ام حبیبه همسر پیامبر خاتم در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲۳: خط ۲۳:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[ام حبیبه|امِ‌حبیبه]]، رَمْلَه ([[هند]])<ref> انساب‌الاشراف، ج ۲، ص ۷۲؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۴۰۱.</ref> [[دختر ابوسفیان]] و از [[همسران پیامبر]] {{صل}} است.<ref>السیره‌النبویه، ج۴، ص۳۶۲؛ الطبقات، ج۸، ص ۷۶ ـ ۷۸.</ref> به [[نقلی]] وی ۱۷ سال [[پیش از بعثت]] زاده شد <ref>الاصابه، ج ۸، ص ۱۴۰.</ref> و در سال‌های نخست [[بعثت]] همراه شوهرش، [[عبیدالله بن جحش اسدی|عبیدالله بن جَحْش اسدی]] به [[اسلام]] گروید. در [[سال پنجم بعثت]]، در [[هجرت]] دوم [[مسلمانان]] به [[حبشه]] شرکت کرد.<ref>انساب‌الاشراف، ج ۱، ص ۲۲۷.</ref> همسرش در آنجا [[مرتد]] شد و به [[آیین]] [[مسیح]] درگذشت؛<ref>السیرة النبویه، ج ۴، ص ۳۶۲؛ اسدالغابه، ج ۷، ص ۳۰۳.</ref> اما [[ام‌حبیبه|امّ‌حبیبه]] که از او جدا شده بود همچنان بر اسلام خود ماند.<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۷۷؛ المحبر، ص ۷۶.</ref> [[نجاشی]] با دریافت نامه‌ای از [[پیامبر]] در سال ششم<ref>انساب‌الاشراف، ج ۲، ص ۷۲؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۴۸۴.</ref> یا هفتم [[هجری]]، <ref>الطبقات، ج ۸، ص ۷۸.</ref> امّ حبیبه را که تحت [[سرپرستی]] او بود برای [[رسول خدا]] خواستگاری کرد و با مهریه فراوانی او را به [[عقد]] آن [[حضرت]] در آورد و برای او کابین بست.<ref>الطبقات، ج۸، ص۷۸؛ تاریخ طبری، ج۲، ص ۲۱۳.</ref> در اینکه چه کسی عهده‌دار [[وکالت]] و اجرای عقد بود گزارش‌ها متفاوت است. بنابه نوشته برخی از آنجا که پدرش [[ابوسفیان]] [[کافر]] بود نجاشیِ [[مسلمان]] [[ام‌حبیبه|امّ‌حبیبه]] را به [[ازدواج پیامبر]] {{صل}} درآورد؛<ref> الاستیعاب، ج ۴، ص ۴۰۳.</ref> اما قول مشهور حاکی از آن است که یکی از [[نزدیکان]] [[ام‌حبیبه|امّ‌حبیبه]] به نام [[خالد بن سعید]] <ref>انساب‌الاشراف، ج ۱، ص ۲۲۷؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۱۳.</ref> یا [[عثمان]] بن عَفّان <ref> تاریخ طبری، ج۲، ص۲۱۳؛ اسدالغابه، ج۷، ص۳۰۳.</ref> عهده‌دار این امر بوده است.
[[ام حبیبه|امِ‌حبیبه]]، رَمْلَه ([[هند]])<ref> انساب‌الاشراف، ج ۲، ص ۷۲؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۴۰۱.</ref> دختر ابوسفیان و از [[همسران پیامبر]] {{صل}} است.<ref>السیره‌النبویه، ج۴، ص۳۶۲؛ الطبقات، ج۸، ص ۷۶ ـ ۷۸.</ref> به [[نقلی]] وی ۱۷ سال پیش از بعثت زاده شد <ref>الاصابه، ج ۸، ص ۱۴۰.</ref> و در سال‌های نخست [[بعثت]] همراه شوهرش، [[عبیدالله بن جحش اسدی|عبیدالله بن جَحْش اسدی]] به [[اسلام]] گروید. در [[سال پنجم بعثت]]، در [[هجرت]] دوم [[مسلمانان]] به [[حبشه]] شرکت کرد.<ref>انساب‌الاشراف، ج ۱، ص ۲۲۷.</ref> همسرش در آنجا [[مرتد]] شد و به [[آیین]] [[مسیح]] درگذشت؛<ref>السیرة النبویه، ج ۴، ص ۳۶۲؛ اسدالغابه، ج ۷، ص ۳۰۳.</ref> اما [[ام‌حبیبه|امّ‌حبیبه]] که از او جدا شده بود همچنان بر اسلام خود ماند.<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۷۷؛ المحبر، ص ۷۶.</ref> [[نجاشی]] با دریافت نامه‌ای از [[پیامبر]] در سال ششم<ref>انساب‌الاشراف، ج ۲، ص ۷۲؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۴۸۴.</ref> یا هفتم [[هجری]]، <ref>الطبقات، ج ۸، ص ۷۸.</ref> امّ حبیبه را که تحت [[سرپرستی]] او بود برای [[رسول خدا]] خواستگاری کرد و با مهریه فراوانی او را به [[عقد]] آن [[حضرت]] در آورد و برای او کابین بست.<ref>الطبقات، ج۸، ص۷۸؛ تاریخ طبری، ج۲، ص ۲۱۳.</ref> در اینکه چه کسی عهده‌دار [[وکالت]] و اجرای عقد بود گزارش‌ها متفاوت است. بنابه نوشته برخی از آنجا که پدرش [[ابوسفیان]] [[کافر]] بود نجاشیِ [[مسلمان]] [[ام‌حبیبه|امّ‌حبیبه]] را به [[ازدواج پیامبر]] {{صل}} درآورد؛<ref> الاستیعاب، ج ۴، ص ۴۰۳.</ref> اما قول مشهور حاکی از آن است که یکی از [[نزدیکان]] [[ام‌حبیبه|امّ‌حبیبه]] به نام [[خالد بن سعید]] <ref>انساب‌الاشراف، ج ۱، ص ۲۲۷؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۱۳.</ref> یا [[عثمان]] بن عَفّان <ref> تاریخ طبری، ج۲، ص۲۱۳؛ اسدالغابه، ج۷، ص۳۰۳.</ref> عهده‌دار این امر بوده است.


