علائم ظهور چند قسم است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
| موضوعات وابسته = | | موضوعات وابسته = | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخدهندگان =[[سید جعفر موسوینسب]] ؛ [[عبدالمجید زهادت]] | | پاسخدهندگان =[[سید جعفر موسوینسب]] ؛ [[عبدالمجید زهادت]] ؛ [[محمد باقریزاده اشعری]] ؛ [[سید مجتبی السادة]] | ||
}} | }} | ||
'''[[علائم ظهور]] چند قسم است؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | '''[[علائم ظهور]] چند قسم است؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۶۶: | ||
:::::#'''نشانههای عام و خاص:''' نشانههای عام به بیان اوضاع عمومیقبل از ظهور میپردازد؛ مانند افزایش فساد، ناامنی، بیماریها و واقع شدن زلزلههای ویرانگر. درمقابل، برخی از نشانهها مواردی خاص را مطرح میکنند که قبل از ظهور یا قیام [[حضرت مهدی]]{{ع}} رخ خواهند داد. به این نوع نشانهها، نشانههای خاص و موردی گفته میشود؛مانند [[خروج سفیانی]] و [[ندای آسمانی]]»<ref>[[سید حسن زمانی|زمانی، سید حسن]]، [[نشانههای قیام حضرت مهدی (کتاب)|نشانههای قیام حضرت مهدی]]، ص ۱۰ - ۱۲.</ref>. | :::::#'''نشانههای عام و خاص:''' نشانههای عام به بیان اوضاع عمومیقبل از ظهور میپردازد؛ مانند افزایش فساد، ناامنی، بیماریها و واقع شدن زلزلههای ویرانگر. درمقابل، برخی از نشانهها مواردی خاص را مطرح میکنند که قبل از ظهور یا قیام [[حضرت مهدی]]{{ع}} رخ خواهند داد. به این نوع نشانهها، نشانههای خاص و موردی گفته میشود؛مانند [[خروج سفیانی]] و [[ندای آسمانی]]»<ref>[[سید حسن زمانی|زمانی، سید حسن]]، [[نشانههای قیام حضرت مهدی (کتاب)|نشانههای قیام حضرت مهدی]]، ص ۱۰ - ۱۲.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۴. آقای مجتبی السادة؛}} | |||
[[پرونده:32465.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید مجتبی السادة]]]] | |||
::::::آقای '''[[سید مجتبی السادة]]'''، در کتاب ''«[[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]»'' در اینباره گفته است: | |||
:::::*«[[شیخ مفید]] در الارشاد خود فهرستی از [[نشانههای ظهور]] را ذکر کرده که از این قرار است: "برای زمان قیام [[حضرت مهدی]] {{ع}} نشانههایی بیان شده و از حوادثی که پیش از قیام اتفاق خواهد افتاد به ما خبر دادهاند که از جمله آنها میتوان این موارد را ذکر کرد: شورش [[سفیانی]]، کشته شدن [[سید حسنی]]، تفرقه [[بنی عباس]] به خاطر پادشاهی و حکومت دنیایی، کسوف خورشید در نیمه ماه رمضان و خسوف ماه در آخر همان ماه که هردو برخلاف رویه عادی طبیعت است، فرو رفتن در بیابان، فرو رفتن در مشرق و فرو رفتن دیگری در مغرب، حرکت نکردن خورشید از ظهر تا نیمههای عصر، طلوع خورشید از مغرب و [[قتل نفس زکیه|کشته شدن نفس زکیه]] در پشت [[کوفه]] و کشته شدن ۷۰ انسان صالح و شایسته دیگر، بریدن سر مردی هاشمی بین رکن و مقام، خراب شدن دیوار [[مسجد کوفه]]، نمایان شدن پرچمهای سیاهی از خراسان، [[قیام یمانی]]، ظاهر شدن شخصی مغربی در مصر و حکومت کردنش بر شام، فرود آمدن ترکها