اثبات وجود خدا در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۲۵: خط ۲۵:
گفتنی است که مراد از [[برهان]] در این نوشتار، مفهومی است اعم از برهان مصطلح در [[فلسفه]] و [[منطق]]. بنابراین در اینجا راه‌هایی که [[آدمی]] را به [[خدا]] می‌رساند، مراد و موضوع سخن خواهد بود.
گفتنی است که مراد از [[برهان]] در این نوشتار، مفهومی است اعم از برهان مصطلح در [[فلسفه]] و [[منطق]]. بنابراین در اینجا راه‌هایی که [[آدمی]] را به [[خدا]] می‌رساند، مراد و موضوع سخن خواهد بود.


==[[برهان معقولیت]]==
==[[برهان فطرت]]==
==[[برهان فطرت]]==
==[[برهان نظم]]==
==[[برهان نظم]]==
==[[برهان علیت]]==
==[[برهان علیت]]==

نسخهٔ ‏۲۸ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۴۲

مقدمه

یکی از مسائل بسیار اساسی برای آدمی، مسئله وجود خدا است. اعتقاد و یا عدم اعتقاد به خدا، در زندگی انسان، بسیار نقش آفرین است. اگر کسی به دلیلی، به وجود خدا اعتقاد پیدا کند، تمام اعمال و حرکات او صبغه خاصی به خود می‌گیرد، و اگر بی‌اعتقاد به خدا باشد، باز اعمال او رنگ و بویی دیگر پیدا می‌کند. بنابراین انسان باید قبل از هر شناختی به این مسئله بپردازد که آیا واقعاً برای انسان و جهان، خدایی وجود دارد، یا اینکه انسان و جهان بر اثر تصادف پدید آمده، و آدمی نیز در زندگی هیچ وظیفه و هدفی جز ادامه زندگی و لذت بردن ندارد. از این‌رو، امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرماید: «مَعْرِفَةُ اللَّهِ سُبْحَانَهُ أَعْلَى الْمَعَارِفِ»[۱]؛ «شناخت خدای پاک و منزه والاترین معرفت‌ها است». در تعبیر دیگری می‌فرمایند: «الْعِلْمُ بِاللَّهِ أَفْضَلُ الْعِلْمَيْنِ‌»[۲]؛ «علم به خدا، افضل علوم است». امام حتی توحید و اعتقاد به خدای یگانه را، حیات و جان نفس و روح می‌داند: «التَّوْحِيدُ حَيَاةُ النَّفْسِ‌»[۳]. نیز از ایشان نقل شده است که سرلوحه دین، شناخت خدا است: «أَوَّلُ الدِّينِ مَعْرِفَتُهُ‌»[۴]. آدمی نیز با تمام وجود خود این دقیقه را درمی‌یابد که شناخت خدا، در درجه نخست اهمیت قرار دارد. اولین مسئله در وادی شناخت خدا، شناخت وجود او است. در کلمات امیرالمؤمنین، استدلال بر وجود خدا به طور مستقل، کمتر مشاهده می‌شود و عنوانی تحت براهین اثبات وجود خدا، در کلمات آن حضرت نمی‌توان یافت. دلیل این مطلب می‌تواند دو امر باشد:

۱. امیرالمؤمنین علی(ع) خداشناسی و خداجویی را امری فطری می‌داند؛ همان‌گونه که فرموده‌اند: خداوند قلب‌ها را با اراده و محبت خود، و عقل‌ها را با معرفت خود سرشته است: «اللَّهُمَّ خَلَقْتَ الْقُلُوبَ عَلَى إِرَادَتِكَ وَ فَطَرْتَ الْعُقُولَ عَلَى مَعْرِفَتِكَ»[۵]. در جایی دیگر می‌فرمایند: «عَجِبْتُ لِمَنْ شَكَ فِي اللَّهِ وَ هُوَ يَرَى خَلَقَ اللَّهِ»[۶]؛ «من در شگفتم از کسانی که آفریدگان را می‌بینند، و در وجود آفریننده شک می‌کنند». این سخن برگرفته از آیه‌ای در قرآن است: أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ[۷].

۲. دلیل دیگر آن است که مخاطبان امیرالمؤمنین(ع) اشخاصی بودند که به وجود خدا باور داشتند. آنان بیشتر محتاج تصحیح اعتقاداتشان بودند، نه تأسیس. آری، در لابه لای کلمات امام می‌توان دلایلی را بر اثبات وجود خدا یافت. نگارنده در حد بضاعت خود، هفت دلیل بر اثبات وجود خدا در کلمات حضرت یافته است؛ هرچند که راه‌های منتهی به خدا، به عدد نفوس خلایق است. آن دلایل هفت‌گانه، بدین قرارند:

  1. برهان معقولیت؛
  2. برهان فطری؛
  3. برهان نظم؛
  4. برهان علی؛
  5. برهان معجزه؛
  6. برهان وجوب و امکان (حدوث)؛
  7. برهان فسخ عزائم.[۸].

گفتنی است که مراد از برهان در این نوشتار، مفهومی است اعم از برهان مصطلح در فلسفه و منطق. بنابراین در اینجا راه‌هایی که آدمی را به خدا می‌رساند، مراد و موضوع سخن خواهد بود.

برهان معقولیت

برهان فطرت

برهان نظم

برهان علیت

برهان معجزه

منابع

پانویس

  1. آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم، شرح خوانساری، ج۶، ص۱۴۸، ح۹۸۶۴؛ لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون الحکم والمواعظ، ص۴۸۶، ح۸۹۸۹.
  2. غرر الحکم، ج۲، ص۲۵، ح۱۶۷۴.
  3. غرر الحکم، ج۱، ص۱۴۵، ح۵۴۰؛ عیون الحکم والمواعظ، ص۴۰، ح۸۸۳.
  4. نهج البلاغه، خطبه ١.
  5. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۹۵، ص۴۰۳، ح۳۴؛ ابن طاووس، مهج الدعوات، ص۱۵۴.
  6. نهج البلاغه، حکمت ۱۲۶.
  7. «پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمان‌ها و زمین- تردیدی هست؟» سوره ابراهیم، آیه ۱۰.
  8. محمدرضایی، محمد، مقاله «برهان‌های اثبات وجود خدا»، دانشنامه امام علی ج۲ ص ۱۱.