بحث:رجعت: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'آیه:{{' به 'آیه: {{') |
جز (جایگزینی متن - '،[[' به '، [[') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
*واژه رجعت در لغت به معنای "بازگشت" است؛ یعنی برگشتن به جایی که پیشتر آنجا بوده است<ref>ر. ک: العین؛ مفردات الفاظ القرآن و ...</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | *واژه رجعت در لغت به معنای "بازگشت" است؛ یعنی برگشتن به جایی که پیشتر آنجا بوده است<ref>ر. ک: العین؛ مفردات الفاظ القرآن و ...</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | ||
*معنای اصطلاحی رجعت عبارت است از: بازگشت دو گروه از مردگان: مؤمنان محض و کافران محض - به همان صورتهایی که در گذشته بودند<ref> شیخ مفید، اوائل المقالات، ص ۷۷</ref>- به دنیا پس از ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} و پیش از قیامت<ref> شیخ حر عاملی، الایقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۲۹</ref>، تا مؤمنان از برپایی حکومت جهانی عدل شاد گردند و کافران از ذلت و حقارت ستمگران متألم شوند<ref> سیّد مرتضی، الرسائل الشریف، ج ۱، ص ۱۲۵؛ محمد رضا مظفر، عقاید الامامیه، ص ۲۹۴</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | *معنای اصطلاحی رجعت عبارت است از: بازگشت دو گروه از مردگان: مؤمنان محض و کافران محض - به همان صورتهایی که در گذشته بودند<ref> شیخ مفید، اوائل المقالات، ص ۷۷</ref>- به دنیا پس از ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} و پیش از قیامت<ref> شیخ حر عاملی، الایقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۲۹</ref>، تا مؤمنان از برپایی حکومت جهانی عدل شاد گردند و کافران از ذلت و حقارت ستمگران متألم شوند<ref> سیّد مرتضی، الرسائل الشریف، ج ۱، ص ۱۲۵؛ محمد رضا مظفر، عقاید الامامیه، ص ۲۹۴</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | ||
*البته برخی رجعت را به ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} و بازگشت دولت آل محمد{{عم}} تأویل کرده و بازگشت [[امامان]]{{عم}} را با بدنهای ظاهری خود منکر شدهاند<ref> ر. ک: سیّد محمد صدر، تاریخ ما بعد الظهور، ص ۸۵۹</ref>. در ردّ این قول جهاتی ذکر شده است: | *البته برخی رجعت را به ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} و بازگشت دولت آل محمد{{عم}} تأویل کرده و بازگشت [[امامان]]{{عم}} را با بدنهای ظاهری خود منکر شدهاند<ref> ر. ک: سیّد محمد صدر، تاریخ ما بعد الظهور، ص ۸۵۹</ref>. در ردّ این قول جهاتی ذکر شده است: | ||
#روایات متواتر به بازگشت جسمانی [[امامان]]{{عم}} و رجعتکنندگان تصریح کرده است و قابل تأویل نیست. | #روایات متواتر به بازگشت جسمانی [[امامان]]{{عم}} و رجعتکنندگان تصریح کرده است و قابل تأویل نیست. | ||
#رجعتهایی که در امتهای گذشته صورت گرفته و در روایات و آیات به آنها اشاره شده و [[شیعه]] آنها را نیز دلیل بر مدعای خود قرار داده است، به صورت بازگشت مردگان با همان جسمهای گذشته ایشان بوده است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | #رجعتهایی که در امتهای گذشته صورت گرفته و در روایات و آیات به آنها اشاره شده و [[شیعه]] آنها را نیز دلیل بر مدعای خود قرار داده است، به صورت بازگشت مردگان با همان جسمهای گذشته ایشان بوده است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | ||
*از روایات معصومان{{عم}} استفاده میشود اعتقاد به رجعت در مجموعه اعتقادات [[شیعه]]، از مرتبه والایی برخوردار است؛ تا جایی که برخی از این احادیث، منکران رجعت را از دایره تشیع خارج میداند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | *از روایات معصومان{{عم}} استفاده میشود اعتقاد به رجعت در مجموعه اعتقادات [[شیعه]]، از مرتبه والایی برخوردار است؛ تا جایی که برخی از این احادیث، منکران رجعت را از دایره تشیع خارج میداند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | ||
*یکی از این روایات سخن [[امام صادق]]{{ع}} است که فرمود: "از ما نیست کسی که به بازگشت ما باور نداشته باشد"<ref> {{عربی|اندازه=120%|" لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِكَرَّتِنَا "}}، شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۵۸</ref>. در روایتی دیگر نیز آن حضرت اعتقاد به رجعت را یکی از شرایط [[ایمان]] دانسته، فرموده است: "هرکس به هفت چیز بارورمند باشد، از جمله مؤمنان است یکی ... و [[ایمان]] به رجعت"<ref> {{عربی|اندازه=120%|" مَنْ أَقَرَّ بِسَبْعَةِ أَشْيَاءَ فَهُوَ مُؤْمِنٌ ... وَ الْإِيمَانِ بِالرَّجْعَةِ "}}؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۲۴۰</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | *یکی از این روایات سخن [[امام صادق]]{{ع}} است که فرمود: "از ما نیست کسی که به بازگشت ما باور نداشته باشد"<ref> {{عربی|اندازه=120%|" لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِكَرَّتِنَا "}}، شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۵۸</ref>. در روایتی دیگر نیز آن حضرت اعتقاد به رجعت را یکی از شرایط [[ایمان]] دانسته، فرموده است: "هرکس به هفت چیز بارورمند باشد، از جمله مؤمنان است یکی ... و [[ایمان]] به رجعت"<ref> {{عربی|اندازه=120%|" مَنْ أَقَرَّ بِسَبْعَةِ أَشْيَاءَ فَهُوَ مُؤْمِنٌ ... وَ الْإِيمَانِ بِالرَّجْعَةِ "}}؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۲۴۰</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | ||