[[ام‌حبیبه|امّ‌حبیبه]] از میان همسران پیامبر {{صل}}، از لحاظ [[نسب]] از همه به آن حضرت نزدیک‌تر و مهرش نیز بیشتر بوده است.<ref> الاستیعاب، ج۴، ص۴۰۲؛ سیر اعلام‌النبلاء، ص۲۱۹.</ref> [[ایمان]] او به پیامبر تا بدانجا بود که در [[سال هشتم هجرت]] وقتی پدرش [[ابوسفیان]] برای تجدید و [[تحکیم]] [[پیمان]] [[حدیبیه]] به [[مدینه]] آمد بر او وارد شد و خواست بنشیند. وی [[پدر]] را فردی [[مشرک]] و [[ناپاک]] خواند و اجازه نداد بر روی فرش [[رسول خدا]] بنشیند.<ref>السیرة النبویه، ج ۴، ص ۳۹۶؛ المغازی، ج ۲، ص ۷۹۲ ـ ۷۹۳. </ref>
[[ام‌حبیبه|امّ‌حبیبه]] از میان همسران پیامبر {{صل}}، از لحاظ [[نسب]] از همه به آن حضرت نزدیک‌تر و مهرش نیز بیشتر بوده است.<ref> الاستیعاب، ج۴، ص۴۰۲؛ سیر اعلام‌النبلاء، ص۲۱۹.</ref> [[ایمان]] او به پیامبر تا بدانجا بود که در [[سال هشتم هجرت]] وقتی پدرش [[ابوسفیان]] برای تجدید و [[تحکیم]] [[پیمان]] [[حدیبیه]] به [[مدینه]] آمد بر او وارد شد و خواست بنشیند. وی [[پدر]] را فردی [[مشرک]] و [[ناپاک]] خواند و اجازه نداد بر روی فرش [[رسول خدا]] بنشیند<ref>السیرة النبویه، ج ۴، ص ۳۹۶؛ المغازی، ج ۲، ص ۷۹۲ ـ ۷۹۳. </ref>.