در جزیره و رومیان در ساحل، طلوع ستاره مشرقی که همانند ماه نورافشانی میکند و سپس چنان خم میشود که گویی دو سوی آن قرار است به هم برسند، سرخیای که در آسمان ظاهر میشود و در تمام افق پخش و منتشر میشود؛ آتش بزرگ و شدیدی که در مشرق نمایان شده و سه یا هفت روز در جو و آسمان باقی میماند. پایان سختیهای اعراب و حکومت کردنشان بر بلاد و خارج شدن از سیطره عجمها. کشته شدن امیر مصر توسط ساکنان آن دیار، حرکت پرچمهایی که به سوی خراسان راهی میشوند، ورود سپاهی از سمت مغرب تا وقتی که با از بین رفتن سرگشتگی و حیرت آرامش یابد، نمایان شدن پرچمهای سیاه از مشرق به همان صورت، شکافتن و ترک خوردن فرات بهطوری که آب وارد کوچهها و خیابانهای کوفه بشود، شورش شصت دروغگو که همگی ادعای [[نبوت]] میکنند و شورش دوازده نفر از آل ابی طالب که همه ادعای [[امامت]] برای خویش دارند، سوزاندن مردی بلندمرتبه از پیروان [[بنی عباس]] میان جلولاء و خانقین، زدن پل در آنجایی که آب میان مدینة السلام و بغداد روان است، برخاستن بادی سیاه در ابتدای روز و زلزلهای که منجر به فرو رفتن بسیاری از آنها میشود. هراسی که دامنگیر اهل عراق و بغداد میشود و مرگ ناگهانی در آن و نقصان و کاهش اموال و جانها و بدنها و محصولات و یورش ملخها که در ابتدای آن و غیر آن ظاهر میشوند به طوریکه به زراعت و غلات و همان مقدار کمی که مردم کشت کردهاند، حملهور میشود و اختلاف میان دو دسته از عجمها و ریخته شدن خون بسیاری از آنها و شورش بندگان از اطاعت سروران آنها و کشتن ایشان و مسخ شدن دستهای از بدعتگزاران که به شکل میمون و خوک میشوند، و غلبه یافتن بندگان بر سرزمینهای مالکان و سروران، ندایی از آسمان که تمام اهل زمین آن را به زبان خویش میشنوند و صورت و سینهای که در آسمان در قرص خورشید برای مردم ظاهر میشود، و مردگانی که از قبرهایشان به دنیا برمیگردند و در دنیا با دیگران آشنا میشوند و به زیارت همدیگر میروند، سپس همه اینها به ۲۴ باران که به وسیله آن زمین پس از مرگش زنده میشود ختم شده و برکات آن نمایان میگردد و پس از آن تمام آسیبها و بلایا از معتقدان به حق که از شیعیان [[مهدی]] {{ع}} هستند برطرف شده و از ظهور آن حضرت در مکه خبردار میشوند و برای یاری ایشان متوجه و راهی آنجا میشوند<ref>الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۰؛ بشارة الاسلام، ص ۱۷۵.</ref>. | |||
::::::بعضی از حوادثی که در این دو نقل ذکر و در تاریخ محقق شده به شرح زیر است: | |||
::::#'''روی کردن پرچمهای سیاه از ناحیه خراسان:''' با قیام ابو مسلم خراسانی تطابق دارد. | |||
::::#'''ظهور مغربی در مصر که شامات را تصرف میکند:''' شورش مغربی فاطمی که در سال ۳۹۶ ق. در شمال آفریقا اعلام دعوت کرد و پس از جنگ با شام بر آن مستولی شد. | |||
::::#'''فرود آمدن ترکها در جزیره:''' زمانی که خاک جزیره مدت طولانی تحت سیطره حکومت عثمانی ترکی بود از سال ۹۴۱ ق. آغاز شد تا زمان سقوط سلطنت آنها در سال ۱۳۳۵ ق. پس از اشغال بریتانیا در جنگ جهانی اول. | |||
