تذکرة الحفاظ (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۷۸: خط ۷۸:
[[رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های امامت منتشر‌شده در ۱۳۳۵]]
[[رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های امامت منتشر‌شده در ۱۳۳۵]]
[[رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های امامت انتشارات دارالکتب العلمیه]]
[[رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های امامت انتشارات دارالکتب العلمیه]]
[[رده:کتاب‌های فاقد چکیده]]
[[رده:کتاب‌های دارای چکیده]]
[[رده:کتاب‌های فاقد فهرست]]
[[رده:کتاب‌های فاقد فهرست]]
[[رده:کتاب‌های دارای متن دیجیتال]]
[[رده:کتاب‌های دارای متن دیجیتال]]
[[رده:کتاب‌های دارای متن PDF]]
[[رده:کتاب‌های دارای متن PDF]]

نسخهٔ ‏۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۰۵

تذکرة الحفاظ
زبانعربی
نویسندهشمس‌الدین ذهبی
موضوععلم رجال
مذهب[[سنی]][[رده:کتاب سنی]]
ناشر[[:رده:انتشارات انتشارات دارالکتب العلمیه|انتشارات انتشارات دارالکتب العلمیه]][[رده:انتشارات انتشارات دارالکتب العلمیه]]
محل نشربیروت، لبنان
سال نشر۱۳۷۶ق، ۱۳۳۵ ش
شابک(نامعلوم)
شماره ملی‎۱‎۲‎۲‎۹‎۹‎۷‎۷

تذکرة الحفاظ کتابی است به زبان عربی که به بررسی علم رجال می‌پردازد. این کتاب که به قلم شمس‌الدین ذهبی نوشته شده و انتشارات دارالکتب العلمیه نشر آن را به عهده داشته است.[۱]

دربارهٔ کتاب

در معرفی این کتاب آمده است: «این کتاب که یکی از مهم‌ترین منابع اهل سنت در شناخت راویان احادیث می‌‌باشد. این کتاب خلاصه و مختصر در چهار مجلد بوده و از طول و تفصیل‌های سایر کتاب‌های ذهبی مثل تاریخ الاسلام و سیر اعلام النبلاء خالی است.

ذهبی راویان احادیث نبوی را در این کتاب در بیست و یک طبقه مورد بررسی و گزارش قرار داده و شرح حال حدود یک هزار و یکصد و هفتاد و شش راوی را در ذیل این طبقات نوشته و در پایان نیز شرح حال سی و شش تن از مشایخ مهم معاصر خود را آورده است. نویسنده در این کتاب، رجال همه هفت قرن تاریخ اسلام را در بیست و یک طبقه گزارش کرده است. او در این کتاب هیچ مطلبی درباره سیره نبوی ننوشته و آن را از سیره خلفای راشدین آغاز کرده است و سپس به شرح و ترجمه احوال صحابه، تابعین و راویان قرون هفتگانه پرداخته است.

ذهبی در این کتاب فقط به اشاره اجمالی و شرح مختصری از احوال مهم‌ترین شخصیت‌های جهان اسلام پرداخته و از پرداختن به تعداد زیادی از راویان و همچنین از طول و تفصیل دادن به مشاهیر و اعلام و جزئیات زندگانی آنها اجتناب کرده است.

با توجه به رفاقت و ارتباط نزدیکی که ذهبی با ابن تیمیه داشت به شدت از ابن تیمیهپیروی کرده و لجاجت و عناد خاصی نسبت به شیعیان و عقاید شیعه اظهار کرده است. او در همه کتاب‌های خود این خط مشی را در پیش گرفته و تعابیر بسیار تند و شدیدی را در نقد و تضعیف راویان شیعه به کار برده است. او به ویژه در این کتاب اصطلاحات و تعابیری نظیر: «کذابٌ»، «کلُّ بَلاء فِیه»، «رافضیٌّ کذّابٌ»، «رافضیٌّ لیس بثقة» به کار بسته است، از این جهت مطالب وی مورد توجه علمای اهل سنت واقع شده است البته علی‌رغم چنین عناد و کینه ورزی بر ضد شیعه، به نقل احادیث راویان شیعه پرداخته و از بزرگان علمای شیعه، با عظمت و تجلیل یاد کرده و نیز از منابع مهم تاریخی و رجالی آنان بهره برده و به شرح احوال رجال زیادی از راویان شیعه پرداخته است» [۲]