از [[زندگی]] [[ام‌حبیبه|امّ‌حبیبه]] پس از [[پیامبر]] {{صل}} [[آگاهی]] چندانی وجود ندارد. بنا به گزارشی وی به هنگام محاصره [[عثمان]] در [[سال ۳۵ هجری]] در حالی‌ که بر مرکب سوار بود به قصد [[ملاقات]] با او پیش آمد و چون از ملاقات وی جلوگیری شد گفت: وصایای [[بنی‌امیه]] به عثمان سپرده شده و او قصد دارد عثمان را به یاد آنها بیندازد؛ اما محاصره‌کنندگان گفته‌های وی را نپذیرفتند.<ref>البدایة و النهایه، ج ۷، ص ۱۵۰؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۶۷۲.</ref> روایتی دیگر حاکی از آن است که او به عثمان آب رسانیده و حتی بعضی قصد داشته‌اند عثمان را در هودج او از محاصره برهانند.<ref>تاریخ المدینه، ج ۳، ص ۱۳۱۲ ـ ۱۳۱۳.</ref> از نظر برخی وی پس از [[کشته شدن عثمان]] پیراهن آغشته به [[خون]] وی را همراه [[نعمان بن بشیر]] نزد برادرش [[معاویه]]، به [[دمشق]] فرستاد.<ref>مروج الذهب، ج ۲، ص ۳۸۹.</ref>
از [[زندگی]] [[ام‌حبیبه|امّ‌حبیبه]] پس از [[پیامبر]] {{صل}} [[آگاهی]] چندانی وجود ندارد. بنا به گزارشی وی به هنگام محاصره [[عثمان]] در [[سال ۳۵ هجری]] در حالی‌ که بر مرکب سوار بود به قصد [[ملاقات]] با او پیش آمد و چون از ملاقات وی جلوگیری شد گفت: وصایای [[بنی‌امیه]] به عثمان سپرده شده و او قصد دارد عثمان را به یاد آنها بیندازد؛ اما محاصره‌کنندگان گفته‌های وی را نپذیرفتند.<ref>البدایة و النهایه، ج ۷، ص ۱۵۰؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۶۷۲.</ref> روایتی دیگر حاکی از آن است که او به عثمان آب رسانیده و حتی بعضی قصد داشته‌اند عثمان را در هودج او از محاصره برهانند.<ref>تاریخ المدینه، ج ۳، ص ۱۳۱۲ ـ ۱۳۱۳.</ref> از نظر برخی وی پس از [[کشته شدن عثمان]] پیراهن آغشته به [[خون]] وی را همراه [[نعمان بن بشیر]] نزد برادرش [[معاویه]]، به [[دمشق]] فرستاد<ref>مروج الذهب، ج ۲، ص ۳۸۹.</ref>.


[[ام‌حبیبه|امّ‌حبیبه]] از [[راویان حدیث پیامبر]] {{صل}} بود و افرادی چون برادرش معاویه، [[عروة بن زبیر|عُرْوَة بن زبیر]]، دخترش حبیبه و دیگران از او [[روایت]] کرده‌اند.<ref> تاریخ دمشق، ج ۶۹، ص ۱۳۱؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۱۹.</ref>سرانجام وی در سال ۴۲ <ref>سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۲۲.</ref>، ۴۴ <ref>الطبقات، ج۸، ص۸۰؛ انساب‌الاشراف، ج۲، ص۷۴.</ref> یا ۵۹ <ref>المحبر، ص ۸۹.</ref> [[هجری]] در مدینه درگذشت، هر چند برخی از [[سفر]] او به دمشق یاد کرده و [[محل دفن]] او را نیز همانجا دانسته‌اند <ref>تاریخ دمشق، ج ۶۹، ص ۱۳۱؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۲۰.</ref> چنان‌که در گورستان [[باب الصغیر]] قبری به وی منسوب است<ref>سفرنامه ابن بطوطه، ج ۱، ص ۹۸.</ref><ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[ام حبیبه - سامانی (مقاله)|مقاله «ام حبیبه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص 294-295.</ref>
[[ام‌حبیبه|امّ‌حبیبه]] از [[راویان حدیث پیامبر]] {{صل}} بود و افرادی چون برادرش معاویه، [[عروة بن زبیر|عُرْوَة بن زبیر]]، دخترش حبیبه و دیگران از او [[روایت]] کرده‌اند.<ref> تاریخ دمشق، ج ۶۹، ص ۱۳۱؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۱۹.</ref>سرانجام وی در سال ۴۲ <ref>سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۲۲.</ref>، ۴۴ <ref>الطبقات، ج۸، ص۸۰؛ انساب‌الاشراف، ج۲، ص۷۴.</ref> یا ۵۹ <ref>المحبر، ص ۸۹.</ref> [[هجری]] در مدینه درگذشت، هر چند برخی از [[سفر]] او به دمشق یاد کرده و [[محل دفن]] او را نیز همانجا دانسته‌اند <ref>تاریخ دمشق، ج ۶۹، ص ۱۳۱؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۲۰.</ref> چنان‌که در گورستان [[باب الصغیر]] قبری به وی منسوب است<ref>سفرنامه ابن بطوطه، ج ۱، ص ۹۸.</ref>.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[ام حبیبه - سامانی (مقاله)|مقاله «ام حبیبه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۴]]، ص ۲۹۴-۲۹۵.</ref>