*از اینرو عده فراوانی از علمای [[شیعه]]، اعتقاد به رجعت را از ضروریات مذهب دانستهاند. عده اندکی نیز که از ضروریات ندانستهاند، انکار آن را جایز نشمردهاند<ref>شیخ طوسی، رسالة العقاید الجعفریه، ص ۲۵۰؛ محمد باقر مجلسی، حق الیقین، مقصد نهم؛ شیخ حر عاملی، الایقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۶۷؛ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین، ج ۲، ص ۶۷۹</ref>. البته افراد بسیار اندکی از شیعیان نیز رجعت را انکار کردهاند<ref> محمد جواد مشکور، تاریخ شیعه و فرقههای اسلام، ص ۱۱۱</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | *از اینرو عده فراوانی از علمای [[شیعه]]، اعتقاد به رجعت را از ضروریات مذهب دانستهاند. عده اندکی نیز که از ضروریات ندانستهاند، انکار آن را جایز نشمردهاند<ref>شیخ طوسی، رسالة العقاید الجعفریه، ص ۲۵۰؛ محمد باقر مجلسی، حق الیقین، مقصد نهم؛ شیخ حر عاملی، الایقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۶۷؛ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین، ج ۲، ص ۶۷۹</ref>. البته افراد بسیار اندکی از شیعیان نیز رجعت را انکار کردهاند<ref> محمد جواد مشکور، تاریخ شیعه و فرقههای اسلام، ص ۱۱۱</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | ||
*البته بر خلاف عقیده [[شیعه]]، [[اهل سنت]] عقیده به رجعت را خلاف عقاید اسلامی میدانند و آن را هیچ نمیپسندند. نویسندگان و شرح حالنویسان آنان، معتقدان به رجعت را طعن و ردّ کرده و آن را نشانه طرد روایت راوی میدانند<ref> محمد رضا مظفر، عقاید الامامیه، ص ۱۲۰</ref>. | *البته بر خلاف عقیده [[شیعه]]، [[اهل سنت]] عقیده به رجعت را خلاف عقاید اسلامی میدانند و آن را هیچ نمیپسندند. نویسندگان و شرح حالنویسان آنان، معتقدان به رجعت را طعن و ردّ کرده و آن را نشانه طرد روایت راوی میدانند<ref> محمد رضا مظفر، عقاید الامامیه، ص ۱۲۰</ref>. | ||
*در میان [[اهل سنت]] افراد بسیار اندکی هستند که به رجعت شماری از افراد - از جمله اصحاب کهف در عصر ظهور [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}- اشاره کردهاند<ref> قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۵، ص ۲۵۳؛ تیسیر التفسیر، ج ۷، ص ۳۶۸</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | *در میان [[اهل سنت]] افراد بسیار اندکی هستند که به رجعت شماری از افراد - از جمله اصحاب کهف در عصر ظهور [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}- اشاره کردهاند<ref> قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۵، ص ۲۵۳؛ تیسیر التفسیر، ج ۷، ص ۳۶۸</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | ||
*معتقدان به رجعت برای اثبات این اعتقاد خود، از آیات و روایات فراوانی بهره برده و این آیات و روایات را به طور عمده به دو دسته تقسیم کردهاند: | *معتقدان به رجعت برای اثبات این اعتقاد خود، از آیات و روایات فراوانی بهره برده و این آیات و روایات را به طور عمده به دو دسته تقسیم کردهاند: | ||
*دسته نخست، آیات و روایاتی است که سخن از وقوع رجعت در امتهای گذشته دارد. | *دسته نخست، آیات و روایاتی است که سخن از وقوع رجعت در امتهای گذشته دارد. | ||
*دسته دوم، آیات و روایاتی که به اعتقاد ایشان دلالت بر وقوع آن در [[آخر الزمان]] و هنگام ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} دارد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | *دسته دوم، آیات و روایاتی که به اعتقاد ایشان دلالت بر وقوع آن در [[آخر الزمان]] و هنگام ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} دارد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | ||
===آیات=== | ===آیات=== | ||
*از آنجایی که [[قرآن]]، اساسیترین منبع برای اثبات حقایق دینی است، در مسأله رجعت نیز نخستین منبع و اصلیترین آنها است. این آیات به دو دسته تقسیم شده است: آیات مبنی بر وقوع رجعت میان اقوام و ملل گذشته از جمله آیهای که بر زنده شدن هفتاد تن از یاران [[حضرت موسی]]{{ع}} دلالت دارد. خداوند سبحانه و تعالی در این باره فرموده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ ثُمَّ بَعَثْنَاكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}﴾}}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که گفتید: ای موسی! ما تا خداوند را آشکارا نبینیم، به تو ایمان نمیآوریم و در حالی که خود مینگریستید آذرخش شما را فرا گرفت.باز، از پس مرگتان شما را برانگیختیم، باشد که سپاس بگزارید؛ سوره بقره، آیه: ۵۵- ۵۶.</ref> این آیه به نظر عموم مفسران [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، در مردن و زنده شدن صراحت دارد<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج ۱- ۲، ص ۲۵۲؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج ۱، ص ۴۶؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۱، ص ۴۰۳؛ مدارک التنزیل، ج ۱، ص ۵۳</ref>. همچنین آیه{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ }}﴾}}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که انسانی را کشتید و در آن (با هم) به ستیزه برخاستید و خداوند چیزی را که پنهان میکردید آشکار کرد. باری، گفتیم با پارهای از آن (گاو) بر این (کشته) بزنید، این چنین خداوند مردگان را زنده میکند و نشانههای خود را به شما نشان میدهد، باشد که خرد ورزید؛ سوره بقره ، آیه: ۷۲- ۷۳.</ref> و آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ }}﴾}}<ref> آیا در (کار) کسانی ننگریستهای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بیگمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمیگزارند؛ سوره بقره، آیه: ۲۴۳.