تحریف در لغت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۹: خط ۹:
تحریف از ماده (ح‌ ر ف) است و «حرف» در لغت به معنای کنار، لبه و تیزی است. حرف هر چیزی کنار، لبه و تیزی آن است<ref>لوییس معلوف، المنجد فی اللغة، ص۱۲۶، ۱۲۸؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۴۹۰؛ احمد ابن فارس، مجمل اللغة، ص۱۶۳.</ref>. {{عربی|حرَّفَ}} یعنی کج کرد، مایل کرد، خم کرد، [[منحرف]] کرد، دولا کرد، بد تعبیر کرد و بد [[تفسیر]] کرد<ref>آذرتاش آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی – فارسی، بر اساس فرهنگ عربی - انگلیسی هان‌سور، ص۱۱۷.</ref>.
تحریف از ماده (ح‌ ر ف) است و «حرف» در لغت به معنای کنار، لبه و تیزی است. حرف هر چیزی کنار، لبه و تیزی آن است<ref>لوییس معلوف، المنجد فی اللغة، ص۱۲۶، ۱۲۸؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۴۹۰؛ احمد ابن فارس، مجمل اللغة، ص۱۶۳.</ref>. {{عربی|حرَّفَ}} یعنی کج کرد، مایل کرد، خم کرد، [[منحرف]] کرد، دولا کرد، بد تعبیر کرد و بد [[تفسیر]] کرد<ref>آذرتاش آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی – فارسی، بر اساس فرهنگ عربی - انگلیسی هان‌سور، ص۱۱۷.</ref>.
اصل واحد در این ماده (حرف) جانب و کنار شیء و منتهای آن است. گفته می‌شود: {{عربی|حرّفت الشيء}}؛ یعنی آن را از جایگاه و [[اعتدال]] آن خارج کردم و به کنار بردم. به همین اعتبار به معنای میل و [[عدول]] به کار می‌رود. هرگاه چیزی از اعتدال و جایگاهش خارج گردد و به کنار رود، گفته می‌شود: {{عربی|انحراف ممن كذا و حرفه}}. دو قید در این ماده اخذ شده است: طرف (کنار) و خروج از جایگاه. بنابراین مفهوم این ماده، عدول شیء از جایگاه آن و استقرار آن در کنار است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱-۲، ص۱۹۸، ۱۹۹.</ref>.
اصل واحد در این ماده (حرف) جانب و کنار شیء و منتهای آن است. گفته می‌شود: {{عربی|حرّفت الشيء}}؛ یعنی آن را از جایگاه و [[اعتدال]] آن خارج کردم و به کنار بردم. به همین اعتبار به معنای میل و [[عدول]] به کار می‌رود. هرگاه چیزی از اعتدال و جایگاهش خارج گردد و به کنار رود، گفته می‌شود: {{عربی|انحراف ممن كذا و حرفه}}. دو قید در این ماده اخذ شده است: طرف (کنار) و خروج از جایگاه. بنابراین مفهوم این ماده، عدول شیء از جایگاه آن و استقرار آن در کنار است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱-۲، ص۱۹۸، ۱۹۹.</ref>.
با توجه به اصل این ماده و قیودی که در آن اخذ شده است، معنای تحریف [[کلام]] در لغت، کج کردن و [[دگرگونی]] آن از جایگاه و گونه و حالت اصلی و به حاشیه بردن معنای اصلی آن است.<ref>[[محمد اسحاق عارفی|عارفی، محمد اسحاق]]، [[خاتمیت و پرسش‌های نو ج۱ (کتاب)|خاتمیت و پرسش‌های نو ج۱]] ص ۱۲۸.</ref>.
با توجه به اصل این ماده و قیودی که در آن اخذ شده است، معنای تحریف [[کلام]] در لغت، کج کردن و [[دگرگونی]] آن از جایگاه و گونه و حالت اصلی و به حاشیه بردن معنای اصلی آن است.<ref>[[محمد اسحاق عارفی|عارفی، محمد اسحاق]]، [[خاتمیت و پرسش‌های نو ج۲ (کتاب)|خاتمیت و پرسش‌های نو ج۲]] ص ۱۲۸.</ref>.


