دلیل عقلی عصمت امام: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
(←پانویس) |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{عصمت افقی}} | {{عصمت افقی}} | ||
[[رده:مدخل]] | [[رده:مدخل]] | ||
[[رده:عصمت]] | |||
[[رده:اثبات عصمت]] | [[رده:اثبات عصمت]] |
نسخهٔ ۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۰۷
عصمت، یکی از مهمترین ویژگیهای امام است به معنای انجام ندادن ارادی گناه و خطا. دلایل عقلی متعددی مبنی بر عصمت امام اقامه شده است که برخی از آنها عبارتاند از اینکه اگر امام معصوم نباشد تسلسل باطل لازم میآید و یا به دلیل دلیل حفظ دین امام باید معصوم باشد و... .
معناشناسی عصمت
یکی از ویژگیهای امام عصمت و حفظ و مصونیت از گناه و خطا است. عصمت اسم مصدر از ریشه "ع. ص. م" و به معنای بازداشتن و جلوگیری کردن آمده است[۱]. فراهیدی (م۱۷۰) میگوید: عصمت، آن است که خداوند متعال تو را از شر نگه دارد؛ یعنی شر را از تو دفع کند[۲].
در اصطلاح متکلمان عصمت لطفی است که به واسطه آن، صدور گناه و خطا از معصوم ممتنع میگردد بدون اینکه از وی سلب اختیار شود. خواجه نصیرالدین طوسی عصمت را چنین تعریف کرده است: و العصمه هی کون المکلف بحیث لا یمکن أن یصدر عنه المعاصی من غیر اجبار له علی ذلک[۳].[۴]
دلایل عقلی عصمت امام
برای اثبات عصمت امام و لزوم آن ادله فراوانی اقامه شده است[۵] هر چند که ادله ضرورت عصمت پیامبر[۶] در بحث از عصمت امام نیز قابل استفاده است[۷]. توجه به حقیقت منصب امامت و شئون و مسؤولیتها و وظائف امام به عنوان جانشین پیامبر(ص) برای اثبات ضرورت صفت عصمت کافی است. به بیان دیگر تحقق امامت و انجام وظائف هادیان الهی بدون داشتن عصمت امکان پذیر نیست[۸]. برخی این بیان را بهترین دلیل برای اثبات ضرورت عصمت امام دانستهاند[۹]. اما ادلۀ دیگری نیز بر این موضوع اقامه شده است که برخی از آنها عبارتاند از:
نخست: دلیل تسلسل
علت احتیاج مردم به امام، جلوگیری از ظلم ظالم و معصیت فاسق است، حال اگر صدور ظلم و معصیت از امام امکان داشته باشد، برای جلوگیری از آن، به امام دیگری نیاز خواهد بود و اگر همین گونه پیش برویم، تسلسل محال لازم میآید[۱۰].
دوم: دلیل حفظ دین
امام حافظ شریعت است، حافظ شریعت باید معصوم باشد، پس امام باید معصوم باشد زیرا اگر حافظ شریعت معصوم نباشد و دچار اشتباه باشد، لازم میآید کمکم محتوای شریعت دچار انحراف و تحریف گردد و طولی نمیکشد که آنچه از شریعت باقی میماند با حقیقت آسمانی آن فاصله مییابد، پس باید متولّی و حافظ و مبین و مفسر شریعت (امام) به هرحال معصوم باشد[۱۱].
سوم: دلیل امتناع تناقض
اگر امام(ع) مرتکب خطا یا گناهی شود یا باید از او تبعیت کرد که این باطل است به دلیل آیه ﴿وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ﴾[۱۲] و یا اینکه نباید از او پیروی کرد که در این صورت، فایده امام(ع)، منتفی خواهد بود[۱۳].
چهارم: دلیل نقض غرض
غرض و هدف از نصب امام پیروی امت از اوامر و نواهی اوست و امام به معنی مقتدا و الگوی مردم است. بر فرض عدم عصمت و انجام معصیت از او این هدف نقض میشود زیرا پیروی از غیر معصوم و عاصی لازم نیست[۱۴].