فهرست کتاب

دربارهٔ پدیدآورنده

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

(متوفای سال ۷۴۸) او تألیفات زیادی در حدیث و رجال و تاریخ دارد، از جمله: میزان الاعتدال، الکاشف، المغنی فی الضعفاء، سیر اعلام النبلاء و تاریخ الاسلام. ذهبی معاصر ابن تیمیه و شاگرد او بوده. هر چند در برخی مسائل با ابن تیمیه مخالفت کرده است. ذهبی شاگردان بزرگی داشته، حافظ سبکی مؤلف طبقات الشافعیة در مورد وی می‌گوید: هر چند ذهبی استاد من است و احترامش بر من لازم می‌باشد، اما گفتن حق سزاوارتر است. آن گاه به بی‌انصافی و تعصب ذهبی تصریح می‌کند، و از حافظ علائی نیز کلامی می‌آورد[۳]. و واقع مطلب همین است؛ زیرا وقتی به کتاب میزان الاعتدال فی نقد الرجال مراجعه می‌کنیم، آثار تعصب وی نسبت به راویان مناقب اهل بیت(ع) را می‌بینیم، و همچنین در کتاب سیر أعلام النبلاء -که در احوالات علما نوشته-تعصب او به مخالفین خود در اعتقاد، کاملا هویداست؛ لذا در تشیید المراجعات در این رابطه آمده است: فمن کان هذا حاله مع علماء مذاهب السنة من الحنفیة والحنابلة ومع غیرهم من المخالفین له فی العقیدة او الفروع، کیف یرتجی منه أن یترجم للشیخ أبی جعفر الکلینی الامامی-مثلا-بأکثر من ثلاثة أسطر؟![۴].

پس کسی که در رفتارش با عالمان مذاهب دیگر اهل تسنن از حنفی و حنبلی و غیر آنها که در عقیده یا در فروعات احکام با او مخالفند، چنین باشد چطور می‌توان انتظار داشت که مثلا در شرح حال مرحوم ابوجعفر کلینی که شیعۀ امامی است بیش از سه سطر بنویسد؟! ذهبی در مدح و ثنای هم مسلکان خویش از هیچ تعریفی فروگذار نکرده و گاهی دربارۀ یکی از عالمان مکتب خود بیش از بیست و پنج صفحه تمجید و تعریف کرده در حالی که فقط سه سطر در مورد مرحوم کلینی نوشته و ترجمۀ شیخ صدوق رحمه الله هم دو سطر است. او در عالمان شیعه هیچ نقطه ضعفی نیافته که اگر کمترین بهانه‌ای می‌یافت، از تبلیغات منفی و نسبت‌های ناروا دریغ نمی‌کرد. اما چون کمترین گردی از ضعف بر دامان پاک عالمان شیعی ننشسته است از این‌رو نه ذهبی و نه هیچ یک از علمای جرح و تعدیل اهل سنت نتوانسته‌اند عالمان شیعه را به چیزی که موجب قدح باشد متهم تا چه رسد به این که به کبائر رمی کنند. فقط ایشان را با عنوان «شیعی» یا «رافضی» به خیال خود تضعیف کرده‌اند! ذهبی به قدری متعصب است که در شرح حال عالم شیعی خدا را بر این که کتاب‌های او را ندیده شکر می‌کند. وی در مورد شیخ مفید رحمه الله می‌گوید: وقیل: بلغت توالیفه مأتین، لم أقف علی شیء منها ولله الحمد[۵]. تعصب شدید ذهبی بر ضد شیعه و تشیع باعث شده که تألیفات وی مورد اعتماد وهابی‌ها قرار گیرد. تا آنجا که فقط به آراء و نظرات او و یا شاگردان مکتبش استناد می‌کنند.[۶]

منابع

پانویس

  1. پایگاه اطلاع‌رسانی کتابخانه‌های ایران
  2. پایگاه اطلاع‌رسانی آیت الله مکارم شیرازی
  3. طبقات الشافعیة الکبری، ج۲، ص۱۳-۱۴.
  4. تشیید المراجعات، ج۳، ص۱۲۱.
  5. سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۴۴.
  6. حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱، ص ۱۳۳.

پانویس

دریافت متن کتاب

پیوند به بیرون