::::#'''فرود آمدن رومیان در رمله:''' در لسان [[ائمه]] [[معصومین]] {{عم}} از اروپا به روم تعبیر میشده است و رمله نام منطقهای در شام و منطقهای دیگر در مصر است و از اینرو با استعمار فرانسه در مصر به رهبری ناپلئون بناپارت و یا اشغال سوریه توسط فرانسه، پس از جنگ جهانی اول و اشغال عثمانی با این کلام [[معصومین]] {{عم}} منطبق میشود. | |||
::::#'''پایان سختیهای اعراب و سیطره یافتن بر بلاد و خارج شدن آنها از سیطره عجمها (غیر اعراب):''' در این عصر با آن زندگی میکنیم. عصر ما عصر انقلابهای عربی است که میخواهند از سیطره و استعمار بیگانگان رهایی بیابند و خود حکومت را به دست بگیرند. | |||
::::#'''کشته شدن فرمانروای مصر توسط مردم آن دیار:''' انور سادات به دست خالد اسلامبولی کشته شد. | |||
::::#'''اختلاف میان دو دسته از عجمها و خونریزی زیاد میان آنها:''' با جنگهای جهانی اروپا که در میانشان بود منطبق است همانند جنگ میان فرانسه و آلمان، بریتانیا و آلمان یا ترکیه و یونان و ... که البته برای فهم این بخش از حدیث تنها کافی است در وقایع دو جنگ جهانی اول و دوم- که در نیمه قرن نوزده میلادی رخ داد- دقیق شویم. | |||
::::::این مجموعه باهم دلایلی قطعی و محکم هم برای صدق گویندگان آنها (معصومین {{عم}}) میباشد و هم برای دیگر سخنان ایشان درباره ظهور [[حضرت مهدی]] {{ع}} و برماست که ارتباط عاطفی و معنوی (قلبی) هم با ایشان پیدا کرده و به صرف اطلاعات اعتقادی اکتفا نکنیم»<ref>[[سید مجتبی السادة|الساده، مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص: ۴۶-۵۰.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | |||
==پرسشهای وابسته== | ==پرسشهای وابسته== | ||
خط ۱۸۵: | خط ۲۰۱: | ||
[[رده:پرسشهای مهدویت]] | [[رده:پرسشهای مهدویت]] | ||
[[رده:پرسشهای مهدویت]] | [[رده:پرسشهای مهدویت]] | ||
[[رده:( | [[رده:(اث): پرسشهایی با ۴ پاسخ]] | ||
[[رده:( | [[رده:(اث): پرسشهای مهدویت با ۴ پاسخ]] |
نسخهٔ ۱۱ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۵۶
علائم ظهور چند قسم است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
علائم ظهور چند قسم است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوینسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
- «آنچه از مجموع روایات بدست میآید، علائم ظهور به دو دسته تقسیم میشوند، علائم غیرحتمی و حتمی[۱]؛ که اینک اختصارا هر کدام بیان میشود:
- علائم غیرحتمی: مقصود از علائم غیرحتمی آن است که حوادثی بطور مطلق و حتم از نشانههای ظهور نیست، بلکه مشروط به شرطی است که اگر آن شرط تحقق یابد مشروط نیز متحقق میشود و اگر شرط مفقود شود مشروط نیز تحقق نمییابد. و لذا مسلّم است علائمی که در مورد حتمی بودن آنها نصّی نداشته باشیم، احتمال رخ دادن آنها نیز وجود دارد. اما علائم غیرحتمی بسیارند که به یک روایت از امام صادق (ع) اکتفا میکنیم. امام صادق (ع) به یکی از یاران خود فرمود:
- هرگاه دیدی که حق بمیرد و طرفدارانش نابود شوند؛
- و مشاهده کردی که: ظلم و ستم فراگیر شده است؛
- قرآن فرسوده و بدعتهایی از روی هوا و هوس، در مفاهیم آن آمده است؛
