ظلم در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
*{{متن قرآن|أَمْ يَخَافُونَ أَنْ يَحِيفَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَرَسُولُهُ}}<ref>«آیا آنان به دل بیمارند یا تردید دارند یا میهراسند که خداوند و پیامبرش بر آنان بیداد روا دارند؟ (خیر)، بلکه آنان ستمگرند» سوره نور، آیه ۵۰.</ref>. | *{{متن قرآن|أَمْ يَخَافُونَ أَنْ يَحِيفَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَرَسُولُهُ}}<ref>«آیا آنان به دل بیمارند یا تردید دارند یا میهراسند که خداوند و پیامبرش بر آنان بیداد روا دارند؟ (خیر)، بلکه آنان ستمگرند» سوره نور، آیه ۵۰.</ref>. | ||
*این [[آیه شریفه]] متضمن [[برائت]] [[خدا]] و [[رسول]] از [[ظلم و جور]]، [[ستمکاری]] و [[قضاوت]] ناعادلانه است<ref>سید محمد حسین طباطبابی، المیزان، ج۱۵، ص۱۴۷.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۲۴۴.</ref>. | *این [[آیه شریفه]] متضمن [[برائت]] [[خدا]] و [[رسول]] از [[ظلم و جور]]، [[ستمکاری]] و [[قضاوت]] ناعادلانه است<ref>سید محمد حسین طباطبابی، المیزان، ج۱۵، ص۱۴۷.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۲۴۴.</ref>. | ||
==ظلم در فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم== | |||
[[حق]] دیگری را خوردن، [[ستمکاری]]<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۱۱.</ref>، [[جور]]، [[تجاوز]] از حد<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۳۷۳.</ref>. اصل آن به معنای قراردادن چیزی در غیر موضع آن به [[دشمنی]]<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۴۶۸.</ref>، اضاعه و ضایع کردن حق<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۱۷۱.</ref>. | |||
{{متن قرآن|أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا}}<ref>«به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل میشود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیدهاند » سوره حج، آیه ۳۹.</ref>. | |||
در [[قرآن کریم]] [[ظلم]] از [[خدای تعالی]] [[نفی]] شده و [[ارتکاب ظلم]] از او محال است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}<ref>«بیگمان خداوند بر مردم هیچ ستم روا نمیدارد امّا این مردمند که به خویش ستم میورزند» سوره یونس، آیه ۴۴.</ref>؛ لذا ظلم صفت فعل [[انسان]] است و سه گونه است<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۳۷-۵۳۸.</ref>: | |||
#ظلم انسان به خدای تعالی که بالاترین ظلم انسان در حق [[خداوند]]، [[شرک]]، [[کفر]] و [[نفاق]] است: {{متن قرآن|يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که لقمان به پسرش- در حالی که بدو اندرز میداد- گفت: پسرکم! به خداوند شرک مورز که شرک، ستمی سترگ است» سوره لقمان، آیه ۱۳.</ref>. | |||
#ظلم انسان به خود: {{متن قرآن|وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ}}<ref>« و هر کس چنین کند، به خود ستم کرده است» سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref>. | |||
#ظلم انسان به همنوع خود: {{متن قرآن|إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ}}<ref>«ایراد تنها بر کسانیست که به مردم ستم میورزند و ناحقّ در زمین گردنکشی میکنند، آنان عذابی دردناک خواهند داشت» سوره شوری، آیه ۴۲.</ref>. | |||
همه انواع ظلم در قرآن کریم منهی و نکوهیده است و [[عقل]] همه [[انسانها]] نیز آن را [[قبیح]] میشمارد. از این سه نوع ظلم، نوع سوم یعنی ظلم انسان به انسانها بیشتر در [[نظامهای سیاسی]] و [[حکومتهای ظالم]] رخ داده است و [[حدیث]] {{متن حدیث| الْمُلْكُ يَبْقَى مَعَ الْكُفْرِ وَ لَا يَبْقَى مَعَ الظُّلْمِ}}<ref>شیخ مفید، امالی، ص۳۱۰.</ref> دلالت بر همین معنا دارد.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۴۰۵-۴۰۶.</ref> | |||
==منابع== | ==منابع== |
نسخهٔ ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۳۱
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ظلم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- خروج از اعتدال[۱]، جانبداری از یک طرف در داوری[۲]. در اصل به معنای میل و تمایل پیدا کردن[۳].
- ﴿أَمْ يَخَافُونَ أَنْ يَحِيفَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَرَسُولُهُ﴾[۴].
- این آیه شریفه متضمن برائت خدا و رسول از ظلم و جور، ستمکاری و قضاوت ناعادلانه است[۵].[۶].
ظلم در فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم
حق دیگری را خوردن، ستمکاری[۷]، جور، تجاوز از حد[۸]. اصل آن به معنای قراردادن چیزی در غیر موضع آن به دشمنی[۹]، اضاعه و ضایع کردن حق[۱۰].
﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا﴾[۱۱].
در قرآن کریم ظلم از خدای تعالی نفی شده و ارتکاب ظلم از او محال است: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ﴾[۱۲]؛ لذا ظلم صفت فعل انسان است و سه گونه است[۱۳]:
- ظلم انسان به خدای تعالی که بالاترین ظلم انسان در حق خداوند، شرک، کفر و نفاق است: ﴿يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ﴾[۱۴].
- ظلم انسان به خود: ﴿وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ﴾[۱۵].
- ظلم انسان به همنوع خود: ﴿إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ﴾[۱۶].
همه انواع ظلم در قرآن کریم منهی و نکوهیده است و عقل همه انسانها نیز آن را قبیح میشمارد. از این سه نوع ظلم، نوع سوم یعنی ظلم انسان به انسانها بیشتر در نظامهای سیاسی و حکومتهای ظالم رخ داده است و حدیث « الْمُلْكُ يَبْقَى مَعَ الْكُفْرِ وَ لَا يَبْقَى مَعَ الظُّلْمِ»[۱۷] دلالت بر همین معنا دارد.[۱۸]
منابع
پانویس
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۲، ص۳۳۰.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۶۶.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۱۲۵.
- ↑ «آیا آنان به دل بیمارند یا تردید دارند یا میهراسند که خداوند و پیامبرش بر آنان بیداد روا دارند؟ (خیر)، بلکه آنان ستمگرند» سوره نور، آیه ۵۰.
- ↑ سید محمد حسین طباطبابی، المیزان، ج۱۵، ص۱۴۷.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۲۴۴.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۱۱.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۳۷۳.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۴۶۸.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۱۷۱.
- ↑ «به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل میشود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیدهاند » سوره حج، آیه ۳۹.
- ↑ «بیگمان خداوند بر مردم هیچ ستم روا نمیدارد امّا این مردمند که به خویش ستم میورزند» سوره یونس، آیه ۴۴.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۳۷-۵۳۸.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که لقمان به پسرش- در حالی که بدو اندرز میداد- گفت: پسرکم! به خداوند شرک مورز که شرک، ستمی سترگ است» سوره لقمان، آیه ۱۳.
- ↑ « و هر کس چنین کند، به خود ستم کرده است» سوره بقره، آیه ۲۳۱.
- ↑ «ایراد تنها بر کسانیست که به مردم ستم میورزند و ناحقّ در زمین گردنکشی میکنند، آنان عذابی دردناک خواهند داشت» سوره شوری، آیه ۴۲.
- ↑ شیخ مفید، امالی، ص۳۱۰.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۴۰۵-۴۰۶.