== معناشناسی تحریف ==
== معناشناسی تحریف ==
خط ۱۸: خط ۱۸:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1379348.jpg|22px]] [[محمد اسحاق عارفی|عارفی، محمد اسحاق]]، [[خاتمیت و پرسش‌های نو ج۱ (کتاب)|'''خاتمیت و پرسش‌های نو ج۱''']]
# [[پرونده:1379348.jpg|22px]] [[محمد اسحاق عارفی|عارفی، محمد اسحاق]]، [[خاتمیت و پرسش‌های نو ج۲ (کتاب)|'''خاتمیت و پرسش‌های نو ج۲''']]
# [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']]
# [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۳۷

مقدمه

تحریف از ماده (ح‌ ر ف) است و «حرف» در لغت به معنای کنار، لبه و تیزی است. حرف هر چیزی کنار، لبه و تیزی آن است[۱]. حرَّفَ یعنی کج کرد، مایل کرد، خم کرد، منحرف کرد، دولا کرد، بد تعبیر کرد و بد تفسیر کرد[۲]. اصل واحد در این ماده (حرف) جانب و کنار شیء و منتهای آن است. گفته می‌شود: حرّفت الشيء؛ یعنی آن را از جایگاه و اعتدال آن خارج کردم و به کنار بردم. به همین اعتبار به معنای میل و عدول به کار می‌رود. هرگاه چیزی از اعتدال و جایگاهش خارج گردد و به کنار رود، گفته می‌شود: انحراف ممن كذا و حرفه. دو قید در این ماده اخذ شده است: طرف (کنار) و خروج از جایگاه. بنابراین مفهوم این ماده، عدول شیء از جایگاه آن و استقرار آن در کنار است[۳]. با توجه به اصل این ماده و قیودی که در آن اخذ شده است، معنای تحریف کلام در لغت، کج کردن و دگرگونی آن از جایگاه و گونه و حالت اصلی و به حاشیه بردن معنای اصلی آن است.[۴].

معناشناسی تحریف

تحریف در لغت به‌معنای جانب، کناره و مرز است[۵] و منحرف به کسی گفته می‌شود که از راه درست و اصلی به بیراهه کشیده شود. تحریف بیشتر در مورد سخنان و نوشته‌ها به کار می‌‌رود، گاهی هم درباره حوادث و موضوعات به کار می‌برند. تحریف سخن آن است که آن را بر یکی از دو طرف احتمال حمل کنی درحالی که امکان هر دو معنی را دارد[۶][۷]

از سیاست‌های مخالفان ادیان الهی از بنی‌اسرائیل (یهود) و نصارا گرفته تا منافقان جامعه اسلامی برای ایجاد انحراف و گمراهی در میان معتقدان و مؤمنان، تحریف کلام خدا بوده است[۸].

منابع

پانویس

  1. لوییس معلوف، المنجد فی اللغة، ص۱۲۶، ۱۲۸؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۴۹۰؛ احمد ابن فارس، مجمل اللغة، ص۱۶۳.
  2. آذرتاش آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی – فارسی، بر اساس فرهنگ عربی - انگلیسی هان‌سور، ص۱۱۷.
  3. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱-۲، ص۱۹۸، ۱۹۹.
  4. عارفی، محمد اسحاق، خاتمیت و پرسش‌های نو ج۲ ص ۱۲۸.
  5. جمهرة اللغه، ج‌۱، ص‌۵۱۷؛ التهذیب، ج‌۵، ص‌۱۲؛ لسان‌العرب، ج‌۴، ص‌۱۲۹، «حرف».
  6. ر. ک: مفردات، ص‌۲۲۸، «حرف»؛ التعاریف، ج‌۱، ص‌۱۶۳؛ صیانة القرآن من التحریف، ص‌۱۳ ـ ۱۴.
  7. فتحی زنجانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۷، ص۲۸۶ ـ ۳۰۲؛ فرهنگ قرآن، ج۷؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۴؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۱۶۴؛ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۲۳۰.
  8. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۱۶۴.