عمرو بن سعید بن عاص اموی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== عمرو بن سعید بن عاص، والی مکه و مدینه از سوی معاویه و یزید که به خاطر فصاحت و سخنوری به اشدق ملقب بود. وی از سوی مروان بن حکم به ولایتعهدی پس از پسرش [...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
عمرو بن سعید بن عاص، [[والی مکه]] و [[مدینه]] از سوی [[معاویه]] و یزید که به خاطر [[فصاحت]] و [[سخنوری]] به اشدق ملقب بود. وی از سوی [[مروان بن حکم]] به [[ولایتعهدی]] پس از پسرش [[عبدالملک]] گزیده شد و چون عبدالملک به [[خلافت]] رسید خواست تا او را [[عزل]] کند و اشدق از او بگریخت تا هنگامی که عبدالملک برای [[جنگ]] با [[زفر بن حرث کلابی]] [[دمشق]] را ترک کرد اشدق آن [[شهر]] را به [[تصرف]] درآورد و [[مردم]] با او به خلافت [[بیعت]] کردند، اما عبدالملک با لطایف الحیل و وعدههای بسیار او [[راضی]] کرد که دروازه شهر را به روی عبدالملک گشود. از آن پس عبدالملک پیوسته در صدد [[رهایی]] از دست او بود تا سرانجام فرصتی به چنگ آورد و او را کشت.<ref>خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۵، ص۷۸.</ref>.<ref>[[سید غلام رضا تهامی|تهامی، سید غلام رضا]]، [[فرهنگ اعلام تاریخ اسلام ج۱ (کتاب)|فرهنگ اعلام تاریخ اسلام]] ج۱، ص ۴۸۹.</ref> | *عمرو بن سعید بن عاص، [[والی مکه]] و [[مدینه]] از سوی [[معاویه]] و یزید که به خاطر [[فصاحت]] و [[سخنوری]] به اشدق ملقب بود. وی از سوی [[مروان بن حکم]] به [[ولایتعهدی]] پس از پسرش [[عبدالملک]] گزیده شد و چون عبدالملک به [[خلافت]] رسید خواست تا او را [[عزل]] کند و اشدق از او بگریخت تا هنگامی که عبدالملک برای [[جنگ]] با [[زفر بن حرث کلابی]] [[دمشق]] را ترک کرد اشدق آن [[شهر]] را به [[تصرف]] درآورد و [[مردم]] با او به خلافت [[بیعت]] کردند، اما عبدالملک با لطایف الحیل و وعدههای بسیار او [[راضی]] کرد که دروازه شهر را به روی عبدالملک گشود. از آن پس عبدالملک پیوسته در صدد [[رهایی]] از دست او بود تا سرانجام فرصتی به چنگ آورد و او را کشت.<ref>خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۵، ص۷۸.</ref>.<ref>[[سید غلام رضا تهامی|تهامی، سید غلام رضا]]، [[فرهنگ اعلام تاریخ اسلام ج۱ (کتاب)|فرهنگ اعلام تاریخ اسلام]] ج۱، ص ۴۸۹.</ref> | ||
*در ایّامی که [[سید الشهدا]] {{ع}} در [[مکّه]] بود، [[یزید]]، «[[عمرو بن سعید]]» را که [[والی مدینه]] بود، همراه با سپاهی به مکّه فرستاد و او را [[امیر الحاجّ]] قرار داد و [[سرپرستی امر حجّ]] را در موسم به او سپرد و توصیه کرد که هر جا به [[حسین]] {{ع}} [[دست]] یافت، او را [[ترور]] کند. [[امام حسین]] چون از ماجرا [[آگاه]] شد، برای این که [[حرمت]] [[خانۀ خدا]] با ریختن خونش زیر پا گذاشته نشود و نقشۀ ترور ناکام بماند، به [[عمره]] اکتفا کرد و از مکّه بیرون آمد<ref>مقتل الحسین، مقرم ص۱۹۳؛ بحار الأنوار، ج۴۵، ص۹۹.</ref>. وی از بدخواهان کین توز نسبت به [[اهل بیت]] بود. پس از بازگشت اهل بیت به [[مدینه]]، وقتی گریهها و نالههای [[بازماندگان شهدای کربلا]] را در [[سوگ حسین]] {{ع}} و کشتگان خود شنید، خندید و از روی [[شماتت]] و [[زخم زبان]] گفت: این [[شیون]]، مثل شیوه [[روز مرگ عثمان]] است!<ref>ثورة الحسین، مهدی شمس الدین، ص۲۳۱.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۳۵۵.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | |||
