فرهنگنامه اصول فقه، 1389ش، ص369. گفته شده فراوانی گزارشها در تواتر معنوی، موجب علم و یقین به محتوای مشترک میشود.میرزای قمی، قوانین الاصول، 1430ق، ج2، ص385؛ سبحانی، اصول الحدیث و احکامه، دار احیاء التراث العربی، ص35. مانند این که اخبار زیادی با کلمات متفاوت در مورد شرکت امام علی علیهالسّلام در سرایا و غزوات و به هلاکت رساندن بسیاری از پهلوانان مشرکان نقل شده است، که مضمون همه آنها به طور متواتر بر شجاعت آن حضرت دلالت مینماید و از آن جایی که الفاظ این اخبار یکسان نبوده ولی معنا و مضمون آن یکسان است، به این تواتر، تواتر معنوی میگویند.
- ↑ خبر متواتر لفظی، خبری است که گروه کثیری از راویان در تمام طبقات که تبانی آنها بر کذب و توطئه عادتاً محال است، آن را با الفاظ و کلمات یکسان نقل کرده باشند، مانند: حدیث متواتر «انما الاعمال بالنیات» و حدیث غدیر «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» و حدیث ثقلین «انی تارک فیکم الثقلین». این احادیث شریف با همین الفاظ به صورت تواتر نقل شده تا این که سند آن به پیامبر گرامی اسلام (ص) رسیده است. به بیان دیگر، اگر خبرهای راویان متعددی، همگی در مدلول مطابقی به طور کامل مشترک باشد به آن مدلول مطابقی، خبر متواتر لفظی گفته میشود.صدر، محمدباقر، دروس فی علم الاصول، ج2، ص143؛ زهیرالمالکی،محمد ابوالنور، اصول الفقه، ج3، ص129؛ محمدی، ابوالحسن، مبانی استنباط حقوق اسلامی یا اصول فقه، ص162.
- ↑ خبر مستفیض، حدیثی است که ناقلان آن در هر مرتبه بیش از سه نفر باشند. محسنی، بحوث فی علم الرجال، 1432ق، ص399؛ شیخ بهائی، الوجیزه، 1390ق، ص4؛ استرآبادی، لب اللباب، 1388ش، ص73؛ مامقانی، مقباس الهدایة، 1411ق، ج1، ص128. به گفته برخی، راویان خبر مستفیض کمتر از راویان خبر متواتر هستند. مامقانی، مقباس الهدایة، 1411ق، ج1، ص131.