== [[ام حبیبه]] در [[شأن نزول]] ==
== [[ام حبیبه]] در [[شأن نزول]] ==
# از نظر برخی [[مفسران]] [[عامه]]، [[ازدواج پیامبر]] {{صل}} با [[ام‌حبیبه|امّ‌حبیبه]] موجب [[مودت]] بین وی و [[ابوسفیان]] شد، ازاین‌رو [[نزول آیه]]: {{متن قرآن|عَسَى اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الَّذِينَ عَادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَاللَّهُ قَدِيرٌ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«امید است خداوند میان شما و کسانی از آنان که با هم دشمنی دارید دوستی اندازد و خداوند تواناست و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره ممتحنه، آیه ۷.</ref> را درباره این [[ازدواج]] دانسته‌اند؛<ref>تفسیر ماوردی، ج ۵، ص ۵۱۹؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص ۱۳۰؛ انساب‌الاشراف، ج ۲، ص ۷۳.</ref> لکن برخی از مفسران [[ارتباط]] این [[آیه]] با ازدواج [[ام حبیبه]] را مردود و برخی دیگر از باب [[تطبیق]] دانسته‌اند.<ref> تفسیر سمرقندی، ج۳، ص۳۵۳؛ المحررالوجیز، ج ۱۵، ص۴۹۰؛ البحرالمحیط، ج ۱۰، ص ۱۵۶.</ref> بیشتر مفسران [[نزول]] این آیه را درباره [[اسلام آوردن]] مشرکان در [[فتح مکه]] می‌دانند که موجب مودت بین [[مسلمانان]] و آنان شد.<ref>جامع‌البیان، مج ۱۴، ج ۲۸، ص ۸۲؛ التبیان، ج ۹، ص۵۸۱ـ۵۸۲؛ التفسیرالکبیر، ج۲۹، ص۳۰۲ـ۳۰۳.</ref>
# از نظر برخی [[مفسران]] [[عامه]]، [[ازدواج پیامبر]] {{صل}} با [[ام‌حبیبه|امّ‌حبیبه]] موجب [[مودت]] بین وی و [[ابوسفیان]] شد، ازاین‌رو [[نزول آیه]]: {{متن قرآن|عَسَى اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الَّذِينَ عَادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَاللَّهُ قَدِيرٌ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«امید است خداوند میان شما و کسانی از آنان که با هم دشمنی دارید دوستی اندازد و خداوند تواناست و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره ممتحنه، آیه ۷.</ref> را درباره این [[ازدواج]] دانسته‌اند؛<ref>تفسیر ماوردی، ج ۵، ص ۵۱۹؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص ۱۳۰؛ انساب‌الاشراف، ج ۲، ص ۷۳.</ref> لکن برخی از مفسران [[ارتباط]] این [[آیه]] با ازدواج [[ام حبیبه]] را مردود و برخی دیگر از باب [[تطبیق]] دانسته‌اند.<ref> تفسیر سمرقندی، ج۳، ص۳۵۳؛ المحررالوجیز، ج ۱۵، ص۴۹۰؛ البحرالمحیط، ج ۱۰، ص ۱۵۶.</ref> بیشتر مفسران [[نزول]] این آیه را درباره [[اسلام آوردن]] مشرکان در [[فتح مکه]] می‌دانند که موجب مودت بین [[مسلمانان]] و آنان شد<ref>جامع‌البیان، مج ۱۴، ج ۲۸، ص ۸۲؛ التبیان، ج ۹، ص۵۸۱ـ۵۸۲؛ التفسیرالکبیر، ج۲۹، ص۳۰۲ـ۳۰۳.</ref>.
# به [[نقلی]] پس از چند [[غزوه]]،<ref> البحرالمحیط، ج ۸، ص ۴۷۱.</ref> [[زنان پیامبر]] {{صل}} از آن [[حضرت]] خواستند تا بر [[نفقه]] آنان بیفزاید و [[زندگی]] ایشان را توسعه دهد. گفته شده: درخواست [[ام‌حبیبه]] از [[پیامبر]] جامه‌ای سُحُولی <ref>تفسیر ماوردی، ج ۴، ص ۳۹۵.</ref> (جایی یا قبیله‌ای در [[یمن]])<ref>الموطأ، ج۱، ص۲۲۳؛ معجم‌البلدان، ج۳، ص ۱۹۵؛ بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۱۱۳.</ref> یا سُحْوانی <ref>التبیان، ج ۸، ص ۳۳۴.</ref> بوده است. [[رسول خدا]] که توان بر آوردن این [[خواسته‌ها]] را نداشت مدت یک‌ماه از آنان کناره گرفت، تا [[آیات]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا}}<ref>«ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«و اگر خدا و پیامبرش و سرای واپسین را می‌خواهید، بی‌گمان خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۲۹.</ref> در این باره نازل شد و به زنان پیامبر هشدار داد که اگر زندگی پرزرق و برق [[دنیا]] را می‌خواهید می‌توانید از پیامبر جدا شوید<ref>مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۵۵۵.</ref>. با [[نزول]] این [[آیات]] [[همسران پیامبر]] از جمله [[ام‌حبیبه|امّ‌حبیبه]] بودن با آن [[حضرت]] را ترجیح دادند.<ref>تفسیر ماوردی، ج۴، ص۳۹۶؛ التبیان، ج۸، ص۳۳۵.</ref>
# به [[نقلی]] پس از چند [[غزوه]]،<ref> البحرالمحیط، ج ۸، ص ۴۷۱.</ref> [[زنان پیامبر]] {{صل}} از آن حضرت خواستند تا بر [[نفقه]] آنان بیفزاید و [[زندگی]] ایشان را توسعه دهد. گفته شده: درخواست [[ام‌حبیبه]] از [[پیامبر]] جامه‌ای سُحُولی <ref>تفسیر ماوردی، ج ۴، ص ۳۹۵.</ref> (جایی یا قبیله‌ای در [[یمن]])<ref>الموطأ، ج۱، ص۲۲۳؛ معجم‌البلدان، ج۳، ص ۱۹۵؛ بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۱۱۳.</ref> یا سُحْوانی <ref>التبیان، ج ۸، ص ۳۳۴.