</ref> بر زنده شدن عدهای دیگر از مردگان دلالت دارد. بزرگان علمای [[شیعه]]، پس از ذکر آیات بالا، به روایات فراوانی از [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} استدلال کردهاند، با این محتوا که: "هرچه در امتهای گذشته رخ داده است مو به مو در امت من نیز اتفاق خواهد افتاد"<ref> {{عربی|اندازه=120%|" يَكُونُ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ كُلُ مَا كَانَ فِي الْأُمَمِ السَّالِفَةِ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّة"}}، شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۲۰۳، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۲۹</ref>. این مجموعه روایات، بیش از آنکه در جوامع روایی [[شیعه]] ذکر شده باشد، در کتابهای [[اهل سنت]] آمده است<ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۳۵۱؛ ج ۴، ص ۴۹۱؛ المستدرک علی الصحیحین، ج ۱، ص ۲۱۸؛ السنه للمروزی، ج ۱، ص ۱۸.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | *از آنجایی که [[قرآن]]، اساسیترین منبع برای اثبات حقایق دینی است، در مسأله رجعت نیز نخستین منبع و اصلیترین آنها است. این آیات به دو دسته تقسیم شده است: آیات مبنی بر وقوع رجعت میان اقوام و ملل گذشته از جمله آیهای که بر زنده شدن هفتاد تن از یاران [[حضرت موسی]]{{ع}} دلالت دارد. خداوند سبحانه و تعالی در این باره فرموده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ ثُمَّ بَعَثْنَاكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}﴾}}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که گفتید: ای موسی! ما تا خداوند را آشکارا نبینیم، به تو ایمان نمیآوریم و در حالی که خود مینگریستید آذرخش شما را فرا گرفت.باز، از پس مرگتان شما را برانگیختیم، باشد که سپاس بگزارید؛ سوره بقره، آیه: ۵۵- ۵۶.</ref> این آیه به نظر عموم مفسران [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، در مردن و زنده شدن صراحت دارد<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج ۱- ۲، ص ۲۵۲؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج ۱، ص ۴۶؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۱، ص ۴۰۳؛ مدارک التنزیل، ج ۱، ص ۵۳</ref>. همچنین آیه{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ }}﴾}}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که انسانی را کشتید و در آن (با هم) به ستیزه برخاستید و خداوند چیزی را که پنهان میکردید آشکار کرد. باری، گفتیم با پارهای از آن (گاو) بر این (کشته) بزنید، این چنین خداوند مردگان را زنده میکند و نشانههای خود را به شما نشان میدهد، باشد که خرد ورزید؛ سوره بقره ، آیه: ۷۲- ۷۳.</ref> و آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ }}﴾}}<ref> آیا در (کار) کسانی ننگریستهای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بیگمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمیگزارند؛ سوره بقره، آیه: ۲۴۳.</ref> بر زنده شدن عدهای دیگر از مردگان دلالت دارد. بزرگان علمای [[شیعه]]، پس از ذکر آیات بالا، به روایات فراوانی از [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} استدلال کردهاند، با این محتوا که: "هرچه در امتهای گذشته رخ داده است مو به مو در امت من نیز اتفاق خواهد افتاد"<ref> {{عربی|اندازه=120%|" يَكُونُ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ كُلُ مَا كَانَ فِي الْأُمَمِ السَّالِفَةِ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّة"}}، شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۲۰۳، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۲۹</ref>. این مجموعه روایات، بیش از آنکه در جوامع روایی [[شیعه]] ذکر شده باشد، در کتابهای [[اهل سنت]] آمده است<ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۳۵۱؛ ج ۴، ص ۴۹۱؛ المستدرک علی الصحیحین، ج ۱، ص ۲۱۸؛ السنه للمروزی، ج ۱، ص ۱۸.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | ||
#آیات تأویل شده به رجعت در [[آخر الزمان]]: از روایات معصومان{{عم}} استفاده میشود برخی از آیات [[قرآن]] به رجعت در زمان ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} تأویل میشود؛ از جمله این آیه: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِّمَّن يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ}}﴾}}<ref> و (یاد کن) روزی (را) که از هر امتی دستهای از آنان را که نشانههای ما را دروغ میشمردند گرد میآوریم و آنگاه آنان را به هم میپیوندند؛ سوره نمل، آیه: ۸۳.</ref>. ذیل این آیه روایات فراوانی از [[امامان معصوم]]{{عم}} وارد شده که گویای بازگشت انسانهایی در عصر ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} است. و این گونه استدلال شده که در آیه، به برانگیخته شدن عدهای محدود اشاره شده است؛ در حالی که در قیامت، همه انسانها محشور میشوند. به علاوه، سیاق آیات در مقام بیان رخدادهایی است که در دنیا و پیش از قیامت است و پس از چند آیه، حوادث مربوط به قیامت را بیان کرده است<ref> طبرسی، مجمع البیان؛ ج ۷- ۸، ص ۳۶۶؛ محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج ۱۵، ص ۵۷۰</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>.. | #آیات تأویل شده به رجعت در [[آخر الزمان]]: از روایات معصومان{{عم}} استفاده میشود برخی از آیات [[قرآن]] به رجعت در زمان ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} تأویل میشود؛ از جمله این آیه: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِّمَّن يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ}}﴾}}<ref> و (یاد کن) روزی (را) که از هر امتی دستهای از آنان را که نشانههای ما را دروغ میشمردند گرد میآوریم و آنگاه آنان را به هم میپیوندند؛ سوره نمل، آیه: ۸۳.