محدودیت‌های آزادی حق حیات چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی)
جز (جایگزینی متن - 'پرسش)|بانک جمع پرسش' به 'پرسش)|بانک جامع پرسش')
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی        = [[فقه سیاسی (پرسش)|بانک جمع پرسش و پاسخ فقه سیاسی]]
| موضوع اصلی        = [[فقه سیاسی (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی]]
| موضوع فرعی        = محدودیت‌های آزادی حق حیات چیست؟
| موضوع فرعی        = محدودیت‌های آزادی حق حیات چیست؟
| تصویر            = 110062.jpg
| تصویر            = 110062.jpg

نسخهٔ ‏۲۸ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۵۲

محدودیت‌های آزادی حق حیات چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی
مدخل اصلیآزادی حق حیات

محدودیت‌های آزادی حق حیات چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث فقه سیاسی است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.

پاسخ نخست

محمد حسن قدردان قراملکی

حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد حسن قدردان قراملکی در کتاب «آزادی در فقه و حدود آن» در این‌باره گفته‌ است:

«آزادی حق حیات هر چند جزء آزادی‌های ارزشی و فطری انسان است، اما مطلق و رها نیست، بلکه فقه اسلامی برای آن محدودیت‌هایی قائل شده و در مواردی به سلب آن یعنی “مجازات قتل” حکم کرده است. در این جا به این موارد اشاره می‌کنیم:

  1. قصاص: اولین مورد آن، قتل عمد است که فقه برای ولیّ مقتول این آزادی و حق را می‌دهد که خواهان قصاص یا دیه گردد.
  2. ارتکاب برخی از گناهان: در فقه برای مرتکب بعضی گناهان، مانند لواط، زنای محصنه، ارتداد، سب نبی، کیفر قتل با شرایط خاص و پیچیده‌ای مقرر شده است. همچنین برای بعضی گناهان مانند شرب خمر و روزه‌خواری که شخص متخلف بارها (سه یا چهار مرتبه مرتکب آن شده، کیفر قتل تعیین گردیده است[۱].
  3. محارب و مفسد فی‌الارض: کسی که امنیت کشور با شهروندان را به مخاطره اندازد یا دست به فساد در زمین بزند[۲]، با صدق عنوان محارب یا مفسد فی الارض، با شرایط خاص، به اعدام یا قطع دست و پا یا تبعید، بر حسب نوع جرم خود، محکوم می‌شوند. دلیل فقهی احکام فوق، آیه ذیل است که می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۳].

نکته شایان تذکر اینکه مجازات‌های فوق توسط حاکم دینی و با احراز شرایط آن اجرا می‌شود و در صورت وجود شبهه، احکام فوق معلق می‌گردد. توضیح بیشتر در بحث “آزادی رفت و آمد” خواهد آمد»[۴]

منبع‌شناسی جامع فقه سیاسی

پانویس

  1. در منابع فقهی امامیه سب امام معصوم به سب پیامبر ملحق شده است. (ر.ک: محقق اردبیلی، مجمع الفائدة والبرهان، ج۱۳، ص۱۷۰؛ علی اصغر مروارید، الینابیع الفقیه، ج۲۳، ص۷۴).
  2. شهید اول در تعریف محارب، می‌نویسد: هِيَ تَجْرِيدُ السِّلاَحِ بَرّاً أَوْ بَحْراً لَيْلاً أَوْ نَهَاراً لِإِخَافَةِ النَّاسِ فِي مِصْرٍ وَ غَيْرِهِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى قَوِيٍّ أَوْ ضَعِيفٍ (اللمعة الدمشقیه، ج۹، ص۲۹۰).
  3. «کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمی‌خیزند و در زمین به تبهکاری می‌کوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دست‌ها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسین عذابی سترگ خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۳.
  4. قدردان قراملکی، محمد حسن، آزادی در فقه و حدود آن، ص ۶۱.