</ref> بوده است. [[رسول خدا]] که توان بر آوردن این [[خواسته‌ها]] را نداشت مدت یک‌ماه از آنان کناره گرفت، تا [[آیات]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا}}<ref>«ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«و اگر خدا و پیامبرش و سرای واپسین را می‌خواهید، بی‌گمان خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۲۹.</ref> در این باره نازل شد و به زنان پیامبر هشدار داد که اگر زندگی پرزرق و برق [[دنیا]] را می‌خواهید می‌توانید از پیامبر جدا شوید<ref>مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۵۵۵.</ref>. با [[نزول]] این [[آیات]] [[همسران پیامبر]] از جمله [[ام‌حبیبه|امّ‌حبیبه]] بودن با آن [[حضرت]] را ترجیح دادند<ref>تفسیر ماوردی، ج۴، ص۳۹۶؛ التبیان، ج۸، ص۳۳۵.</ref>.
# به موجب برخی [[روایات]]، پس از نزول [[آیه تخییر]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا}}<ref>«ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«و اگر خدا و پیامبرش و سرای واپسین را می‌خواهید، بی‌گمان خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۲۹.</ref> [[زنان پیامبر]] {{صل}} ترسیدند که آن حضرت آنان را [[طلاق]] دهد، بدین سبب از وی خواستند همچنان همسران پیامبر {{صل}} باقی باشند<ref>جامع‌البیان،، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۳۱؛ اسباب‌النزول، ص ۳۰۱؛ مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۵۷۳ ـ ۵۷۴.</ref> و آن حضرت در تقسیم اوقات و [[نفقه]] هرگونه که [[صلاح]] دانست عمل کند. درباره (درخواستهای ایشان [[آیه]]: {{متن قرآن|تُرْجِي مَنْ تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَنْ تَشَاءُ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا}}<ref>«(اختیار با توست که موعد) هر یک از آنان را که خواستی واپس افکنی و هر کدام را خواستی نزد خود جای دهی و اگر هر یک از آنان را که وا نهاده بودی بخواهی، بر تو گناهی نیست؛ این، بدان نزدیک‌تر است که چشم آنان روشن گردد و اندوهگین نگردند و همگی به آنچه تو به آنان داده‌ای خشنود شوند و خداوند آنچه در دل‌هایتان می‌گذرد می‌داند و خداوند دانای بردبار است» سوره احزاب، آیه ۵۱.</ref> نازل شد. برخی [[مفسران]] [[ام‌حبیبه|امّ‌حبیبه]] را از [[زنان]] "ارجاء" دانسته‌اند،<ref>جامع‌البیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۳۱؛ روض‌الجنان، ج ۱۶، ص ۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۱۳۹.</ref> هر چند مفسران دیگری وی را از زنان "ایواء" برشمرده‌اند<ref>کشف الاسرار، ج ۸، ص ۷۰؛ الدر المنثور، ج ۶، ص ۶۳۳.</ref>.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[ام حبیبه - سامانی (مقاله)|مقاله «ام حبیبه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص 296-297.</ref>
# به موجب برخی [[روایات]]، پس از نزول [[آیه تخییر]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا}}<ref>«ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«و اگر خدا و پیامبرش و سرای واپسین را می‌خواهید، بی‌گمان خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۲۹.</ref> [[زنان پیامبر]] {{صل}} ترسیدند که آن حضرت آنان را [[طلاق]] دهد، بدین سبب از وی خواستند همچنان همسران پیامبر {{صل}} باقی باشند<ref>جامع‌البیان،، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۳۱؛ اسباب‌النزول، ص ۳۰۱؛ مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۵۷۳ ـ ۵۷۴.</ref> و آن حضرت در تقسیم اوقات و [[نفقه]] هرگونه که [[صلاح]] دانست عمل کند. درباره (درخواستهای ایشان [[آیه]]: {{متن قرآن|تُرْجِي مَنْ تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَنْ تَشَاءُ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا}}<ref>«(اختیار با توست که موعد) هر یک از آنان را که خواستی واپس افکنی و هر کدام را خواستی نزد خود جای دهی و اگر هر یک از آنان را که وا نهاده بودی بخواهی، بر تو گناهی نیست؛ این، بدان نزدیک‌تر است که چشم آنان روشن گردد و اندوهگین نگردند و همگی به آنچه تو به آنان داده‌ای خشنود شوند و خداوند آنچه در دل‌هایتان می‌گذرد می‌داند و خداوند دانای بردبار است» سوره احزاب، آیه ۵۱.</ref> نازل شد. برخی [[مفسران]] [[ام‌حبیبه|امّ‌حبیبه]] را از [[زنان]] "ارجاء" دانسته‌اند،<ref>جامع‌البیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۳۱؛ روض‌الجنان، ج ۱۶، ص ۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۱۳۹.</ref> هر چند مفسران دیگری وی را از زنان "ایواء" برشمرده‌اند<ref>کشف الاسرار، ج ۸، ص ۷۰؛ الدر المنثور، ج ۶، ص ۶۳۳.</ref>.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[ام حبیبه - سامانی (مقاله)|مقاله «ام حبیبه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۴]]، ص ۲۹۶-۲۹۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۳۰

