معصیت در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
[[اثم]]، [[گناه]]، [[بزه]]، [[جرم]]، [[معصیت]]، [[ناشایست]]<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۵؛ علیاکبر دهخدا، لغتنامه، ج۱، ص۸۶۱.</ref>، عمل [[زشت]] و [[ناپسند]] که تأخیر در رسیدن به [[حیات]] [[سعیده]] را به دنبال دارد<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۶۳.</ref> و آنچه [[حلال]] نیست<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۵. لوئیس معلوف، المنجد، ص۳؛ ر.ک: بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۶۹۹؛ محمود سرمدی، «اثم»، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۱، ص۱۴۸.</ref>. | |||
{{متن قرآن|وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ}}<ref>«و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید» سوره مائده، آیه ۲.</ref> | |||
"[[اثم]]" نوعی کنش است که دارای دو بُعد فردی و [[اجتماعی]] میباشد. در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ}} تأکید بر جنبه [[اجتماعی]] "[[اثم]]" است. در حوزه [[فرهنگ]] عمومی "[[اثم]]" از قبیل امور ضد ارزشی، غیر هنجاری و ضد [[اخلاقی]] به شمار میرود و در بسیاری از متون [[اسلامی]] به آثار [[اجتماعی]] [[گناه]] اشاره شده است<ref>برای نمونه ر.ک: عبدالواحد بن محمد آمدی، غرر الحکم، ص۱۸۵-۱۸۶.</ref>. | |||
در طبقهبندی برخی [[دانشمندان اسلامی]] از [[جوامع]] و [[دولتها]]، [[مدینه]] فاسقه مدینهای است که [[سعادت]] را میشناسد، اما کنش اهل آن بر اساس [[بدی]]، [[فسق]]، [[اثم]] و [[ضد ارزشها]] بنا شده و در مقابل [[مدینه فاضله]] قرار گرفته است<ref>محمد بن محمد فارابی، آراء اهل المدینة الفاضله، ص۱۳۳.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۴۴-۴۵.</ref> | |||
[[اثم]]، [[معصیت]]<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۱۹۰.</ref>، [[جُرم]]<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۳۶۱.</ref> و هر عملی که نتیجه [[بدی]] را به دنبال دارد<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۳۱.</ref> (به اعتبار کلمه ذَنَب که به معنای دُم و دنباله چیزی است). | |||
{{متن قرآن|وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ}}<ref>«و در چشم آنان به گردن من گناهی است که میهراسم مرا بکشند» سوره شعراء، آیه ۱۴.</ref>. | |||
کلمه {{متن قرآن|ذَنْبٌ}} به اقتضای موارد و موضوعات، هم به مسائل [[دنیوی]] اطلاق میشود که معنای [[جُرم]] و [[بزه]] دارد: {{متن قرآن|وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ}}<ref>«و در چشم آنان به گردن من گناهی است که میهراسم مرا بکشند» سوره شعراء، آیه ۱۴.</ref>. و هم به [[گناه]] و [[معصیت]] [[اللّه]] که در [[امور معنوی]] است {{متن قرآن|يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ}}<ref>«تا کردارهایتان را شایسته گرداند و گناهانتان را بیامرزد و هر که از خداوند و فرستاده او فرمان برد بیگمان به رستگاری سترگی رسیده است» سوره احزاب، آیه ۷۱.</ref>.<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۵، ص۲۵۹.</ref> | |||
در [[قرآن کریم]]، الفاظ متعددی برای [[گناه]] و [[بدی]] وارد شده است، مانند [[اثم]]، [[معصیة]]، خطیئه، [[جُرم]]، [[سیئه]] و [[ذنب]] که تأثیر آنان در ابعاد [[اجتماعی]] بر [[فرد]] و [[جامعه]] پوشیده نیست و جوامعی از [[ملل]] گذشته به [[دلیل]] [[ارتکاب معاصی]] و [[بدی]] دچار عذابهای دردناک [[الهی]] شدهاند؛ همچنین در تقسیمبندی [[دولتها]] و [[جوامع]] نزد [[اندیشمندان]] [[مسلمان]]، [[گناه]] و [[فسق]] محور تقسیم واقع شده است ([[مدینه]] فاسقه).<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۲۹۲.</ref>. | |||
==منابع== | ==منابع== |
نسخهٔ ۷ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۰۸
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل معصیت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
اثم، گناه، بزه، جرم، معصیت، ناشایست[۱]، عمل زشت و ناپسند که تأخیر در رسیدن به حیات سعیده را به دنبال دارد[۲] و آنچه حلال نیست[۳].
وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ[۴]
"اثم" نوعی کنش است که دارای دو بُعد فردی و اجتماعی میباشد. در آیه شریفه وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ تأکید بر جنبه اجتماعی "اثم" است. در حوزه فرهنگ عمومی "اثم" از قبیل امور ضد ارزشی، غیر هنجاری و ضد اخلاقی به شمار میرود و در بسیاری از متون اسلامی به آثار اجتماعی گناه اشاره شده است[۵].
در طبقهبندی برخی دانشمندان اسلامی از جوامع و دولتها، مدینه فاسقه مدینهای است که سعادت را میشناسد، اما کنش اهل آن بر اساس بدی، فسق، اثم و ضد ارزشها بنا شده و در مقابل مدینه فاضله قرار گرفته است[۶].[۷]
اثم، معصیت[۸]، جُرم[۹] و هر عملی که نتیجه بدی را به دنبال دارد[۱۰] (به اعتبار کلمه ذَنَب که به معنای دُم و دنباله چیزی است).
وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ[۱۱].
کلمه ذَنْبٌ به اقتضای موارد و موضوعات، هم به مسائل دنیوی اطلاق میشود که معنای جُرم و بزه دارد: وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ[۱۲]. و هم به گناه و معصیت اللّه که در امور معنوی است يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ[۱۳].[۱۴]
در قرآن کریم، الفاظ متعددی برای گناه و بدی وارد شده است، مانند اثم، معصیة، خطیئه، جُرم، سیئه و ذنب که تأثیر آنان در ابعاد اجتماعی بر فرد و جامعه پوشیده نیست و جوامعی از ملل گذشته به دلیل ارتکاب معاصی و بدی دچار عذابهای دردناک الهی شدهاند؛ همچنین در تقسیمبندی دولتها و جوامع نزد اندیشمندان مسلمان، گناه و فسق محور تقسیم واقع شده است (مدینه فاسقه).[۱۵].
منابع
جستارهای وابسته
- اثر ذاتی گناه
- اثر وضعی گناه
- اخفای گناه
- اذیت همسایه
- اراده معصیت
- ازلال
- اسباب تعزیرات
- اسباب حدود
- اسباب گناه
- استحقاق عقاب
- استحلال معصیت
- استماع غیبت
- استهزا
- اسراف
- اسقاط گناه
- اسلام مذنب
- اشاعه فحشا
- اشهار سلاح در ملأ عام
- اصرار بر صغایر
- اصرار بر گناه
- اضلال از سبیل الله
- اطاعت
- اظهار گناه
- اعانت بر گناه
- اعتراف به گناه
- اعتراف معصومین به گناه
- اعتماد به ظالم
- اِعراض از ذکر خدا
- اقرار به گناه
- امن از مکر خدا
- انفاق در معصیت الهی
- انکار گناه
- آرزوی فجور
- آمرزش گناه
- بدترین گناه
- بدعت
- بهتان
- بهتان به خدا
- بیماری
- پشیمانی از گناه
- تبرج
- تجسس از گناه
- تحذیر از گناه
- تحریک بر گناه
- تحمل وزر
- تخذیل مجاهد
- تخلف از جهاد
- ترک حج
- ترک نماز
- ترک واجبات
- ترویج کالای اسرائیلی
- تشریح برای تشخیص جرم
- تعرّب بعد هجرت
- توبه قبل از اثبات جرم
- تهمت
- جرایم سازمان یافته
- حبس حق
- حجاب عالم طبیعت
- حضور در مجلس گناه
- حِنث
- خالق معاصی
- خروج از ذلت معصیت
- خلف وعده
- خلق معاصی
- خوردن مال یتیم
- خوف از گناه
- درمان گناه
- دروغ
- دروغ بر خدا
- دشمنی با مؤمن
- دعای آمرزش گناهان
- دیاثت
- ذنب
- ذنب امت پیامبر
- ذنب غیر مغفور
- ذنب متوب عنه
- ذنب مغفور
- ذنب مؤمنات
- ذنب مؤمنین
- ذنوب انبیا