- و دیدی که: دین خدا (عملاً) توخالی شده، همانند ظرفی که آن را واژگون سازند؛
- و دیدی که: طرفداران و اهل باطل بر اهل حق پیشی گرفتهاند؛
- و دیدی که: کارهای بد آشکار شده و از آن نهی نمیشود و بدکاران بازخواست نمیشوند؛
- و دیدی که: مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا کنند؛
- و دیدی که: افراد (به ظاهر) با ایمان سکوت کرده و سخنشان را نمیپذیرند؛
- و دیدی که: شخص بدکار دروغ گوید، و کسی دروغ و نسبت ناروای او را رد نمیکند؛
- و دیدی که: بچهها به بزرگان احترام نمیگذارند؛
- و دیدی که: قطع پیوند خویشاوندی شود؛
- و دیدی که: بدکار را ستایش کنند و او شاد شود و سخن بدش به او برنگردد؛
- و دیدی که: نوجوانان پسر، همان کنند که زنان میکنند؛
- و دیدی که: زنان با زنان ازدواج کنند؛
- و دیدی که: انسانها اموال خود را در غیر اطاعت خدا مصرف میکنند و کسی مانع نمیشود؛
- و دیدی که: افراد با دیدن کار و تلاش نامناسب مؤمنین، به خدا پناه میبرند؛
- و دیدی که: مداحی دروغین از اشخاص، زیاد شود؛
- و دیدی که: همسایه همسایه خود را اذیت میکند و از آن جلوگیری نمیشود؛
- و دیدی که: کافر به خاطر سختی مؤمن، شاد است؛
- و دیدی که: شراب را آشکار میآشامند و برای نوشیدن آن کنار هم مینشینند و از خداوند متعال نمیترسند؛
- و دیدی که: کسی که امر به معروف میکند خوار و ذلیل است؛
- و دیدی که: آدم بدکار در آنچه آن را خداوند دوست ندارد، نیرومند و مورد ستایش است؛
- و دیدی که: اهل قرآن و دوستان آنها خوارند؛
- و دیدی که: راه نیک بسته و راه بد باز است؛
- و دیدی که: خانه کعبه تعطیل شده و به تعطیلی آن دستور داده میشود؛
- و دیدی که: انسان به زبان میگوید ولی عمل نمیکند؛
- و دیدی که: مؤمن، خوار و ذلیل شمرده میشود؛
- و دیدی که: بدعت و زنا آشکار شود؛
- و دیدی که: مردم به شهادت و گواهی ناحق اعتماد کنند؛
- و دیدی که: حلال، حرام شود و حرام، حلال گردد؛
- و دیدی که: دین بر اساس میل اشخاص معنی شود و کتاب خدا و احکام آن تعطیل گردد؛
- و دیدی که: جرأت بر گناه آشکار شود و دیگر کسی برای انجام آن منتظر تاریکی شب نگردد؛
- و دیدی که: مؤمن نتواند نهی از منکر کند مگر در قلبش؛
- و دیدی که: ثروت بسیار زیاد در راه خشم خدا خرج گردد؛
- و دیدی که: سردمداران به کافران نزدیک شوند و نیکوکاران دور شوند؛
- و دیدی که: والیان در قضاوت رشوه بگیرند؛
- و دیدی که: پستهای مهم والیان بر اساس مزایده است نه بر اساس شایستگی؛
- و دیدی که: مردم را از روی تهمت و یا سوءظن بکشند؛
- و دیدی که: مرد به خاطر همبستری با همسران خود مورد سرزنش قرار گیرد؛
- و دیدی که: زن بر شوهر خود مسلّط شود و کارهایی که مورد خشنودی شوهر نیست انجام میدهد و به شوهرش خرجی میدهد؛
- و دیدی که: سوگندهای دروغ به خدا بسیار گردد؛
- و دیدی که: مشروبات الکلی بطور آشکار بدون مانع خرید و فروش میشود؛
- و دیدی که: آشکار قماربازی شود؛
- و دیدی که: مردم محترم توسط کسی که مردم از سلطنتش ترس دارند، خوار شوند؛
- و دیدی که: نزدیکترین مردم به فرمانداران، آنانی هستند که به ناسزاگویی به ما خانواده عصمت ستایش شوند؛