(رمله) ام حبیبه
اولین همسر عبیدالله بن جحش اسدی، سپس ازدواج با رسول خدا(ص)
نسبام حبیبه بنت ابوسفیان
ملقب بهام حبیبه
زادروزسال هفدهم پیش از بعثت
زادگاهمکه
نام پدرصخر بن حرب بن امیه بن عبدشمس بن عبد مناف ملقب به ابوسفیان
نام مادرصفیه بنت ابی‌العاص بن عبدشمس بن عبدمناف
تاریخ عقد با پیامر خاتم۶ یا ۷ هجری
سن ایشان در زمان عقد۳۵ سال
محل درگذشتمدینه
تاریخ درگذشت۴۴ هجری
طول عمر۷۴ سال
آرامگاهقبرستان بقیع

مقدمه

امِ‌حبیبه، رَمْلَه (هند)[۱] دختر ابوسفیان و از همسران پیامبر (ص) است.[۲] به نقلی وی ۱۷ سال پیش از بعثت زاده شد [۳] و در سال‌های نخست بعثت همراه شوهرش، عبیدالله بن جَحْش اسدی به اسلام گروید. در سال پنجم بعثت، در هجرت دوم مسلمانان به حبشه شرکت کرد.[۴] همسرش در آنجا مرتد شد و به آیین مسیح درگذشت؛[۵] اما امّ‌حبیبه که از او جدا شده بود همچنان بر اسلام خود ماند.[۶] نجاشی با دریافت نامه‌ای از پیامبر در سال ششم[۷] یا هفتم هجری، [۸] امّ حبیبه را که تحت سرپرستی او بود برای رسول خدا خواستگاری کرد و با مهریه فراوانی او را به عقد آن حضرت در آورد و برای او کابین بست.[۹] در اینکه چه کسی عهده‌دار وکالت و اجرای عقد بود گزارش‌ها متفاوت است. بنابه نوشته برخی از آنجا که پدرش ابوسفیان کافر بود نجاشیِ مسلمان امّ‌حبیبه را به ازدواج پیامبر (ص) درآورد؛[۱۰] اما قول مشهور حاکی از آن است که یکی از نزدیکان امّ‌حبیبه به نام خالد بن سعید [۱۱] یا عثمان بن عَفّان [۱۲] عهده‌دار این امر بوده است.

امّ‌حبیبه از میان همسران پیامبر (ص)، از لحاظ نسب از همه به آن حضرت نزدیک‌تر و مهرش نیز بیشتر بوده است.[۱۳] ایمان او به پیامبر تا بدانجا بود که در سال هشتم هجرت وقتی پدرش ابوسفیان برای تجدید و تحکیم پیمان حدیبیه به مدینه آمد بر او وارد شد و خواست بنشیند. وی پدر را فردی مشرک و ناپاک خواند و اجازه نداد بر روی فرش رسول خدا بنشیند[۱۴].