- ذنوب متأخر
- ذنوب متقدم
- ربا
- ربا خواری
- رضایت به ظلم
- رفاه زندگی با گناه
- ریزش گناه
- ساخت محرمات
- سخن چینی
- سرزنش مسلمان
- سفر گناه
- سیئه موجب خلود
- شرارت
- شکنجه
- شیاع گناه
- صداع
- طلب مغفرت از ذنوب
- ظلم
- عاق والدین
- عدم وقف بر گناه
- عصیان
- عصیان الهی
- عصیان دائم
- عقاب معصیت
- علم به مثالب معاصی
- عواقب معاصی
- غش
- غناء
- غیبت
- فتنه
- فرار از جهاد بدون عذر
- فراموشی استغفار
- فسق
- فکر گناه
- قبح معاصی
- قتل عمد
- قذف محصن
- قسم بر گناه
- قطع رحم
- قمار
- کتمان شهادت
- کتمان گناه
- کراهت آگاهی مردم از گناه
- کشف جرم
- کفاره گناه
- کفر
- کم فروشی
- کوچک شمردن گناه
- کهانت
- گناه ابلیس
- گناه اثنای سفر
- گناه اعتقادی
- گناه آشکار
- گناه بدنی
- گناه پنهانی
- گناه توبه شده
- گناه ذاتی
- گناه شنونده غیبت
- گناه صغیره
- گناه عارضی
- گناه عملی
- گناه غش
- گناه غنا
- گناه غیبت
- گناه غیر مغفور
- گناه قلبی
- گناه کبیره
- گناه مستور
- گناه مغفور
- گناهان غیر مسلمانان
- گناهان مسلمانان
- گناهکار
- مجالست اهل گناه
- محبت ظالم
- محقرات
- مدیون در غیر گناه
- مراتب گناه
- مرگ به سبب گناه
- معصیت از انبیا
- معصیت امام
- معصیت انسان
- معصیت جوارح
- معصیت قلوب
- معصیت کافر
- مفاسد گناه
- مکر
- منع از مساجد
- منع زکات
- نابودی گناه
- ندامت
- ندامت از گناه
- ندامت از معصیت
- نذر حرام
- نذر گناه
- نشوز
- نقض عهد
- نهی از محرمات
- وقت معصیت
- یأس از رحمت الهی
پانویس
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۵؛ علیاکبر دهخدا، لغتنامه، ج۱، ص۸۶۱.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۶۳.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۵. لوئیس معلوف، المنجد، ص۳؛ ر.ک: بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۶۹۹؛ محمود سرمدی، «اثم»، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۱، ص۱۴۸.
- ↑ «و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید» سوره مائده، آیه ۲.
- ↑ برای نمونه ر.ک: عبدالواحد بن محمد آمدی، غرر الحکم، ص۱۸۵-۱۸۶.
- ↑ محمد بن محمد فارابی، آراء اهل المدینة الفاضله، ص۱۳۳.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۴۴-۴۵.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۱۹۰.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۳۶۱.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۳۱.
- ↑ «و در چشم آنان به گردن من گناهی است که میهراسم مرا بکشند» سوره شعراء، آیه ۱۴.
- ↑ «و در چشم آنان به گردن من گناهی است که میهراسم مرا بکشند» سوره شعراء، آیه ۱۴.
- ↑ «تا کردارهایتان را شایسته گرداند و گناهانتان را بیامرزد و هر که از خداوند و فرستاده او فرمان برد بیگمان به رستگاری سترگی رسیده است» سوره احزاب، آیه ۷۱.
- ↑ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۵، ص۲۵۹.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۲۹۲.