پنجم: دلیل عنوان امام
امام کسی است که پیشرو و مقتدای جامعه اسلامی است و قول و فعل او برای مردم حجت است و مردم باید به او اقتدا کنند، حال چنانچه قول و فعل امام برای مردم حجت نباشد و یا اینکه امام و پیشوای جامعه اسلامی به معصیت یا خطا دچار شود لازم میآید که نخست، آن کسی که از سوی خدا، امام نهاده شده: ﴿إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا﴾[۱۵] امام نباشد؛ زیرا قول و فعل او حجت نیست. دوم اینکه در صورت امام بودن چنین فردی، مردم از حرکت به سوی کمال باز میمانند؛ چراکه امام و مقتدایی را پیروی میکنند که خطا و معصیت میکند[۱۶].
جستارهای وابسته
پرسشهای مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ راغب اصفهانی (م ۵۰۲) واژه «عصم» را به معنای خودداری کردن آورده است. العَصمُ: الإمساکُ.
- ↑ العِصْمَه: أن يَعْصِمَك الله من الشر، أي: يدفع عنك، کتاب العین، ج ۱، ص ۳۱۳.
- ↑ قواعد العقائد، می۷۲. علامه حلی نیز بر لطف بودن تأکید دارد علامه حلی، باب حادی عشر، ص ۶۶. در مفهوم و حقیقت عصمت و منشأ آن بحثهای فراوانی در کتب کلامی به تفصیل مطرح شده است ر.ک: کشف المراد با عبارت و لا تنافی العصمه القدره، ص ۱۸۵ و اللوامع الهیه، ص ۲۴۴ و امامت پژوهی، ص ۱۵۴ و بحث از مفهوم و حقیقت عصمت در کتاب معارف و عقائد ۴، ص ۱۰۹ به تفصیل گذشت.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۰۱-۱۰۴
- ↑ علامه حلی در کتاب ارزشمند الالفین مجموع ادله عصمت امام را به بیش از ۱۰۰۰ دلیل رسانده است اعم از دلیل عقلی و نقلی.
- ↑ ر.ک: معارف و عقائد ۴، ص ۱۲۰.
- ↑ ر.ک: عقائد الإمامیة، ص ۶۷: عقیدتنا فی عصمه الإمام و نعتقد أن الإمام کالنبی یجب أن یکون معصوما من جمیع الرذائل و الفواحش ما ظهر منها و ما بطن من سن الطفولیه إلی الموت عمدا و سهوا کما یجب أن یکون معصوما من السهو و الخطأ و النسیان لان الائمه حفظه الشرع و القوامون علیه حالهم فی ذلک حال النبیّ(ص) و الدلیل الذی اقتضانا أن نعتقد بعصمه الانبیاء هو نفسه یقتضینا أن نعتقد بعصمه الائمه بلافرق.
- ↑ همان گونه که لاهیجی میگوید: و حق وجوب عصمت است چه همچنان که وجود امام لطف است عصمت امام نیز لطف است. بلکه لطف بودن متحقق نشود مگر به عصمت. سرمایه ایمان در اصول اعتقادات، ص ۱۱۴.
- ↑ ر.ک: بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقائد الإمامیة، ج ۲، ص ۳۹.
- ↑ ر.ک. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص ۳۱۹ - ۳۶۴.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، ج۲، ص۲۳۴؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص ۳۷۱؛ محمدی، رضا، عصمت در قرآن، ص ۳۹.
- ↑ و در گناه و تجاوز یاری نکنید؛ سوره مائده، آیه۲.
- ↑ قربانی، علی، امامتپژوهی، ص۱۵۸؛ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص۴۲-۴۴.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۰۱-۱۰۴؛ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص۴۲-۴۴.
- ↑ «من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
- ↑ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص۴۲-۴۴.