از زندگی امّ‌حبیبه پس از پیامبر (ص) آگاهی چندانی وجود ندارد. بنا به گزارشی وی به هنگام محاصره عثمان در سال ۳۵ هجری در حالی‌ که بر مرکب سوار بود به قصد ملاقات با او پیش آمد و چون از ملاقات وی جلوگیری شد گفت: وصایای بنی‌امیه به عثمان سپرده شده و او قصد دارد عثمان را به یاد آنها بیندازد؛ اما محاصره‌کنندگان گفته‌های وی را نپذیرفتند.[۱۵] روایتی دیگر حاکی از آن است که او به عثمان آب رسانیده و حتی بعضی قصد داشته‌اند عثمان را در هودج او از محاصره برهانند.[۱۶] از نظر برخی وی پس از کشته شدن عثمان پیراهن آغشته به خون وی را همراه نعمان بن بشیر نزد برادرش معاویه، به دمشق فرستاد[۱۷].

امّ‌حبیبه از راویان حدیث پیامبر (ص) بود و افرادی چون برادرش معاویه، عُرْوَة بن زبیر، دخترش حبیبه و دیگران از او روایت کرده‌اند.[۱۸]سرانجام وی در سال ۴۲ [۱۹]، ۴۴ [۲۰] یا ۵۹ [۲۱] هجری در مدینه درگذشت، هر چند برخی از سفر او به دمشق یاد کرده و محل دفن او را نیز همانجا دانسته‌اند [۲۲] چنان‌که در گورستان باب الصغیر قبری به وی منسوب است[۲۳].[۲۴]

ام حبیبه در شأن نزول

  1. از نظر برخی مفسران عامه، ازدواج پیامبر (ص) با امّ‌حبیبه موجب مودت بین وی و ابوسفیان شد، ازاین‌رو نزول آیه: عَسَى اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الَّذِينَ عَادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَاللَّهُ قَدِيرٌ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۲۵] را درباره این ازدواج دانسته‌اند؛[۲۶] لکن برخی از مفسران ارتباط این آیه با ازدواج ام حبیبه را مردود و برخی دیگر از باب تطبیق دانسته‌اند.[۲۷] بیشتر مفسران نزول این آیه را درباره اسلام آوردن مشرکان در فتح مکه می‌دانند که موجب مودت بین مسلمانان و آنان شد[۲۸].
  2. به نقلی پس از چند غزوه،[۲۹] زنان پیامبر (ص) از آن حضرت خواستند تا بر نفقه آنان بیفزاید و زندگی ایشان را توسعه دهد. گفته شده: درخواست ام‌حبیبه از پیامبر جامه‌ای سُحُولی [۳۰] (جایی یا قبیله‌ای در یمن)[۳۱] یا سُحْوانی [۳۲] بوده است. رسول خدا که توان بر آوردن این خواسته‌ها را نداشت مدت یک‌ماه از آنان کناره گرفت، تا آیات يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا[۳۳]، وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا[۳۴] در این باره نازل شد و به زنان پیامبر هشدار داد که اگر زندگی پرزرق و برق دنیا را می‌خواهید می‌توانید از پیامبر جدا شوید[۳۵]. با نزول این آیات همسران پیامبر از جمله امّ‌حبیبه بودن با آن حضرت را ترجیح دادند[۳۶].
  3. به موجب برخی روایات، پس از نزول آیه تخییر يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا[۳۷]، وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا[۳۸] زنان پیامبر (ص) ترسیدند که آن حضرت آنان را طلاق دهد، بدین سبب از وی خواستند همچنان همسران پیامبر (ص) باقی باشند[۳۹] و آن حضرت در تقسیم اوقات و نفقه هرگونه که صلاح دانست عمل کند. درباره (درخواستهای ایشان آیه: تُرْجِي مَنْ تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَنْ تَشَاءُ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا[۴۰] نازل شد. برخی مفسران امّ‌حبیبه را از زنان "ارجاء" دانسته‌اند،[۴۱] هر چند مفسران دیگری وی را از زنان "ایواء" برشمرده‌اند[۴۲].[۴۳]