</ref>. ذیل این آیه روایات فراوانی از [[امامان معصوم]]{{عم}} وارد شده که گویای بازگشت انسانهایی در عصر ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} است. و این گونه استدلال شده که در آیه، به برانگیخته شدن عدهای محدود اشاره شده است؛ در حالی که در قیامت، همه انسانها محشور میشوند. به علاوه، سیاق آیات در مقام بیان رخدادهایی است که در دنیا و پیش از قیامت است و پس از چند آیه، حوادث مربوط به قیامت را بیان کرده است<ref> طبرسی، مجمع البیان؛ ج ۷- ۸، ص ۳۶۶؛ محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج ۱۵، ص ۵۷۰</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>.. | ||
*بیشتر دلیلهای معتقدان به رجعت، آیات و روایات است. هرچند بیشتر روایات مورد نظر، ذیل آیات ذکر شده است، این روایات به قدری فراوان است که بزرگانی همچون: [[شیخ طوسی]]<ref>شیخ طوسی، رسالة العقاید الجعفریة، ص ۲۵۰</ref>، [[شیخ صدوق]]<ref> {{عربی|اندازه=120%|" أَيَّامُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ ثَلَاثَةٌ يَوْمَ يَقُومُ الْقَائِمُ وَ يَوْمَ الْكَرَّةِ وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ"}}، شیخ صدوق، الخصال، ص ۱۰۸</ref>، [[علامه مجلسی]]<ref> محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۲۲</ref>، مرحوم [[مظفر ]]<ref> مظفر، عقاید الامامیه، ص ۲۹۷</ref> و [[علامه طباطبایی]]<ref> محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج ۲، ص ۱۰۷</ref>، آنها را متواتر دانستهاند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | *بیشتر دلیلهای معتقدان به رجعت، آیات و روایات است. هرچند بیشتر روایات مورد نظر، ذیل آیات ذکر شده است، این روایات به قدری فراوان است که بزرگانی همچون: [[شیخ طوسی]]<ref>شیخ طوسی، رسالة العقاید الجعفریة، ص ۲۵۰</ref>، [[شیخ صدوق]]<ref> {{عربی|اندازه=120%|" أَيَّامُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ ثَلَاثَةٌ يَوْمَ يَقُومُ الْقَائِمُ وَ يَوْمَ الْكَرَّةِ وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ"}}، شیخ صدوق، الخصال، ص ۱۰۸</ref>، [[علامه مجلسی]]<ref> محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۲۲</ref>، مرحوم [[مظفر ]]<ref> مظفر، عقاید الامامیه، ص ۲۹۷</ref> و [[علامه طباطبایی]]<ref> محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج ۲، ص ۱۰۷</ref>، آنها را متواتر دانستهاند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | ||
*برخی از این روایات از این قرار است: [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "روزهای خدای عز و جل سه تا است: روزی که قائم قیام خواهد کرد، روز رجعت و روز قیامت"<ref> شیخ صدوق، الخصال، ص ۱۰۸</ref>. [[امام سجاد]]{{ع}} ذیل آیه شریفه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ مَن جَاءَ بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ }}﴾}}<ref> بیگمان آن کس که قرآن را بر تو واجب کرده است تو را به بازگشتگاهی باز میگرداند؛ بگو: پروردگار من بهتر میداند چه کسی رهنمود آورده است و چه کسی در گمراهی آشکاری است؛ سوره قصص، آیه: ۸۵.</ref> فرمود: پیامبرتان و [[امام علی|امیر مؤمنان]]{{ع}} و [[امامان]]{{عم}} به سوی شما بازمیگردند<ref> علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج ۲، ص ۱۴۷</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | *برخی از این روایات از این قرار است: [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "روزهای خدای عز و جل سه تا است: روزی که قائم قیام خواهد کرد، روز رجعت و روز قیامت"<ref> شیخ صدوق، الخصال، ص ۱۰۸</ref>. [[امام سجاد]]{{ع}} ذیل آیه شریفه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ مَن جَاءَ بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ }}﴾}}<ref> بیگمان آن کس که قرآن را بر تو واجب کرده است تو را به بازگشتگاهی باز میگرداند؛ بگو: پروردگار من بهتر میداند چه کسی رهنمود آورده است و چه کسی در گمراهی آشکاری است؛ سوره قصص، آیه: ۸۵.</ref> فرمود: پیامبرتان و [[امام علی|امیر مؤمنان]]{{ع}} و [[امامان]]{{عم}} به سوی شما بازمیگردند<ref> علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج ۲، ص ۱۴۷</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | ||
*افزون بر آیات و روایات، ادعیه و زیارتنامههای فراوانی نیز به رجعت اشاره کردهاند<ref>محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۹۵، ح ۱۱۱</ref>؛ از جمله: دعای مشهور عهد، دعای روز سوم شعبان<ref> مصباح المتهجد، ص ۵۴۳</ref>، زیارت جامعه، زیارت اربعین<ref> شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۱۳</ref>، برخی زیارتهای [[امام حسین]]{{ع}}<ref> مصباح المتهجد، ص ۷۳۰</ref>؛ و زیارت [[حضرت ابو الفضل]]{{ع}}<ref> محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۹۸، ص ۳۵۹</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | *افزون بر آیات و روایات، ادعیه و زیارتنامههای فراوانی نیز به رجعت اشاره کردهاند<ref>محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۹۵، ح ۱۱۱</ref>؛ از جمله: دعای مشهور عهد، دعای روز سوم شعبان<ref> مصباح المتهجد، ص ۵۴۳</ref>، زیارت جامعه، زیارت اربعین<ref> شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۱۳</ref>، برخی زیارتهای [[امام حسین]]{{ع}}<ref> مصباح المتهجد، ص ۷۳۰</ref>؛ و زیارت [[حضرت ابو الفضل]]{{ع}}<ref> محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۹۸، ص ۳۵۹</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | ||
