حزب در لغت: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-</div>\n<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> +</div>)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==)) |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:1100721.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|'''آزادی در فقه و حدود آن''']] | #[[پرونده:1100721.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|'''آزادی در فقه و حدود آن''']] |
نسخهٔ ۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۲۵
مقدمه
- “حزب” واژهای عربی است و به گروهی اطلاق میشود که فعالیت و هدف مشترکی داشته باشند. “Parrty” نیز همین معنای لغوی “حزب” را دارد. حزب در ادبیات دینی (قرآن و سنت) در مورد گروه حق و باطل استعمال میشود؛ چنان که در قرآن بر گروه مؤمنان و کافران حزب گفته شده است: ﴿أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۱]؛ ﴿لَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ﴾[۲]؛ ﴿كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ﴾[۳]. در دو آیه اخیر حزب به گروه غیر دیندار اطلاق شده است[۴].
- قومی که قلبها و اعمال آنها هماهنگ باشد[۵]، گروهی با عقیده و هدف مشترک[۶]، جماعتی با تمایلات مشترک [۷]، جماعتی بهشدت همبسته[۸].
- "حزب" در زبان فارسی به معنای گروه و دسته است [۹] و در زبان عربی نیز نزدیک به همین معناست و شماری از واژهپژوهان آن را به معنی جماعت [۱۰] و طایفهای از مردم دانستهاند.[۱۱] برخی دیگر معتقدند اصل واحد معنایی در این ماده، تجمع است، هنگامی که بر اساس رأی و هدف واحد باشد،[۱۲] بر این اساس، حزب اگرچه معنایی نزدیک با کلمات جماعت، قوم و طایفه دارد، میتوان گفت حزب با قید پیروی از یک عقیده و نظر، دارای معنایی اخص است. حزب در ادبیات سیاسی امروز معنایی متفاوت یافته است: سازمانی سیاسی است که از همفکران و طرفداران یک آرمان تشکیل شده و با داشتن تشکیلات منظم و برنامههای سیاسی کوتاه و بلندمدت برای نیل به آرمانش میکوشد.[۱۳] معنای جدید این واژه بیشتر ناظر به گروههایی است که بر اساس اهداف سیاسی و برای دستیابی به قدرت شکل گرفتهاند و از آیات قرآن نمیتوان بیان روشنی در رد یا تأیید این معنا به دست آورد</ref>.[۱۴].
حزب در سیره سیاسی پیامبر اعظم
راغب اصفهانی مینویسد: الْحِزْبُ: جماعة فيها غلظ، قال عزّ و جلّ: ﴿أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصَى لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا﴾[۱۵]، ﴿أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ﴾[۱۶]، و قوله تعالى: ﴿وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ﴾[۱۷]، عبارة عن المجتمعين لمحاربة النبيّ(ص)، ﴿فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ﴾[۱۸]، يعني: أنصار اللّه، و قال تعالى: ﴿يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَإِنْ يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِي الْأَعْرَابِ﴾[۱۹]، و بعيده: ﴿وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ﴾...[۲۰]، حزب گروه و جماعتی را گویند که با احساس خاصی از آن دفاع نمایند. خداوند در قرآن نیز آورده است... «در ماجرای جنگ خندق که مؤمنون احزاب را دیدند». «و همانا حزب خدا حتماً پیروز است».
در مقاییس اللغه آمده است: «حاء، زاد و باء دارای معنای واحدی هستند و آن جمع شدن چیزی است. حزب به معنای جماعتی از مردم از معنای مذکور گرفته شده و طایفه از هر چیزی را حزب میگویند»[۲۱]. در بعضی کتب لغت تصریح شده که حزب به گروهی که عقیده خاصی دارند گفته میشود. ابن منظور در لسان العرب مینویسد: حزب به معنای گروهی از مردم میباشد. به هر قومی که قلبها و اعمال آنها یکرنگ و یکپارچه باشد نیز جریان سیاسی گفته میشود. حزب در آیه ﴿كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ﴾[۲۲] به طایفهای گفته میشود که عقیده و میل واحدی داشته باشند[۲۳].
قرآن حزب را به هر قومی که دارای عقاید و عملکرد مشترک هستند اطلاق کرده است: ﴿كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتَادِ * وَثَمُودُ وَقَوْمُ لُوطٍ وَأَصْحَابُ الْأَيْكَةِ أُولَئِكَ الْأَحْزَابُ﴾[۲۴]. در نهج البلاغه واژه حزب ده بار به صورتهای مختلف و در معنای کلیِ «گروهی از انسانها با هدف، عقیده و عملکرد مشترک» به کار رفته است که بر مفهوم جناح انطباق داشته و از معنای حزب اصطلاحی عامتر است. با توجه به مفهوم جریان و جناح و حزب و با توجه به کاربرد واژه حزب در متون دینی، وجود جریانها و جناحها در دوران پیامبر و بعد از آن کاملاً طبیعی و واقعی به نظر میرسد.[۲۵]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «آگاه باشید که بیگمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند» سوره مجادله، آیه ۲۲.
- ↑ «و چون مؤمنان دستهها (ی مشرک) را دیدند.».. سوره احزاب، آیه ۲۲.
- ↑ «هر گروهی بدانچه خود دارد شادمان است» سوره مؤمنون، آیه ۵۳.
- ↑ قدردان قراملکی، محمد حسن، آزادی در فقه و حدود آن، ص ۲۶۱.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱، ص۳۰۸.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۲، ص۲۰۷.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۳، ص۱۶۴.
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۳۱.
- ↑ لغت نامه، ج ۶، ص ۷۸۲۳، «حزب».
- ↑ مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۵۵؛ لسان العرب، ج ۳، ص ۱۴۸، «حزب».
- ↑ مجمع البحرین، ج ۱، ص ۴۹۹، «حزب».
- ↑ التحقیق، ج ۲، ص ۲۰۷، «حزب».
- ↑ فرهنگ علوم سیاسی، ص ۲۸۳.
- ↑ بیگزاده جلالی، حمید؛ مقاله «حزب»؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰.
- ↑ «کدام یک از دو گروه در ازای درنگی را که (در غار) داشتند بهتر شمارش میکند» سوره کهف، آیه ۱۲.
- ↑ «آنان حزب شیطانند» سوره مجادله، آیه ۱۹.
- ↑ «و چون مؤمنان دستهها (ی مشرک) را دیدند» سوره احزاب، آیه ۲۲.
- ↑ «بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.
- ↑ «گمان میکنند که دستهها (ی مشرک) هنوز نرفتهاند و اگر آن دستهها باز آیند، اینان آرزو میکنند کاش میان تازیهای بیاباننشین، بیاباننشینی میکردند» سوره احزاب، آیه ۲۰.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن (بی جا: المکتبه المرتضویه) ص۱۱۴.
- ↑ احمد ابن فارس، معجم مقاییس اللغه (بیروت: دارالکتب العلمیه، بیتا)، ص۵۵.
- ↑ «هر گروهی بدانچه نزد آنهاست شادمانند» سوره روم، آیه ۳۲.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب (بیروت: دار صادر، ۱۳۰۰ق)، ج۱، ص۳۰۸.
- ↑ «پیش از ایشان قوم نوح و عاد و فرعون دارنده میخها هم، (پیامبران را) دروغگو انگاشتند * و ثمود و قوم لوط و «اصحاب ایکه» همان گروهها (ی شکست خورده) بودند» سوره ص، آیه ۱۲-۱۳.
- ↑ جمعی از محققان جامعه اسلامی فرهنگیان و پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی، سیره سیاسی پیامبر اعظم ص ۷۹.