{{مدخل وابسته}} | |||
* [[سعید بن عاص]] (پدر) | |||
* [[عاص بن سعید بن عاص]] (برادر) | |||
* [[عبیده بن سعید بن عاص]] (برادر) | |||
* [[سعید بن سعید بن عاص]] (برادر) | |||
* [[ابان بن سعید بن عاص]] (برادر) | |||
* [[حکم بن سعید بن عاص]] (برادر) | |||
* [[یحیی بن سعید بن عاص اموی]] (برادر) | |||
{{پایان مدخل وابسته}} | |||
[[رده:قاتلان امام حسین]] | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1100748.jpg|22px]] [[سید غلام رضا تهامی|تهامی، سید غلام رضا]]، [[فرهنگ اعلام تاریخ اسلام ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ اعلام تاریخ اسلام ج۱''']] | # [[پرونده:1100748.jpg|22px]] [[سید غلام رضا تهامی|تهامی، سید غلام رضا]]، [[فرهنگ اعلام تاریخ اسلام ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ اعلام تاریخ اسلام ج۱''']] | ||
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ ۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۵۲
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
مقدمه
- عمرو بن سعید بن عاص، والی مکه و مدینه از سوی معاویه و یزید که به خاطر فصاحت و سخنوری به اشدق ملقب بود. وی از سوی مروان بن حکم به ولایتعهدی پس از پسرش عبدالملک گزیده شد و چون عبدالملک به خلافت رسید خواست تا او را عزل کند و اشدق از او بگریخت تا هنگامی که عبدالملک برای جنگ با زفر بن حرث کلابی دمشق را ترک کرد اشدق آن شهر را به تصرف درآورد و مردم با او به خلافت بیعت کردند، اما عبدالملک با لطایف الحیل و وعدههای بسیار او راضی کرد که دروازه شهر را به روی عبدالملک گشود. از آن پس عبدالملک پیوسته در صدد رهایی از دست او بود تا سرانجام فرصتی به چنگ آورد و او را کشت.[۱].[۲]
- در ایّامی که سید الشهدا (ع) در مکّه بود، یزید، «عمرو بن سعید» را که والی مدینه بود، همراه با سپاهی به مکّه فرستاد و او را امیر الحاجّ قرار داد و سرپرستی امر حجّ را در موسم به او سپرد و توصیه کرد که هر جا به حسین (ع) دست یافت، او را ترور کند. امام حسین چون از ماجرا آگاه شد، برای این که حرمت خانۀ خدا با ریختن خونش زیر پا گذاشته نشود و نقشۀ ترور ناکام بماند، به عمره اکتفا کرد و از مکّه بیرون آمد[۳]. وی از بدخواهان کین توز نسبت به اهل بیت بود. پس از بازگشت اهل بیت به مدینه، وقتی گریهها و نالههای بازماندگان شهدای کربلا را در سوگ حسین (ع) و کشتگان خود شنید، خندید و از روی شماتت و زخم زبان گفت: این شیون، مثل شیوه روز مرگ عثمان است![۴].[۵]
جستارهای وابسته
- سعید بن عاص (پدر)
- عاص بن سعید بن عاص (برادر)
- عبیده بن سعید بن عاص (برادر)
- سعید بن سعید بن عاص (برادر)
- ابان بن سعید بن عاص (برادر)
- حکم بن سعید بن عاص (برادر)
- یحیی بن سعید بن عاص اموی (برادر)
منابع
پانویس
- ↑ خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۵، ص۷۸.
- ↑ تهامی، سید غلام رضا، فرهنگ اعلام تاریخ اسلام ج۱، ص ۴۸۹.
- ↑ مقتل الحسین، مقرم ص۱۹۳؛ بحار الأنوار، ج۴۵، ص۹۹.
- ↑ ثورة الحسین، مهدی شمس الدین، ص۲۳۱.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۳۵۵.