*افزون بر ادله نقلی "آیات و روایات" که برای اثبات رجعت به آنها اشاره شد، علما یکی دیگر از راههای اثبات رجعت را اجماع دانستهاند. از کسانی که ادعای اجماع و اتفاق علما را بیان کردهاند، میتوان به بزرگانی همچون [[سید مرتضی]]<ref> سید مرتضی، رسائل الشریف، ج ۱، ص ۱۲۵</ref>، [[امین الاسلام طبرسی]]<ref> طبرسی، مجمع البیان، ذیل: ۸۳ سوره نمل</ref>؛ [[شیخ مفید]]<ref> شیخ مفید، سلسله مؤلفات مفید، ج ۴، ص ۴۶</ref>؛ [[شیخ حر عاملی]]<ref> شیخ حر عاملی، الایقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۳۳</ref> و [[علامه مجلسی]]<ref> محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۹۴، ح ۱۰۵</ref> اشاره کرد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | *افزون بر ادله نقلی "آیات و روایات" که برای اثبات رجعت به آنها اشاره شد، علما یکی دیگر از راههای اثبات رجعت را اجماع دانستهاند. از کسانی که ادعای اجماع و اتفاق علما را بیان کردهاند، میتوان به بزرگانی همچون [[سید مرتضی]]<ref> سید مرتضی، رسائل الشریف، ج ۱، ص ۱۲۵</ref>، [[امین الاسلام طبرسی]]<ref> طبرسی، مجمع البیان، ذیل: ۸۳ سوره نمل</ref>؛ [[شیخ مفید]]<ref> شیخ مفید، سلسله مؤلفات مفید، ج ۴، ص ۴۶</ref>؛ [[شیخ حر عاملی]]<ref> شیخ حر عاملی، الایقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۳۳</ref> و [[علامه مجلسی]]<ref> محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۹۴، ح ۱۰۵</ref> اشاره کرد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | ||
===آثار اعتقاد به رجعت=== | ===آثار اعتقاد به رجعت=== | ||
*همانگونه که انتظار فرج که عبادتی بس بزرگ است نقش مهمّ و بسزایی در پویایی و تحرک جامعه ایفا میکند، اعتقاد به رجعت و بازگشت به دنیا در زمان دولت کریمه [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} نیز میتواند نقش مهم و سازندهای در شادابی دینی و امید به حضور در حکومت جهانی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} داشته باشد؛ چرا که انسان، با دیدن افرادی که تمام عمر خود را در انتظار ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} سپری کردهاند و آنگاه بدون درک ظهور از دنیا میروند، دچار سرخوردگی شده و حتی در مقام انتظار نیز دچار ناامیدی خواهد شد و اگر بداند هنگام ظهور- در صورت دارا بودن شرایط ویژهای- امکان بازگشت او به زندگی دنیایی و حضور در محضر واپسین [[امام]]{{ع}} وجود دارد، در امیدواری او نقش بسیاری خواهد داشت<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | *همانگونه که انتظار فرج که عبادتی بس بزرگ است نقش مهمّ و بسزایی در پویایی و تحرک جامعه ایفا میکند، اعتقاد به رجعت و بازگشت به دنیا در زمان دولت کریمه [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} نیز میتواند نقش مهم و سازندهای در شادابی دینی و امید به حضور در حکومت جهانی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} داشته باشد؛ چرا که انسان، با دیدن افرادی که تمام عمر خود را در انتظار ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} سپری کردهاند و آنگاه بدون درک ظهور از دنیا میروند، دچار سرخوردگی شده و حتی در مقام انتظار نیز دچار ناامیدی خواهد شد و اگر بداند هنگام ظهور- در صورت دارا بودن شرایط ویژهای- امکان بازگشت او به زندگی دنیایی و حضور در محضر واپسین [[امام]]{{ع}} وجود دارد، در امیدواری او نقش بسیاری خواهد داشت<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | ||
*افزون بر آن، در روایات آمده است: یک گروه از رجعتکنندگان، کسانی هستند که دارای [[ایمان]] خالص هستند؛ شخص علاقهمند به درک محضر واپسین حجت الهی، نهایت تلاش خود را به کار خواهد بست تا به درجات بالای [[ایمان]] رسیده و در شمار رجعتکنندگان باشد و همچنین در روایات فراوانی مداومت بر دعاها و انجام کارهایی برای بازگشت هنگام حکومت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} سفارش شده که خود نیز جنبه عبادی داشته و در تکامل روح انسان بسیار مؤثر است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. | *افزون بر آن، در روایات آمده است: یک گروه از رجعتکنندگان، کسانی هستند که دارای [[ایمان]] خالص هستند؛ شخص علاقهمند به درک محضر واپسین حجت الهی، نهایت تلاش خود را به کار خواهد بست تا به درجات بالای [[ایمان]] رسیده و در شمار رجعتکنندگان باشد و همچنین در روایات فراوانی مداومت بر دعاها و انجام کارهایی برای بازگشت هنگام حکومت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} سفارش شده که خود نیز جنبه عبادی داشته و در تکامل روح انسان بسیار مؤثر است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۳۹ - ۲۴۴.</ref>. |
نسخهٔ ۲۹ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۲۷