- و دیدی که: هرکس ما را دوست دارد او را دروغگو خوانده و گواهیاش را قبول نمیکنند؛
- و دیدی که: در گفتن سخن باطل و دروغ بر همدیگر رقابت کنند؛
- و دیدی که: شنیدن سخن حق بر مردم سنگین است ولی شنیدن باطل بر ایشان آسان است؛
- و دیدی که: همسایه از ترس زبان به همسایه احترام میکند؛
- و دیدی که: حدود الهی تعطیل شود و طبق هوا و هوس عمل شود؛
- و دیدی که: مسجدها طلاکاری (زینت داده) شود؛
- و دیدی که: راستگوترین مردم نزد آنها مفتریان دروغگو است؛
- و دیدی که: بدکاری آشکار شده و برای سخنچینی کوشش میشود؛
- و دیدی که: ستم و تجاوز شایع شده است؛
- و دیدی که: غیبت، سخن خوش آنها شود و بعضی بعض دیگر را به آن بشارت کنند؛
- و دیدی که: صبح و جهاد برای خدا نیست؛
- و دیدی که: سلطان به خاطر کافر، شخص مؤمن را خوار کند؛
- و دیدی که: خرابی بیشتر از آبادی است؛
- و دیدی که: معاش انسان از کمفروشی به دست میآید؛
- و دیدی که: خونریزی آسان گردد؛
- و دیدی که: مرد به خاطر دنیایش ریاست میکند؛
- و دیدی که: نماز را سبک شمارند؛
- و دیدی که: انسان ثروت زیادی جمع کرده، ولی از آغاز آن تا آخر، زکاتش را نداده است؛
- و دیدی که: قبر مردهها را بشکافند و آنها را اذیت کنند؛
- و دیدی که: هرجومرج بسیار است؛
- و دیدی که: مرد روز خود را با مستی به شب میرساند، و شب خود را نیز به همین منوال به صبح برساند و هیچ اهمیتی به برنامه مردم ندهد؛
- و دیدی که: با حیوانات آمیزش میشود؛
- و دیدی که: مردم به مسجد (محل نماز) میروند وقتی برمیگردند لباس در بدن ندارند (لباس را دزدیدهاند)؛
- و دیدی که: حیوانات همدیگر را بدرند؛
- و دیدی که: دلهای مردم سخت و دیدگانشان خشک و یاد خدا برایشان گران است؛
- و دیدی که: بر سر کسبهای حرام آشکارا رقابت کنند؛
- و دیدی که: نمازخوان برای خودنمایی نماز میخواند؛
- و دیدی که: فقیه برای دین خدا فقه نمیآموزد؛
- و دیدی که: مردم در اطراف قدرتمندانند؛
- و دیدی که: طالب حلال، مذمّت و سرزنش میشود و طالب حرام، ستایش و احترام میگردد؛
- و دیدی که: در مکه و مدینه کارهایی میکنند که خدا دوست ندارد و کسی از آن جلوگیری نمیکند و هیچکس بین آنها و کارهای بدشان مانع نمیشود؛
- و دیدی که: آلات موسیقی و لهو در مدینه و مکه آشکار گردد؛
- و دیدی که: مرد سخن حق گوید و امر به معروف و نهی از منکر کند، ولی دیگران او را از این کار برحذر میدارند؛
- و دیدی که: مردم به همدیگر نگاه میکنند، و از مردم بدکار پیروی نمایند؛
- و دیدی که: راه نیک خالی و راهرونده ندارد؛
- و دیدی که: مرده را مسخره کنند و کسی برای او اندوهگین نشود؛
- و دیدی که: سال به سال بدعت و بدیها بیشتر شود؛
- و دیدی که: مردم و جمعیتها جز از سرمایهداران پیروی نکنند؛
- و دیدی که: به فقیر چیزی را دهند که برایش بخندند، ولی در راه غیر خدا ترحّم است؛
- و دیدی که: علائم آسمانی آشکار شود و کسی از آن نگران نشود؛
- و دیدی که: مردم مانند حیوانات در انظار یکدیگر عمل جنسی به جای میآورند و کسی از ترس مردم از آنها جلوگیری نمیکند؛
- و دیدی که: انسان در راه غیر خدا بسیار خرج کند، ولی در راه خدا از اندک هم مضایقه دارد.