منابع

پانویس

  1. انساب‌الاشراف، ج ۲، ص ۷۲؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۴۰۱.
  2. السیره‌النبویه، ج۴، ص۳۶۲؛ الطبقات، ج۸، ص ۷۶ ـ ۷۸.
  3. الاصابه، ج ۸، ص ۱۴۰.
  4. انساب‌الاشراف، ج ۱، ص ۲۲۷.
  5. السیرة النبویه، ج ۴، ص ۳۶۲؛ اسدالغابه، ج ۷، ص ۳۰۳.
  6. الطبقات، ج ۸، ص ۷۷؛ المحبر، ص ۷۶.
  7. انساب‌الاشراف، ج ۲، ص ۷۲؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۴۸۴.
  8. الطبقات، ج ۸، ص ۷۸.
  9. الطبقات، ج۸، ص۷۸؛ تاریخ طبری، ج۲، ص ۲۱۳.
  10. الاستیعاب، ج ۴، ص ۴۰۳.
  11. انساب‌الاشراف، ج ۱، ص ۲۲۷؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۱۳.
  12. تاریخ طبری، ج۲، ص۲۱۳؛ اسدالغابه، ج۷، ص۳۰۳.
  13. الاستیعاب، ج۴، ص۴۰۲؛ سیر اعلام‌النبلاء، ص۲۱۹.
  14. السیرة النبویه، ج ۴، ص ۳۹۶؛ المغازی، ج ۲، ص ۷۹۲ ـ ۷۹۳.
  15. البدایة و النهایه، ج ۷، ص ۱۵۰؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۶۷۲.
  16. تاریخ المدینه، ج ۳، ص ۱۳۱۲ ـ ۱۳۱۳.
  17. مروج الذهب، ج ۲، ص ۳۸۹.
  18. تاریخ دمشق، ج ۶۹، ص ۱۳۱؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۱۹.
  19. سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۲۲.
  20. الطبقات، ج۸، ص۸۰؛ انساب‌الاشراف، ج۲، ص۷۴.
  21. المحبر، ص ۸۹.
  22. تاریخ دمشق، ج ۶۹، ص ۱۳۱؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۲۰.
  23. سفرنامه ابن بطوطه، ج ۱، ص ۹۸.
  24. سامانی، سید محمود، مقاله «ام حبیبه»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴، ص ۲۹۴-۲۹۵.
  25. «امید است خداوند میان شما و کسانی از آنان که با هم دشمنی دارید دوستی اندازد و خداوند تواناست و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره ممتحنه، آیه ۷.
  26. تفسیر ماوردی، ج ۵، ص ۵۱۹؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص ۱۳۰؛ انساب‌الاشراف، ج ۲، ص ۷۳.
  27. تفسیر سمرقندی، ج۳، ص۳۵۳؛ المحررالوجیز، ج ۱۵، ص۴۹۰؛ البحرالمحیط، ج ۱۰، ص ۱۵۶.
  28. جامع‌البیان، مج ۱۴، ج ۲۸، ص ۸۲؛ التبیان، ج ۹، ص۵۸۱ـ۵۸۲؛ التفسیرالکبیر، ج۲۹، ص۳۰۲ـ۳۰۳.
  29. البحرالمحیط، ج ۸، ص ۴۷۱.
  30. تفسیر ماوردی، ج ۴، ص ۳۹۵.
  31. الموطأ، ج۱، ص۲۲۳؛ معجم‌البلدان، ج۳، ص ۱۹۵؛ بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۱۱۳.
  32. التبیان، ج ۸، ص ۳۳۴.
  33. «ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.
  34. «و اگر خدا و پیامبرش و سرای واپسین را می‌خواهید، بی‌گمان خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۲۹.
  35. مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۵۵۵.
  36. تفسیر ماوردی، ج۴، ص۳۹۶؛ التبیان، ج۸، ص۳۳۵.
  37. «ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.
  38. «و اگر خدا و پیامبرش و سرای واپسین را می‌خواهید، بی‌گمان خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۲۹.
  39. جامع‌البیان،، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۳۱؛ اسباب‌النزول، ص ۳۰۱؛ مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۵۷۳ ـ ۵۷۴.
  40. «(اختیار با توست که موعد) هر یک از آنان را که خواستی واپس افکنی و هر کدام را خواستی نزد خود جای دهی و اگر هر یک از آنان را که وا نهاده بودی بخواهی، بر تو گناهی نیست؛ این، بدان نزدیک‌تر است که چشم آنان روشن گردد و اندوهگین نگردند و همگی به آنچه تو به آنان داده‌ای خشنود شوند و خداوند آنچه در دل‌هایتان می‌گذرد می‌داند و خداوند دانای بردبار است» سوره احزاب، آیه ۵۱.
  41. جامع‌البیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۳۱؛ روض‌الجنان، ج ۱۶، ص ۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۱۳۹.
  42. کشف الاسرار، ج ۸، ص ۷۰؛ الدر المنثور، ج ۶، ص ۶۳۳.
  43. سامانی، سید محمود، مقاله «ام حبیبه»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴، ص ۲۹۶-۲۹۷.