از موضوعات اعتقادی شیعه، عقیده به رجعت است، به معنای بازگشت به دنیا پس از مرگ و قبل از قیامت. رجعت تاریخی به معنای عدول از ارزشهای مکتبی نیز وجود دارد که اشاره خواهد شد. رجعت به معنای حیات دوباره، مخصوص بعضی از افراد است نه امری همگانی. کسانی همچون پیامبر، امامان و بعضی از شیعیان ائمه، پس از ظهور امام زمان(ع) زنده میشوند و به صحنۀ دنیا برمیگردند. اصل آن از اعتقادات مورد اتّفاق و محکم شیعه است، هرچند در جزئیات و کیفیّت و زمان آن اختلاف نظر است. برخی در اثبات آن به آیاتی از قرآن استدلال کردهاند که شاهدی بر زنده شدن دوبارۀ انسان در همین دنیا و پیش از برپایی قیامت است، مثل آیات ﴿﴿وَحَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ*حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُم مِّن كُلِّ حَدَبٍ يَنسِلُونَ*وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا بَلْ كُنَّا ظَالِمِينَ﴾﴾[۱]، ﴿﴿أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لاَ يَرْجِعُونَ﴾﴾[۲] ، ﴿﴿الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾﴾[۳] و ﴿﴿وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ*ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ*وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنَّا وَذِكْرَى لِأُولِي الأَلْبَابِ﴾﴾[۴] براساس این عقیده، گاهی به شیعه، "رجعیّه" هم گفته شده است. شیخ مفید میگوید: خداوند، کسانی را از مردگان به همین صورت دنیاییشان به دنیا برمیگرداند، بعضی را عزت میبخشد، برخی را خوار میکند، اهل حق از اهل باطل و مظلومین از ظالمین انتقام میگیرند و این هنگام قیام مهدی آل محمّد است. اهل رجعت، یا در ایمان و عمل صالح، رتبهای بسیار بالا دارند که خداوند دولت حق را به آنان نشان میدهد، یا در فساد و گمراهی و ظلم به اولیای خدا و انجام گناهان به حدّ بالا رسیدهاند که خدا از آنان انتقام میگیرد. هردو گروه پس از آن میمیرند تا در رستاخیز عمومی دوباره برای ثواب و عقاب زنده شوند. قرآن و روایات بسیار بر این موضوع دلالت میکند و امامیه بر این عقیده اتفاق نظر دارند.[۵] دشمنان شیعه، عقیده به رجعت را حمل بر "تناسخ" کردهاند که چنین نیست. بعضی از بزرگان دربارۀ رجعت، آراء عرفانی خاصّی دارند. تألیفات مستقلی نیز دربارۀ این موضوع اعتقادی شیعه نگاشته شده است(...). امام صادق(ع) فرمود: لیس منّا من لم یؤمن برجعتنا...[۶] کسی که ایمان به رجعت ما نداشته باشد از ما نیست. در دعاها و زیارتهای متعددی نیز بحث رجعت مطرح است. در زیارت جامعه تعبیر «مؤمن بإیابکم مصدّق برجعتکم» آمده است و درخواست رجعت و بازگشت به دنیا در دولت امام زمان(ع) در زیارتهای فراوانی آمده است، همچون أحیانی فی رجعتکم[۷] از این رجعت در روایات با عنوان "یوم الکرّه" هم یاد شده و فرمودهاند: أیّام اللّه ثلاثة: یوم الظّهور و یوم الکرّة و یوم القیامة[۸] رجعت، معنای دیگری هم دارد، یعنی واپسگرایی، ارتجاع، بازگشت به ایّام و فرهنگ جاهلیّت که پس از پیامبر اتفاق افتاد و نوعی ارتداد به شمار میرود (در مدخل ارتداد سیاسی از این نوع رجعت بحث شده است، مراجعه کنید.) احیای دوبارۀ اشرافیت جاهلی و روی آوردن مسلمانان به دنیادوستی و تجمّلپرستی و قومیّتگرایی و به تعبیر قرآن، "تولّی (پشتکردن) و انقلاب علی عقب" از اینگونه رجعت است و عامل پیدایش آن در یک امت، گاهی عوامل ساخته نشده و غیر مهذّب است، گاهی عناصر نفوذی و منافق، گاهی هم به خاطر ریشهدار بودن عقیده و عادات قدیم است. قرآن از تلاش کفّار و اهل کتاب برای بازگرداندن مؤمنین به کفر و دست کشیدن از دین و روی آوردن به نیاکان جاهل و مشرک سخن میگوید. متأسفانه پس از رحلت پیامبر، مرام اصیل اسلامی به سبب کنار گذاشتن اهل بیت پیامبر از سوی رجعتطلبان، درهم ریخت و اشرافیت جاهلی حیات دوباره یافت و دین به صورت دستاویزی برای حکومتها درآمد و خلافت به سلطنت تبدیل شد و آن روحیۀ سلحشوری و قهرمانی در دفاع از اسلام و قرآن، به دنیاخواهی، زراندوزی، صرّافی، قدرتطلبی، شهوترانی و قومیّت عربی تغییر یافت و حقیقت مغلوب گشت و فریب، غالب. و این رجعت سیاه و تلخ، حرکت اسلام را از اهداف اصلیاش بازداشت.[۹].
- واژه رجعت در لغت به معنای "بازگشت" است؛ یعنی برگشتن به جایی که پیشتر آنجا بوده است[۱۰][۱۱].
- معنای اصطلاحی رجعت عبارت است از: بازگشت دو گروه از مردگان: مؤمنان محض و کافران محض - به همان صورتهایی که در گذشته بودند[۱۲]- به دنیا پس از ظهور حضرت مهدی(ع) و پیش از قیامت[۱۳]، تا مؤمنان از برپایی حکومت جهانی عدل شاد گردند و کافران از ذلت و حقارت ستمگران متألم شوند[۱۴][۱۵].
- البته برخی رجعت را به ظهور حضرت مهدی(ع) و بازگشت دولت آل محمد(ع) تأویل کرده و بازگشت امامان(ع) را با بدنهای ظاهری خود منکر شدهاند[۱۶]. در ردّ این قول جهاتی ذکر شده است:
- روایات متواتر به بازگشت جسمانی امامان(ع) و رجعتکنندگان تصریح کرده است و قابل تأویل نیست.
- رجعتهایی که در امتهای گذشته صورت گرفته و در روایات و آیات به آنها اشاره شده و شیعه آنها را نیز دلیل بر مدعای خود قرار داده است، به صورت بازگشت مردگان با همان جسمهای گذشته ایشان بوده است[۱۷].
- از روایات معصومان(ع) استفاده میشود اعتقاد به رجعت در مجموعه اعتقادات شیعه، از مرتبه والایی برخوردار است؛ تا جایی که برخی از این احادیث، منکران رجعت را از دایره تشیع خارج میداند[۱۸].
- یکی از این روایات سخن امام صادق(ع) است که فرمود: "از ما نیست کسی که به بازگشت ما باور نداشته باشد"[۱۹]. در روایتی دیگر نیز آن حضرت اعتقاد به رجعت را یکی از شرایط ایمان دانسته، فرموده است: "هرکس به هفت چیز بارورمند باشد، از جمله مؤمنان است یکی ... و ایمان به رجعت"[۲۰][۲۱].
- از اینرو عده فراوانی از علمای شیعه، اعتقاد به رجعت را از ضروریات مذهب دانستهاند. عده اندکی نیز که از ضروریات ندانستهاند، انکار آن را جایز نشمردهاند[۲۲]. البته افراد بسیار اندکی از شیعیان نیز رجعت را انکار کردهاند[۲۳][۲۴].
- البته بر خلاف عقیده شیعه، اهل سنت عقیده به رجعت را خلاف عقاید اسلامی میدانند و آن را هیچ نمیپسندند. نویسندگان و شرح حالنویسان آنان، معتقدان به رجعت را طعن و ردّ کرده و آن را نشانه طرد روایت راوی میدانند[۲۵].
- در میان اهل سنت افراد بسیار اندکی هستند که به رجعت شماری از افراد - از جمله اصحاب کهف در عصر ظهور مهدی(ع)- اشاره کردهاند[۲۶][۲۷].