- و دیدی که: حقوق پدر و مادر رواج دارد و فرزندان هیچ احترام برای آنها قائل نیستند، بلکه نزد فرزند از همه بدترند؛
- و دیدی که: زنها بر مسند حکومت بنشینند و هیچ کاری جز خواسته آنها پیش نرود؛
- و دیدی که: پسر به پدر نسبت دروغ بدهد، و پدر و مادرش را نفرین کند و از مرگشان شاد گردد؛
- و دیدی که: اگر روزی بر مردی بگذرد، ولی او در آن گناه بزرگی مانند بدکاری، کمفروشی و زشتی انجام نداده ناراحت است؛
- و دیدی که: قدرتمندان غذای عموم مردم را احتکار کنند؛
- و دیدی که: اموال حق خویشان پیامبر (ص) (خمس) در راه باطل تقسیم گردد و با آن قماربازی و شرابخواری شود؛
- و دیدی که: به وسیله شراب بیمار را مداوا و برای بهبودی آن تجویز کنند؛
- و دیدی که: در امر به معروف و نهی از منکر و ترک دین بیتفاوت و یکسانند؛
- و دیدی که: سر و صدای منافقان بر پا، اما صدای حقطلبان خاموش است؛
- و دیدی که: برای اذان نماز مزد میگیرند؛
- و دیدی که: مسجد پر است از کسانیکه از خدا نترسند و غیبت هم نمایند؛
- و دیدی که: خورندگان اموال یتیمان ستوده شوند؛
- و دیدی که: قاضیان برخلاف دستور خداوند قضاوت کنند؛
- و دیدی که: استانداران از روی طمع، خائنان را امین خود قرار دهند؛
- و دیدی که: فرمانروایان، میراث مستضعفان را در اختیار بدکاران از خدا بیخبر قرار دهند؛
- و دیدی که: بر روی منبرها از پرهیزکاری سخن میگویند، ولی گویندگان آن پرهیزکار نیستند؛
- و دیدی که: صدقه را با وساطت دیگران، بدون رضای خداوند و به خاطر درخواست مردم بدهند؛
- و دیدی که: وقت (اول) نمازها را سبک بشمارند؛
- و دیدی که: همّ و هدف مردم شکم و شهوتشان است؛
- و دیدی که: دنیا به آنها روی کرده است؛
- و دیدی که: نشانههای برجستۀ حق ویران شده است؛ در این وقت خود را حفظ کن و از خداوند بخواه که از خطرات گناه نجاتت بدهد[۲].
- این روایت گوشههایی از مفاسد جهان در آستانه قیام و انقلاب بزرگ حضرت مهدی (ع) را بیان داشته است. البته روایات فراوانی در این زمینه وجود دارد که علاقمندان میتوانند به منابع مراجعه فرمایند.
- علائم حتمی: منظور از علائم حتمی آن است که به هیچ قید و شرطی مشروط نیست و قبل از ظهور باید واقع شود؛ که با استفاده از روایات معصومین (ع) بدین ترتیب است امام صادق (ع) فرمود: "پیش از ظهور قائم (ع) پنج نشانه حتمی است؛ یمانی، سفیانی، صیحه آسمانی، قتل نفس زکیه و فرو رفتن در بیابان»[۳].
- و نیز او فرموده: "وقوع ندا از امور حتمی است، و سفیانی از امور حتمی است، و یمانی از امور حتمی است، و کشته شدن نفس زکیه از امور حتمی است، و کف دستی که از افق آسمان بیرون آید از امور حتمی است". و اضافه فرمود: "و نیز وحشتی در ماه رمضان است که خفته را بیدار کند و شخص بیدار را به وحشت انداخته و دوشیزگان پردهنشین را از پشت پرده بیرون میآورد»[۴].
- امیرالمؤمنین علی (ع) از رسول خدا (ص) روایت کرده که فرمود: "ده چیز است که پیش از قیامت حتماً به وقوع خواهد پیوست: سفیانی، دجال، دخان، دابّه، خروج قائم، طلوع خورشید از مغرب، نزول عیسی، خسوف در مشرق، خسوف در جزیرة العرب، و آتشی که از مرکز عدن شعله میکشد و مردم را بسوی بیابان محشر هدایت میکند»[۵].
- امام محمد باقر (ع) فرموده است: "در کوفه، پرچمهای سیاهی که از خراسان بیرون آمده است، فرود میآید، و وقتی مهدی (ع) ظاهر شد برای بیعت گرفتن به سوی آن میفرستد»[۶]»[۷].
پاسخهای دیگر
۱. حجت الاسلام والمسلمین زهادت؛ |
---|
امام باقر (ع) فرمود: «ان من الامور امورا موقوفة و امورا محتومة، و ان السفياني من المحتوم الذي لابد منه»[۸] به درستی که بعضی از امور، امور موقوف (غیر حتمی) هستند و بعضی امور حتمی و به درستی سفیانی از امور حتمی است که چارهای از آن نیست.
|
۲. آقای باقریزاده اشعری؛ |
---|
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین زمانی؛ |
---|
|
۴. آقای مجتبی السادة؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ فضیل بن یسار از امام باقر (ع) روایت کرده که: نشانههاى ظهور دو دسته است؛ یکى نشانههاى غیرحتمى و دیگرى نشانههاى حتمى...؛ ابن ابى زینب محمد بن ابراهیم نعمانى، غیبت نعمانى، ترجمه جواد غفارى، کتابخانه صدوق، باب ۱۸، ص ۴۲۹.
- ↑ محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ج ۵۲، ص ۲۶۰- ۲۵۶.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، دفتر انتشارات اسلامى، وابسته به جامعه مدرّسین حوزه علمیه قم، ص ۶۵۰.
- ↑ ابن ابى زینب محمد بن ابراهیم نعمانى، غیبت نعمانى، پیشین، باب ۱۴، ص ۳۶۵.
- ↑ علامه مجلسى، بحار الانوار، پیشین، ج ۵۲، ص ۲۰۹.
- ↑ شیخ طوسى، کتاب الغیبة، انتشارات بصیرتى، قم، ص ۲۷۴.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۳۳-۴۳.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۳۰۱، ح ۶.
- ↑ از این علامت به قریب و بعید نیز میتوان تعبیر کرد.
- ↑ غیبة طوسی، ص ۴۴۵، ش ۴۴۰.
- ↑ معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۶۲.
- ↑ یادآور میشویم که شهرت این نشانهها به "نشانههای حتمی"، به معنای صحت همه آنها نیست، چنان که خروج خراسانی، نشانهای است که اگر چه در دوره معاصر، شهرت یافته و زبانزد خاص و عام شده است و به عنوان نشانهای قطعی برای ظهور شمرده میشود؛ ولی احادیث چندانی برای آن موجود نیست.
- ↑ ر.ک: محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۷، ص ۴۲۹–۴۳۱.
- ↑ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۷۱، ۷۲.
- ↑ بین قیام قائم(ع) و کشته شدن نفس زکیه، فاصلهای نیست مگر پانزده شب؛ غیبت، طوسی، ص۴۴۵، ح۴۴.
- ↑ کافی، ج۸، ص۲۵۸، ح۴۸۴.
- ↑ زمانی، سید حسن، نشانههای قیام حضرت مهدی، ص ۱۰ - ۱۲.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۰؛ بشارة الاسلام، ص ۱۷۵.
- ↑ الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص: ۴۶-۵۰.