- معتقدان به رجعت برای اثبات این اعتقاد خود، از آیات و روایات فراوانی بهره برده و این آیات و روایات را به طور عمده به دو دسته تقسیم کردهاند:
- دسته نخست، آیات و روایاتی است که سخن از وقوع رجعت در امتهای گذشته دارد.
- دسته دوم، آیات و روایاتی که به اعتقاد ایشان دلالت بر وقوع آن در آخر الزمان و هنگام ظهور حضرت مهدی(ع) دارد[۲۸].
آیات
- از آنجایی که قرآن، اساسیترین منبع برای اثبات حقایق دینی است، در مسأله رجعت نیز نخستین منبع و اصلیترین آنها است. این آیات به دو دسته تقسیم شده است: آیات مبنی بر وقوع رجعت میان اقوام و ملل گذشته از جمله آیهای که بر زنده شدن هفتاد تن از یاران حضرت موسی(ع) دلالت دارد. خداوند سبحانه و تعالی در این باره فرموده است:﴿﴿وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ ثُمَّ بَعَثْنَاكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾﴾[۲۹] این آیه به نظر عموم مفسران شیعه و اهل سنت، در مردن و زنده شدن صراحت دارد[۳۰]. همچنین آیه﴿﴿ وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴾﴾[۳۱] و آیه ﴿﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ ﴾﴾[۳۲] بر زنده شدن عدهای دیگر از مردگان دلالت دارد. بزرگان علمای شیعه، پس از ذکر آیات بالا، به روایات فراوانی از رسول گرامی اسلام(ص) استدلال کردهاند، با این محتوا که: "هرچه در امتهای گذشته رخ داده است مو به مو در امت من نیز اتفاق خواهد افتاد"[۳۳]. این مجموعه روایات، بیش از آنکه در جوامع روایی شیعه ذکر شده باشد، در کتابهای اهل سنت آمده است[۳۴][۳۵].
- آیات تأویل شده به رجعت در آخر الزمان: از روایات معصومان(ع) استفاده میشود برخی از آیات قرآن به رجعت در زمان ظهور حضرت مهدی(ع) تأویل میشود؛ از جمله این آیه: ﴿﴿وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِّمَّن يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ﴾﴾[۳۶]. ذیل این آیه روایات فراوانی از امامان معصوم(ع) وارد شده که گویای بازگشت انسانهایی در عصر ظهور حضرت مهدی(ع) است. و این گونه استدلال شده که در آیه، به برانگیخته شدن عدهای محدود اشاره شده است؛ در حالی که در قیامت، همه انسانها محشور میشوند. به علاوه، سیاق آیات در مقام بیان رخدادهایی است که در دنیا و پیش از قیامت است و پس از چند آیه، حوادث مربوط به قیامت را بیان کرده است[۳۷][۳۸]..
- بیشتر دلیلهای معتقدان به رجعت، آیات و روایات است. هرچند بیشتر روایات مورد نظر، ذیل آیات ذکر شده است، این روایات به قدری فراوان است که بزرگانی همچون: شیخ طوسی[۳۹]، شیخ صدوق[۴۰]، علامه مجلسی[۴۱]، مرحوم مظفر [۴۲] و علامه طباطبایی[۴۳]، آنها را متواتر دانستهاند[۴۴].
- برخی از این روایات از این قرار است: امام باقر(ع) فرمود: "روزهای خدای عز و جل سه تا است: روزی که قائم قیام خواهد کرد، روز رجعت و روز قیامت"[۴۵]. امام سجاد(ع) ذیل آیه شریفه ﴿﴿إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ مَن جَاءَ بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ ﴾﴾[۴۶] فرمود: پیامبرتان و امیر مؤمنان(ع) و امامان(ع) به سوی شما بازمیگردند[۴۷][۴۸].
- افزون بر آیات و روایات، ادعیه و زیارتنامههای فراوانی نیز به رجعت اشاره کردهاند[۴۹]؛ از جمله: دعای مشهور عهد، دعای روز سوم شعبان[۵۰]، زیارت جامعه، زیارت اربعین[۵۱]، برخی زیارتهای امام حسین(ع)[۵۲]؛ و زیارت حضرت ابو الفضل(ع)[۵۳][۵۴].
- افزون بر ادله نقلی "آیات و روایات" که برای اثبات رجعت به آنها اشاره شد، علما یکی دیگر از راههای اثبات رجعت را اجماع دانستهاند. از کسانی که ادعای اجماع و اتفاق علما را بیان کردهاند، میتوان به بزرگانی همچون سید مرتضی[۵۵]، امین الاسلام طبرسی[۵۶]؛ شیخ مفید[۵۷]؛ شیخ حر عاملی[۵۸] و علامه مجلسی[۵۹] اشاره کرد[۶۰].
آثار اعتقاد به رجعت
- همانگونه که انتظار فرج که عبادتی بس بزرگ است نقش مهمّ و بسزایی در پویایی و تحرک جامعه ایفا میکند، اعتقاد به رجعت و بازگشت به دنیا در زمان دولت کریمه حضرت مهدی(ع) نیز میتواند نقش مهم و سازندهای در شادابی دینی و امید به حضور در حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) داشته باشد؛ چرا که انسان، با دیدن افرادی که تمام عمر خود را در انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) سپری کردهاند و آنگاه بدون درک ظهور از دنیا میروند، دچار سرخوردگی شده و حتی در مقام انتظار نیز دچار ناامیدی خواهد شد و اگر بداند هنگام ظهور- در صورت دارا بودن شرایط ویژهای- امکان بازگشت او به زندگی دنیایی و حضور در محضر واپسین امام(ع) وجود دارد، در امیدواری او نقش بسیاری خواهد داشت[۶۱].
- افزون بر آن، در روایات آمده است: یک گروه از رجعتکنندگان، کسانی هستند که دارای ایمان خالص هستند؛ شخص علاقهمند به درک محضر واپسین حجت الهی، نهایت تلاش خود را به کار خواهد بست تا به درجات بالای ایمان رسیده و در شمار رجعتکنندگان باشد و همچنین در روایات فراوانی مداومت بر دعاها و انجام کارهایی برای بازگشت هنگام حکومت حضرت مهدی(ع) سفارش شده که خود نیز جنبه عبادی داشته و در تکامل روح انسان بسیار مؤثر است[۶۲].
- ↑ سوره انبیا آیه۹۵تا۹۷
- ↑ سوره یس آیه۳۱
- ↑ سوره مومنون آیه۱۱
- ↑ سوره ص آیه۴۱تا۴۳
- ↑ اوائل المقالات، شیخ مفید، ص ۷۷(چاپ کنگرۀ هزاره شیخ مفید) ، حق الیقین، سیّد عبد اللّه شبّر، ج ۲ ص ۴
- ↑ بحار الأنوار، ج ۱۰۰ ص ۳۲۰
- ↑ برای مطالعه دربارۀ آن ر. ک: «بحار الأنوار» ، ج ۵۳(باب الرجعه) و ج ۲۵ ص ۱۰۸، «دائرة المعارف تشیّع» ، ج ۸ ص ۱۸۰، فصلنامۀ «وقف، میراث جاویدان» شمارۀ ۱۳ ص ۱۰۸ مقالۀ «رجعت در اندیشۀ شیعی» محمّد هادی معرفت و منابعی که در متن کتاب نام آنها برده شد
- ↑ المیزان، ج ۲ ص ۱۱۲
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۸۲.
- ↑ ر. ک: العین؛ مفردات الفاظ القرآن و ...
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
- ↑ شیخ مفید، اوائل المقالات، ص ۷۷
- ↑ شیخ حر عاملی، الایقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۲۹
- ↑ سیّد مرتضی، الرسائل الشریف، ج ۱، ص ۱۲۵؛ محمد رضا مظفر، عقاید الامامیه، ص ۲۹۴
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
- ↑ ر. ک: سیّد محمد صدر، تاریخ ما بعد الظهور، ص ۸۵۹
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
- ↑ " لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِكَرَّتِنَا "، شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۵۸
- ↑ " مَنْ أَقَرَّ بِسَبْعَةِ أَشْيَاءَ فَهُوَ مُؤْمِنٌ ... وَ الْإِيمَانِ بِالرَّجْعَةِ "؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۲۴۰
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
- ↑ شیخ طوسی، رسالة العقاید الجعفریه، ص ۲۵۰؛ محمد باقر مجلسی، حق الیقین، مقصد نهم؛ شیخ حر عاملی، الایقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۶۷؛ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین، ج ۲، ص ۶۷۹
- ↑ محمد جواد مشکور، تاریخ شیعه و فرقههای اسلام، ص ۱۱۱
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
- ↑ محمد رضا مظفر، عقاید الامامیه، ص ۱۲۰
- ↑ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۵، ص ۲۵۳؛ تیسیر التفسیر، ج ۷، ص ۳۶۸
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
- ↑ و (یاد کنید) آنگاه را که گفتید: ای موسی! ما تا خداوند را آشکارا نبینیم، به تو ایمان نمیآوریم و در حالی که خود مینگریستید آذرخش شما را فرا گرفت.باز، از پس مرگتان شما را برانگیختیم، باشد که سپاس بگزارید؛ سوره بقره، آیه: ۵۵- ۵۶.
- ↑ شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج ۱- ۲، ص ۲۵۲؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج ۱، ص ۴۶؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۱، ص ۴۰۳؛ مدارک التنزیل، ج ۱، ص ۵۳
- ↑ و (یاد کنید) آنگاه را که انسانی را کشتید و در آن (با هم) به ستیزه برخاستید و خداوند چیزی را که پنهان میکردید آشکار کرد. باری، گفتیم با پارهای از آن (گاو) بر این (کشته) بزنید، این چنین خداوند مردگان را زنده میکند و نشانههای خود را به شما نشان میدهد، باشد که خرد ورزید؛ سوره بقره ، آیه: ۷۲- ۷۳.
- ↑ آیا در (کار) کسانی ننگریستهای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بیگمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمیگزارند؛ سوره بقره، آیه: ۲۴۳.
- ↑ " يَكُونُ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ كُلُ مَا كَانَ فِي الْأُمَمِ السَّالِفَةِ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّة"، شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۲۰۳، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۲۹
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۳۵۱؛ ج ۴، ص ۴۹۱؛ المستدرک علی الصحیحین، ج ۱، ص ۲۱۸؛ السنه للمروزی، ج ۱، ص ۱۸.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
- ↑ و (یاد کن) روزی (را) که از هر امتی دستهای از آنان را که نشانههای ما را دروغ میشمردند گرد میآوریم و آنگاه آنان را به هم میپیوندند؛ سوره نمل، آیه: ۸۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان؛ ج ۷- ۸، ص ۳۶۶؛ محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج ۱۵، ص ۵۷۰
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
- ↑ شیخ طوسی، رسالة العقاید الجعفریة، ص ۲۵۰
- ↑ " أَيَّامُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ ثَلَاثَةٌ يَوْمَ يَقُومُ الْقَائِمُ وَ يَوْمَ الْكَرَّةِ وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ"، شیخ صدوق، الخصال، ص ۱۰۸
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۲۲
- ↑ مظفر، عقاید الامامیه، ص ۲۹۷
- ↑ محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج ۲، ص ۱۰۷
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، ص ۱۰۸
- ↑ بیگمان آن کس که قرآن را بر تو واجب کرده است تو را به بازگشتگاهی باز میگرداند؛ بگو: پروردگار من بهتر میداند چه کسی رهنمود آورده است و چه کسی در گمراهی آشکاری است؛ سوره قصص، آیه: ۸۵.
- ↑ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج ۲، ص ۱۴۷
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۹۵، ح ۱۱۱
- ↑ مصباح المتهجد، ص ۵۴۳
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۱۳
- ↑ مصباح المتهجد، ص ۷۳۰
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۹۸، ص ۳۵۹
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
- ↑ سید مرتضی، رسائل الشریف، ج ۱، ص ۱۲۵
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ذیل: ۸۳ سوره نمل
- ↑ شیخ مفید، سلسله مؤلفات مفید، ج ۴، ص ۴۶
- ↑ شیخ حر عاملی، الایقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص ۳۳
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۹۴، ح ۱۰۵
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۳۹ - ۲۴۴.